eitaa logo
علی مقدم
2.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
424 ویدیو
31 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16818822335153 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
لبِ من ذکر خُشک را چه کند؟! عادتش داده ام به بوسه ی تَر
هدایت شده از علی مقدم
الا لیتَ الشّبابَ یعودُ یوماً فاُخبِرَهُ بما فَعَل المَشیبُ ترجمه : ای کاش جوانی روزی برگردد تا به او (جوانی) خبر دهم که پیری با من چه کرد . . آنچه ما از دل سیاهی با جوانی کرده ایم هر چه با ما میکند پیری ، سزاواریم ما . . صد حیف که ما پیر جهان دیده نبودیم روزی که رسیدیم به ایام جوانی @ASI_khorasani
فَمَنْ يكون أَسْوَء حالاً مِنّيِ إِنْ نُقِلْتُ عَلى مِثْلِ حَاليِ إِلَى قَبْرِي... این‌چشمه اگر سراب باشد چه کنم؟! یک مُشت خیال و خواب باشد چه کنم؟! هر لذّتِ باطلی که اینجا بُردم گر عاقبتش عذاب باشد چه کنم؟! @ASI_khorasani
1_2051366794.mp3
1.72M
♻️به مناسبت بزرگداشت علامه طباطبایی 🔸خوانش غزل "مهر خوبان" علامه طباطبایی رحمه الله علیه توسط استاد رضایی تهرانی @ostad_rezaei_tehrani
بعضی نقل کرده اند که در حال احتضار این رباعی را سروده است : یارب برِ عفوت به پناه آمده ام سر تا به قدم غرق گناه آمده ام چشمی به کرم بخش که از غایت شوق بی دیده به امّیدِ نگاه آمده ام
علی مقدم
قسمتی از توصیف #علیقلی_واله_داغستانی مولف کتاب #تذکره_ریاض_الشعرا از جناب #بیدل_دهلوی 《میرزا عبدا
چند رباعی از خواجه افضل الدّین محمدکاشی(بابا افضل) که در تذکره ریاض الشعراء آمده را این جا به اشتراک می گذارم تا شما هم لذت ببرید
علی مقدم
چند رباعی از خواجه افضل الدّین محمدکاشی(بابا افضل) که در تذکره ریاض الشعراء آمده را این جا به اشتراک
بازآ ، بازآ ، هر آنچه هستی بازآ ور کافر و گبر و بت پرستی بازآ کاین درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی بازآ
علی مقدم
بازآ ، بازآ ، هر آنچه هستی بازآ ور کافر و گبر و بت پرستی بازآ کاین درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار
رباعی حِکمی جز حق حَکَمی که حُکم را شاید نیست حکمی که ز حکم حق فزون آید نیست هر چیز که هست آن چنان می باید و آن چیز که آن چنان نمی باید نیست
علی مقدم
رباعی حِکمی جز حق حَکَمی که حُکم را شاید نیست حکمی که ز حکم حق فزون آید نیست هر چیز که هست آن چنان
نه جان تو با سرّ الهی پرداخت نه در طلب نامتناهی پرداخت دردا که چنان به نقش مشغول شدی کز نقش به نقّاش نخواهی پرداخت
علی مقدم
نه جان تو با سرّ الهی پرداخت نه در طلب نامتناهی پرداخت دردا که چنان به نقش مشغول شدی کز نقش به نقّا
گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی است معلومم شد که جمله بگذاشتنی است بگذاشتنی است هر چه در عالم هست الّا غم دوست کان نگه داشتنی است
علی مقدم
گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی است معلومم شد که جمله بگذاشتنی است بگذاشتنی است هر چه در عالم هست الّا غ
افضل دیدی که آنچه دیدی هیچ است وز هر چه بگفتی و شنیدی هیچ است سرتاسر آفاق دویدی هیچ است وین نیز که در کنج خزیدی هیچ است
علی مقدم
افضل دیدی که آنچه دیدی هیچ است وز هر چه بگفتی و شنیدی هیچ است سرتاسر آفاق دویدی هیچ است وین نیز که
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است گردنده فلک ز بهر کاری بوده است زنهار قدم به خاک آهسته نهی کان مردمک چشمِ نگاری بوده است
علی مقدم
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است گردنده فلک ز بهر کاری بوده است زنهار قدم به خاک آهسته نهی کان م
بر هر که حسد بری ، امیر تو شود وز هر که فرو خوری اسیر تو شود تا بتوانی تو دستگیری می کن کان دستِ گرفته، دستگیر تو شود
علی مقدم
بر هر که حسد بری ، امیر تو شود وز هر که فرو خوری اسیر تو شود تا بتوانی تو دستگیری می کن کان دستِ گر
علمی که حقیقی است درسی نبود در سینه بود هر آنچه در سی نبود صد خانه پر از کتاب سودی ندهد باید که کتابخانه در سینه بود
علی مقدم
علمی که حقیقی است درسی نبود در سینه بود هر آنچه در سی نبود صد خانه پر از کتاب سودی ندهد باید که کتا
آنی که غم تو رنگ را می شکند خوی تو صف پلنگ را می شکند جان سختی ما حریف دل سختی تُست اینجاست که سنگ سنگ را می شکند
علی مقدم
آنی که غم تو رنگ را می شکند خوی تو صف پلنگ را می شکند جان سختی ما حریف دل سختی تُست اینجاست که سنگ
در پس منگر دمی و در پیش مباش با خویش مباش و خالی از خویش مباش خواهی که غریق بحر توحید شوی مشنو ، منگر ، مگو ، میندیش ، مباش
علی مقدم
در پس منگر دمی و در پیش مباش با خویش مباش و خالی از خویش مباش خواهی که غریق بحر توحید شوی مشنو ، من
گر فضل کنی ندارم از عالم باک ور عدل کنی شوم به یکباره هلاک روزی صد بار گویم ای صانع پاک مُشتی خاکم ، چه آید از مُشتی خاک