eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
88.6هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
7.5هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹خیردر برابر خیر از امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که در بنی اسرائیل قحطی شدید پی در پی اتفاق افتاد. زنی بیش از یک لقمه نان نداشت، آنرا در دهان گذاشت تا بخورد، فقیری فریاد زد ای کنیز خدا، وای از گرسنگی. زن گفت در چنین زمان سختی، صدقه دادن روا است. لقمه را از دهان بیرون آورد و به فقیر داد. زن، فرزندی کوچک داشت که در صحرا هیزم جمع می‌کرد، گرگی رسید و طفل صغیر را با خود برداشت و برد، مادر به دنبال گرگ دوید. خداوند جبرئیل را مأمور نجات طفل فرمود. جبرئیل پسربچه را از دهان گرگ گرفت و به سوی مادرش انداخت و به مادر گفت ای کنیز خدا، از نجات فرزندت راضی شدی، لقمه ای در برابر لقمه ای. 📚منبع: ثواب الاعمال، صفحه 126 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ‍حکایات علماء ده لیره طلای عثمانی؛ از آسمان غیب! مرحوم سیّدمحسن امين (صاحب تألیفات عدیدة، از جمله أعیان الشّیعة) در شرح احوال خود، در دوران تحصيل و تدريس در نجف اشرف حكايت كرده است که: در عراق سه سال قحطى و گرانى به وجود آمد و هم زمان با آن در لبنان (جبل عامل) هم قحطى شده بود و در سال فقط پنج ليره عثمانى براى ما كه آن موقع هفت سر عائله بوديم مى‌آمد و به جائى نمى‌رسيد. - از هيچ جاى ديگرى هم چيزى به ما نمى‌رسيد و من خودم را به متوسّل شدن به اين و آن عادت نداده بودم. پس در سال اوّل، قسمتى از لوازم منزل را كه مى‌شد، از آن دست كشيده، فروختم و در مخارج قناعت به كم و اكتفاء به اغذيه نامناسب را در پيش گرفتيم. سال اوّل با قحطى و گرانى روز افزون در عراق و لبنان گذشت و ما همچنان به درس و بحث مشغول بوديم و از مراجعه واستمداد از اين و آن روى گردان بوديم و به گرانى و كمبود اعتنائى نمى‌كرديم؛ مثل اينكه وضع عادّى است. در سال دوّم، قسمتى از كتابهائى را كه ممكن بود بفروشيم، فروختيم و آن سال را گذرانديم و در سال سوّم، زيور آلات خانواده را فروختيم و سال چهارم آمد... - در حالى كه ما هيچ چيز براى فروختن و امرار معاش نداشتيم و قحطى و گرانى هم همچنان ادامه داشت؛ ما نيز بدون اعتناء به آن وضع به مطالعات و درس و بحث خود مشغول بوديم. خدا نيز ما را به حال خودمان رها نكرد و به فضل جارى و هميشگى‌اش ما را متنعّم ساخت. یک روز عصر كه در منزل مشغول مطالعه بودم با صداى درب برخاستم و درب را باز كردم، ديدم شيخ عبداللطيف العاملى الحداثى است. نامه‌اى به من داد. آن نامه از مردى به نام شيخ محمّد سلامه عاملى بود. در آن نامه نوشته بود كه: حاج حسين مقدار ده ليره يا بيشتر، ليره طلاى عثمانى به من داده است تا آن را براى شما بفرستم. - و من نه حاج حسين را مى‌شناختم و نه تا آن وقت از شيخ محمّد سلامه چنين سابقه‌اى ديده بودم، دانستم كه اين قضيه كار خداست! → @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ ای خدا! بی پناهم ، بی کسم، بی پشتیبانم ای خدا! بی پناهم ، بی کسم، بی پشتیبانم. خدایا! هر چه می خواهی به من بگویی جا دارد . اما من با کمال جرات می گویم تو نمی توانی به من بگویی : ای کافی ! تو بنده ام نیستی . ولی بنده بدت هستم . { و با لاسحار هم یستغفرون } بنده های ما آن هایی هستند که نصف شب بلند می شوند و می گویند: خدا . خودمان را قاطی خوبها کنیم . وقتی که یک عده خوبها بلند می شوند و می گویند : خدا. ما هم بلند شویم بگوییم : خدا. چند تا گناهکار آمدیم دور هم بنشینیم، زمزمه کنیم ،شاید خدا از ما بگذرد . فقط این را می گویم : خدایا! نیمه شب است، این مردم خوابشان می آید؟ مگر امشب خبری است؟ جوانها ! در این شب کجا بودید ؟ مگر زمستان است که جایی نمی توانستید بروید و این جا آمده اید؟ خدایا ! همسنها و رفیقهایمان جای دیگر رفته اند، ما هم کنار این دریا آمده ایم. پارسال در عرفات یک تکه ای گفتم ؛ یک وقت دیدم یکی از آقایان اهل علم از علمای تهران که در یکی از خیمه های روبروی ما با کاروانش نشسته بود، حالش منقلب شد و دارد داد می زند. گفتم : ای خدا ! ما در ایران که هستیم مجرمان دو جور هستند. بعضی از مجرمان یک کاربدی که می کنند فرار می کنند. می گردند آنها را پیدا می کنند و دستگیرشان می کنند.... ❌ادامه در پست های بعد.... @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
18.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 روضه شهادت امام حسن عسکری (ع) با صدای شهید کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
❤️ ای خدا! بی پناهم ، بی کسم، بی پشتیبانم ای خدا! بی پناهم ، بی کسم، بی پشتیبانم. خدایا! هر چه می خ
اما گاهی یک مجرم هم یک کار بدی می کند و خودش با پای خودش می آید ، می گوید : من فلان کار را کردم . گفتم : خدایا! ما از آن بدهایی هستم که با پای خودمان آمدیم. خودم آمدم می گویم : عوضی رفتم و بد کردم و نفهمیدم. با چه لحنی می گویی ؟ با همان لحنی که علی ( ع ) گفت : و قد اتیتک یا الهی بعد تقصیری ؛ دلم می خواهد یک شب جمعه هم برویم کنار قبر امام حسین (ع) در صحن امام حسین (ع) آن جا احیا بگیرم و بگوییم : { و قد اتیتک یا الهی بعد تقصیری و اسرافی علی نفسی معتذراً نادماً منکسراً مستقیلا مستغفراً منیباً مقرّ اً مذعنا معترفاً لا اجد مفرّاً ممّا کان منیّ و لا مفزعاً أ توجّه الیه فی أمری.} همه جا رفتم همه دری را زدم. حالا فهمیدم که نفهمیدم . حالا در خانه ات آمده ام. خدایا! می دانم دیر آمدم. شما جوان ها! هم دیر آمدید. آدم باید از اول تکلیفش بیاید نه بعد از یک مدتی که گناه کرد. شما هم دیر آمدید. پیرمردها! پیرزنها! شما هم دیرتر آمدید. هر کس یک روز بیشتر عمر کرده دیرتر آمده است. خدایا! ممنونتم که مرا تا شب جمعه زنده نگهداشتی. همین قدر مهلتم دادی تا این ساعت بشود و در چنین جلسه ای با این جمعیت گرد هم بنشینیم . مگر می شود میان این همه جمعیت، یک نفر مشتری نداشته باشی؟ چرا داری. بعضی از کاسبها زرنگند. وقتی مشتری می خواهد از آنها جنس بخرد اگر بخواهد جنس را جدا کند ، می گوید: این جور نمی شود. اگر می خواهی بخری از دم بخر! جدا نکن! آی مردم شما هم بگویید: خدا! اگر بناست ما را بخری همه را بخر! آدم خوب که خوب است، بد را بخر! آدم پاک که پاک است، آلوده را کمک کن! یا الله ➥ @sheikh_kafi
🔴 لعن در زیارت عاشورا شاید در زیارت عاشورا، بیشترین مطلبی که به چشم می خورد، لعن کردنهای مکرر و شدیدی است که با روشها و شکلهای مختلفی در این زیارت بیشتر از سایر زیارتها بیان شده. این درحالیست که ما نمی بینیم که سایر مذاهب و حتی اهل سنت، به این صورت دشمنان دینشان را مورد لعن قرار دهند. لذا ممکن است این سوال به ذهن خطور نماید که چرا ما لعن می کنیم؟ و چرا این همه لعن؟ ‌ در جواب باید گفت که لعن کردن موضوعی نیست که فقط مختص شیعه باشد. به آیات زیر توجه فرمایید. المائده (۷۸): لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ. ﺍﺯ قوم ﺑﻨﻰ ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻧﺪ، ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﺍﻭﺩ ﻭ ﻋﻴﺴﻰ ﺑﻦ ﻣﺮﻳﻢ ﻟﻌﻨﺖ ﺷﺪﻧﺪ. ﻟﻌﻨﺖ ﺷﺪﻧﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺳﺮﭘﻴﭽﻰ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ [ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﺍﻟﻬﻰ ] ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ. آل عمران (۸۷): أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ. ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻛﻴﻔﺮﺷﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻟﻌﻨﺖ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩم ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ. یعنی با توجه به آیات فوق متوجه می شویم که: اولا لعن کردن در ادیان و امتهای قبل هم بوده، همچنان که حضرت داود یا حضرت عیسی (علی نبینا و آله و علیهم السلام) نیز کافران قوم بنی اسرائیل را لعن می کردند. دوم اینکه خدا هم در قرآن بیان فرموده که هم خودش و هم ملائکه و هم جمیع مردم، کافران را لعنت می کنند. در واقع عبارت « وَالنَّاسِ أَجْمَعِين » در آیه دوم، برای همهٔ مردم جواز لعن کردن را صادر کرده و به شکلی به همه ملائکه و مردم برای لعن کردنِ آن افرادِ کافر، دستور می دهد. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از نا‌ شنیده‌‌ها
14.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ناشنیده‌ها 💻 کاربران اجاره‌ای 🔻هیچ چیز اتفاقی نیست! ♻️ ادامه دارد... @Nashenideha1401
مژده به دلها دهید، موسمِ شادی رسید وز شبِ هجران و غم، صبحِ سعادت دمید نورِ دل و دیده ی آن حسنِ عسکریست نازم از این گل که از، گلشنِ پیغمبریست آغاز ولایت عهدی امام زمان مبارک باد❤️ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
✍قلم را آغشته به خون دل مي کنم و با خط سرخ مي نويسم... مي نويسم از دلي که قرنها خون است. از دلي که قرنها داغدار است... مي نويسم از کسي که خلوتش را داغ کربلا آتش زده... از کسي که نجوايش « الهي بحق الحسين» است... از کسي که صبح تا شب خون مي‌گريد... ✍آري از غريب دشت حجاز مي‌نويسم، از خيمه نشين دل زهراي غريب، از مهدي (عجل الله تعالي فرجه) از سکوت خيس از اشکش، از گلوي پر از بغضش، از شال مشکيش، از «امن يجيب» خواندنش، از وا عما و يا ابالفضل گفتنش، از تنهايي شب هايش در دل صحرا و کوه ها، از غروب روزهايش با غم و درد، از جمعه شب هايش در کربلا... ❤️سلام مهدي جان! مولای خوبم، سخت است حتي تصور دردت در يک ثانيه؛ آقا جان ذره اي از بي تابي‌ات را حس کرده ام... و تمام قطره هاي خون دلم به جوش آمده است... ☝️و... حالا مي فهمم حق با توست، اگر گفته اي شب تا صبح بر مصائب کربلا مي گريي، حق با توست... وقتي که به انتقام خون خدا با نغمه يا "لثارات الحسين" بر مي خيزي. به اميد روزي که فرياد « انا الحق » لرزه بر اندام همه ظالمان ناحق اندازد، و با ظهورت در کربلا گريه کنيم و سينه بزنيم...! @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ زندگی مادی مردم در دولت امام زمان (عج) چگونه است؟ ✍امام زمان (عج) به منادى دستور می دهد که در میان مردم اعلام کند که هر کس به مال دارد،برخیزد.از میان مردم کسى برنمی خیزد،مگر یک نفر که می گوید:من محتاجم. پس قائم (عج) به او می گوید: «برو پیش کلیددار و بگو مهدى به تو دستور می دهد که مالى به من بدهى.» کلیددار می گوید:جامه ات را بیاور.جامه اش را می گسترد و درون آن را پُر می کند. هنگامى که آن را بر دوش می گیرد، پشیمان می شود و می گوید:چرا در میان امت محمد (ص) من از همه آزمندتر باشم؟! چرا آن عفت نفس عمومى را من دارا نباشم؟! آن گاه مال را به کلیددار تحویل می دهد،اما پذیرفته نمی شود،و مهدى (عج) می گوید: «آنچه را که ما عطا کردیم،پس نمی گیریم» 📚منتخب الاثر، ص 147 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
32.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ داستان ازدواج امام حسن عسکری (ع)و حضرت نرجس خاتون سخنران شهید کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی