شهید شیخ احمد کافی
اول میآمد به مهدیه سر میزد و بعد میرفت خانه، یکی دو ساعت استراحت میکرد و برای دعای ندبه برمیگش
🔴 حال و هوای مهدیه در ایام محرم و صفر چطور بود؟
ماجرای حضور چهرههای مشهور وعظ و منبر در مهدیه به همین ایام برمیگردد؟
- شیخ کافی در دهه آخر ماه صفر، وعاظ برجسته آن دوران ازجمله شیخ حسین انصاریان را برای سخنرانی به مهدیه دعوت میکردند.
واعظان از صبح منبر میرفتند تا ظهر. جمعیت زیادی هم میآمد. اتفاقاً در یکی از همان روزها، اتفاق جالبی افتاد. آن روز خود مرحوم کافی منبر رفت و در میان سخنرانیاش خطاب به مردم گفت: "آقایان! الان ۲ سال است آقای فلسفی به دستور شاه ممنوعالمنبر شده.
در نتیجه، دیگر از این طریق نمیتواند امرار معاش کند. اما ایشان در این مدت، وقتش را صرف نوشتن کتابهای متعدد کرده. دوستان ترتیبی دادهاند، این کتابها را آوردهاند جلوی مهدیه بفروشند.
این کتابها را خریداری کنید تا به این وسیله از ایشان حمایت شود." من خودم آنجا نشسته بودم که آقای کافی این موضوع را مطرح کرد و دیدم مردم نگذاشتند حرف ایشان زمین بماند. با شتاب رفتند و تمام کتابهای آقای فلسفی را خریدند و بهاینترتیب با نفس گرم آقای کافی، از این واعظ مشهور حمایت شد.
ادامه دارد.....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📘داستانهایبحارالانوار
کار شیطانی!!!
🔹امام صادق (علیه السلام) حال یکی تاجران را جویا شدند.
یکی از حاضران گفت:
او آدم خوبی است، ولی تنها عیبش این است که تجارت را ترک کرده و بیکار است.
🔹حضرت سه بار فرمودند: "عمل الشیطان" ترک تجارت و بیکاری کار شیطانی است.
سپس فرمودند: رسول خدا شتری را که از شام آورده بودند خرید و آن را فروخت، و باسود آن، وام خود را پرداخت کرد و بقیه را بین خویشاوندان خود تقسیم نمود، خداوند در باره تاجران خوب میفرماید:
🔹«رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله: [۱] مردانی هستند که تجارت و داد و ستد، آنها را از یاد خدا باز نمی دارد، آنان تجارت و مادیات را پلی برای هدفهای خدا پسند قرار میدهند.»
📚۱. نور آیه ۳۱.
بحار ج ۸۳، ص ۵.
📌 بنابراین بیکاری عمل مخرب شخصیت و زندگی است که باید از آن به شدت بر حذر بود.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
27.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 موضوع شناخت امام زمان عج
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📝وصیت نامه مرد خسیس
روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال اندوزی کرده بود و پول و داریی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: من می خواهم تمامی اموالم را به آن دنیا ببرم .او از زنش قول گرفت که تمامی پول هایش را به همراهش در تابوت دفن کند.زن نیز قول داد که چنین کند.چند روز بعد مرد خسیس دار فانی را وداع کرد.
زن نیز قول داد که چنین کند. وقتی ماموران کفن و دفن مراسم مخصوص را بجا آوردند و می خواستند تابوت مرد را ببندند و ان را در قبر بگذارند،ناگهان همسرش گفت: صبر کنید.
من باید به وصیت شوهر مرحومم عمل کنم.بگذارید من این صندوق را هم در تابوتش بگذارم.دوستان آن مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند به او گفتند آیا واقعا حماقت کردی و به وصیت آن مرحوم عمل کردی؟
زن گفت: من نمی توانستم بر خلاف قولم عمل کنم. همسرم از من خواسته بود که تمامی دارایی اش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم.
البته من تمامی دارایی هایش را جمع کردم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره کردم.
در مقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم، تا اگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را خرج کند!
(امام جعفرصادق(ع)می فرمایند:
بهترین شما مردمان بخشنده و نظربلند و بدترین شما مردمان خسیس و تنگنظران هستند.)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دختران امروزی و حجاب
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 حال و هوای مهدیه در ایام محرم و صفر چطور بود؟ ماجرای حضور چهرههای مشهور وعظ و منبر در مهدیه به
🔴 آقای کافی به مراسم ازدواجم نیامد؛ شهید شد...
نکته خاصی که درباره ارتباط شما و مرحوم کافی وجود دارد این است که روز ازدواج شما با روز وفات (شهادت) ایشان یکی شد. شنیدیم ایشان هم قرار بود در مراسم ازدواج شما شرکت کنند. درباره همزمانی این دو اتفاق برایمان بگویید.
- بله. یک روز وقتی به مهدیه آمدم، مرحوم کافی جلوی در مهدیه نشستهبود. خوب یادم است که عبایش را کناری گذاشتهبود و فقط قبا و عمامه داشت. به طرفشان رفتم و گفتم: آقای کافی!
روز ۳۰ تیر، روز نیمه شعبان، مراسم ازدواج ماست. تشریف میآورید؟ گفت: "کارت دعوتت کو؟" کارت همراهم بود و تقدیم کردم. کارت را گرفت، در جیبش گذاشت و گفت: "حتماً میآیم.
شما معلم فرزندان من بودی." گذشت تا درست روز ۳۰ تیر، یک آقا هادی داشتیم در محله که مسئول برق مهدیه هم بود. آن روز دیدم در گوشه مراسم عقد ما دارد یواشکی گریه میکند. گفتم: چی شده؟ گفت: "آقای کافی را شهید کردند."
ادامه دارد....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 فضانورد مسلمانی که در فضا هم نمازش را اقامه میکند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 حاج مجتبی وزیری در مراسم عقد در روز 30تیر سال1357
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 عجایب دنیای ظهـــــــــــــــور...
⭕️ نزول مردان و زنان آسمانی به زمین
🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
عیسی بن مریم علیهماالسلام در بین هشتصد مرد و چهارصد زن فرود میآید؛ که آنان از بهترین ساکنان روی زمین و از صالح ترین مردمان گذشته هستند.
عَنِ النَّبِيّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلهِ یَنْزِلَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ عَلَی ثَمَانُمِائَةِ رَجُلٍ وَ وَ أَرْبَعَمِائَةِ امْرَأَة الاَخْیارُ منْ عَلَی الْأَرْضِ وَ أَصْلَحا من مَضَى.
سلام بر تو! در روزی که به دنیا آمدی و روزی که با امام مهدی علیهالسلام قیام میکنی!
📗فردوس الاخبار، ج ۵، ص ۵١۵
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚کسیکه زیاد بهیاد خدا باشد، مورد محبّت او قرار میگیرد
قالَ رَسُولُ اللَّه(ص) «مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ أَحَبَّهُ اللَّه»؛ ریشۀ کار یاد خداست. کسی که زیاد به یاد خدا باشد و متذکّر او شود، مورد محبّت او قرار میگیرد. ریشۀ بدبختیها غفلت از خداست؛ و ریشۀ خوشبختیها ،به تعبیری ریشۀ شقاوتها غفلت از خداست. و ریشۀ سعادتها ذکرالله است. مورد محبّت که قرار گرفتی، عطایایش میرسد. به هر مقدار به تعبیر، مجبورم این حرف را بزنم، چون دارم جنبۀ کمّی میدهم. متذکّر خدا بیشتر باشی، حبّش بیشتر است. چارهای هم جز این نداری. آن وقت این تذکّر و ذکرالله از نظر اثر، ضریبش نسبت به ایّام مختلف میشود. حالا عرض میکنم.
در ایّامی مترتّب بر او که حبالله است میفهمی ضریبش مختلف میشود. یکی از آنها فرض کنید از نظر هفته و ایّام میگویم. شبهای جمعه است. در باب ماهها، ماه مبارک رمضان؛ و در بین باز ایّامی که سفارش شده است و اثر آن و ضریب آن را بالا میبرد، ده روز اوّل ماه ذیالحجةالحرام است. «وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ»
، میگویند ایّام معلومات این دهۀ اوّل ذیحجه است و ضریب را بالا میبرد. از روز اوّل تا روز دهم. به یاد خدا بودن. در روایات ما داریم، حتّی نسبت به آثار اعمال صالحه هم، زیاد میکند.
📚وسائل الشیعه، ج7، ص154
📚سورۀ مبارکۀ بقره، آیۀ 203
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚 داستان کوتاه
صحابی که علی(ع) را نفروخت!!!
روزی حضرت علی (ع) نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای عثمان به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین فرمود:
شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید'
و دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمانی محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ در این زمان
علی فروشی نکنیم......
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
26.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی شهید احمد کافی و مسلمان شدن تاجر یهودی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی