علی مقدم
غزل چه فتنه ای که به پا کرده خنده ات یارا به دم زدن ببری رونق مسیحا را میان چو موی و دهان تنگ و حو
کشید دامن اگر ، پیرهن بگیر از او
بنازم این هُنر و همّتِ زلیخا را
#عاصی_خراسانی
تامّلات ادبی
ایهام ، ابهام و کژتابی ۱
یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر در فضای شعر و خصوصا شعر آیینی رواج یافته و شاهد ازدیاد روز افزون آن هستیم ( که شاید از مهمترین علل آن ، فقدان نقد و نبودن روحیه نقد پذیری است*) وجود "ابهام" و "کژتابی" های فراوان است.
زبان گاهی اوقات دچار ابهامات و نابسامانی هایی میشود که جز با دقّت و و حسّاسیت نمیشود از آن ها نجات پیدا کرد.
یکی از راه های نجات از این ابهامات ، مطالعه و فکر در موضوع "ابهام" و "کژتابی" است
به تعبیر استاد قوام الدین خرمشاهی :
فایده بحث کژتابی ها ، " زبان آگاهی" و حساسیت زبانی پیدا کردن ، و در آثار خود یا گفته ها و نوشته های خود از ارتکاب کژتایی پرهیز کردن است. (مقدمه کتاب کژتابی های ذهن و زبان)
قطعا اگر این مساله مورد نقد قرار نگیرد و با تسامح و تساهل از کنار آن عبور کنیم ، شعر آیینی در حد شعر بزمی که فقط مخاطب عمومی سطحی نگر را به صورت زودگذر اقناع میکند خواهد ماند و در طولانی مدت ذائقه مخاطب شعر دچار ابتذال و انحراف در زبان و مفاهیم خواهد شد.
به عنوان مقدمه چند نکته ی کوتاه در مورد "ابهام" و "ایهام" عرض خواهم کرد و در نوشته های بعدی به نمونه هایی از ابهام ها و کژتابی در شعر شاعران امروزی اشاره خواهم کرد
(سعی میشود از شاعرانی که شعرشان مخاطب بالایی دارد و الگویی برای شاعران مبتدی هستند ، نمونه ذکر کنم چون معتقدم هرچقدر این بزرگواران دقتشان در این موضوعات بیشتر باشد ، شاعران مبتدی هم بیشتر دقت خواهند کرد ، که به قول صائب تبریزی : صافی و تیرگیِ آب ز سرچشمه بُوَد)
تفاوت ابهام و ایهام
ابتدا باید به ایهام بپردازیم و بعد به ابهام و کژتابی
باید توجه کنیم که "ایهام" یکی از صنایع معنوی مهم و زیبای علم بدیع است و استفاده از این صنعت نشانه قوّت شاعر و شعر اوست
یکی از نقاط قوت و برجسته حافظ و سعدی ، استفاده آنها از صنعت ایهام است
ایهام یک نکته مثبت است که ریشه در دو یا چند معنی داشتن یک کلمه یا عبارت است که یک معنی غالبا پیداتر و معانی دیگر پنهان تر اند (اینکه گفتیم غالبا به دلیل وجود ایهام متوازی است که هر دو معنا به یک اندازه به ذهن متبادر میشوند)
به این چند نمونه دقت کنید
سعدی
قاضیِ شهرِ عاشقان باید
که به یک "شاهد" اقتصار کند
کلمه "شاهد" محتمل دو معناست : یکی گواه و دیگری زیبا رو
که طبق هر دو ، بیت معنا میدهد (البته معنای گواه به دلیل کلمه قاضی نزدیک تر است)
حافظ
صوفی که بی تو توبه ز می کرده بود دوش
بشکست عهد چون در میخانه دید "باز"
در اینجا کلمه "باز" دو معنا دارد یکی گشوده و دیگری دوباره ، که هر دو معنا با بیت تناسب دارد
حافظ
چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند
بدین درگاه حافظ را چو میخوانند "میرانند"
در این بیت واژه "میرانند" را چهار گونه میشود معنا کرد که هر کدام وجه معنایی جالب و قابل توجهی دارد .۱.میکِشند ۲.طرد میکنند ۳.میکُشند ۴.امیرانند
ما انواع مختلفی از ایهام در زبان داریم که هر کدام زیبایی خاص خودش را دارد (واژگانی ، ساختاری ، ساختاری واژگانی و خوانشی)
بحث ایهام بسیار بحث زیبا و دامنه داری است اما چون غرض این نوشتار بحث از "ابهام و کژتابی" هست به همین مقدار از توضیح ایهام اکتفا میکنم و انشالله در نوشته بعدی به ابهام و تفاوت آن با ایهام و مساله کژتابی خواهم پرداخت.
________
*ما کثره الشُّعَراءِ الّا عِلّه
مُشتقّه من قِلّه النُّقّادِ
ترجمه : بسیاریِ شاعران ، بیماری است که برخاسته از اندکی ناقدان است.
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
#تاملات_ادبی
#ایهام
#ابهام
#کژتابی
۲۵ دی ۱۴۰۰
۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۳
@ASI_khorasani
خُرد منگر گناه را هرگز ، گندمی بر زمین زد آدم را
گاه مویی بگیرد از چشمت روشنیِ تمام عالم را
#عاصی_خراسانی
رسوا مکن آن عیوب پنهانی را
آنها که از او فقط تو میدانی را
یا رب سببی ساز که شامل بشود
غفرانِ تو ، عاصی خراسانی را
#عاصی_خراسانی
#رباعی
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما کی ز شکست بی اثر میگردیم
هم ساز شویم و هم تبر میگردیم
بیهوده به ما تیغ کشیدید ولی
"ما را بکشید زنده تر میگردیم"
#عاصی_خراسانی
شما هم هر شب که میخواین بخوابین توی ذهنتون میگین : دیگه بسه غفلت ، از فردا دیگه یه حرکت متفاوت و جدیدی رو شروع میکنم؟!
اگه شما هم اینطوری هستین و هی امروز رو به هوای فردا ضایع میکنین این قصه کوتاه و تلخ رو بخونین👇
.
قال : ساتوب غدا ، نام و لم یستیقظ
گفت : فردا توبه خواهم کرد ، خوابید و دیگر بیدار نشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قل موتوا بِغَيْظِكُمْ
قسمتی از توصیف #علیقلی_واله_داغستانی مولف کتاب #تذکره_ریاض_الشعرا از جناب #بیدل_دهلوی
《میرزا عبدالقادر بیدل
از عارفان محقق و کاملان مدقّق بوده .
چاشنی مکتب توحید از رحیق کلامش پیداست و حلاوت مذاق تصوف از شکّر گفتارش هویدا.
در تحقیق مسئله توحید یگانه بوده و در ترک و تجرید سرآمد زمانه.
با وجود فقر و مسکنت مرجع امرا و اهل کمال بود.
در سنه هزار یکصد و سی و سه از این سرای فانی به عالم باقی شتافت.
کلیاتش از ۱۰۰ هزار* بیت متجاوز است و هرچند اکثر اشعارش موافق محاوره فصحای عجم نیست و ترکیبهای غریب در زبان فارسی اختراع نموده اما شعرهای بلند و برجسته بسیار دارد و پختگی نفس از گفتوگویش ظاهر است اگر زباندانی صرف اوقات نموده انتخابی از کلیات آن گرانمایه بردارد معلوم میشود که صاحب چقدر مایه بودهاست.
به هر حال این چند بیت از او نگارش مییابد:
بیدل از یاد خویش هم رفتم
که فراموش کردهاست مرا
.
اینجا جواب نامه عاشق تغافل است
بیهوده انتظار خبر می کشیم ما
.
همیشه تشنه لبِ خون ما بود بیدل
چو شیشه هر که به دست آورد دل ما را
.
چه نسبت است به خورشید ذره را بیدل
به عالمی که تو باشی مرا که می پرسد
.
ای محبّت گداختم بس کن
نفسی بود باختم بس کن
.
مِی پرست ایجادم نشئه ازل دارم
همچو دانه ی انگور شیشه در بغل دارم
.
درهای فردوس وا بود امروز
از بی دماغی گفتیم فردا
#تذکره_ریاض_الشعرا
#علیقلی_واله_داغستانی
#بیدل_دهلوی
*در نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی از کتاب ریاض الشعرا نوشته ۴ هزار بیت
پ ن : ابیات انتخابی زیاد بود فقط تعدادی را نوشتم
@ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام رضا
خورشید سر برآرد هر صبح از حریمش
گردد مدار عالم هم بر مدارِ این در
خاکش دواست اینجا ، دارالشفاست اینجا
درمان و درد باشد در اختیارِ این در
دنیا نبود و بودیم ما بنده ی مرامش
خاکی نبود و بودیم ما خاکسارِ این در
#عاصی_خراسانی