eitaa logo
علی مقدم
2.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
424 ویدیو
31 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16818822335153 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
بر درگه دوست هر که صادق برود تا حشر ز خاطرش علایق برود صد ساله نماز عابد صومعه دار قربان سر نیاز عاشق برود
از ناله ی عشاق نوائی بردار وز درد و غم دوست دوائی بردار از منزل یار تا تو ای سُست قدم یک گام زیاده نیست ، پائی بردار
اینم یه رباعی از شیخ بهایی برای دوستی های فضای مجازی😄 تا بتوانی ز خلق ای یار عزیز دوری کن و در دامن عزلت آویز انسانِ مجازی اند این نسناسان پرهیز ز انسان مجازی پرهیز
از بسکه زدم به شیشه ی تقوا سنگ وز بسکه به معصیّت فرو بردم چنگ اهل اسلام از مسلمانی من صد ننگ کشیدند ز کُفّارِ فرنگ
در چهره ندارم از مسلمانی رنگ بر من دارد شرف سگِ اهل فرنگ آن روسیَهم که باشد از بودن من دوزخ را ننگ و اهل دوزخ را ننگ
بی روی تو خونابه فشاند چشمم کاری به جز از گریه نداند چشمم میترسم از آنکه حسرت دیدارت در دیده بماند و نماند چشمم
گفتیم مگر که اولیائیم ، نِه ایم یا صوفیِ صفّه ی صفائیم ، نِه ایم آراسته ظاهریم و باطن نه چنان القصّه چنانکه می نمائیم ، نِه ایم
بر خیز سحر ناله و آهی میکن استغفاری ز هر گناهی میکن تا چند به عیب دیگران درنگری؟! یک بار به عیب خود نگاهی میکن
این رباعی را خطاب به شاه عباس گفته وقتی که او را در حال تنظیف و بریدن سر شمع های حرم امام رضا علیه السلام با قیچی(مقراض) دیده بوده است هر شام و سحر ملائک علّیین آیند به طَرف حرمِ خُلدِ برین مقراض به احتیاط زن ای خادم ترسم ببُری شهپر جبریل امین
آتش گرفته ام که به بزمت رَهم دهی در بزمِ مِی کباب نباشد چه فایده؟!
هدایت شده از علی مقدم
یاعلی با غیر بگو : ثواب در دست علیست دنیاست سراب و آب در دست علیست چرخاندن ذوالفقار در جای خودش چرخاندن آفتاب در دست علیست
با وهمِ خودش آدم مغرور خوش است تا عیبِ نهفته هست مستور خوش است نزدیک شوی اگر به من ، میفهمی "آواز دهل شنیدن از دور خوش است"
هدایت شده از علی مقدم
یاعلی مدد به غیر چشمِ خُمارش که مست کرده مرا ندیده ایم بگیرد کسی شراب به قاب به غیر مدح علی آیه ای نیامده است خدا گرفته علی را در این کتاب به قاب همیشه سنگِ علی را به سینه کوبیدیم گرفته ایم به دل صورت ثواب به قاب
هر کو ز مراد کم شود مرد بُوَد بفکن الفِ مراد تا مرد شوی @ASI_khorasani
علی مقدم
هر کو ز مراد کم شود مرد بُوَد بفکن الفِ مراد تا مرد شوی #خواجه_عبدالله_انصاری #ریاض_الشعرا #روضه_ال
من بنده عاصیم ، رضای تو کجاست؟! تاریک دلم ، نور صفای تو کجاست؟! ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی این بیع بُوَد ، لطف و عطای تو کجاست؟! @ASI_khorasani
علی مقدم
من بنده عاصیم ، رضای تو کجاست؟! تاریک دلم ، نور صفای تو کجاست؟! ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی این
عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست تا کرد مرا تهی و پُر کرده ز دوست اجزای وجودم همگی دوست گرفت نامی است ز من بر من و باقی همه اوست @ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
مناجات قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿زمر ۵۳} بگو اى بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشته‏ ايد، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه گناهان را می بخشد، كه او آمرزنده مهربان است . . . برون شد از حد و اندازه ، عصیانی که من دارم مَلَک عاجز شد از ثبت گناهانی که من دارم نه با خالق سَر و سِرّی ، نه با مخلوق احسانی نمی ارزد به کُفری ، سُست ایمانی که من دارم چنان این سینه مالامال از آمال و شهوت شد که بوی دوزخ آید از گریبانی که من دارم همانگونه که از دود است رسوا آتش پنهان کند رسوایم آخر عیب پنهانی که من دارم به شانه نظم دادم گرچه این زلف پریشان را چه سودی با چنین فکر پریشانی که من دارم؟! چنان آلوده دامانم ، ثوابی گر به جا آرم ثواب آلوده میگردد ز دامانی که من دارم ولی "لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله" اش صدایم کرد قبولم کرد آخر ربّ رَحمانی که من دارم دو قطره اشکِ بی ارزش ز من دیدی و بخشیدی گران از من خریدی جنس ارزانی که من دارم ۵ شعبان المعظّم ۱۴۴۳ @ASI_khorasani
به سوی تو آمدم الهی العفو اَقبل عَلَیّ ، خسته و نالانم از خودم آغوش باز کن که گریزانم از خودم آغوش باز کن که به سوی تو آمدم اقرار میکنم که پشیمانم از خودم غیر از تلف شدن چه نصیبی مرا ز عمر ؟! آنگونه ام که سیر شده جانم از خودم پوشانده ام درونِ خودم را ز دیگران این ننگ را چگونه بپوشانم از خودم؟! از غیر خود چگونه شکایت کنم؟! که من مانند گردباد پریشانم از خودم از دیگران کناره گرفتن که سخت نیست توفیق دِه که روی بگردانم از خودم
هر چند گذشته ی تباهی دارم عاصی ام و نامه ی سیاهی دارم بخشید و کریمانه بغل کرد مرا انگار نه انگار گناهی دارم
هدایت شده از علی مقدم
تداعی میکند ابروی او نازک خیالی را منظّم می کند گیسوی او آشفته حالی را تجلی کرد و از یک جلوه اش عالم پدید آمد خدا از روی و مویش ساخت ایام و لیالی را نجف رفته چه داند حال ما دور از نجف ها را چه داند اهل دریا ، حس و حال خشکسالی را؟! مسیری نیست غیر از اشک تا دریای لطف او به گریه جلب میسازد گدا لطف موالی را به جمع عاشقان عیب است چشم خُشک را بردن کسی در بزم هرگز برندارد جام خالی را خجالت از عبادت بیشتر مقبول می افتد به جای فعل از ما میخرد این انفعالی را به روی فرش صحنش تا نشستم خوب فهمیدم سلیمان نیز از صحن علی بردست قالی را اگر‌ ساقی تو باشی ، جان فدای جام میسازم که در جنت نخواهم یافت حتی این زلالی را علی و عالی و اعلی ، علی و عالی و اعلی که معنا میدهد غیر از تو این اوصاف عالی را؟! برای گفتن از وصفت زبان شاعران لال است تقبل کن ز لطف از ما  همین اشعار لالی را ۳۰‌شوال ۱۴۴۲ نجف ، حرم ‌امیرالمومنین علیه السلام @ASI_khorasani
VID_20220503_15-1651576652755.m4a
1.15M
از دست کشیدن نشود دسترست کم انجمن ارادت سال ۱۳۹۸
هدایت شده از علی مقدم
تقدیم به امیرالمومنین علیه السلام هیچ از آن جمال نتوان گفت چه بگویم ؟! مثال نتوان گفت کیست آن ذات خارج از ادراک؟ پاسخ این سوال نتوان گفت نرسد دست عقل تا درکش جز به وهم و خیال نتوان گفت همه قرآن ز باء بسم الله ست شرح آن زلف و خال نتوان گفت دشمنش گر نخواست ، حرفی نیست به حرام از حلال نتوان گفت در نجف عمر ما نگردد کم پیشش از ماه و سال نتوان گفت وعده دادست "من یمت یرنی" جز به مرگم وصال نتوان گفت ذوالفقارش به خصم ثابت کرد جز به او ذوالجلال نتوان گفت تو و گفتن ز خطی از فضلش؟! عاصی از این مُحال نتوان گفت ۲۶/ ذی القعده / ۱۴۴۰ ۷ / مرداد / ۱۳۹۸
علی مقدم
انّا انزلناه فی لیله القدر تقدیم به قرآن ناطق امیرالمومنین علیه السلام قصیده واره "سلام بر قرآن" س
خطاب آمده "بلّغ" : "علی ولی الله" که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان به برکت علی "اکملتُ دینَکُم" آمد که با ولایت او کامل است این بنیان خلافت است فقط لایق علی آری "لَقَد تَقَمَّصَها" دیگری که وای بر آن کسی که شیعه او نیست ، غرق میگردد علیست کشتی نوح و علیست کشتی بان به جز غلامِ جوانش که بود پیرِ طریق؟! به غیر پیرغلامش که راست بختِ جوان؟! هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است مُطَهّر است نبی از خطا و از هذیان بدون حب علی راه بدتر از چاه است به کعبه نه که رسد آخرش به ترکستان اگر که تیغ به رویم کشند می مانم نمیشوم ز مسیر روگردان نجف به سایه ایوان نشستم و دیدم به عرش میرسد انسان فقط از این ایوان به حشر گر که شفاعت کند گناه مرا ثواب میخورد آن روز غبطه بر عصیان