❤️ شخصیت شهید کافی نوشته محمد کاملان
شیخ احمدکافی را تقریبا همه مردم ایران میشناختند. واعظی خوشصحبت و خوشمنبر که از سال ۱۳۴۲و زمان تبعید امام (ره)، هرجا مینشست بیپروا از فضای حاکم بر جامعه انتقاد میکرد.
پای حرفهایش هم میایستاد و هربار که به بهانههای مختلف او را به ساواک احضار میکردند، شیخ احمدکافی ابایی نداشت که بگوید این حرفها را من زدم و پشیمان نیستم.
سفت و محکم پای صحبتهایش میایستاد.
به واسطه همینها بود که اول دوسهماهی زندانیاش کردند، بعد که دیدند فایده ندارد، بدون محاکمه و حکم دادگاه به ایلام تبعیدش کردند. دوران تبعیدش که تمام شد و به تهران بازگشت، بازهم دست از فعالیتهایش برنداشت.
اینبار، اما شکل و شمایل مبارزهاش با رژیم فرق کرده بود. هم روی منبر از خجالت شاه درمیآمد، هم فعالیتهای اجتماعی گستردهای را شروع کرده بود. از تأسیس درمانگاه در مشهد گرفته تا خرید مشروبفروشیها و تبدیلشان به کتابفروشی.
این کارها تا سال ۱۳۵۷ادامه داشت. تا اینکه ساعت ۶ صبح روز جمعه ۳۰/۴/ ۱۳۵۷ خودرو شیخ احمدکافی در مسیر قوچان به مشهد تصادف کرد و او کشته شد.
از همان روز اول همه میگفتند که کار ساواک بوده و تصادف ساختگی است. تشییع جنازهاش در مشهد تبدیل به تظاهرات شد و رژیم از ترس، پیکر مرحوم کافی را شبانه در خواجهربیع دفن کرد.
❌ ادامه در پست های بعدی....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 پرده پوشی گناه دیگران
حضرت محمد (ص) از امام علی (ع) پرسیدند: اگر مردی را در حال ارتکاب فحشایی, گناهی
دیدی چه میکنی؟ مولا امیرالمؤمنین پاسخ
دادند:او را میپوشانم
رسول الله پرسیدند: اگر دوباره او را در حال ارتکاب گناه دیدی چه؟
مولا باز هم جواب دادند: او را میپوشانم.
رسول الله سه مرتبه این سوال را پرسیدند و مولا
امیرالمؤمنین هر سه بار، همان پاسخ را دادند.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند:
جوانمردی جز علی نیست. آنگاه رسول الله رو به
اصحاب کردند و فرمودند: برای برادران خود
پرده پوشی کنید
📚مستدرک الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۴۲۶
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز 5 دقیقه با کافی
منبر یک (قسمت چهارم)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 بزرگترین عذاب
زمانی اراده خدا بر این امر واقع شد که بر قومی عذاب نازل کنه، بعد از مدتی مشاهده کردند که هیچ عذابی وارد نشد! و اوضاع آرامه… پیامبر قوم، از خدا پرسید: ماجرا چیست؟
خطاب آمد: « ای نبی من! عذابی بالاتر از اینکه لذت مناجاتم را از دل خلائق بیرون ببرم، در خزانه ی خود سراغ نداشتم و اکنون این جماعت را به همان عذاب و بلا مبتلا کردهام.
آاااای جماعت! در این روزگار هم بزرگترین عذاب و شکنجه ی خداوند این است که « یاد امام زمان(عج) در دل ما، جایی ندارد و خلایق، آقا و صاحبشان را فراموش کرده اند...
📚 کتاب روز عالم سوز/ص۲۸۴
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
❤️ شخصیت شهید کافی نوشته محمد کاملان شیخ احمدکافی را تقریبا همه مردم ایران میشناختند. واعظی خوش
🔴 دفن شبانه به همراه بتن
از در باغ خواجهربیع که وارد میشوید، درست سمت راست بقعه حجرهمانند کوچکی است که مشخصهاش سهعدد قبر داخل آن است.
قبرهای چهارعضو خانواده کافی. پدر، مادر و محمد و احمد که پسرها یکی تیرماه ۱۳۵۷ در تصادف فوت میکند و دیگری سال ۱۳۷۱.
مشهدیها که گذرشان به خواجهربیع میافتد، امکان ندارد که سراغ قبر شیخ احمدکافی نیایند و فاتحهای برایش نخوانند.
خصوصا سن و سالدارها و ریشسفیدهای مشهدی که به قول خودشان با صدای یامهدی گفتنهایش و داستانهایی که روی منبر تعریف میکرده، بزرگ شدهاند.
کسانی هم که مشهدی نیستند، وقتی نزدیک بقعه میشوند و صدای آشنای آقای کافی، که پخش میشود، به گوششان میخورد، تازه متوجه میشوند که او اینجا دفن شده و قبل فاتحه خواندن برای خواجهربیع، میروند کنار قبر مرحوم کافی.
البته خیلیها که سنشان به آن سالها قد نمیدهد و خیلی در جریان تاریخ انقلاب نیستند، فکر میکنند که شیخ احمدکافی را با تشریفات کامل و احترام در خواجهربیع دفن کردند درحالیکه اینطور نیست.
اصلا ماجرای دفن شیخ احمد را از زبان حاج رسولحیدری بخوانید. حاجی از اهالی قدیمی خواجهربیع است و درست کنار قبر مرحوم کافی، ماجرای دفن را با یک واسطه برایمان نقل میکند و میگوید: «جنازه شیخ احمد را آوردند مشهد و در یک مسجدی که اسمش خاطرم نیست گذاشتند.
❌ ادامه در پست های بعد....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 برصیصای عابد کیست عاقبت آن چه شد؟
در بنی اسرائیل عابدی بود بنام «برصیصا» که مدت درازی از عمر خود را به عبادت و بندگی گذرانیده بود و کار او بجایی رسید که مریضها و دیوانگان به دعای وی بهبودی و شفا پیدا می کردند.
اتفاقاً دختری از خانواده ای بزرگ، دیوانه شد و برادرانش او را به نزد همان عابد نامبرده آوردند و خواهر را درمحل عبادت عابد گذاشتند و خود برگشتند تا شاید بر اثر دعای او خوب شود.
شیطان از این فرصت استفاده کرده و پیوسته برصیصا را وسوسه نموده و جمال زن را در مقابل وی جلوه می داد.
بالاخره عابد نتوانست خود را حفظ کند و با آن زن زنا کرد و زن از آن عابد آبستن شد.
برصیصا بر اثر وسوسه های شیطان از ترس آنکه مبادا رسوا شود او را کشت و دفن کرد.
شیطان بعد از این پیش آمد به نزد یکی از برادران او رفت و داستان عابد را مفصلاً شرح داد و محل دفن خواهر آنها را نیز نشان داد.
وقتی برادرها از این پیش آمد ناگوار اطلاع یافتند نتیجه این شد که مردم شهر نیز تمامی باخبر باشند و شدند و این خبر به سلطان شهر رسید.
سلطان با عده ای نزد عابد رفت و از جریان جویا شد و برصیصا که چاره ای جز اعتراف نداشت به تمام کردار خود اقرار کرد.
❌ ادامه در پست های بعدی....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 برصیصای عابد کیست عاقبت آن چه شد؟ در بنی اسرائیل عابدی بود بنام «برصیصا» که مدت درازی از عمر خ
پس سلطان دستور اعدام وی را صادر کرد. همین که او را بالای چوبه دار بردند شیطان بصورت مردی بنزدش آمده و گفت: «آن کسی که تو را به این ورطه انداخت من بودم اینک اگر نجات می خواهی باید اطاعت مرا بنمائی.»
عابد پرسید: «چکار باید بکنم؟»
شیطان گفت: «یک مرتبه مرا سجده کن.»
عابد سؤال کرد: «در این حال که من بر بالای دار هستم چگونه تو را سجده کنم.»
شیطان گفت: «من به یک اشاره قناعت می کنم.»
عابد فقط با سر اشاره به سجده کرد و در آخرین لحظات زندگی نسبت به پروردگار جهان کافر شد و پس از چند دقیقه به زندگیش خاتمه دادند.
می گویند خداوند در قرآن در آیه زیر به این داستان اشاره ای می کند: «کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال انی بری منک انی اخاف الله رب العالمین.»
یعنی: کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت: کافر شو! (تا مشکلات تو را حل کنم)، اما هنگامی که کافر شد گفت: من از تو بیزارم و از خداوندی که پروردگار عالمیان است بیم دارم.(1)
پی نوشت ها :
1- تفسیر منهج الصادقین
منبع : واحد تحقیقاتی گل نرگس، داستان های شگفت آوری از عاقبت هوسرانی و شهوترانی، قم: شمیم گل نرگس، 1386، چاپ ششم.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 آیه های آتش افزا
احمد بن طولون یکی از پادشاهان مصر بود. وقتی که از دنیا رفت از طرف حکومت وقت، قاری قرآنی را با حقوق زیادی اجیر کردند تا روی قبر سلطان قرآن بخواند.
روزی خبر آوردند که قاری، ناپدید شده و معلوم نیست که به کجا رفته است پس از جست و جوی فراوان او را پیدا کردند و پرسیدند: چرا فرار کردی؟ جرأت نمی کرد جواب دهد. فقط می گفت: من دیگر قرآن نخواهم خواند.
گفتند: اگر حقوق دریافتی تو کم است دو برابر این مبلغ را می دهیم. گفت: اگر چند برابر هم بدهید نمی پذیرم. گفتند: دست از تو برنمی داریم تا دلیل این مسأله روشن شود.
گفت: چند شب قبل صاحب قبر به من اعتراض کرد که چرا بر سر قبرم قرآن می خوانی؟ من گفتم: مرا اینجا آورده اند که برایت قرآن بخوانم تا خیر و ثوابی به تو برسد.
گفت: نه تنها ثوابی از قرائت قرآن به من نمی رسد بلکه هر آیه ای که می خوانی، آتشی بر آتش من افزوده می شود، به من می گویند: می شنوی؟ چرا در دنیا به قرآن عمل نکردی؟
بنابراین مرا از خواندن قرآن برای آن پادشاه بی تقوا معاف کنید.
ر. ک: روایت ها و حکایت ها / 132 131 به نقل از: داستان های پراکنده 2/ 55.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان توبه
از زبان شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
یک دنیا آرامش
یک دنیا تندرستی
و یک عالم
خوشبختی و برکت
خواستارم
لحظه هاتون پر از عطر گل با طراوت
شب تون بخیر🌸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
صبح آغاز شکفتـــــن است…
شکفتــنی درسایه پــــروردگار..
صبحتـــــون سرشار
از الطـــــاف الهی…
و برکات خداوندی..
درود صبح زیبای تابستونیتون بخیر❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 کاهلی در نماز
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
ابوبصیر گفت: بعد از در گذشت حضرت صادق - علیه السّلام- پیش ام حمیده رفتم تا او را در این مصیبت تسلیت بگویم.
تا چمشمش به من افتاد شروع به گریه كرد من نیز از حال او به گریه افتادم آنگاه گفت:ابا محمد، اگر حضرت صادق - علیه السّلام- را هنگام مرگ مشاهده می كردی چیز عجیبی می دیدی.
در آن لحظات آخر چشم باز كرده فرمود: هر كس بین من و او خویشاوندی هست بگوئید بیاید همه را گرد من جمع كنید سفارشی دارم.
ام حمیده گفت: تمام خویشاوندان آن جناب را جمع كردیم،در این موقع امام صادق - علیه السّلام- نگاهی به آنها نموده فرمود:
( ان شفاعتنا لاتنال مستخفاً بالصلوه) شفاعت ما خانواده به آن كسی كه نمازش را سبك شمارد نخواهد رسید.
📚 محاسن برقی، ج 1، ص 80
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 دفن شبانه به همراه بتن از در باغ خواجهربیع که وارد میشوید، درست سمت راست بقعه حجرهمانند کوچک
در میدان فردوسی که آن زمان تقریبا آخر مشهد بود. صبح روزی که میخواستند جنازه را به حرم بیاورند و طواف بدهند، شهر شلوغ شد و مردم تظاهرات کردند.
خوب یادم هست که در آن شلوغی یک باتوم هم قسمت من شد. خلاصه پیکر آقای کافی را ارتشیها از دست مردم گرفتند و نگذاشتند به حرم برسد. تا اینجا را من خودم به چشم دیدم.
اما یکی از همسایههایمان، خدا رحمتش کند، تعریف میکرد که همان شب حدود ساعت یکودو چند ماشین جلوی خواجهربیع میایستند و جنازه آقای کافی را بیرون میآورند و همان شب دفن میکنند که دیگر مردم شلوغ نکنند. حتی من شنیدم دهانه قبر را هم بتن ریختند که کسی فکر نبشقبرکردن هم نکند.»
🔴 به روایت مسئول وقت خواجهربیع
صحبتهای حاج رسول درمورد دفن شبانه مرحوم کافی را اسناد به جامانده از ساواک و صحبتهای کسانی که در آن روز حاضر بودند، تأیید میکند.
مسئول وقت باغ خواجهربیع در گفتگو با مرکز تاریخشفاهی آستان قدس دراینباره گفته است: «من توخونه مون خواب بودم، آن وقت سرپرست خواجهربیع بودم. یک مرتبه تلفن زنگ زد پشت خط ولیان بود. گفت: چرا خوابیدی! بلند شو برو خواجهربیع؟ از ساواک با ماشین آمدند دنبالم.
❌ادامه در پست های بعدی....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز 5 دقیقه با کافی
منبر یک (قسمت پنجم)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📛 خواب شیطانی اجانب برای چادر زنان ایرانی!
✡ میشل هوئلیک
میشل نویسنده اسلام ستیز فرانسوی می گوید: جنگ بر ضد اسلام گرایی؛ با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد؛ فقط با فاسد کردن آن ها میتوان به پیروزی دست یافت. پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن ها ی کوتاه فرو بریزیم.
✡ جیمز لادن
خبرنگار رادیو ملی آمریکایی طی گزارشی با خوشحالی اعلام کرد: مردم ایران برای آزادی بیشتر فشار آورده اند. اکنون انواعی از موسیقی که قبلاً با مخالفت شدید رو به رو بود؛ عمومیت یافته؛ و زن ها حجاب را تعدیل می کنند و کت های آنان کوتاه و کوتاه تر می شود.
✡ دیوید کیو
دیوید کیو مامور سابق سیا: مهم ترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی، تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.
✡ کنت دمارانش
کنت دمارانش رئیس سابق جاسوسی فرانسه در اظهاراتی به ریگان رئیس جمهور سابق آمریکا گفت: شما نمی توانید با یک عقیده به وسیله تانک و هواپیما مبارزه کنید. شما باید با هر عقیده ای به وسیله عقیده بجنگید. این بار دشمن ما مذهب است.
✡ بنیامین نتانیاهو
به کمیته اصلاح دولتی آمریکا گفت: آمریکا می تواند با پخش سریال هایی که افراد زیبارویِ جوان را در وضعیت های متنوعی از برهنگی نشان می دهند و زندگی های فریبنده و مادی گرایانه دارند و رابطه های بی قید جنسی برقرار می کنند یک انقلاب را علیه حکومت ایران به راه اندازد.
این[سریال ها] واقعا براندازانه هستند. جوانان ایرانی دلشان از لباس های دلپسندی که دراین سریال ها می بینند خواهد خواست.
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
📛 خواب شیطانی اجانب برای چادر زنان ایرانی! ✡ میشل هوئلیک میشل نویسنده اسلام ستیز فرانسوی می گوید:
✡ مستر همفر
جاسوس معروف انگلیسی: زنان مسلمان دارای حجاب محکم هستند و نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست. به هر وسیله ای شده باید آن ها را از حجاب اسلام خارج کرد. آنگاه مردان و جوانان فریفته می شوند و فساد در کانون خانواده ها رخنه می کند.
✡ مقامات آمریکا
یکی از جاسوسان کاخ سفید در گزارش خود آورده است: ما موفق شدیم چادر مشکی زن ایرانی را به چادر توری و گل دار تبدیل کنیم چادر را هم به مانتو و مانتوهای بلند را به مانتوهای رنگین تنگ و خیلی کوتاه. اکنون از حجاب برخی زنان مسلمان فقط یک روسری مانده است.
یکی از مقامات بلند پایه آمریکا در ارتباط با پوشش در ایران گفت: هر زن چادری در کوی و برزن ایران؛ به منزله پرچم جمهوری اسلامی ایران است؛ لذا ما برای براندازی این نظام؛ باید حجاب را سست نماییم.
حجاب پرچم مبارزه با تهاجم فرهنگی است.
در کل جهان تنها 300 ماهواره تلویزیونی فعال است که از این تعداد ، رقم بالا و تعجب برانگیز 116 ماهواره ، فضای ایران را پوشش می دهند
شگفت آور اینکه شبکه های ماهواره ای فارسی زبان که فقط برای ایرانی ها برنامه پخش می کنند به رقم حیرت آور 260 کانال می رسد و عجیب تر اینکه تماما توسط دولت های آمریکا و انگلیس و اسرائیل و آلمان و جدیدا سعودی و ترکیه با هزینه های گزاف تولید و سپس بطور رایگان برای ملت ایران پخش می شود!
نکته جالب توجه اینکه این دولت های یاد شده برای تماشای تلویزیون و فیلم های خود ، از هموطنان خودشان پول می گیرند و در صورت عدم پرداخت ، حق اشتراک آنان را باطل می کنند
❌ یادمان نرود که پنیر مفت فقط در تله موش پیدا می شود
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 دلسوزی ملک الموت برای دو نفر
روزی رسول خدا (ص) نشسته بود ، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد ، پیامبر (ص) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسانها هستی ، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی رحم آمد؟
عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:اولی روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت، او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند ، در این میان فرزند پسری از او متولد شد ، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم ، دلم به حال آن پسر سوخت.
دومی هنگامی که شداد بن عاد ، سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بی نظیر خود پرداخت ، و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد.
در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: ای محمد! خدایت سلام میرساند و میفرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن کودک همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ،
در عین حال کفران نعمت کرد ، و خودبینی و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت ، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت ، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت میدهیم ولی آنها را رها نمیکنیم
📚جوامع الحکایات ، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی ، صفحه 330
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚داستانهای ائمه: معرفی امام مهدی (ع) در شب معراج
صدوق در امالى از ابن عباس روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: چون در شب معراج مرا بآسمان هفتم و از آنجا بسدرة المنتهى و از آنجا بحجابهاى نور بردند، پروردگارم ندا كرد كه:اى محمد! تو بنده من و من پروردگار توأم.
پس خود را در برابر من كوچك شمار و مرا پرستش كن و بر من توكل نما و بمن اعتماد داشته باش! زيرا من دوست دارم كه تو بنده و حبيب و رسول و پيغمبر من باشى، و برادرت على جانشين، و باب مدينه علم تو باشد او حجت من و پيشواى بندگان من است كه بوسيله او دوستان من از دشمنانم شناخته گردند و هم بوسيله او حزب شيطان از حزب اللَّه تميز داده مىشود. دين من بوجود او پايدار، و حدود آن محفوظ، و احكامش جارى ميگردد.بخاطر تو و او و امامان اولاد تو، بمرد و زن بندگانم ترحّم ميكنم.
و بوسيله قائم شما زمين خود را با تسبيح و تقديس و تهليل و تكبير و تمجيد ذات مقدسم، آباد كنم و از وجود دشمنان پاك گردانم و بدوستانم واگذار نمايم.
با ظهور او سخنان بيدينان را پست و تعاليم خود را بلند گردانم، و شهرها و بندگانم را از علم خود با خبر كنم و گنج ها و اندوخته ها را آشكار سازم، و او را باسرار و ما في الضمير هر كس مطلع گردانم و با نيروى فرشتگانم مدد كنم، تا فرمان مرا اجرا كند و دينم را رواج دهد او ولى بحق من و مهدى حقيقى بندگان من است.
📚منبع مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)،مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى ، دوانى، تهران:1378 ش،ص274.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
در میدان فردوسی که آن زمان تقریبا آخر مشهد بود. صبح روزی که میخواستند جنازه را به حرم بیاورند و طوا
در این مراسم عدهای از مأمورین اطراف خواجهربیع را محاصره کرده بودند. به جز مأموران نظامی، خانواده کافی و یکی از علما هم حضور داشتند.
یک درگیری لفظی بین برادر کافی و ولیان انجام شد. تصمیم گرفته شد برای دفن مکانی بکر اختصاص داده شود. پس از غسل و دفن در محل مراسم خاکسپاری انجام شد. دستور دادند نگذاریم مردم از محل دفن آگاه شوند.»
🔴 نوارهای ممنوعه
صدای سخنرانی مرحوم کافی از بلندگوها برای یک لحظه هم قطع نمیشود. همه آنهایی که مشتری ثابت خواجهربیع هستند میگویند از موقعی که یادمان میآید، اینجا نوارهای آقای کافی را پخش میکردند و میفروختند.
چه زمانی که این غرفه قدیمیتر بود و درودیوارش پر از عکسهای مختلف آقای کافی. چه حالا که دستی به سرورویش کشیدهاند و نونوار شده است.
اینکه چه کسی برای اولینبار به ذهنش رسیده که صوت سخنرانیها را در باغ پخش کند، معلوم نیست. پرسوجوهای ماهم خیلی نتیجهای ندارد و به نقطه روشنی ختم نمیشود.
فقط کسی که در غرفه نشسته به ما میگوید: مرحوم کافی برند خواجهربیع است. این صوت را پخش میکنیم تا هم آنهایی که نمیدانند ایشان اینجا دفن است، شاخکهایشان تیز شود و هم اینکه اگر دوست داشتند سیدی سخنرانیها را از ما بخرند.
روی باغچه کنار غرفه محصولات فرهنگی مینشینم. مرحوم کافی دارد داستان تشرف علیبنمهزیار را تعریف میکند.
پیرمردی که همان نزدیکیها کنار سنگ قبری نشسته، میآید و کنارمان مینشیند. بعد از چند ثانیهای سکوت میگوید: شما سنت قد نمیدهد که آقای کافی را یادت باشد.
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز 5 دقیقه با کافی
منبر یک (قسمت ششم)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
در این مراسم عدهای از مأمورین اطراف خواجهربیع را محاصره کرده بودند. به جز مأموران نظامی، خانواده ک
شما سنت قد نمیدهد که آقای کافی را یادت باشد. خدابیامرز نفسگرمی داشت. همین ساواکیهای از خدا به خبر سربهنیستش کردند. بعد هم به مردم گفتند که در تصادف کشته شده است. روز تشییع جنازهاش مشهد شلوغ شد.
هم صحبت ما حسابی غرق صحبتهای شیخ احمدکافی که هنوز دارد، پخش میشود شده است. میپرسم زمانی که کافی معروف شده بود، شما هم نوارهایش را گوش میکردید یا نه؟ تأیید نصفهونیمهای میکند.
میگویم: مگر نوارهایش ممنوع نبود؟ که جواب میدهد: درست نمیدانم. من هم خیلی او را نمیشناختم. پسر بزرگم کلهاش بوی قورمهسبزی میداد. مدام دنبال همین چیزها بود.
یک بار دیدم در حیاط باز شد و ضبط صوت بهدست وارد خانه شد. ما، چون مذهبی بودیم نه تلویزیون داشتیم نه ضبط.
تا آمدم پرخاش کنم و بگویم که این چیست و چرا خریدی؟ گفت بابا یک آقایی پیدا شده است درباره امام زمان (عج) حرف میزند و حدیث و داستانهایی میگوید که با اوضاع امروز جامعه خیلی ربط دارد. از آن روز من شدم عاشق آقای کافی. حالا نمیدانم ممنوع بود یا نه.
🔴 به خاطر دو نوار
پیگیری و اصرار من را که میبیند، تلفن پسرش را میگیرد و جریان را برایش تعریف میکند، او هم از خداخواسته و با اشتیاق تمام از ۲ هزار واندی کیلومتر آنطرفتر داستان نوارهای آقای کافی را که به خانه میآورده است برایمان تعریف میکند و میگوید: «همین اول کار روشنتان کنم که اصلا نوارهای آقای کافی ممنوع بود.
❌ ادامه در پست های بعد....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نوای مهدوی
🎙شهید حاج شیخ احمد کافی (ره)
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 «اسیر اللّه» کیست؟
🌕 پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
آگاه باشید! که هرکس علی علیه السلام را دوست بِدارد، در آسمانها و زمين، به عنوان «اسیر الله» یعنی مطيع خداوند نامیده میشود؛ و خدای عزیز بر فرشتگانش و حاملين عرش به وی مباهات میکند.
قَالَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَلاَ وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً سُمِّيَ فِي اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ أَسِيرَ اَللَّهِ وَ بَاهَى بِهِ مَلاَئِكَةَ اَلسَّمَاوَاتِ وَ حَمَلَةَ اَلْعَرْشِ.
📗تأويل الآيات، ج ۱، ص ۸۲۴
📗بشارة المصطفی، ج ۱، ص ۳۶
📗بحار الأنوار، ج ۲۷، ص ۱۱۴
📗بحار الأنوار، ج ۶۵، ص ۱۲۴
📗تفسیر کنز الدقائق، ج ۱۴،ص۵۱۹
📗فضائل اميرالمومنين، ج۹،ص۳۳۲
📗غاية المرام، ج ۱، ص ۳۹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز 5 دقیقه با کافی
منبر یک (قسمت هفتم)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ذکر یا حفیظ یا علیم
آیت اللَّه آقاى حاج شیخ محمد على اراکى قدس سره فرمودند: دخترم - که همسر حجت الاسلام آقاى حاج سید آقاى اراکى است - مى خواست به مکه مکرّمه مشرف شود و مى ترسید نتواند در اثر ازدحام حجّاج طوافش را کامل و راحت انجام دهد؛ من به او گفتم: اگر به ذکر «یا حَفیظُ یاعَلیمُ» مداومت کنى خدا به تو کمک خواهد کرد.
او مشرّف به مکه شد و برگشت. در مراجعت یک روز براى من تعریف مى کرد که من به آن ذکر مداومت مى کردم و به بحمداللَّه اعمالم را راحت انجام مى دادم تا آن که یک روز در موقع طواف جمعى از سودانى ها و ازدحام عجیبى را در مطاف مشاهده کردم.
قبل از طواف با خود فکر مى کردم که من امروز چگونه در میان این همه جمعیت طواف مى کنم، حیف که من در این جا محرمى ندارم تا مواظب من باشد و مردها به من تنه نزنند. ناگهان صدایى شنیدم که به من مى گوید: متوسّل به امام زمان علیه السلام شو تا بتوانى راحت طواف کنى.
گفتم: امام زمان کجاست؟ گفت: همین آقاست که جلوتر مى روند. نگاه کردم دیدم آقاى بزرگوارى پیش روى من راه مى رود و اطراف او به قدر یک متر خالى است وکسى در آن حریم وارد نمى شود.
همان صدا به من گفت: وارد این حریم بشو و پشت سر آقا طواف کن. من فوراً پا در حریم گذاشتم و پشت سر حضرت ولى عصر علیه السلام مى رفتم و به قدرى نزدیک بودم که دستم به پشت آقا مى رسید.
آهسته دست به پشت عباى آن حضرت گذاشتم و به صورتم مالیدم و مى گفتم: آقا قربانت بروم! اى امام زمان فدایت بشوم! و به قدرى مسرور بودم که فراموش کردم به آقا سلام کنم.
خلاصه همین طور هفت شوط طواف را بدون آن که بدنى به بدنم بخورد و آن جمعیت انبوه براى من مزاحمتى داشته باشد انجام دادم. و تعجب مى کردم که چگونه از این جمعیت انبوه کسى وارد این حریم نمی شود. آقاى اراکى رحمه الله مى گوید: چون او تنها خواسته اش همین بود سؤال و حاجت دیگرى از آن حضرت نداشته است.[1]
پی نوشت:
[1] ملاقات با امام زمان، ج 1، ص 103 و 104.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی