1.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چی شد منو انتخاب کردی؟😅
همیشه نباید راستشو به همسرت بگی🤦♂
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈
شیخ شوخ 😅✌️
#روایت_اربعین #روز_چهارم امشب هر چه گشتیم سخنران در بین زائران پیدا نکردیم، شب های قبل اما بودند،
#روایت_اربعین
#روز_چهارم
فکر کردم شوخی میکند ولی باز به طرف درمانگاهِ موکب حرکت کردم، درب را که باز کردم پزشکها در حال تنفس مصنوعی دادن به یک مرد میانسال عراقی بودند...
از چهره های پزشکها معلوم بود امیدی ندارند...
دستگاه شوک را آوردند باز هم فایده ای ندارد، میخواهم بگویم راحت بگذارید از مرد را، ولی انگار همه فقط برای یک نفر تلاش خود را ادامه میدهند، همسرِ مردِ عراقی که نگاهش به مرد خشک زده ...
از کوت آمده اند و تازه به کربلا رسیده اند انگار قلب او صبر کرده باشد تا قدم های این مرد به کربلا برسد و حالا همینجا جلوی درب موکب یزد از تپش بیاستد ...
قلبها میفهمند باید تا کجا بتپند و میفهمند کجا باید بایستند!
دکتر پس از آخرین تلاش ها نگاهی به من میکند و به نشانهی اینکه دیگر امیدی باقی نمانده سری تکان میدهد....
به من میگویند به عربی به این خانم بگو همسرت از دنیا رفته، اما او هنوز باور ندارد با اضطراب همه را کنار میزند و خود را به بالین همسر میرساند با تمام توان صدا میزند عللللیی
حالا میفهمیم نام مرد علیست
شبِ آخرِ تراژدیکی است...
ناله های زن، اشک همه را پشت شیشه چشمشان جمع کرده
و چقدر مرگ نزدیک است
چقدر راحت میآید و جانی را میبرد
و ما چقدر دلخوش کرده ایم به دنیایمان
کم کم با تماس های مکرر آمبولانس عراقی هم میرسد و منو دو نفر دیگر از خادمان علی را روی برانکارد میگذاریم و میبریم دم در موکب...
چشمان زنِ علی نمیدانم چه میگوید
ولی لحظات آخر زبانش آرام میگوید ان شالله شفاعت حسین نصیبت شود علی...
آمبولانس میرود ولی خاطره ای تا همیشه در یادمان باقی میگذارد
حالا حدود ساعت ۱ شب است و غسل مس میت هم به ما واجب شده، آب حمام سرد است ولی چاره ای نیست...
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈
620K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پذیرایی زورکی موکب داران عراقی 😁
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈
802.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قبل از پایان ماجرا از چیزی مطمئن نشو!
عاقبت به خیر شدن انسان ها تا لحظه آخر هم مشخص نیست...
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈
1.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو جنگ در مقابل دشمنت جوری رفتار کن که نتونه حتی حدس بزنه قراره چی بشه!😁👌
#انتقام_سخت
#وعده_صادق
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈
شیخ شوخ 😅✌️
#روایت_اربعین #روز_چهارم فکر کردم شوخی میکند ولی باز به طرف درمانگاهِ موکب حرکت کردم، درب را که ب
آخرین نماز صبح موکب را میخوانیم...
الهی لا تجعل آخر الصلاتی فی الموکب یزد فی الکربلا🤲😅
کوله را برمیدارم و بعد از خداحافظی از موکب میزنم بیرون قبل از حرکت به سمت ماشین ها آخرین چای نبات موکب اشکذری ها را هم میزنیم بر بدن...
و باز اللهم لاتجعل آخر الشای نبات...
چون الان مرزها برایم فرقی ندارد میگردم تا بین مسیرهابهترین را پیدا کنم، چذابه راه دور و درب و داغانی دارد، شلمچه گران تر است و خسروی هم مشتری کم دارد، بیچاره باشماقی ها چطور میخواهند برگردند؟ فکر کنم باید بروند بغداد و از آنجا ادامه مسیر بدهند...
مینشینم روبروی گنبد اباعبدالله یادم می آید زیارت اربعین را نخوانده ام گوشی را باز میکنم و شروع میکنم...
اللهم لا تجعل آخر العهد منی لزیارتکم...
چشمانم را میبندم و میگویم اولین صدایی که شنیدم به سمتش میروم، جوانی از مینیبوس آبی رنگی صدا میزند میران میران!!
بلند میشوم به سمتش میروم
- چند دینار؟
گوشی اش را در میآورد عدد ۱۵ را مینویسد میگویم خمسه عشر؟!
بنده خدا هنوز ایمان نیاورده بود به عربی دانستنم😅
سوار میشوم، قدمم خوب است و مینی بوس بلافاصله به غیر از ۳ نفر صندلی های تاشوی وسطی پر میشود که پلیس میگوید حرکت کن!
بذار سه تا دیگه هم سوار کنیم داداش(این را به عربی میگوید)
لا لا حَرِّک!
هر چه صدا میزند میران سه نفر کسی پیدا نمیشود یک دور دورِ بلوار میزنیم و دوباره برمیگردد همانجای اول و حالا پلیس رفته است خیلی تاثیرگذاربود خدایی!😅🤦♂
راننده که میبیند کسی صندلی های وسط را با ۱۵ دینار مشتری نیست مجبور میشود به ۱۰ دینار مسافر سوار کند...
مسافر همدانی که به همراه همسر و پسرش آمده تا میشنود سه نفر ده دیناری سوار شده اند میگوید یا ما هم ده دینار یا پیاده میشیم!
خانم پاشو پاشو بریم🤦♂😊
به هر زوری شده راضی اش میکنیم که بابا این صندلی وسطی ها پشت گردنی ندارد و این سه نفر هم پدرگردنشان درمیاید تا مهران!
بالاخره حرکت میکند به سمت مهران...
راننده و کمکش دو جوانند که به قیافه شان خیلی نمیخورد انقلابی و بسیجی و حشدی باشند😅
از اول تا اخر مسیر هم که در اینستاگرام میچرخند ولی حق دیگران هم برایشان مهم است، میخواهد موسیقی گوش کند هندفری اش را در میآورد و تنهایی گوش میکند، یاد برخی راننده های وطنی می افتم که صدای زن را میگذاشت و تذکر هم که میدادیم صدایش را بیشتر میکرد 🤦♂
نمیدانم پلیس عراق با چه تدبیری هر دو کیلومتر یکبار وسط جاده با خاک دست انداز درست کرده و نمیگذارد ماشین ها طعم سرعت را بچشند، مینی بوس تا می آید سرعتش برسد به ۹۰ کیلومتر دست انداز خاکی دست سازی از راه میرسد و مجبور است ترمز کند، پلیس های فعالی هم دارد یکی شان بیل در دست گرفته و با خاک کنار جاده دست اندازش را ترمیم میکند😅
نزدیک مرز که می رسیم راننده میزند روی ترمز نگاهی به مسافرین میانداز و میگوید زائرین کرایه را حساب کنند😅
بعضی ها میگویند تا ما را نرسانی دم مرز پول نمیدهیم، معلوم نیست شاید پول را گرفت و ما را پیاده کرد ما پول نمیدهیم!
زائر همدانی اما هنوز به فکر ده دینار پول دادن است😅
با زائرین صحبت میکنم.
باز میگویند، نه اگر پول را گرفت و نرفت چه؟
میگویم ۲۰ نفر آدمیم از پس دو نفر بر نمی آیید؟😅 من دعا میکنم و شما ۱۹ نفر هم میزنید👊
با این حرف کمی آرام میشوند و دینارها را یکی یکی در میآورند...
راننده کرایه را که کامل میگیرد حرکت را ادامه میدهد و چند دقیقه بعد در پارکینگ مهران مسافران را پیاده میکند....
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈
شبکه آی فیلم ، ملک سلیمان رو ببینید جالبه... هرچند قدیمی
ولی نزدیک شدن شیاطین به عالم انسان ها در زمان ما هم اتفاق خواهد افتاد...
یکی از اساتید خوب تو فتنه زن.زندگی میگفتن تو خیلی از این آدمایی که وحشی شده بودن و دست به کشتن افرادی مثل شهید آرمان زدن، اجنه و شیاطین نفوذ کرده بودن...
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈
شیخ شوخ 😅✌️
شبکه آی فیلم ، ملک سلیمان رو ببینید جالبه... هرچند قدیمی ولی نزدیک شدن شیاطین به عالم انسان ها در ز
این صحنه حمله جن زده ها به مردم چقدر شبیه حمله اغتشاشگرها به شهید روح الله عجمیان بود....
872.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی میخوای به همسایت دلداری بدی😂😂
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈
شیخ شوخ 😅✌️
آخرین نماز صبح موکب را میخوانیم... الهی لا تجعل آخر الصلاتی فی الموکب یزد فی الکربلا🤲😅 کوله را برمید
#روایت_اربعین
به مرز که میرسیم همان ورودی موکب زده اند کوله را میاندازم کنار و مهری برمیدارم و نماز ظهر را میخوانم از اول نماز یک افسر عراقی گوشه ای ایستاده، نمازم که تمام میشود افسر شیخنا العزیزی میگوید و گوشی اش را به سمتم میگیرد، در مترجم گوگل جمله ای نوشته که ترجمه اش این است: به مرقد حضرت رضا و معصومه که رفتید برای من هم دعا کنید....
نگاهی به گوشی و بعد آرام به صورت پلیس می اندازم و با لبخند ان شالله میگویم، تو دعا کن قسمتمان شود حتما دعایت میکنم😊 (اینهایش در دلم میگذرد)
از گیت عراقی و ایرانی عبور میکنم، تا رسیدن به پارکینگ چنددقیقه ای راه مانده و موکب در مسیر مثل آمدنی ها حالا هم نوشابه زم زم میدهد و جای حسین خالیست، نوشابه ها یکی یکی بالا میرود و قوطی خالی اش در سطل زباله می افتد
کمی جلوتر مرغ میدهند، و نوشابه خورده ها حسرت که ای کاش نوشابه را نگه میداشتیم با مرغ میزدیم😅 صف طولانی است عبور میکنم به امید آینده ای روشن تر...
کمی جلوتر کباب میدهند با دلستر!
و باز مرغ خورده ها حسرت که کاش می آمدیم جلوتر...
ترتیب موکب ها مثل درجات بهشت است هر چه جلوتر میروی نعمت ها گسترده تر میشود!
دم ورودی مرز راننده اتوبوسی جلویم را میگیرد و حسابی از اتوبوس و امکاناتش تعریف میکند...
وی آی پی تک صندلی شارژر اختصاصی و...
مقصدش قم است ولی من از کنعان آمده و به مصر می روم 😅 یعنی از یزد آمده و دوباره به یزد میروم (یکبار در جاده پلیس گفت کجا بودی و کجا میری؟
گفتم از کنعان آمده و به مصر میرویم این را که گفتم سربازان پشت سر پلیس زدند زیر خنده ولی افسر چهره اش را جدی تر کرد، اگر لباس روحانیت نداشتم به گمانم میگفت خوش آمدی شترت را توقیف میکنم تا بفهمی! 😅 ولی خب بعد از کمی مکس التماس دعایی گفت و به ادامه مسیر راهنماییمان کرد...)
راننده اتوبوس میگوید مگه همه آخوندا قم نمیرن؟! ما میریم قمها!
لبخندی میزنم و سوار اتوبوس های پایانه میشوم در پایانه مسیرها و قیمت ها را روی بنر زده اند و کار خوبیست قیمت مصوب هم رعایت میشود، هر چه میگردم اسم یزد نیست! به ابن نتیجه میرسم که باید به اصفهان یا همان قم بروم 😊
که از آن تهِ پایانه مردی دنبال مسافر یزد میگردد، میگویم یک نفرم کی حرکت میکنید؟ میگوید تا اردکان میرویم ولی همین الان!
بپر بالا حاجی یه روضه هم باید برامون بخونی...
کاروان هستند و از اردکان آمده اندو حالا چند نفری جای خالی دارند، و مثل اینکه رزرو شده بود برای من و سه نفر دیگر از زائران یزدی 😊
بدون معطلی سوار میشوم و بدون معطلی حرکت میکنیم خداروشکر 🤲
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈
2.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در هر لحظه مواظب زبونت باش😊✋
جِرمه قلیل و جُرمه کثیر!
زبان جِرمش کم است و جُرمش بسیار...
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈
بالاخره یه نفرم باید نفر آخر بشه دیگه😂😂
معلومه ایشون خیلی تلاش کرده...
💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋🏴
👉👉 @Sheikh_Shookh 👈