eitaa logo
علی مقدم
2.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
470 ویدیو
33 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17344654120743 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از هندوستان
🥸چند بیت توصیه پدرانه ی صائب تبریزی وقتی می بینه جوانی داره سراغ دود میره نیست سرمایه عمر تو به جز یک دو سه دم چه کنی صرف به دودی که ندارد سودی؟ دود اگر زلف ایازست ببر پیوندش حیف باشد که به زنجیر بود محمودی چون سیاووش گذشتند ز آتش مردان ما به همت نتوانیم گذشت از دودی!؟ عیش خود تلخ مکن صائب ازین دود کثیف گر به آتش نگذاری به تکلف عودی @SAEB_TABRIZ
در انجام نسخه ای یک رباعی به نستعلیق از «شعرای اصفهانی» و قلمش و تاریخ 1261 آمده است و چون از الفاظ زشت استفاده نموده است در ذیل آن ابو الفضل ساوجی (م1312) (طبیب و خوشنویس و اهل فضل زمان ناصر الدین شاه قاجار) این دو بیت شعر رقم نموده است : هرگز نکند ادیب با فضل و فصیح آلوده دهان خود به الفاظ قبیح با دعوی علم و لفظ مستهجن زشت وانگاه بدینسان کند آنرا تصریح
لطیفهٔ حکیم انوری نقل است روزی حکیم انوری در بازار بلخ می گذشت.حلقه ای دید که مردم بسیار جمع آمده بودند .پیش رفت و سر در آن حلقه کرد.مردی را دید ایستاده و قصاید انوری را به نام خود می خواند و مردم اورا تحسین می کنند .انوری گفت: ای مرد این شعر از کیست؟ گفت: شعر انوری .گفت : انوری را دیده ای ؟ گفت: چه می گوئی انوری منم.انوری بخندید و گفت: شعر دزد شنیده ام امّا شاعر دزد ندیده ام.¹ ________________ 1_تذکرهٔ مخزن الغرائب ،شیخ احمد علیخان هاشمی ،به اهتمام محمّدباقر ،جلد اوّل ،صفحهٔ۹۵ @ASI_khorasani
شرح شمسیه شعری با چهار کلمهء متفاوت ، درمجلسی طبع شعر شاعری رابا این چهارکلمهء متفاوت امتحان کرده اند نظیر آنچه درباب ملک الشعراء بهار مسطور است . نمد ، کلاه ، طاس ، شرحِ شمسیّه درپرده اگردودِ سیاهی داریم ازطاسِ فلک نظاره گاهی داریم ازما سخنی زشرحِ شمسیّه بپرس ما نیز‌ ازین نمد کلاهی داریم شرح شمسیّه کتابی است درعلم منطق که درقدیم تدریس می شده است . @ASI_khorasani
علی مقدم
لطیفهٔ حکیم انوری نقل است روزی حکیم انوری در بازار بلخ می گذشت.حلقه ای دید که مردم بسیار جمع آمده
در همین موضوع ، انوری در مورد معزی گفته است : کس دانم از اکابر گردن کشانِ نظم کو را صریح خون دو دیوان به گردن است که او را متهم میکند که مضامین اشعارش را از اشعار عنصری و فرخی گرفته است
السلام‌ علیک‌ یا امیرالمومنین حرفْ بسیار ، وقت امّا ضیق ما کجا و کجا‌ تو بحرِ عمیق؟! جز تحیّر نصیب او‌ نشود هر که در ذاتِ تو‌ کند تحقیق من چگونه تصوّرت بکنم که نگردد خدایی ات تصدیق؟! پیشِ ‌خال و خطِ تو شرمنده کوفی و ثلث و نسخ و نستعلیق همه در بند تو اسیر شده عارف و شیخ و زاهد و زندیق دشمنان تو‌ جُملگی کذّاب نیست جز تو ‌کسی دگر صدّیق هیچ شاهی نبوده غیر از تو با غلامش چنین رفیقِ شفیق بی تو حتی بهشت هم نرویم ما به حکم رفیق ثُمّ طریق لایق وصلِ تو‌ نیَم امّا مکن از جمعِ خود مرا تفریق ۱۶ فروردین ۱۳۹۷ @ASI_khorasani
در صحرای محشر انسان چه حالی دارد وقتی چشمش به آتش دوزخ می افتد؟! مهمترین دغدغه انسان در آن لحظه چیست؟ مهمترین چیزی که ذهن انسان را مشغول میکند در آنجا چیست؟! حالا ببینید آقا باقر کاشی که از شعرای قرن ۱۱ هستند چه میفرمایند:)) در محشر اگر آتش دوزخ بینم فریاد برآورم که تنباکو کو؟ 🤦‍♂ @ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
اگر خراب گناهی ، اگر که خسته راهی بیا بیا که در اینجا هراس راه ندارد
از خستگی یه گوشه ی صحن خوابیده بود اصلا گویا حافظ در وصف چنین خواب های شیرین گوشه ی صحن و سرای امام رضا علیه السلام سروده است که : زهی مراتبِ خوابی که بِه ز بیداریست