eitaa logo
شیخ فرهاد فتحی
293.1هزار دنبال‌کننده
139 عکس
422 ویدیو
0 فایل
هیچ ... _____ سایت👇 http://farhadfathi.ir ادمین👇 @Adminfathi نظرات ما وحی منزل نیست اگر منطقی بود بپذیرید.
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ در کربلا چه گذشت ؟! امام(عليه السلام) به هر سو يورش می برد و گروه عظيمى را به خاك می افكند. عمر سعد فرياد برآورد: «آيا مى دانيد با چه كس مى جنگيد؟ او فرزند همان دلاور ميدان ها و قهرمانان عرب است، از هر سو به وى هجوم آوريد». بعد از اين فرمان چهار هزار تيرانداز از هر سو امام(عليه السلام) را هدف قرار دادند و از سوى ديگر به جانب خيمه ها حمله ور شدند وميان آن حضرت و خيامش فاصله انداختند. امام(عليه السلام) فرياد برآورد: «وَيْحَكُمْ يا شيعَةَ آلِ أَبي سُفْيانَ! إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ، وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَكُونُوا أَحْراراً في دُنْياكُمْ هذِهِ، وَارْجِعُوا إِلى أَحْسابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ عَرَبَاً كَما تَزْعُمُونَ»؛ (واى بر شما! اى پيروان آل ابى سفيان! اگر دين نداريد و از حسابرسى روز قيامت نمى ترسيد لااقل در دنياى خود آزاده باشيد، و اگر خود را عرب مى دانيد به خلق و خوى عربى خويش پايبند باشيد). شمر صدا زد: اى پسر فاطمه! چه مى گويى؟ امام(عليه السلام) فرمود: «أَنَا الَّذي أُقاتِلُكُمْ، وَ تُقاتِلُوني، وَ النِّساءُ لَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ، فَامْنَعُوا عُتاتَكُمْ وَ طُغاتَكُمْ وَ جُهّالَكُمْ عَنِ التَّعَرُّضِ لِحَرَمي ما دُمْتُ حَيّاً»؛ (من با شما جنگ دارم و شما با من، ولى زنان كه گناهى ندارند، پس تا زمانى كه زنده هستم، سپاهيان طغيانگر و نادان خود را از تعرّض به حرم من باز داريد). شمر گفت: راست مى گويد. آنگاه به لشكريان خويش رو كرد و گفت: «از حرم او دست برداريد و به خودش حمله كنيد كه به جانم سوگند هماوردى است بزرگوار!». سپاه دشمن از هر طرف به سوى امام(عليه السلام) حمله ور شدند و امام در جستجوى آب به سوى فرات رفت ولى سپاهيان همگى هجوم آوردند و مانع شدند.(1) امام(عليه السلام) با اين شعار خود، دشمن را شرمنده كرده، فرمود: «اگر دين نداريد و از خدا و قيامت نمى ترسيد لا اقل آزاد مرد باشيد و راه و رسم آزادگى را فراموش نكنيد». در ميدان نبرد، نظاميان در برابر هم قرار دارند و غير نظاميان مخصوصاً زنان و كودكان طرف نيستند، حمله به آنها نهايت ناجوانمردى و نشانه پستى حمله كننده است. ولى اين شعار پيامى فراتر از اينها دارد، اين شعار همه جهانيان را مخاطب مى سازد و به آنها مى گويد حتّى اگر تابع دين و مذهبى نيستيد، اصول انسانيّت و شرافت انسانى و اخلاق بشرى را فراموش نكنيد، در واقع اين همان شعار رعايت «حقوق بشر» است كه امروز سخن از آن بسيار مى گويند و كمتر عمل مى كنند.(2) ✅ امام حسین (ع) ، لشکر مقابل را شیعه آل ابوسفیان معرفی میکند نه شیعه ی حضرت علی. دقت شود. (1). مقتل الحسين خوارزمى، ج 2، ص 33 و بحارالانوار، ج 45، ص 50 - 51. (2). گردآوری از کتاب: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص 521. ✔️ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
وصیتنامه امام حسین علیه السلام بسم اللّه الرحمن الرحيم  هذا ما اوصى به الحسين بن علي الى اخيه محمد بن الحنفية. يشهـد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له و ان محمدا عبده و رسوله ، جاء بالحق من عند الحق و ان الجنة و النار حق و ان الساعة اتية لا ريب فيها و ان اللّه يبعث من في القبور، و اني لم اخرج اشرا و لا بطـرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي (ص) اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيرة جدي و ابي علي ابن ابي طالب (ع). فمن قبلني بقبول الحق فاللّه اولى بالحق و من رد علي هذا اصبر حتى يقضي اللّه بيني و بين القوم بالحق و هو خير الحاكمين و هذه وصيتي يا اخي اليك "و ما توفيقي الا باللّه عليه توكلت و اليه انيب".    (بحارالانوار، 44جلد/صفحه329) محمد بن حنفيه  خدمت برادرش سيدالشهدا عليه السلام رسيد و حضرت را از رفتن به سمت عراق بر حذر داشت. حضرت از تصميم خود بازنگشنند آنگاه اين وصيتنامه را نوشتند و به دست برادر سپردند: اين وصيت حسين بن علي است به برادرش محمد بن حنفيه: شهادت مى دهد به اينکه جز الله خدايي نيست، يگانه است و او را شريکي نيست و اينکه محمد، بنده و فرستاده ي اوست که به حق از جانب حق آمد و اينكه بهشت و آتش حق است و قيامت بدون هيچ شكى آمدنيست و خداوند هر که در قبر هاست را زنده مى كند؛ خروج و قيـام من از روى سركشى و خوشگذرانى و فساد و ظلم نيست، تنها براى اصلاح در امت جدم(ص) قيام کردم و مي خواهم به معروف امر کنم و از منكر بازدارم و به سيره جدم(ص) و پدرم على بن ابيطالب عمـل کنم. پـس هر كس مرا به درستي قبول كند خدا به (پاداش) درستي سزاوار تر است و هر كه و هرکه اين (قيام) را رد كند، صبر مى كنم تاخداوند بين من و اين گروه قضاوت كند که او بهترين حاکمان است. برادرم ! اين وصيت من به تواست و توفيق من نيست مگر به خداوند بر او توكل کردم و به سوي او باز مي گردم ✔️ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از ضربه های پیرمردان پیکرت سوخت از اضطراب زینبت چشم ترت سوخت
من با صورتی بازی مخالفم و آن را دچار شدن به تفریط میدانم ولی بدانیم امام حسین را متحجرین کشتند نه صورتی ها. یاعلی... ✔️ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
شیخ فرهاد فتحی
من با صورتی بازی مخالفم و آن را دچار شدن به تفریط میدانم ولی بدانیم امام حسین را متحجرین کشتند نه صو
صورتی ها به ظواهر زیاد کاری ندارند درحالیکه قاتلان امام حسین در پیشانی جای مهر داشتند و اهل ریش و تسبیح بودند ، غسل میکردند که با طهارت ، امام حسین را بکشند، خانم هاشون هم محجبه ی کامل بودند، نماز و روزه هم میگرفتند و همه آنچه امروز به اسم دین مطرح است را انجام میدادند. فقط جبهه حق و باطل رو نمیشناختند، نمیدانستند همه ی این احکام وقتی نتیجه میدهد که کنار جبهه حق بمانی. مثل امروز که یمنی ها و فلسطینی ها با اینکه مثل ما شیعه اثنی عشری نیستند ولی در خط مقدم جبهه حق هستند، یک عده هم تو هیئت های ایران زیرکولر میگویند سیاست از دیانت جداست و نمیتوانند کودکان غزه که بیگناهند را دعا کنند. ولی از نظرشون اینا میرن بهشت و اونا چون شیعه نیستند میرن جهنم. تحجر این شکلی است. صورتی نهایتا به خودش و جامعه آسیب میزند ولی متحجر، قربه الی الله ، ولی زمان را میکشد‌. تحجر خیلی خطرناکتر از صورتی بازی است. تحجر همان است که سالها از آن به اسم خرمقدس بازی یا خشکه مقدس بازی یاد کردیم و تازه امروز ، برخی افراد شاخص درد اصلی رو فهمیدند. تحجر عامل اصلی بی دینی جامعه است و امروز باید با تحجر مبارزه کرد. ✔️ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
الان باید نریمان گوش کرد ته گودال مادر افتاده 😭
امام علیه‌السلام بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آن‌ها را به صبر و جهاد دعوت کرد؛ و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» آن‌طرف نماز را به امامت عمر سعد خواندند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
حدود ساعت ۶ صبح  امام (ع) دستور داد تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خار و بوته‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آن‌ها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته‌اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرارداد و از حجارین ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آن‌ها او را دعوت نکرده‌اند؟ آن‌ها انکار کردند. امام نامه‌هایشان را به‌طرف آن‌ها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آن‌ها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی‌پذیرید و آن‌ها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی‌رهانید؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی، قد رکز بین اثنین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.
بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن‌خوان) های کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب و کوفیان سخنان مشابهی گفتند. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چندنفری دچار تردید شدند؛ ازجمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که درگذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
حدود ساعت ۹ صبح شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این‌قدر تعلل می‌کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی باهم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «این‌ها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران شهید شدند.
حدود ساعت ۱۰ برای تیراندازی یسار غلام زیادین آبیه و سالم غلام این زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن‌به‌تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین (ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.   بعدازاین نبرد تن‌به‌تن، حمله سراسری سپاه امام حسین (ع) انجام شد؛ امام حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام (ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب‌نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام (ع) را تیرباران کردند و درآن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام (ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را ۵۰ نفر و این شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است.   اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام (ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (ع) حمله کنند زهیر و ۱۰ نفر به آن‌ها حمله کردند.