eitaa logo
کافه شعروسمـــــــــــاع
118 دنبال‌کننده
679 عکس
296 ویدیو
5 فایل
شعر پرنده‌ای معصوم است که در قلبِ شاعران متولد میشود🕊️ ارتباط بامدیر کانال @elahehfarahi لینک ناشناس https://daigo.ir/secret/11479932209
مشاهده در ایتا
دانلود
بس که جفا ز خار و گل دید دل رمیده‌ام همچو نسیم از این چمن پای برون کشیده‌ام شمع طرب ز بخت ما آتش خانه‌سوز شد گشت بلای جان من عشق به جان خریده‌ام حاصل دور زندگی صحبت آشنا بود تا تو ز من بریده‌ای من ز جهان بریده‌ام تا به کنار بودیَم بود به جا قرار دل رفتی و رفت راحت از خاطر آرمیده‌ام تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده‌ام چون به بهار سر کند لاله ز خاک من برون ای گل تازه یاد کن از دل داغ دیده‌ام یا ز ره وفا بیا یا ز دل رهی برو سوخت در انتظار تو جان به لب رسیده‌ام 💜❤️‍🔥 @shearosama
Banan - جناب موزیکBanan - Karvan.mp3
زمان: حجم: 8.15M
همه شب نالم چون نی که غمی دارم، که غمی دارم دل و جان بردی از ما نشدی یارم، نشدی یارم با ما بودی، بی ما رفتی چو بوی گل به کجا رفتی؟ تنها ماندم، تنها رفتی چو کاروان رود، فغانم از زمین بر آسمان رود، دور از یارم، خون می بارم فتادم از پا، به ناتوانی، اسیر عشقم، چنان که دانی رهایی از غم، نمیتوانم، تو چاره ای کن، که میتوانی گر ز دل برآرم آهی آتش از دلم ریزد چون ستاره از مژگانم اشک آتشین ریزد💜❤️‍🔥 @shearosama
اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام با یاد رنگ و بوی تو ای نو بهار عشق همچون بنفشه سر به گریبان کشیده‌ام چون خاک در هوای تو از پا فتاده‌ام چون اشک در قفای تو با سر دویده‌ام من جلوهٔ شباب ندیدم به عمر خویش از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام از جام عافیت می نابی نخورده‌ام وز شاخ آرزو گل عیشی نچیده‌ام موی سپید را فلکم رایگان نداد این رشته را به نقد جوانی خریده‌ام ای سرو پای بسته به آزادگی مناز آزاده من که از همه عالم بریده‌ام گر می‌گریزم از نظر مردمان رهی عیبم مکن که آهوی مردم‌ندیده‌ام @shearosama
ساقی بده پیمانه‌ای زآن می که بی‌خویشم کند بر حسن شورانگیز تو عاشق‌تر از پیشم کند زان می که در شب‌های غم بارد فروغ صبحدم غافل کند از بیش و کم فارغ ز تشویشم کند نور سحرگاهی دهد فیضی که می‌خواهی دهد با مسکنت شاهی دهد سلطان درویشم کند سوزد مرا سازد مرا در آتش اندازد مرا وز من رها سازد مرا بیگانه از خویشم کند بستاند ای سرو سهی! سودای هستی از رهی یغما کند اندیشه را دور از بداندیشم کند   @shearosama
راحت از فلک جویم نه دولت از خدا خواهم وگر پرسی چه می‌خواهی؟ تو را خواهم تو را خواهم نمی‌خواهم که با سردی چو گل خندم ز بی‌دردی دلی چون لاله با داغ محبت آشنا خواهم چه غم کان نوش لب در ساغرم خونابه می‌ریزد من از ساقی ستم جویم من از شاهد جفا خواهم ز شادی‌ها گریزم در پناه نامرادی‌ها به جای راحت از گردون بلا خواهم بلا خواهم چنان با جان من ای غم درآمیزی که پنداری تو از عالم مرا خواهی من از عالم تو را خواهم به سودای محالم ساغر می خنده خواهد زد اگر پیمانهٔ عیشی در این ماتم‌سرا خواهم نیابد تا نشان از خاک من آیینه‌رخساری رهی خاکستر خود را هم‌آغوش صبا خواهم   @shearosama
ندانم کان مه نامهربان، یادم کند یا نه فریب‌انگیز من، با وعده‌ای شادم کند یا نه خرابم آنچنان، کز باده هم تسکین نمی‌یابم لب گرمی شود پیدا، که آبادم کند یا نه صبا از من پیامی ده، به آن صیاد سنگین دل که تا گل در چمن باقی است، آزادم کند یا نه من از یاد عزیزان، یک نفس غافل نیم اما نمی‌دانم که بعد از این، کسی یادم کند یا نه رهی، از ناله‌ام خون می‌چکد اما نمی‌دانم که آن بیدادگر، گوشی به فریادم کند یانه💜 @shearosama
جانم به فغان چو مرغ شب می‌آید وز داغ تو با ناله به لب می‌آید آه دل ما از آن غبارآلود است کاین قافله از دیار شب می‌آید
 وصف حال دل را از زبان رهی باید شنید💜❤️‍🩹❤️‍🔥 زگرمی بی‌نصیب افتاده‌ام چون شمع خاموشی ز دل‌ها رفته‌ام چون یاد از خاطر فراموشی منم با ناله دمسازی به مرغ شب هم‌آوازی منم بی‌باده مدهوشی ز خون دل قدح نوشی ز آرامم جدا از فتنهٔ روی دلارامی سیه‌روزم چو شب در حسرت صبح بناگوشی بدان حالم ز ناکامی که تسکین می‌دهم دل را به داغی از گل رویی به نیشی از لب نوشی به دشواری توان دیدن وجود ناتوانم را به تار پرنیان مانم ز عشق پرنیان‌پوشی به چشمت خیره گشتم کز دلت آگه شوم اما چه رازی می‌توان خواند از نگاه سرد خاموشی چه می‌پرسی رهی از داغ و درد سینه‌سوز من؟ که روز و شب هم آغوش تبم با یاد آغوشی @shearosama
گوهر به تابناکی و پاکی چو اشک نیست روشندلی کجاست که داند بهای اشک ؟ @shearosama
من از دلبستگی‌های تو با آیینه دانستم که بر دیدار طاقت‌سوز خود عاشق‌تر از مایی @shearosama
آنچه نایاب است در عالم وفا و مهر ماست ورنه در گلزار هستی سرو و گل نایاب نیست @shearosama
چو نی به سینه خروشد دلی که من دارم به ناله گرم بود محفلی که من دارم بیا و اشک مرا چاره کن که همچو حباب به روی آب بوَد منزلی که من دارم ز شرم عشق خموشم کجاست گریه شوق ؟ که با تو شرح دهد مشکلی که من دارم @shearosama