eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
ای کریم خاندان اهل بیت آفتاب آسمان اهل بیت اولین فرزند زهرا و علی شادی و لبخند زهرا و علی مطلع اشعار دیوان دلم شاه بیتی در گلستان دلم مهربانی و کرامت سائلت اهل دنیا تا قیامت سائلت هرکسی یکبار مهمانت شود میشود حاضر که قربانت شود ای دلم آبادی چشمان تو ای همه دارایی ام از آن تو حاتم طایی گدای دست تو چشم دارد بر عطای دست تو بسکه از جود و کرم آکنده ای مانده ام تو خالقی یا بنده ای! ما گدای خانه ی لطفت شدیم حلقه ای زنجیری از زلفت شدیم ای خداوند کرم - بانی جود لطف و رحمت از شما آمد وجود سینه ام از مهر تو سرشار شد نان و آبم را بده افطار شد روزه و نان و نمک هستی حسن حسرت اهل فلک هستی حسن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای زنده به عشق و رهرو صبر و ثبات در ماه پُر از فضیلت صوم و صلات تقدیم به مقدم حسن جا دارد برخیزد اگر ز دل نسیم صلوات ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ این ماه عزیز ماه جود و کرم است هر لحظۀ ماه رمضان مغتنم است امشب که کریم اهل بیت آمده است از درگه او هر چه بخواهید کم است ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ آن روز که از حُسن حسن زمزمه بود آوازۀ حُسنش به لبانِ همه بود از عرش ملائکِ مقرّب دیدند لبخند مسّرت به لب فاطمه بود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گوشوارعرش ماه خدا ز جلوۀ تو نور ناب شد یعنی که میزبان مه آفتاب شد از بس که دیدنی است جمال جمیل تو از شرم حسُن روی تو مه در حجاب شد قامت قیامتی تو و در حسُن محشری در جلوه ات تجلی یوم الحساب شد وقتی که بوسه زد به گُل روی تو علی یکباره بیت وحی پُر از دُر ناب شد شوق و سرور در دل زهرا نشست و باز بنیان غم ز فیض قدومت خراب شد آمد به پاس بوسه به خاک رهت چو اشک افتاد پیش پای تو گُل، تا گلاب شد تو گوشوار عرش خدائی که از نخست نامت برای عرش برین انتخاب شد قطره بدون فیض تو دریا نمی شود ذّره رسید محضر تو آفتاب شد سطری نخوانده اند کریمان ز رحمتت یک جلوه از کرامت تو صد کتاب شد تو بی سؤال جود و کرم می کنی، دگر کی سائلی ز درگه لطفت جواب شد؟ سردار بی سپاه شدی در وطن، ولی صبر و امید در قدمت همرکاب شد بی بهره مانده اند ز سر چشمۀ شرف آن امُتی که تشنۀ موج سراب شد جلوه گرفت جنگ جمل از شجاعتت خُرسند از شهامت تو بوتراب شد کرب و بلا نبود، اگر صلح تو نبود صلحت گره گشای ره انقلاب شد کی تشنگی کشد به صف حشر هرکسی از کوثر محبت تو کامیاب شد سجادۀ نیاز «وفایی» فکند و باز بار دگر دعای دلش مستجاب شد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل‌ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اَگر چه عمرِمن سرِسفره یِ عشقتان گُذشت همین‌که آمدم بخوانم از شما زمان گُذشت زَمان‌گُذَشت و یک‌ نَفَس‌ نخواندَم‌ از عشق‌ شما اگر چه‌ این نَفس زَدَن‌ میانِ‌عاشقان گذشت میانِ‌عاشقانتان نَفَس کشیده ام ولی... نگفته ربّنا خدا نیمه یِ ماهتان گذشت به یاعلیُ یاعظـیمُ یاغفـورُ یا رَحیم قَسَم‌ به‌ این‌ نشانه‌ها‌ چِقَدر‌ بی‌نِشان‌ گذشت رسیده‌ اَم به نیمه یِ ماهِ خُدا وُ دیده اَم ماهِ تَمام آمد از پیشِ نگاهمان گذشت ماهِ تَمامِ خانه یِ شاهِ ولایَت آمده علی اباالحسَن شده کوهِ کرامَت آمده ماهِ تَمامِ خانه یِ شاهِ وِلا خوش آمدی چشمه یِ جوشانِ‌کرامَت وُ سَخا خوش آمدی اِی پسرِ اَرشدِ زهرا وُ علیِّ مرتضی برادَر و اِمامِ سلطانِ وَفا خوش آمدی مُژده یِ اِمتدادِ نسلِ کوثر وُ پیمبری سِبطِ نَبی گُلِ عَلی صاحِبِ ما خوش آمدی توآمدی که سفره یِ کرامَتَت پهن شود اِی سفره دارِ ماهِ عشق و رَبَّنا خوش آمدی گل پسرِ شیرِخدا کانِ کَرَم خوانِ عطا چکیده یِ بقیع وطوس و کربلا خوش آمدی گَردوُ غبارِ قدمت ایلُ و تبارِ من حسن نوکریِ تو وُ پسرهای تو کارِ من حسن گوشِ تو با اذانِ ختمُ الانبیاء اُنس گرفت چشم تو با چشمه یِ نورِ هَل اَتی اُنس گرفت خدا که نیستی وَلی هَرکه دِلش به تو سِپُرد باعَلی وُ فاطِمه وُ عرشِ خدا اُنس گرفت لَب وانکرده روزیِ سائل خانه اَت رسید باعزَّت و مِناعتِ طَبعْ ..... گدا اُنس گرفت بَددَهَنی‌ رو‌به شما‌کرده وُ هَر‌ چه خواست گفت خُلقِ خوشِ تورا که دید باشما اُنس گرفت قَلبِ حسینِ فاطمه ظَرفِ مُحَبَّتت حَسَن تو آمدی مدینه با کَربُ و بَلا اُنس گرفت دِلخوشیِ پَیَمبَر وُ میوه یِ قَلبِ کوثری فاتِحِ جَنگِ جَمَلی توحیدرِ ابنِ حیدری گوشه یِ مِحرابِ دعا یادی اَز این فَقیر کن با قُرصِ‌ نانِ‌ عشق خود سائلِ خانه سیرکن نیمه یِ ماهِ رَمِضان نَظَر به قَلبِ مَن کن وُ... غُلامِ خود تِشنه یِ حقُّ وذِکرِ یا مُجیر کن لوحِ دِلَم پاک کُن وُ زَبانِ مَن آماده یِ... زِمزِمه هایِ شَبِ قَدر وُ روضه یِ اَمیر کن به عاشِقانِ کَـربَلا بِده حَواله یِ حَرَم دعا بَرای حرمِ بی‌بیِ بی نَظیر کن مُدافِعانِ حرمِ دخترِ حـیدریم ما دعا برایِ لَشکرِ دخترِ شرزه شیر کن ذِکرِ دمشق وُ نجف وُ طوس وُ بَقیع وُ کربلا ذکرِ اِمامِ مجـتَبی یوسُفِ فاطِـمه بیا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شانه گر دست تو باشد تار گیسو می‌شوم دام و صیادم تو باشی بچه آهو می‌شوم بسکه با نام شما افطار خود وا کرده‌ام عاقبت روزی از این دیوانگی رو می‌شوم بارها از سفره لطف تو روزی خورده‌ام پیش این آقایی‌ات دارم به زانو می‌شوم با تکان پلک خود از خانه‌ات دورم مکن لااقل خاک مزارت را که جارو می‌شوم هر زمان جنگ جمل را که تداعی می‌کنم غرقِ ذکر یاهُوَالحق و هُوَالهو می‌شوم گاه گاهی هم از این جاده گذر کن یاحسن از کنارم بگذری چون یاس خوشبو می‌شوم مرد شامی را به لبخندی مسلمان کرده‌ای من هم از امشب به عشق تو خداجو می‌شوم بال‌هایم دائماً میل هوایت می‌کند شک ندارم دور ایوانت پرستو می‌شوم گر مرا فرش رهِ زَوارهایت هم کنی گاه بال جبرئیل و گه پرِ قو می‌شوم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در عشق تو به عقل گدا اعتبار نیست در کار عشق حاجت ما اختیار نیست شعری نوشته‌ام به حروف مقدست شعرم بدون نام شما ماندگار نیست با شیر مادرم غمتان را خریده‌ام این عشقِ مادریِ من اصلاً قمار نیست جشن ولادت تو در این ماه خوش‌تر است غیر از حضور اشک، مرا یادگار نیست (بالا نشسته‌ای و جهان زیر دست توست) آقا پیاده شو که دلم را قرار نیست باید برای عشق تو مجنون بیاورم گردن بزن که پای شما خون بیاورم ای مرد سبزِ شهرِ غریبه نوازها از ما توسل، از تو کرم‌ها، نیازها ما اهل دردهای تو هستیم یا کریم ما را نوشته‌اند، در این سوز و سازها کار تو لطف و بخشش و جود و کرامت است افتاده‌ایم پای تو از سرفرازها صبرت حماسه‌ایست، کسی را نیاز نیست تا پی برد به این هدف و رمز و رازها اصلاً بیا به ما نمکی ده که حس کنی ما هم شدیم، از کرم تو عَیاض‌ها شوریده‌ام به شور و شعور تو یاحسن افتاده‌ام به راه عبور تو یاحسن تا خوانِ توست، بهر گدایی کجا روم اصلاً چرا نیایم و اصلا چرا روم پس کوچه‌های خانه‌ی تو، باب رحمت است یعنی غریب آمدم و آشنا روم خونم حلال قبقه‌ی نازت، ای کریم آماده‌ام به راه تو بر نیزه‌ها روم اینجا محل رفتنِ تا عرش اعظم است دستم بگیر همره تو، تا خدا روم حالا که بر مزار تو راهم نداده‌اند بگذار لااقل سوی کرببلا روم گلدسته‌های قبر تو این اشک عزت است شیعه به غیرت تو قسم کوه غیرت است ای تکسوار، جنگ جمل را تمام کن صید توئیم، یک نگهی سوی دام کن ای السَّلامِ سبز، بزرگی کن ای کرم لب را به هم بزن به غلامت سلام کن لایق که نیستم ولی این روسیاه را لایق بدان و با پسرت هم کلام کن عمری عنایت و کرمت روزیَم شده از این به بعد، روزیِ من را مدام کن من را بگیر از من و، من را به من بده کبر و غرور را به من آقا حرام کن روزم بدون روی تو تاریک می‌شود راهم بدون راه تو، باریک می‌شود ربِ کریمِ کعبه‌ی میقاتی یاحسن بانیِ خیر هستی و خیراتی یاحسن ما از کریم بودنِ تو خیر دیده‌ایم سر منشاء تمام نذوراتی یاحسن ای مهربان ببخش اگر کم نوشته‌ام شب تا سحر قنوت مناجاتی یاحسن غیر از سرایِ تو به خدا ازدحام نیست بسکه رئوف و کعبه‌ی حاجاتی یاحسن مادر به بودنِ پسرش فخر می‌کند اصرارِ محض مادر ساداتی یاحسن کردم اشاره این سخن جاودانه را دستم نوشت، قافیه‌ای مادرانه را مدیون توست، هر که گدایت شد‌‌، ای کرم مجنون توست هر که فدایت شد، ای کرم حاتم اگرچه بخشش و لطفش زبان زد است بی شک دخیل بند عبایت شد، ای کرم یک روزه دشمنت به تو مأنوس می‌شود کار شماست اینکه هدایت شد ای کرم تا روز حشر، پا ز رکابت نمی‌کشم شغل گدایی‌ام به دعایت شد ای کرم چادر نماز فاطمه او را کفایت است هرکس سیاه پوشِ عزایت شد ای کرم سجاده‌ی نماز تو بال فرشته‌ها جانم فدای این حسن آقا نوشته‌ها دست عطای آل عبا، روزه‌ات قبول ای آشنا به حال گدا، روزه‌ات قبول ماه خداست، روزه‌ی ما را قبول کن ای روزه دارِ ماه خدا، روزه‌ات قبول ای ذکر سجده، ذکر قنوت و سجود ما اُسطوره‌ی نماز و دعا، روزه‌ات قبول ما را مریض کن به شفا هم نیاز نیست محشر تویی شفاعت ما، روزه‌ات قبول شکرانه‌ی تولدت آقا کرم نما ما را ببر به کرببلا، روزه‌ات قبول این شعر هم کم است برای تو یاحسن دستم تهی است، پیش عطای تو یاحسن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا نقاب از چهره ی زهراییش رد می شود لاجرم خورشید در کارش مردد می شود هر کجا ساکن شود او خشت خشتش قبله است گر حسن مقصود باشد خانه مقصد می شود در شجاعت،در نجابت،در کرامت ذات او اجتماع حیدر و زهرا و احمد می شود کوری چشمان کفار حسود یثربی بعد از او دنیا پر از نسل محمد می شود چون یداللهی که شد آیینه حق در زمین روی او ایزد نمای دست ایزد می شود حُسن همراه حسن شد عزتش شدت گرفت ضرب شد حرفی اگر در خود مشدّد می شود هر که آمد دست پر برگشت بی چون و چرا شایدِ سائل درِ این خانه باید می شود گر گدا کاهل بود آقا پی او می رود احتمال نا امیدی گدا رد می شود در توازن نیست باهم کوه و کاه، اینجا ولی بارها ثابت شده آقا بخواهد می شود می رسد روزی که پیمانکار صحن مجتبی آستان قدس شاهنشاه مشهد می شود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خرابه ای است دلی که ز عشق دم نزند خدا برای دلی اینچنین رقم نزند خدا کند که پس از روزه داری ام، نَفْسم شبانه روز فقط حرف از شکم نزند رسیده ام به سرایی که صاحبش عمری است نَزَد ز معصیتم حرف، باز هم نزند کجا رود؟! چه کند؟! با که درد خود گوید اگر که بنده ی عاصی درِ حرم نزند؟! من آمدم که ازین پس، گناه و معصیتم بساط بندگی ام را دگر بهم نزند به روز حشر بگویم که دوستش دارم چنانچه لطف کند مُهر بر لبم نزند دخیل اهل کسایم، چه بی پناه شده است کسی که رو به خدایان ذوالکرم نزند ز عشق بازی و دلدادگی چه می فهمد؟! میان صحن نجف هر کسی قدم نزند حسین خون خدا هست و من گدای حسین گدا چگونه دم از خونِ محترم نزند؟! بگو به صاحب آن خیزران به پیش رباب به کام شاه، دگر ضربه از ستم نزند بگو که حرفِ کنیزیِ آل عصمت را به اشکِ دیده ی صاحب علم قسم، نزند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوبیت وارِثِ مَکتَبِ رسولُ الله پِسَـرِ اَرشَدِ اَمینُ الله بَررویِ دَستِ فاطمه خوابید بادَمِ یا علی ولی الله ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ دوبیت مفتخرم به نوکـریِ پادشاهِ کَـرم معتبرم خدا غلامِ خانه یِ حیدَرم به کوریِ آلِ سعودوُ داعِشی قلبِ من... به عشقِ تو می تپد وُ شده برایت حرم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوبیتی های ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ ••• آمده نور دل و جان رسول عزیز حیدر گل ناز بتول در شب میلاد حسن ای خدا از کرمت توبه ی ما کن قبول ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ ••• گل به گلستان ولا وا شده جهان ز نور او هویدا شده خانه ی حیدر شده غرق سُرور فاطمه مادر ,, علی بابا شده ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ ••• آمده در نیمه ی ماه خدا کریم اهل بیت گل مرتضی أرض و سما همه به شور و شعف ز یُمن پر فیض ِ رُخِ مجتبی ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ • http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم شعر مُسدَّس جادارد امشب از فَلک ماهی بِیُفتد یوسُف تو را دیده تَهِ چـاهی بیفتد حاتَم شده سائل سَرِ راهی بیفتَد تخت سُلِیمان بِشکنَد شاهی بیفتَد هرعالِمی که دارَد آگاهی بیُفتَد.‌... بر رویِ خاکی که بر آن پا می گُذاری باید بریزد گُل بپاشد گُل بِرویَد هَم بِشنَوَدگُل‌عاشِقَت هَم گُل بِگویَد خورشید‌می آیَد که نورَت را بِجویَد کوثَرمی آیَد دَر زُلالَت رو بِشویَد باشَد بهشتی هَرکه راهَت را بِپویَد تومِثلِ کوثَر صاف وشفافی وُ جاری چون نیمه یِ ماه آمدی شَقُّ القَمَرشُد زَهراکه نه....خَتمِ رُسُل‌صاحب پسرشد پِستانَکَت انگُـشتَرِ خَیرُالبَشر شد روح الاَمین فریاد زَد حِیدَرپدر شد درهایِ رحمت باز بود و بازترشد حالاقدَم برچِشمِ دنیا می گذاری توآمدی معنی کُنی خیرالعمل را باضَربَتی پایان دَهی جَنگِ جَمَل را مهمان کنی برسُفره اَت کُلِّ مَحَل را تاخود بسازی فاعِلِ ضرب المثَل را در کَربلا تَشریح کن شَهد وُ عَسَل را توسه پِسَر نه.....صاحِبِ سه ذوالفَقاری شاهِ کَرَم اِجـلال کُن تَعظیم بامَن ایثار وُ بخشش باشما تَکریم با من توجان بخواه از نوکَرَت تَقدیم بامَن کانِ سخاوت دیدنِ تقـویم با مَن یک ماهِ خود را می‌کنی تَقسیم بامَن ؟!.. که بیشتر از مَن مرا تودوست داری توبهترین معنی وُ مفهومِ سَلامی قدقامتِ صوم وُ صلاتی وُ قیامی من از غلامی ات گرفتم اِحترامی چیزی نَبودَم بیشتَراَز آن جوزامی بادعوت تو می‌شَوم دَر عَرش نامی باید سَرِ این سُفره بانُدبه بِباری http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
﷽ ترکیب بند (ع) . . . پیک الهی خبر آوَرده است حضرت زهرا پسر آوَرده است نیمه ماه است که مَه کامل است فاطمه قُرصِ قمر آوَرده است لحظه ی پایان محن آمده شب شبِ عشق است، حسن آمده آمده شمس و قمرِ فاطمه دُرِّ علی و گُهَر فاطمه قند و نبات و شکر فاطمه آمده زیبا پسر فاطمه تا که علی رو سوی دلدار کرد با رُطبِ لبِ تو افطار کرد آمدی و دل پُر از اعجاز شد بابِ کرم روی همه باز شد با تو خداوند سرافراز شد عاشقی از مقدمت آغاز شد باتو خیال دلِ من تخت شد هرکه گدایت شده خوشبخت شد شمسِ علی صورتِ تابنده ات جنّتِ حق خلق شد از خنده ات بسکه کریمی و کرم کرده ای حاتم تائی شده شرمنده ات زنده شد عیسی ز دَمَت یا حسن ای به فدای کَرَمت یا حسن ای به نبی خاتم انگشتری تو نَوِه ی ارشد پیغمبری کیستی ای آینه ی پنج تن؟ فاطمه ای، احمدی، یا حیدری؟ با تو دلم از قفس آزاد شد شهرِ دلِ من حسن آباد شد صلحِ تو مانندِ قیامِ حسین ای رُخِ تو ماهِ تمامِ حسین پیروی از تو به حسین واجب است پس از علی تویی امامِ حسین عشق تو آرامش حالِ حسین حسین مالِ تو, تو مالِ حسین آمدنت بغضِ گلوی ”حسود” ریخت مِیِ غم به سبوی ”حسود” آمدی و فاطمه شد رو سفید آمدی و کم شده روی ”حسود” با حسن هر کس که در افتاده است سیلی حق خورده وَر افتاده است تا که حسن شیرِ جمل آمده دید عدو مرد عمل آمده بسکه زد و کُشت همه مانده اند حسن رسیده یا اَجَل آمده؟ ریخت به هم از قدمت کارزار نعره دشمن همگی الفرار صلح تو شد باعث تحکیم دین کور شود هر که ندارد یقین دشمنِ تو مُذِلُّ و بیچاره است ای تو مُعِزِّ همه ی مؤمنین بر دو جهان سید و مولا توئی شاهِ کریمانِ دو دنیا توئی ای نفست فوق مسیحا حسن یوسف از عشقِ تو زلیخا حسن ای پسر ارشد زهرا حسن یا حسن و یا حسن و یا حسن حرف دل عاشق من یک کلام غلام بیت الحسنم والسلام دین خدا بی تو نگهبان نداشت بقایِ دین بی تو که امکان نداشت ما که به دست تو مسلمان شدیم کشور ما بی تو مسلمان نداشت من که مسلمانِ توأم یا حسن جزؤ گدایان توأم یا حسن جز تو اگر دل به کسی بسپُرم بدونِ تردید زمین می خورم بسکه زیاد است عنایاتِ تو نمیتوانم به خدا بشمُرم آنکه زِ خاکِ تو گِلم را سرشت روی دلم ذکرِ حسن جان نوشت دورم اگر من زِ مزارت کریم لطف نمودی تو به من از قدیم بوی بقیعِ تو رسد بر مشام در حرمِ حضرت عبدالعظیم بر سر من سایه ی فرزندِ توست گدایت همسایه ی فرزند توست بسکه به من کردی عنایت حسن شده گدای تو بدعادت حسن میدهی از پشتِ در حاجات را تا نکشد گدا خجالت حسن هستیِ تو شد به گداها نثار یکی دو دفعه که نه ، بلکه سه بار بی تو اگر ساخته ام ای کریم قافیه را باخته ام ای کریم جانِ عزیزت نکنی رد مرا رو به تو انداخته ام ای کریم کن نظری بر دلِ این در به در شاهِ کرم آبرویم را بخر ریشه ی غربتِ تو پشتِ در است بی حرمی ارثیه ی مادر است گر چه نداری حرم اما حسن پرچم تو از همه بالاتر است گر حرمت جور شود عاقبت دشمن تو کور شود عاقبت سوزِ صدا شد زِ دمت ساخته واژه ی غربت زِ غمت ساخته حسرت هر شیعه بُوَد ای غریب کی شود آقا حرمت ساخته…؟ . مهدی بیاید گره وا میکند برای تو حرم بنا میکند می شود احیا حرمِ مادرت چار حرم با حرمِ مادرت بَه که چِه بین الحرمینی شود از حرمت تا حرمِ مادرت مدینه چون کربُبلا میشود گنبدتان قبله ی ما میشود وای که غم بر دلِ زارت نشست غمی که یک عمر گلوی تو بست درد دلت را نشنیده کسی خاطره ی کوچه دلت را شکست جز تو کسی هَمرَهِ مادر نبود پیشِ تو شد صورتِ زهرا کبود گشته پُر از غم جگرِ مادرت کرده وَرَم چشمِ ترِ مادرت لال شود شاعرِ تو ، یک کلام خورد به دیوار سَرِ مادرت حرف تو این است فقط دَم به دَم کاش که می شد سپرش می شُدَم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7