eitaa logo
شفا و حاجات
100هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
55 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ آیا حاج آقا فخر تهرانی مستجاب الدعوه بود؟ ⚜️ آیت الله مبشرکاشانی: بله. نه تنها حقیر، بلکه تمامی مرتبطین با مرحوم حاج آقا فخر تهرانی، بارها و بارها، مستجاب الدعوه بودن او را، تجربه کرده بودند؛ ولی شیوه آن مرحوم این بود که حل مشکلات را به خود نسبت نمی‌داد، مثلاً اگر کسی جهت شفای بیماری، رجوع می‌نمود در پاسخ می‌فرمود: «فلان گیاه را دم کند و بخورد. ان‌شاء‌الله خوب می‌شود» و آنچه را انجام می‌دادند، تأثیر داشت و اگر مشکل دیگر داشتند، می‌فرمود: «فلان دعا یا فلان سوره قرآن را بخوانید؛ مشکل حل می‌شود» و حال آنکه نَفَس آن مرد خدا، تأثیر خاصی داشت؛ گرچه اذکار یا آیات، موجب شفا می‌باشند؛ لکن نَفَس مرد خدا، اذن الله است و لسان ولی خدا، لسان الله است، علت اینکه حاج آقا فخر به کمالات بالای معنوی دست پیدا کرده بود و نفسش، اذن الله بود. این است که حاج آقا فخر مجسمۀ زهد و تقوی بود، سراسرِ وجودش، حبّ به اهل‌بیت عصمت و طهارت: بود، هستی‌اش را، وقفِ راه خدا، کرده بود و این مسائل با مراقبۀ دائمی حاصل می‌گردد. انصافاً دائم المراقبه، دائم الذکر و دائم الحضور بود. 💠 @shefavahajat
🌹 مکاشفه مرحوم آيت الله شمس آبادي دربارة لزوم احترام به أموات ⚜️ آیت الله مبشرکاشانی: اوائل انقلاب همراه با آيت الله حاج شيخ ابوالفضل خوانساري نجفي در شهر خوانسار در روستاي سنگ شير، منزل پدري مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيّد حسين ميرصانعي مهمان بوديم، مرحوم آيت الله خوانساري فرمودند: من مي‌خواهم به مزار پدرم (حاج شيخ احمد خوانساري) بروم و فاتحه بخوانم، قبر پدر معظم له در کنار جاده (خيابان) قرار داشت او را همراهي کرديم و بر سر قبر و مزار او رفتيم، هنگام خواندن فاتحه فرمود: بهتر است بنشينيم و فاتحه بخوانيم زيرا سال‌ها قبل به اتفاق آيت الله شمس‌آبادي(ره) اين‌جا آمديم تا براي پدرم فاتحه بخوانيم، آيت الله شمس آبادي پدرم را مي‌شناخت و به او علاقه‌مند بود، وقتي مشغول خواندن فاتحه شدیم ناگاه آقای شمس آبادی گفت: روی چشم و نشست، پس از خواندن فاتحه گفت: در حال خواندن فاتحه بودم ديدم پدرت (مرحوم حاج شيخ احمد پدر مرحوم آيت الله حاج شيخ ابوالفضل خوانساري) آمد و گفت: حالا که به سراغ من آمده‌اي و فاتحه مي‌خواني بهتر است بنشينيد و نشسته فاتحه بخوانيد، گفتم: حتماً، روي چشم و نشستم. چنانچه به خاطر دارم مرحوم شمس آبادي پاي خود را از نعلين (کفش) خود خارج کرده و با احترام کنار قبر آن مرحوم نشست و مشغول خواندن فاتحه شد. مرحوم آيت الله حاج شيخ ابوالفضل خوانساري از دوستان صميمي و تنگاتنگ آيت الله شمس آبادي بود و در مورد وي فرمود: آقاي شمس آبادي از نظر معنوي داراي حالات معنوي و مکاشفات کثيره بود.خود آيت الله خوانساري نيز در اواخر عمرش که در منزل بستري بود در حال کشف گاهي بعضی از حضرات معصومين (عليه السلام) را مشاهده مي‌کرد. [ناگفته نماند که آيت الله ابوالفضل خوانساري، حدود يک سال در خدمت مرحوم آيت الله سيد علي آقا قاضي تلمّذ نموده بود] 📚 سردلبران 💠 @shefavahajat
⚜️💠⚜️💠⚜️💠 💠⚜️💠 ⚜️💠 💠 ⚜️ ⚜️آیت الله مبشرکاشانی: يکي از روزها که خدمت آيت الله کشميري رسيدم و از حال او جويا شدم فرمود: قبل از شما يکي از اجنّه، اين‌جا بود، مقابلم ايستاد و گفت: سيّد از جان من چه ‌می‌خواهي؟ گفتم: من با شما کاري ندارم، بعد از نقل اين حکايت پرسيدم مگر شما ذکر خاصّي جهت احضار يا استخدام آن‌ها داشتيد؟ فرمود: نه، بعضي از اذکار مستلزم اين مزاحمت‌ها است. 👈(تذکّر) فرق است بين خدمت و استخدام. ملائکة الله و اجنّه در خدمت مؤمن واقعي هستند و بدون اين‌که مؤمنين توجّه داشته باشند به آن‌ها کمک و خدمت مي‌کنند و اولياء خدا خدمت آن‌ها را درک مي‌کنند، همان طور که در آیه شریفه است:« نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ...»یعنی فرشتگان می گویند:«ما در زندگی دنیا و آخرت دوستدار و مددکار شماییم...». اما تسخیر و استخدام که به‌کارگيري اجباري اجنّه مي‌باشد، شرعاً حرام و موجب خسارات دنيوي و اخروي، مادي و معنوي زيادي براي کسي است که آن‌ها را به استخدام درمي‌آورد و تسخير مي‌کند و باعث ایجاد مشکلات براي وابستگان و مرتبطين آن‌ها می‌شود. 📚 سردلبران 💠 @shefavahajat
🌹 مکاشفه مرحوم آيت الله شمس آبادي دربارة لزوم احترام به أموات ⚜️ آیت الله مبشرکاشانی: اوائل انقلاب همراه با آيت الله حاج شيخ ابوالفضل خوانساري نجفي در شهر خوانسار در روستاي سنگ شير، منزل پدري مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيّد حسين ميرصانعي مهمان بوديم، مرحوم آيت الله خوانساري فرمودند: من مي‌خواهم به مزار پدرم (حاج شيخ احمد خوانساري) بروم و فاتحه بخوانم، قبر پدر معظم له در کنار جاده (خيابان) قرار داشت او را همراهي کرديم و بر سر قبر و مزار او رفتيم، هنگام خواندن فاتحه فرمود: بهتر است بنشينيم و فاتحه بخوانيم زيرا سال‌ها قبل به اتفاق آيت الله شمس‌آبادي(ره) اين‌جا آمديم تا براي پدرم فاتحه بخوانيم، آيت الله شمس آبادي پدرم را مي‌شناخت و به او علاقه‌مند بود، وقتي مشغول خواندن فاتحه شدیم ناگاه آقای شمس آبادی گفت: روی چشم و نشست، پس از خواندن فاتحه گفت: در حال خواندن فاتحه بودم ديدم پدرت (مرحوم حاج شيخ احمد پدر مرحوم آيت الله حاج شيخ ابوالفضل خوانساري) آمد و گفت: حالا که به سراغ من آمده‌اي و فاتحه مي‌خواني بهتر است بنشينيد و نشسته فاتحه بخوانيد، گفتم: حتماً، روي چشم و نشستم. چنانچه به خاطر دارم مرحوم شمس آبادي پاي خود را از نعلين (کفش) خود خارج کرده و با احترام کنار قبر آن مرحوم نشست و مشغول خواندن فاتحه شد. مرحوم آيت الله حاج شيخ ابوالفضل خوانساري از دوستان صميمي و تنگاتنگ آيت الله شمس آبادي بود و در مورد وي فرمود: آقاي شمس آبادي از نظر معنوي داراي حالات معنوي و مکاشفات کثيره بود.خود آيت الله خوانساري نيز در اواخر عمرش که در منزل بستري بود در حال کشف گاهي بعضی از حضرات معصومين (عليه السلام) را مشاهده مي‌کرد.  [ناگفته نماند که آيت الله ابوالفضل خوانساري، حدود يک سال در خدمت مرحوم آيت الله سيد علي آقا قاضي تلمّذ نموده بود] 📚 سردلبران 💠 @shefavahajat