🔴 پیام كوبنده به شاه سركش، در مورد حق الناس
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
یكى از پیامبران از طرف خدا به میان قومى فرستاده شد، آن قوم شاهى ستمگر داشتند كه با سركشى و طغیان خود، خون بى گناهان را مى ریخت و اموال مردم را چپاول مى كرد.
خداوند به آن پیامبر وحى كرد: نزد آن شاه جبار و سركش برو و از قول من به او بگو: من تو را بر مردم نگماردم كه خونشان را بریزى و اموالشان را چپاول كنى، بلكه تو را گماردم تا با رساندن حق مظلومان به آنها صدا و ناله مظلومان را از من باز داری. چرا كه من از ستمى كه به آنها شده و از حق الناس آنها نگذرم، گرچه آنها كافر باشند. (فانى ادع ظلامتهم و ان كانوا كفارا)
منبع:
اصول کافی - باب الظلم ، حدیث 14، ص 333 - ج 2
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عوامل گرفتاری و بدبختی مردم چیست؟
سخنران شهید کافی (ره)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ امید را برای روزهای بد ساختهاند،
چراغ را برای تاریکی...
🌙 شبتون بخیر
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🍃🌸ســـــلام
🍃🌸صبحتون پُر از لبخند
🍃🌸امیدوارم دنیاتون
🍃🌸سرشار از مهر و لبخند باشه
🍃🌸و به هرچیزی که تو
🍃🌸زندگیتون میخواهید برسید
🍃🌸و همون جایی باشید
🍃🌸که دلتون می خواد
🍃🌸صبحتون مهدوی❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
بهمن آمد فجر پیروزی رسید
گاه شادی و ستم سوزی رسید
بهمن و روئیدن گل در کنار
پس زدن از روی کشور هر غبار
❤️ فجر و بیستودو بهمن مبارک!
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
8.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چطور و چرا باید مرجع تقلید انتخاب کنیم؟!
#آموزش_احکام
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 گزیده های از کتاب نغمه های فاطمیه
ﻣﻮﻟﻒ ﻛﺘﺎﺏ: ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﻴﺪ ﻣﻨﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﻭﺿﻪ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻋﺎﺷﻖ ﻭ ﻭﺍﻋﻆ ﻭ ﺫﺍﻛﺮﻱ ﺧﺎﻟﺺ ﻭ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻛﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺻﺪﺍﻱ ﮔﺮﻡ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻛﻮﻱ ﻭ ﺳﻮﻱ ﻭ ﺑﺮﺯﻥ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ،
ﻳﻌﻨﻲ ﺣﺠﺔ ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ ﺷﻬﻴﺪ ﺭﺍﻩ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻭ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺁﻗﺎﻱ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﻛﺎﻓﻲ ﺧﺮﺍﺳﺎﻧﻲ، ﺑﻠﻪ، ﺁﻗﺎﻱ ﻛﺎﻓﻲ ﻛﻪ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺣﻘّﺶ ﺍﺩﺍ ﻧﺸﺪﻩ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻭ ﺯﺣﻤﺎﺕ ﻭ ﺗﻠﺎﺵ ﻫﺎﻳﺶ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﻭﺍﻋﻈﻲ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺠﺎ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﻲﺭﻓﺖ ﻣﻲﺳﻮﺧﺖ ﻭ ﻣﻲﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﺮﺩﻣﻲ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻣﻲﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﻟﺠﻨﺰﺍﺭﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﻋﻔﺘﻲ ﻭ ﻫﺮﺯﮔﻲ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻣﻨﺒﺮ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﺣﺴﻴﻨﻴﻪ، ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ، ﻣﻬﺪﻳﻪ ﻭ ﻳﺎ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻗﺮﺽ ﺍﻟﺤﺴﻨﻪ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﻭ ﺧﻠﺎﺻﻪ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﺩﺍﺩ ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﻨﺤﺮﻓﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺩﻳﻦ ﻛﺮﺩ.
❌ ادامه در پست بعد....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 گزیده های از کتاب نغمه های فاطمیه ﻣﻮﻟﻒ ﻛﺘﺎﺏ: ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﻴﺪ ﻣﻨﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﻭﺿﻪ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﻴ
ﺟﺪﻳﺖ ﻋﺠﻴﺒﻲ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﻴﺮ ﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻋﻤﺮ ﻛﻮﺗﺎﻫﺶ ﺯﺟﺮﻫﺎﻱ ﺯﻳﺎﺩ ﻭ ﻇﻠﻤﻬﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺭﻭﺣﻲ ﻭ ﺟﺴﻤﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻱ ﻭ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﺩﻳﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺧﺮﻳﺪ.
ﻫﺮﺟﺎ ﻣﻨﺒﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ ﻳﺎ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﻘﻴّﺪ ﻭ ﻣﺘﻌﻬﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﻲ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺧﺴﺘﮕﻲ ﻭ ﺑﻲ ﺧﻮﺍﺑﻲ ﺳﻔﺮ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻬﺪﻳﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻳﺎﺩﮔﺎﺭﻫﺎﻱ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻭﺳﺖ ﻣﻲﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺟﻠﺴﻪ ﺩﻭ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﻭ ﺷﺎﻳﺪ ﻫﻢ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻋﺎﻱ ﺷﺮﻳﻒ ﻧﺪﺑﻪ ﺭﺍ ﺷﺨﺼﺎً ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺣﺠﺔ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﻣﻲﺯﺩ ﻭ ﺍﺷﻚ ﻣﻲﺭﻳﺨﺖ ﻛﻪ ﻧﻮﺍﺭﻫﺎﻱ ﻣﻨﺒﺮ ﻭ ﺩﻋﺎﻫﺎﻱ ﻧﺪﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﻳﺎﺩ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎ ﻭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻭ ﺁﻧﺠﺎ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺧﻮﺩ ﺣﻘﻴﺮ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﻧﻮﺍﺭ ﺩﻋﺎﻱ ﻧﺪﺑﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻫﻢ ﻧﻮﺍﺭﻫﺎﻱ ﻣﻨﺒﺮ ﻭ ﮔﺎﻫﻲ ﻛﻪ ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻭ ﻇﻠﻢ ﻭ ﺳﺘﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻣﻲﺑﻴﻨﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻔﺲﻫﺎﻱ ﮔﺮﻡ ﻭ ﻣُﺴَﻜِّﻦ ﻭﻱ ﻭ ﮔﺮﻳﻪﻫﺎﻱ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﻭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﻭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﻲﻛﻨﻢ
ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﺪﻣﺘﮕﺬﺍﺭ ﺁﺳﺘﺎﻥ ﻣﻘﺪﺱ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﻣﻈﻠﻮﻣﻴﻦ (ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﻭ ﺍﮔﺮ ﻗﺒﻮﻝ ﺑﻔﺮﻣﺎﻳﻨﺪ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻭ ﻣﻨﺒﺮﻱ ﻫﺴﺘﻢ ﻭﻟﻲ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎ ﻭ ﻧﻮﺍﺭﻫﺎﻱ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻲ ﺍﻭ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﻣﻨﺪﻡ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻤﻚ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﻭ ﻣﻨﺒﺮﻡ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﻓﻴﺾ ﻣﻲﺑﺮﻡ.
❌قسمت دوم از زبان ﻣﻮﻟﻒ ﻛﺘﺎﺏ: ﺣﺠﺖ ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ ﺳﻴﺪ ﺷﻬﺎﺏ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺣﺴﻴﻨﻲ ﻭﺍﻋﻆ
ادامه دارد....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سخنرانی عجیب مرحوم کافی در حمایت از امام خمینی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 گواهی حجرالاسود
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
ﺍﺑﻮ ﺳﻌﻴﺪ ﺧﺪﺭﻯ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﺎ ﺑﺎ ﻋﻤﺮ ﺩﺭ ﺍﻭّﻟﻴﻦ ﺣﺠّﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻠﺎﻓﺘﺶ ﻛﺮﺩ، ﺣﺞّ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ. ﭼﻮﻥ ﻋﻤﺮ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﺴﺠﺪﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺣﺠﺮﺍﻟﺎﺳﻮﺩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﻟﻴﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺣﻘﺎً ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﻰ ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺘﻰ! ﻧﻪ ﻧﻔﻌﻰ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺿﺮﺭﻯ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﻧﻤﻰ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﻮﺳﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻰ ﻣﺎﻟﺪ، ﻫﺮ ﺁﻳﻨﻪ ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺑﻮﺳﻴﺪﻡ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﻤﻰ ﺯﺩﻡ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ ﻋﻤﺮ! ﺍﻳﻦ ﺳﻨﮓ ﻫﺮ ﺁﻳﻨﻪ ﻧﻔﻊ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺿﺮﺭ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: «ﻭ ﻳﺎﺩ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﺍﻯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺫﺭّﻳﻪ ﺑﻨﻰ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮔﻮﺍﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﻣﻦ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺘﻢ؟ ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﺭﻯ! » ﻭ ﭼﻮﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﮔﻮﺍﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﻭ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺻﺎﺣﺐ ﻋﺰّﺕ ﻭ ﺟﻠﺎﻟﺖ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﻬﺪ ﻭ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﭘﻮﺳﺖ ﻧﺎﺯﻛﻰ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻨﮓ (ﺣﺠﺮﺍﻟﺎﺳﻮﺩ) ﺧﻮﺭﺍﻧﻴﺪ. ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺵ ﺍﻯ ﻋﻤﺮ! ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻨﮓ ﺳﻴﺎﻩ، ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻳﻚ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﻭ ﻟﺐ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﮔﻮﺍﻫﻰ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﻫﺎ ﻭ ﺁﻣﺪﻥ ﻫﺎﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺪﻳﻦ ﺟﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺳﻨﮓ ﺍﻣﻴﻦ ﺧﺪﺍﻯ- ﻋﺰّﻭﺟﻞّ- ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻜﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﺍﺑﺎﺍﻟﺤﺴﻦ! ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻧﺒﺎﺷﻰ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﮕﺬﺍﺭﺩ.
ﻣﻌﺎﺩ ﺷﻨﺎﺳﻰ، ﺝ 7، ﺹ 25 ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ، ﺝ 8 ﻭ ﺹ 298
.ﻣﻌﺎﺩ ﻣﻌﺎﺩ ﺷﻨﺎﺳﻰ، ﺝ 7، ﺹ 25 ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ، ﺝ 8 ﻭ ﺹ 298.ﻪ180
داستان ها و حکایت های حج
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 عطا و دعای امام کاظم
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
محمد بن مغیث از کشاورزان مدینه بود. وی نقل می کند: یک سال محصولات زیادی در زمین کشاوری خود کاشتم. آن سال زراعت خوب بود؛ اما هنگام فرا رسیدن محصول، ملخ های بسیار آمدند و تمام زراعت مرا خوردند. در مجموع 120 دینار خسارت دیدم. پس از این حادثه در جایی نشسته بودم ناگهان امام کاظم علیه السلام را دیدم که نزدیک آمدند و پس از سلام از من پرسیدند: از زراعت چه خبر؟ گفتم تمام زراعتم درو شده و ملخ ها ریختند و همه را نابود کردند. امام فرمود: چقدر خسارت دیده ای؟ عرض کردم یک صد و بیست دینار خسارت دیده ام. اما به غلامش فرمود: یکصد و پنجاه دینار همراه دو شتر جدا کن و به او تحویل بده. آن گاه به من فرمود: سی دینار با دو شتر اضافه بر خسارت تو داده ام. عرض کردم مبارک باشد. سپس به امام گفتم به داخل زمین تشریف بیاورید و برای بنده دعایی بفرمایید. امام وارد زمین شدند و در حق من دعا کردند. به برکت دعای امام، آن دو شتر بر اثر زاد و ولد زیاد شدند و آنها را به ده هزار دینار فروختم و زندگی ام پربرکت شد.
منابع
محمدی اشتهاردی، محمد. 1377. داستان های شنیدنی از چهارده معصوم علیهم السلام. قم: انتشارات نبوی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
ﺟﺪﻳﺖ ﻋﺠﻴﺒﻲ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﻴﺮ ﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻋﻤﺮ ﻛﻮﺗﺎﻫﺶ ﺯﺟﺮﻫﺎﻱ ﺯﻳﺎﺩ ﻭ ﻇﻠﻤﻬﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺭﻭﺣﻲ ﻭ ﺟﺴﻤﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻱ ﻭ
ﺳﺎﻟﻲ ﻳﻚ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻗﻢ ﻣﻲﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﻋﺎﻱ ﻛﻤﻴﻞ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻋﻈﻢ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﻃﻮﻝ ﻣﻲﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﺻﺒﺢ ﺟﻤﻌﻪ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺭﻭﻱ ﺧﺎﻛﻬﺎﻱ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﻘﺪﺱ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ (ﺟﻤﻜﺮﺍﻥ) ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻲﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺳِﻴﻞ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ ﻭ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻪ ﻗﻢ ﻭ ﻣﺴﺠﺪ ﺟﻤﻜﺮﺍﻥ ﺻﺪﺍﻱ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺩﻟﻨﺸﻴﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻲﺷﻨﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﺩﻋﺎﻱ ﻧﺪﺑﻪ ﺑﺎ ﺣﺎﻟﻲ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻳﺎﺩﮔﺎﺭ ﻣﻲﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﻲﮔﻔﺖ:
( ( ﺁﻱ ﻧﺴﻴﻢ ﺳﺤﺮ ﺟﻤﻌﻪ ﺍﻳﻦ ﺻﺪﺍﻱ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪﻱ (ﻋﺞ) ﺑﺮﺳﺎﻥ. ﺑﮕﻮ ﻣﻬﺪﻱ ﺟﺎﻥ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﺴﺠﺪ ﺟﻤﻜﺮﺍﻥ ﺍﻭﻣﺪﻥ، ﻭﺍﺳﻪ ﺗﻮ ﺍﻭﻣﺪﻥ، ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﺍﻭﻣﺪﻥ.ﻫﺎﻱ ﻫﺎﻱ ﺭﻭ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻛﻬﺎ ) ) ﻛﻪ ﺻﺪﺍﻱ ﮔﺮﻳﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﻣﻨﻘﻠﺐ ﻣﻲﻛﺮﺩ.
ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻲﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻲﺩﻳﺪﻧﺪ ﭼﻪ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻭ ﭼﻪ ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ ﻭ ﭼﻪ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﺪ.
ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﻴﺠﺎﻥ ﻋﺠﻴﺒﻲ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺣﻴﺎﺕ ﭘﺮ ﺑﺮﻛﺖ ﻭ ﻛﻮﺗﺎﻫﺶ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺯﺑﺎﻥ ﮔﻮﻳﺎﻱ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻫﻠﺒﻴﺖ (ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺑﻮﺩ.
❌ قسمت سوم از زبان ﻣﻮﻟﻒ ﻛﺘﺎﺏ: ﺣﺠﺖ ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ ﺳﻴﺪ ﺷﻬﺎﺏ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺣﺴﻴﻨﻲ ﻭﺍﻋﻆ
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی