هدایت شده از هندوستان
منت خدای را که سخنهای آبدار
صائب ز فیض ساقی کوثر به من رسید
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
علی مقدم
مرحوم بهاری همدانی: #اصناف_مغرورین _گفته اند بزرگی را یک نفس از عمرش باقیمانده بود، شیطان بر او
مرحوم بهاری همدانی:
#دستورالعمل_ها
_آنچه بر جناب آقا شیخ احمد لازم است این است که تامل درستی نماید ببیند بنده است یا آزاد؟ اگر دید آزاد است خودش می داند، که هر کاری بخواهد بکند و اگر دانست بنده است و مولی دارد، سرِ خود نیست، هر کاری بکند، ولو دستی حرکت دهد از وی جهت آن سوال خواهد شد، جواب درستی باید بگوید.
پس باید سعیش در تحصیل رضای مولایش باشد، اگرچه دیگران راضی بر آن کار نباشند ابدا، و تحصیل رضای مولاب حقیقی جَلّ شَانُهُ نیست مگر در تحصیل تقوی.
#تذکره_المتقین ص۱۱۰
#کتاب #دستورالعمل #تقوا #مواعظ
@ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠زشت رو یا زشت خو
روی ابدی ما، از خوی ما در این دنیا ساخته می شود
جسم ها چون کوزه های بسته سر
هیئت محبّین ولایت
#شیخ_علی_مقدم
#سخنرانی
@ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد آیت الله رضایی تهرانی حفظه الله
خجالت از عبادت بیشتر مقبول می افتد
به جای فعل از ما میخرد این انفعالی را
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
علی مقدم
💠زبان حال ۳ بررسی چند نمونه 🖋علی مقدم در قسمت های قبلی به تعریف زبان حال پرداختیم و چند شاخصه برای
💠زبان حال ۴
بررسی چند نمونه
🖋علی مقدم
بعد از اینکه تعریف و شاخصه های زبان حال صحیح را بررسی کردیم به یک نمونه از اشعاری که این شاخصه ها در آن رعایت نشده بود اشاره کردیم. در این قسمت هم به چند نمونه از زبان حال هایی که توسط بعضی از شعرای معاصر سروده شده است اشاره میکنیم (لازم به ذکر است دوباره تکرار کنم این نکته را که ذکر این نمونه ها به معنای جسارت به شاعر و یا ندیده گرفتن اشعار خوبی که دارد نیست)
به عنوان نمونه فقط به چند نمونه از اشعار شاعران معاصر که اشعارشان در هیئت مخاطب فراوان دارد اشاره میکنم:
۱. زبان حال حضرت علی علیه السلام خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها
تو دلت پره منم دلم پره
پس کمی بخواب بذار گریه کنم
این بیت انسان را یاد گفتگوهایی که در دعواهای زن و شوهری رد و بدل می شود می اندازد
۲.زبان حال امام علی علیه السلام خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها
باشد نخند...از تو توقع نداشتم
این دل شکسته هست شکستن برای چه؟
یعنی چه از تو توقع نداشتم؟! اصلا متوجه هستیم داریم زبان حال دو معصوم را می گوییم؟!
۳.زبان حال امام علی علیه السلام خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها
بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است
زیر چشمت گود افتاده است، پس زاری بس است
از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام
خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است
تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام
این تبسم کردن از روی ناچاری بس است
این طرفداری از من کار دستت داده است
بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است
باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم
بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است
واقعا انتخاب ردیف در شعرهای زبان حال خیلی مهم است. ردیف وقتی "بس است" باشد ناخودآگاه شاعر مطالبی را از زبان امام علی خطاب به حضرت زهرا می گوید که در شان آنها نیست
مصراع اول را ما اگر ندانیم موضوع شعر چیست، چه حسی داریم به آن؟ این جمله را معمولا به کسی می گوییم که خود را به مریضی زده و ما از او کلافه شده ایم.
۴.این هم چند بیت از غزل شاعر شعر قبلی که زبان حال حضرت امیر خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیهما است
باز هم ای دخترِ پیغمبر اکرم بمان
مَرهَم درد علی ای درد بی مَرهَم بمان
این نفس های شکسته قیمت جان من است
زنده ام با یک دَمَت پس لطف کن یک دَم بمان
کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم
من حلالت میکنم اما تو هم یک کَم بمان
آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم
یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان
آه آهِ... تو مرا به آه آه... انداخته
جای کم کم رفتن از پیش علی کَم کَم بمان
روی تو گرچه وَرَم کرده ولی با آن خوشم
با همین روی به هم پیچیده و دَرهَم بمان
۵.شعر بعدی زبان حال حضرت علی علیه السلام به حضرت زهرا سلام الله علیهاست که شاعر کلمه "تنت" را ردیف قرار داده است. معلوم است وقتی چنین ردیفی را شاعر برای چنین موضوعی انتخاب کند، مسیر خیلی از ابیات به جایی که نباید برود خواهد رفت.
در خواب دیده ام که در آورده پر، تنت
افتاده پیش قافله ها چون خبر، تنت
گفتی انار خواسته ای، ای به روی چشم
دل خون شد و نشست به پای شجر، تنت
در دل به فکر پختن نانی هنوز هم
تب میدمد ز پوست چسبیده بر تنت
چشمت که سرمه خور شد و با من سخن نگفت
گرچه زبان شده است کنون سر به سر، تنت
برداشت سنگ قبر نبی را گلاب ناب
از بس که رفته بر سر قبر پدر، تنت
هر روز قدری از بدنت آب میشود
بگرفته مخفیانه مسیر سفر، تنت
بیهوده نیست گردن تو رگ به رگ شده
بالش بلند ماند و شده مختصر، تنت
نیمی ز زندگی سر دست تغافل است
این نیمه جان ازوست اگر مانده در تنت
نوروز در لباس تو ثبت مکرر است
لاله دمیده است ز سر تا کمر، تنت
ترسم به ناله ات سر زخم تو وا شود
آرام گریه کن که نگردد خبر، تنت
نم دار گریه کن فقط از دل فغان نکن
ترسم به پا کند شرری از جگر، تنت
شور نشور از مژه ات آب میخورد
در لرزه آمده است از این چشم تر، تنت
#زبان_حال #ضوابط_زبان_حال #شاخصه_زبان_حال #علی_مقدم
@sheikh_ali_moghaddam
در بزم زیاد، در رزم کم.mp3
2.81M
💠در بزم زیاد، در رزم کم
_کوفه یک جغرافیا نیست بلکه نماد یک جامعه ضدظهور است
_خصوصیات مردم کوفه در بیان امام علی علیه السلام طبق خطبه ۶۹:
۱.نظام ناپذیری
۲.شایعه پذیری
۳.پُر ادعا و کم عمل
هیئت محبّین الحسین علیه السلام
دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۵
#شیخ_علی_مقدم
#سخنرانی #کوفه_شناسی #پادکست_صوتی
@sheikh_ali_moghaddam
علی مقدم
💠زبان حال ۴ بررسی چند نمونه 🖋علی مقدم بعد از اینکه تعریف و شاخصه های زبان حال صحیح را بررسی کردیم ب
💠زبان حال ۵
بررسی چند نمونه
ردیف های ناردیف
🖋علی مقدم
در مطالب قبل چند نمونه از زبان حال هایی که ضوابط در آن ها رعایت نشده بود را ذکر کردیم.
در این نوشته هم به یکی از اشعاری که آن ضوابط در آنها رعایت نشده اشاره می کنیم.
این مورد هم متاسفانه برخواسته از سهل انگاری شاعر در انتخاب ردیف است.
یعنی شاعر ردیفی را انتخاب کرده که اصلا مناسب شان گفتگوی بین حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیهما نیست.
اکثر اشکالاتی که به زبان حال این شعر وارد است از همین ناحیه ردیف ناردیفی است که شاعر انتخاب کرده.
ردیف "به تو نمی آید" در بعضی ابیات اصلا معنای مناسب و مقصود شاعر را نمیدهد و حتی بعضی قسمت ها به جای مدح تبدیل به ذم شده است و شعر را دچار کژتابی کرده است
شبیه شمع چکیدن به تو نمی آید
و مرگ را طلبیدن به تو نمی آید
خودت بگو که مگر چند سال داری تو
جوانِ شهر، خمیدن به تو نمی آید
هزار بار نگفتم نیا به دنبالم
میان کوچه دویدن به تو نمی آید
فقط بلند مشو چون که زود می افتی
بدون بال پریدن به تو نمی آید
تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی
چنین ندیدن و دیدن به تو نمی آید
چه خوب بود فقط گوشواره می افتاد
چه کرده اند شنیدن به تو نمی آید
تکان نخور قفس سینه ات تکان نخورد
نفس بلند کشیدن به تو نمی آید
بمان که دخترمان را خودت عروس کنی
به آرزو نرسیدن به تو نمی آید
#زبان_حال #شاخصه_زبان_حال
https://eitaa.com/sheikh_ali_moghaddam
علی مقدم
💠زبان حال ۵ بررسی چند نمونه ردیف های ناردیف 🖋علی مقدم در مطالب قبل چند نمونه از زبان حال هایی که ضو
این طور بی ضابطه و سخیف زبان حال سرودن، مصداق وهن اهل بیت علیهم السلام است
اگه تذکر داده نشود و بی تفاوت از کنار این اشعار سخیف رد شویم در آینده چهره کاملا غیرواقعی از اهل بیت علیهم السلام در ذهن نسل بعد و مخاطبین هیئت شکل می گیرد.
گفتگوهایی که بین حضرت زهرا سلام الله علیها و امام علی علیه السلام رد و بدل شده است چه نسبتی با زبان حال هایی که امروزه سروده میشوند دارد؟!
دیشب در یک کانالی که برای مداحان شعر میگذارد شعری را دیدم آنقدر سخیف بود که بسیار بهم ریختم، فقط چند بیتش را بخوانید و ببینید عمق فاجعه شعر آیینی به کجاها رسیده است
پهلوشکسته قلبِ علی را شکست و رفت
پشت و پناهِ من کمرم را شکست و رفت
حس میکنم تورّم و سوراخ و زخم را
که از غلاف و میخ و هجومِ ستمگر است
یاسِ لطیف زِبر شده این نشانهیِ .....
طولِ زمانِ ماندنِ همسر به بستر است
این روضههایِ زندهیِ تو میکشد مرا
خونابه از جنازهیِ تو میچکد چرا؟!
#معرفی_کتاب
مُسکّن الفُواد عند فقدالاحبّه و الاولاد
آرامبخش دلها در مصیبت و بلایا
کتابی بسیار خواندی از شهید ثانی رحمه الله علیه
این کتاب خیلی مناسب است برای هدیه دادن به کسانی که عزیزی را از دست داده اند.
کتاب را پدری نوشته است که پنج فرزندش را از دست داده
#کتاب
@ASI_khorasani
رواج جهل مرکب رسیده است به جایی
که کرده هر مگسی خویش را خیال همایی
#كليم_همدانى
@ASI_khorasani
💠غرور یا عزت؟!
🖊علی مقدم
یکی از مباحثی که در شعر آیینی باید مورد توجه قرار بگیرد معانی درست کلمات و تناسب و یا عدم تناسب آن کلمات با فردی که موضوع شعر است می باشد
بعضی از کلمات در شان یک مومن معمولی هم نیست چه برسد به اینکه برای اهل بیت علیهم السلام به کار برده شود
متاسفانه یکی از کلماتی که وارد شعر آیینی (خصوصا مرثیه) شده است و بعضی از شعرا برای اینکه مظلومیت اهل بیت را به تصویر بکشند آن کلمه را به اهل بیت انتساب می دهند، کلمه "غرور" است.
غرور در اصل یک واژه عربی است که به معنای فریب است، و مغرور یعنی فریب خورده
اگر در فارسی هم به فرد متکبر مغرور می گوییم به این دلیل است که فرد متکبر چون خودش را بیشتر از چیزی که در واقع هست میپندارد در حقیقت دارد خودش را فریب می دهد
به دنیا هم دار الغرور می گویند یعنی دار فریب
دهخدا برای غرور این معانی را آورده است :
غرور. [ غ ُ ] (ع مص ) فریفتن
بیهوده امیدوار کردن کسی را
اطماع در آنچه صحیح نبود
آراستن خطا، چنانکه گمان رود که صواب است
فریفتگی ، فریب ، حیله ، زرق
این کلمه در ادبیات همیشه منفی بوده است.
گناه باده پرستان به توبه نزدیک است
خدا پناه دهد از غرور هشیاران
#صائب_تبریزی
اما چند سالی است که مشاهده می شود که این واژه نامناسب، وارد ادبیات آیینی شده است و بدون دقت به معنای منفی آن ، او را برای اهل بیت علیهم السلام به کار می برند.
پر واضح است که شاعری که این واژه را به کار می برد قصد منفی ندارد ، اما معانی کلماتی که صدها سال در ادبیات منفور بوده اند با نیت ما درست نمی شوند .
اگر هممراد شاعر در استفاده از این کلمه این است که به مخاطب بگوید به اهل بیت اهانت شده ، خب مگر واژه مناسبی که هم این معنا را برساند و هم معنای غلطی نداشته باشد وجود ندارد که اینقدر راحت از این کلمه برای اهل بیت علیهم السلام استفاده می کنیم؟!
آن صفتی که در اهل بیت علیهم السلام وجود دارد ، "عزّت" است نه "غرور"
این روایت که از امام حسن علیه السلام نقل شده بسیار مهم است
الإمامُ الحسنُ عليه السلام ـ و قَد قيلَ لَهُ عليه السلام : فيكَ عَظَمَةٌ ! ـ : لا بَل فِيَّ عِزَّةٌ ، قالَ اللّه ُ تَعالى : «و للّه ِِ العِزَّةُ و لِرَسولِهِ و لِلمُؤمِنينَ»
امام حسن عليه السلام ـ وقتى به ايشان گفته شد: در تو نخوت است! ـ فرمود : نه، بلكه در من عزّت است. خداوند متعال فرموده است: «و عزّت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است».
فقط کافی است کلمه "غرور" را در کانال های شعر آیینی سرچ کنید تا ببینید چقدر این واژه منفی در اشعار مرثیه جا باز کرده است متاسفانه.
چند نمونه را بخوانید👇
ببخش قلب صبورت شكست فاطمه جان
ببخش كوه غرورت شكست فاطمه جان
.
.
شکسته اند به داغت دل صبورم را
شکسته اند شبیه پرت، غرورم را
.
.
پیش چشمان ولی الله زهرا را زدند
پیش همسایه غرور فاتح خیبر شکست
.
.
من غرورِ شکسته ی خود را
سرِ آن کوچه جا گذاشته ام
.
.
من غرورم جریحه دار شده
شاکی از دست ساربان هستم
.
.
این روزگار حرمت او را نگه نداشت
دنیا چه با غرورِ گلِ پابهماه کرد
.
.
تویی غریب ترین آیه ای که نازل شد
غرور هیچ کسی چون تو قتل عام نشد
.
.
نگران غرور زهرا بود
نظرى بر على تنها کرد
و ......
#علی_مقدم #شعر_آیینی #ملاحظات_شعر_آیینی
۷ دی ۱۴۰۱
۴ جمادی الثانی ۱۴۴۴
@ASI_khorasani
علی مقدم
مرحوم بهاری همدانی: #دستورالعمل_ها _آنچه بر جناب آقا شیخ احمد لازم است این است که تامل درستی نماید
مرحوم بهاری همدانی:
#دستورالعمل_ها
تحصیل تقوا محتاج به چند چیز است که چاره ندارد از آنها
یکی پرهیز از معاصی است ...
و این واضح است که با معصیت کاری اسباب محبت و معرفت نخواهد شد اگر اسباب عداوت نباشد.
اگر شیخ احمد بگوید: من نمیتوانم ترک معصیت بِالمَرّه [یکباره] بکنم لابد واقع میشوم.
جواب این است که بَعدَ المعصیه میتوانی که توبه کنی کسی که توبه کرد از گناه مثل کسی است که [گناه]نکرده، پس مأیوس از در این خانه نباید شد....
دوم این که مهما امکن[تا جایی که ممکن است] پرهیز از مکروهات هم داشته باشد... به مستحبات بپردازد، حتیالمقدور چیز مکروه به نظرش حقیر نیاید بسا میشود که ترک مکروهی پیش مولی از همهچیز مقربتر واقع خواهد بود یا اتیان مستحب کوچکی.
#تذکره_المتقین ص ۱۱۱
#کتاب #مواعظ
@ASI_khorasani
فروختیم ابد را
غبارِ کثرتِ عالم، ز چشم برده احد را
که از سرابِ صنم برده ام ز یاد صمد را
چراغ عقل ز فرط هوای نفس خموش است
به دست خویش چرا کُشته ایم راه بلد را؟!
زیان نموده تر از ما نبوده کس به دو عالم
برای یک نفس اینجا، فروختیم ابد را
به روی بالش غفلت چگونه سر بگذاری
ز یاد برده ای ای دل مگر که سنگ لحد را؟!
تهیست دست تو چون سرو، قامتت به چه قیمت
ثمر نداشته باشی دگر چه فایده قد را؟
مبند دل که در آخر به زور تیغ اجل هم
فلک ز آدمیان پس بگیرد آنچه دهد را
خرابه ای شده این دل، مگر که عشق بیاید
که غیر او نبود چاره ای، ریا و حسد را
#عاصی_خراسانی
۱۳ آذر ۱۴۰۲
@ASI_khorasani
علی مقدم
فروختیم ابد را غبارِ کثرتِ عالم، ز چشم برده احد را که از سرابِ صنم برده ام ز یاد صمد را چراغ عقل
ز یاد برده ای ای دل مگر که سنگ لحد را؟!
#عاصی_خراسانی
@sheikh_ali_moghaddam
چرخاندن ذوالفقار در جای خودش
چرخاندن آفتاب در دست علیست
#عاصی_خراسانی
#رباعی #خط
@sheikh_ali_moghaddam
علی مقدم
فروختیم ابد را غبارِ کثرتِ عالم، ز چشم برده احد را که از سرابِ صنم برده ام ز یاد صمد را چراغ عقل
خرابه ای شده این دل، مگر که عشق بیاید
که غیر او نبُوَد چاره ای ریا و حسد را
#عاصی_خراسانی
💠به کسی نگفتند که مبادا خادم را توبیخ کنند
مرحوم آیت الله العظمی سید احمد خوانساری در اواخر عمرشان یکی از استخوانهای پهلویشان شکسته بود. گویا ایشان صبحها در حیاط منزلشان قدم میزدند- منزل این مرجع عالیقدر هم استیجاری بود و تا آخر عمر، صاحب منزل نشدند- یک درخت انجیر در حیاط بود که انجیرهایش به زمین میافتاد و زمین لیز میشد. خادم منزل وظیفهاش بود که اینها را جارو کند و هر روز جمع کند. شاید خادم تسامح کرده یا یادش رفته و جارو نکرده بود. وقتی ایشان از زیر درخت ردّ میشدند، این انجیر روی زمین را ندیده و سُر خورده و به زمین افتاده و استخوان پهلویشان شکسته بود.
ایشان تا آخر عمرشان، این درد و نارحتیای را که میکشیدند، به کسی نگفتند تا مبادا فرزندان و ارادتمندان ایشان، خادم را به خاطر غفلتی که کرده بود، توبیخ کنند. این مرد بزرگ از تربیتشدگان همین مکتب است که مرزهای اخلاق را در مصائب نیز رعایت میکند.
پندهای سعادت، ص۲۲۴-۲۲۳، نشر معارف، محمد مهدی شب زنده دار.
#ذکر_صالحین
@ASI_khorasani
هدایت شده از هندوستان
💠روزیِ میهمان
پيامبر صلى الله عليه و آله:
اَلضَّيفُ يَنزِلُ بِرِزقِهِ و َيَرتَحِلُ بِذُنوبِ اَهلِ البَيتِ؛
ميهمان روزى خود را مى آورد و گناهان اهل خانه را مى برد.
رزق ما آید به پای میهمان از خوانِ غیب
میزبان ماست هرکس میشود مهمانِ ما
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
علی مقدم
💠برگرد، خدا درستش میکنه _نا امیدی از اصلاح، دام خطرناک شیطان است _هر جا هستی برگرد به سمت خدا، خدا
با کریمان کارها دشوار نیست
شراب خانه و میز قمار می خواهد
بنی امیّه حمار و خمار می خواهد
.
بنی امیه فقط مردمان بی طرفی
به بی تفاوتی روزگار می خواهد
.
بنی امیّه فقط شیعیان نادانی
فریب خورده و بی اختیار می خواهد
.
بنی امیّه علی را میانه ی میدان
بدون دُلدل و بی ذوالفقار می خواهد
.
بنی امیّه امام جماعتی اهلِ
نماز و روزه ولی بی بخار می خواهد
.
بنی امیّه امام و رئیس جامعه را
عبا به دوش ولی تاجدار می خواهد
.
بنی امیّه سیاستمدار بی خطری
که با یزید بیاید کنار می خواهد
.
فریب کار و ندانم بکار و سازش کار
از این قبیل سیاستمدار می خواهد
.
بنی امیّه فقط آن شریح قاضی را
که وقت فتنه بیاید به کار می خواهد
.
بنی امیّه أبا شهوت و أبا شکمی
نزول خواره و بی بند و بار می خواهد
.
که هرچه می کشد اسلام از منیّت ماست
حسین جان به کف و جان نثار می خواهد
.
که هرچه می کشد اسلام از جهالت ماست
علی بصیرت عمّاروار می خواهد
.
کسی که ماه بنی هاشم است سقّایش
حضور در وسط کارزار می خواهد
.
کسی که ماه بنی هاشم است سربندش
سپاه حرمله را تار و مار می خواهد
.
کسی که ماه بنی هاشم است مهتابش
لبان تشنه ، دل بی قرار می خواهد
.
” در انتظار نشستی ، در انتظار بایست “
هنوز حضرت معشوق ، یار می خواهد
.
#مهدی_جهاندار
@mehdi_jahandar
علی مقدم
شراب خانه و میز قمار می خواهد بنی امیّه حمار و خمار می خواهد . بنی امیه فقط مردمان بی طرفی به بی تفا
👆👆👆کانال اشعار شاعر ولایی و انقلابی جناب آقای #مهدی_جهاندار را دنبال کنید و لذت ببرید
به به
کفندزد از سخندزد امتیازِ فاحشی دارد
که آن پیراهنِ تن میبَرَد این جامه ی جان را
#حاجی_گیلانی