میسوخت از نامردمیها در در آتش
گلبرگهای یاس پیغمبر در آتش
قرآن ناطق در میان شعلهها بود
میسوخت ایمان، عاطفه، باور در آتش
افتاده بود از ناسپاسیهای مردم
آیات سبز سورهی کوثر در آتش
میسوخت از تنهایی یار غریبش
میزد پرستویی که بال و پر در آتش
انگار باغ آرزو آتش گرفته
وقتی که شد آن غنچه هم پرپر در آتش
***
پنجاه سالِ بعد آن آتش چهها کرد...
میسوخت خیمه، چادر و مِعجر در آتش
بابا نبود و باز هم تکرار تاریخ...
میسوخت از داغ پدر دختر در آتش
#مهدی_پرنیان
@sheikh_ghm