eitaa logo
علی مقدم
2.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
451 ویدیو
32 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17344654120743 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
مراسم اختتامیه جشنواره ملّی شعر مولود کعبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۱ رجب ۱۴۴۳
آری اگر نبود مراعاتِ حال خلق او مینمود جای دری ، قلعه را بلند در ابتدای لشکر ، علی تیغ را که زد شد لشکر از اصابت آن ز انتها بلند
رونقِ مِی ، شکسته از رُطبت رمضان رشک برده بر رجبت ولی الله هستی و آری میرسد تا خودِ خدا نسبت
علی مقدم
یا علی مددی قصیده واره اخلاقی_علوی هر گاه گشت از دهنی ادعا بلند از گوشه گوشه ی دو سرا شد بلا بلند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمتی از قصیده علوی "بلند" کوتاهِ قصه اینکه بلند است زلف یار ورنه نبود اینقدر این ماجرا بلند گاهی قلم مرا به مسیر تو می برد اصلا چرا ردیف شد این شعر با بلند وقتی غرض ز شعر ، سرودن ز حیدر است گردد ردیف شعر به مدحش ز جا بلند گر قدر دیگران به ثنا میشود بلند گردد ولی ز مدح علی هر ثنا بلند جز او کسی مقام "سلونی" نداشته ست بر دوش غیر اوست یقین این قبا بلند در اوج هر بلا و مصیبت که دیده اند گفتند "یا علی" همه ی انبیا بلند
هدایت شده از علی مقدم
انّ الکریم اذا حاسب سامح وقتی مسیرِ راه به ‌سمت کرامت است دیگر خیالمان ز همه سخت راحت است با ما سخن ز صبح قیامت چه میکنی؟! این‌ آفتاب رویِ تو صبح قیامت است شرمندگیِ بعدِ گُنه دستِ ما گرفت در سلک ما گناه‌ هم اهل شفاعت است ما را ببین طبیب که‌ مدیون دردِ ماست درمانِ تو اگر که چنین اهلِ شهرت است قلّاب گشته ام‌ که بگیرم‌ ز دامنت قدِّ خمیده زیرِ گُنَه نیز نعمت است عاصی مگر گناه به فریاد ما رسد "ابر سیاه حامل باران رحمت است"* *مصراع از صائب تبریزی
شعرخوانی در جمع معتکفین مسجد امام رضا علیه السلام روز میلاد امیرالمومنین علیه السلام
علی مقدم
شعرخوانی.mp3
20.5M
سلام بر سخن حق، سلام بر قرآن قصیده ای تقدیم به قرآن و امیرالمومنین علیه السلام ۱۳ رجب ۱۴۴۳ هیئت مذهبی بنت الحسین علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/3757244420C1143bd604a
چو‌ میهمان که همیشه ز در شود پیدا همیشه عشق ز راه نظر شود پیدا ز شام مویِ تو تا صبح‌ رویَت آمده ام که ‌گنج های خدا در سحر شود پیدا به پیش ترکش مژگان تو چه راه فرار؟ به تیر غیب چگونه سپر شود پیدا؟ خدا چو رویِ تو را‌ میکشید با خود گفت به دفترِ چه کسی این هنر شود ‌پیدا؟ چنان به پای تو‌ سرهای عاشقان افتاد که‌ مشکل است به عهد تو سر شود پیدا من از سفیدی دندان به کامِ تو دیدم همیشه شیر کنار شکر شود پیدا چنان لطیفی و‌ نازک که در خرامیدن ندیده ایم ز پایت اثر شود پیدا ز فرط نازکی اش از خیال پنهان است چگونه در نظرم آن کمر شود پیدا؟ نسیم در گذرِ موی تو به دام افتاد چگونه از سر کویت خبر شود پیدا؟ پناه برده ام از آتشت به اشک خودم کدام شعله به دامانِ تَر شود پیدا؟ ۲۳/خرداد/۱۳۹۷