پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمیشد.
مدتها در آن رنجور بود و شکر خدای عزّوجل علی الدوام گفتی.
پرسیدندش که شکر چه میگویی؟
گفت:
شکر آن که به #مصیبتی گرفتارم نه به #معصیتی.
گر مرا زار به کشتن دهد آن یار عزیز
تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد
گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد
کاو دل آزرده شد از من ، غم آنم باشد
#سعدی
#گلستان
#بلا
می بود اگر پیچش آن سلسله محدود
می گشت میان من و تو فاصله محدود
از شوقِ وصال تو جهان را گذراندم
من را نکند زحمتِ چند آبله محدود
محتاج توام ، ناز تو از حد گذراندست
باریک میان ، تنگ دهان ، حوصله محدود
هر جا که رسیدیم سخن از تو شنیدیم
حُسن تو نبودست در این قافله محدود
چیز دگری نیست نثارت کنم آری
تقدیم تو باد این دل ناقابلِ محدود
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
۲۴/۴/۱۳۹۸
۱۲/ذی القعده/۱۴۴۰
🌹از بهشت چه سود؟🌹
به غیر بذر محبّت مرا ز کِشت چه سود؟
مراد من خود یار است از بهشت چه سود؟
چو یار نیست کنارم دگر کجا بروم
مرا ز کعبه چه سود ؟ آری از کِنشت چه سود؟
به پای او بنهم سر ، چه سرنوشت خوشی
به غیر سجده قلم را ز سرنوشت چه سود؟
هزار نامه نوشتم بیا در آغوشم
به تیزی قلمش پشت آن نوشت : "چه سود؟"
حدیث زهد فقط خشت زیر سر نبُوَد
به خُم شراب نباشد ، دگر ز خشت چه سود؟
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
#غزل_جدید
۲۲/رجب/۱۴۴۱
۲۷/اسفند/۱۳۹۸
رفتن ما را به خندیدن تناسب بستهاند
مرگ ما را عید میگیرند چون سالیم ما
#محمد_سهرابی
به خواب رفته شب انگار زیر گیسویت
دریده سینهٔ صبح از سپاه مژگانت
ز چاک پیرهنت بویی از بهشت آید
کدام گل مگر افتاده در گریبانت؟!
#عاصی_خراسانی
یا امیرالمومنین
جوشد از خُمخانه ی مولا شراب از شش جهت
در نجف ریزد به پای ما ثواب از شش جهت
هرکجا رفتیم غیر از مرتضی شاهی نبود
در تجلّی باشد آن عالیجناب از شش جهت
دل محال است از سر گیسوی او جایی رود
بر سر هر موی خود افکنده تاب از شش جهت
نیست پیغمبر ولی جبریل شاگردش بُوَد
جوشد از یک خطبه ی او صد کتاب از شش جهت
نور چشمان علی ما را ز تاریکی رهاند
اینچنین تابیده بر ما آفتاب از شش جهت
پرسش آور پیش مولای جهان از یک جهت
تا بگوید ساقی ما هم جواب از شش جهت
آنکه آتش بُرد سمت خانه مولای ما
سخت سوزد روز محشر در عذاب از شش جهت
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
رجب/۱۴۴۱
اسفند / ۱۳۹۸
توبه های نَفَس باز پسین دست رد است
بی خبر! دیر رسیدی ، درِ منزل بستند
#ناصر_علی_سرهندی
عجّلوا بالتوبه قبل الموت
#ارباب_جان❤️
ترسم از چاک گریبان تو جبریل دمد!
به گلوی تو زند بس که پیمبر ،بوسه...
#محمد_سهرابی
خدا چو رویِ تو را میکشید با خود گفت
به دفترِ چه کسی این هنر شود پیدا؟
#عاصی_خراسانی
#یاقمرالعشیره
علی مقدم
آغاز اندراس است، فصل تجدد ما ترحیم ماندگاری است جشن تولد ما #محمد_سهرابی
امام علی علیه السلام :
رسول الموت الولاده
ولادت فرستاده مرگ است
این جمله بینظیر است
یعنی انسان از لحظه به دنیا امدنش در حال مردن است
عمر مثل ساعت شنی هست که از لحظه ولادت رو به تمام شدن است
۲۷ سال از این ساعت شنی گذشت سال ۲۸ ام شروع شد به کم شدن و نابود شدن
خدایا عاقبت ما رو ختم به خیر قرار بده
افتاده عقرب در لباسم ، خوب میدانی
ورنه کجا من اینچنین رقصی بلد بودم؟!
#عاصی_خراسانی
گهی به زور خیال و گهی به زحمت رویا
برای رویِ تو منت ز هر کدام کشیدم
#عاصی_خراسانی
.
روز نخست ، نوبت تقسیم تاب و تب
تابش به مویِ تو ، به منِ خسته تب رسید
.
بختم سیاه گشت ز داغ تو ، تلخ نه
این هم شباهتی که به من از رطب رسید
#عاصی_خراسانی
🔸حکایت شیرین عارف واقعی و جوانان پرشور!
🔹مرحوم دكتر محمد جواد شریعت:
🔸سال 1332 بود، من و عده اى از جوانان پر شور آن روزگار به این نتیجه رسیده بودیم كه چه دلیلى دارد نماز را به عربى بخوانیم؟ چرا نماز را به زبان فارسى نخوانیم؟ تصمیم گرفتیم نماز را به فارسى بخوانیم.
🔹خانواده هایمان كم كم از این موضوع آگاهى یافتند. ما را نزد یكى از روحانیان آن زمان بردند. او به شیوه اى اهانت آمیز، نجس و كافرمان خواند. این عمل او ما را در كارمان راسختر ساخت.
🔸عاقبت یكى از پدران، افراد را به این فكر انداخت كه ما را به محضر حضرت آیت الله حاج آقا رحیم ارباب ببرند. در روز موعود ما را كه تقریبا پانزده نفر بودیم، به محضر مبارك ایشان بردند.
🔹در همان لحظه اول، چهره نورانى و خندان وى ما را مجذوب ساخت. آقا در آغاز دستور پذیرایى از همه ما را صادر فرمود. سپس به والدین ما فرمود: شما كه به فارسى نماز نمی خوانید، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید.
🔸وقتى آنها رفتند به ما فرمود: بهتر است شما یكى یكى خودتان را معرفى كنید و بگویید در چه رشته اى درس می خوانید. آنگاه به تناسب رشته و كلاس ما، پرسشهاى علمى مطرح كرد و از درسهایى مانند جبر و مثلثات، فیزیك و شیمى و علوم طبیعى مسائلى پرسید كه پاسخ اغلب آنها از توان ما بیرون بود. هر كس از عهده پاسخ بر نمی آمد، با اظهار لطف وى و پاسخ درست پرسش رو به رو می شد.
🔹پس از آن كه همه ما را خلع سلاح كرد، فرمودند: والدین شما نگران شده اند كه شما نمازتان را به فارسى مى خوانید، آنها نمى دانند من كسانى را مى شناسم كه - نعوذبالله - اصلاً نماز نمى خوانند. شما جوانان پاک اعتقادى هستید كه هم اهل دین هستید و هم اهل همّت. من در جوانى مى خواستم مثل شما نماز را به فارسى بخوانم ولى مشكلاتى پیش آمد كه نتوانستم. اكنون شما به خواسته دوران جوانى ام جامه عمل پوشانیده اید، آفرین به همت شما .
🔸در آن روزگار، نخستین مشكل من ترجمه صحیح سوره حمد بود كه لابد شما آن را حل كرده اید . اكنون یكى از شما كه از دیگران مسلط تر است، بگوید بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه كرده است. یكى از ما به عادت دانش آموزان دستش را بالا گرفت و براى پاسخ دادن داوطلب شد.
🔹آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه ما یک نفر است؛ زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند بر نمى آمدم! بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرمایید بسم الله را چگونه ترجمه كردید؟
🔸آن جوان گفت: طبق عادت جارى به نام خداوند بخشنده مهربان.
🔹حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نكنم ترجمه درست بسم الله چنین باشد. در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عیبى ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نیست زیرا اسم خاص خدا است و اسم خاص را نمى توان ترجمه كرد. مثلا اگر اسم كسى «حسن» باشد، نمى توان به آن گفت آقای «زیبا».
🔸خوب «رحمن» را چگونه ترجمه كرده اید؟ رفیق ما پاسخ داد: بخشنده
🔹فرمود: این ترجمه بد نیست، ولى كامل نیست؛ زیرا «رحمن» یكى از صفات خدا است كه شمول رحمت او را مى رساند و این شمول در كلمه بخشنده نیست. «رحمن» یعنى خدایى كه در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر كافر رحم مى كند و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن عطا مى فرماید.
🔸رحیم را چطور ترجمه كرده اید؟ رفیق ما جواب داد: «مهربان». فرمود: اگر مقصودتان از رحیم من بودم بدم نمى آمد «مهربان» ترجمه كنید؛ اما چون رحیم كلمه اى قرآنى و نام پروردگار است، باید درست معنا شود. اگر آن را «بخشاینده» ترجمه کرده بودید، راهی به دهی می برد زیرا رحیم یعنی خدایی که در آن دنیا گناهان را عفو مى كند.
🔹پس آنچه در ترجمه «بسم الله» آورده اید، بد نیست ولى كامل نیست و اشتباهاتى دارد. تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم، موضوع خیلى پیچیده تر مى شود.
🔸اما من معتقدم شما اگر باز هم بر این امر اصرار دارید، دست از نماز خواندن به فارسى برندارید؛ زیرا خواندنش از نخواندن نماز به طور كلى بهتر است.
🔹در اینجا، همگى شرمنده و منفعل و شكست خورده از وى عذرخواهى كردیم و قول دادیم ضمن خواندن نماز به عربى، نمازهاى گذشته را اعاده كنیم.
🔸فرمود: من نگفتم به عربى نماز بخوانید، هر طور دلتان مى خواهد بخوانید. من فقط مشكلات این كار را براى شما شرح دادم.
🔹ما همه عاجزانه از وى طلب بخشایش و از كار خود اظهار پیشمانى كردیم. حضرت آیت الله ارباب با تعارف میوه و شیرینى مجلس را به پایان برد.
@bazmeghodsian
علی مقدم
🔸حکایت شیرین عارف واقعی و جوانان پرشور! 🔹مرحوم دكتر محمد جواد شریعت: 🔸سال 1332 بود، من و عده اى
چند دقیقه فرصت بگذارید بخوانید
خیلی لذت خواهید برد
به چشمِ روشنِ عاشق ، نگشته خواب به قاب
مدام گریه کند تا بگیرد آب به قاب
دلی که گشته هواییِ هیچ و پوچِ جهان
گرفته است هوا را چنان حباب به قاب
اسیرِ نقش و نگار جهان نباید شد
گرفته است جهان را فقط سراب به قاب
به غیر چشمِ خُمارش که مست کرده مرا
ندیده ایم بگیرد کسی شراب به قاب
به غیر مدح علی آیه ای نیامده است
خدا گرفته علی را در این کتاب به قاب
همیشه سنگِ علی را به سینه کوبیدیم
گرفته ایم به دل صورت ثواب به قاب
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
۹/فروردین/۱۳۹۹
۳/شعبان/۱۴۴۱
جز بر جمال آن یار ما دیده وا نکردیم
این دل غریبه ها را در پشت در گذارد
تاریکی است و خلوت ، آرامش است و وصلت
عاشق قرارِ خود را وقت سحر گذارد
#عاصی_خراسانی
بیت الغزل هر غزل ناب رقیه ست
خورشید،علی اصغر و مهتاب رقیه ست
نزدیک ترین راه به الله حسین است
نزدیک ترین راه به ارباب رقیه ست
#مجتبي_خرسندی
#رقيه_بنت_الحسين
#گریستم
امشب ز دیده از قدح افزون #گریستم
تا دل چو شیشه داشت نَمی، خون #گریستم
طوفان پناه بُرد به گیتی ز گریه ام
ای نوح سر بر آر! ببین چون #گریستم...
#قدسی_مشهدی
.
.
حسرت شبی به وعدهٔ دیدارم آب کرد
از هر سرشک صبح قیامت #گریستم...!
بی دردیام کشید به دریوزه ی عرق
مژگان نَمی نداشت، خجالتْ #گریستم
#بیدل_دهلوی
.
.
طوفان نوح زنده شد از اشک چشم من
با آنکه در غمت به مدارا #گریستم
#واقف_هندي
.
.
آخر نشستم و دو سه دریا #گریستم
میخواستم بگویمش امّا #گریستم
او بین جمع بود غرورم نمیگذاشت
در خلوتم نشستم و تنها #گریستم
#عاصی_خراسانی
.
.
بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت
شرمنده در مصیبتِ تو ، کم #گریستم
#عاصی_خراسانی
.
.
بر گردنم نمانده ز خمخانه هیچ حق
یک استکان زدم دو سه دریا #گریستم
ترسم مجال گریه نیابم به روز حشر
امروز هم به نیت فردا #گریستم
#معنی_زنجانی
.
.
می خواست آسمان که ببارد گه وداع
بیچاره خسته بود، بجایش #گریستم
#معنی_زنجانی
.
.
در خواب، دست من به میانش رسیده بود
بیدار گشته! هیچ ندیدم، #گریستم...
#واقف_لاهوری
.
.
بعد از هزار مرتبه خواهش، دمِ وداع
چیزی نداشتم که بگویم #گریستم
#حسین_دهلوی
.
.
بیاعتنا به شرم و خجالت #گریستم
بر آستین خویش به شدت #گریستم
مانند شمع، هستیِ من قطرهقطره سوخت
ای سنگدل، ببین به چه قیمت #گریستم!
.
.
در خود نگاه کردم و گفتم که کیستم؟
یکریز در جواب سوالم #گریستم
#اعظم_سعادتمند