eitaa logo
شیخ محمد آمیخته
198 دنبال‌کننده
263 عکس
421 ویدیو
34 فایل
اطلاعاتی پیرامون کلاس ها و سخنرانی های حقیر جهت ارائه‌ی انتقادات و پیشنهادات👇 @emam_hasan118 لینک دعوت به کانال👇
مشاهده در ایتا
دانلود
 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب داستانهایی از امام زمان عج_ص301 ←تاامروز،7جلدکتاب(حدود1306ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 ۱۳۵- ابا صالح! بیا درمانده‌ام من! علاّمه مجلسی رحمه الله می‌فرماید: مرد شریف و صالحی را می‌شناسم به نام امیر اسحاق استرآبادی او چهل بار با پای پیاده به حجّ مشرّف شده است، و در میان مردم مشهور است که طی الارض دارد. او یک سال به اصفهان آمد، من حضوراً با او ملاقات کردم تا حقیقت موضوع را از او جویا شوم. او گفت: یک سال با کاروانی به طرف مکّه به راه افتادم. حدود هفت یا نُه منزل بیش تر به مکه نمانده بود که برای انجام کاری تعلّل کرده از قافله عقب افتادم. وقتی به خود آمدم، دیدم کاروان حرکت کرده و هیچ اثری از آن دیده نمی شد. راه را گم کردم، حیران و سرگردان وامانده بودم، از طرفی تشنگی آن چنان بر من غالب شد که از زندگی ناامید شده آماده مرگ بودم. [ناگهان به یاد منجی بشریت امام زمان علیه السلام افتادم و] فریاد زدم: یا صالح! یا ابا صالح! راه را به من نشان بده! خدا تو را رحمت کند! در همین حال، از دور شبحی به نظرم رسید، به او خیره شدم و با کمال ناباوری دیدم که آن مسیر طولانی را در یک چشم به هم زدن پیمود و در کنارم ایستاد، جوانی بود گندم گون و زیبا با لباسی پاکیزه که به نظر می‌آمد از اشراف باشد. بر شتری سوار بود و مشک آبی با خود داشت. سلام کردم. او نیز پاسخ مرا به نیکی ادا نمود. فرمود: تشنه ای؟ گفتم: آری. اگرامکان دارد، کمی آب ازآن مشک مرحمت بفرمایید! او مشک آب را به من داد و من آب نوشیدم. آنگاه فرمود: می‌خواهی به قافله برسی؟ گفتم: آری. او نیز مرا بر ترک شتر خویش سوار نمود و به طرف مکّه به راه افتاد. من عادت داشتم که هر روز دعای «حرز یمانی» را قرائت کنم. مشغول قرائت دعا شدم. در حین دعا گاهی به طرف من برمی گشت و می‌فرمود: این طور بخوان! چیزی نگذشت که به من فرمود: این جا را می‌شناسی؟ نگاه کردم، دیدم در حومه شهر مکّه هستم، گفتم: آری می‌شناسم. فرمود: پس پیاده شو! من پیاده شدم برگشتم او را ببینم ناگاه از نظرم ناپدید شد، متوجّه شدم که او قائم آل محمّدصلی الله علیه وآله وسلم است. از گذشته خود پشیمان شدم، و از این که او را نشناختم و از او جدا شده بودم، بسیار متأسف و ناراحت بودم. پس از هفت روز، کاروان ما به مکّه رسید، وقتی مرا دیدند، تعجب نمودند. زیرا یقین کرده بودند که من جان سالم به در نخواهم برد. به همین خاطر بین مردم مشهور شد که من طی الارض دارم. [۱] ـ......................................... [۱]: بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۵ و ۱۷۶.
 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب داستانهایی از امام زمان عج_ص303 ←تاامروز،7جلدکتاب(حدود1308ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 گل سرخ میرزا محمّد استرآبادی می‌گوید: من در حرم الهی یعنی مکه مکرّمه زندگی می‌کنم، شبی در مسجد الحرام مشغول طواف خانه خدا بودم. ناگاه جوانی را دیدم که وارد مسجد الحرام شد، او که سیمایی زیبایی داشت به طرف کعبه آمد و همراه من مشغول طواف شد. در اثنای طواف وقتی به من نزدیک شد، یک دسته گل سرخ به من عنایت فرمود. البته آن روزها فصل شکفتن گل نبود، من دسته گل را گرفته و بوییدم. گفتم: آقا جان! این‌ها را از کجا آورده ای؟ فرمود: از خرابات! این بفرمود و از نظر ناپدید شد، که دیگر او را ندیدم. [۱] ـ‌....................... [۱]: بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۶.
 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب داستانهایی از امام زمان عج_ص304 ←تاامروز،7جلدکتاب(حدود1310ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 ۱۳۷- نگران درد و مرگ نباش! علامه مجلسی رحمه الله می‌فرماید: یکی از اهالی کاشان به قصد تشرّف به بیت اللَّه الحرام همراه گروهی از حاجیان، شهر و دیار خود را ترک می‌کند. وقتی کاروان وارد نجف اشرف می‌شود، به بیماری شدیدی مبتلا می‌گردد، طوری که هر دو پای او خشک شده و از حرکت باز می‌ماند. همراهان او برای انجام مناسک حج چاره ای جز ترک او نداشتند، به همین جهت، او را به فرد صالحی که یکی از مدرسه‌های اطراف حرم حجره داشت، می‌سپارند و خود رهسپار می‌شوند. صاحب حجره هر روز او را در حجره تنها می‌گذاشت، و در را قفل می‌کرد و خود به خارج شهر برای گردش و کسب روزی می‌رفت. روزی آن مرد کاشانی به صاحب حجره می‌گوید: من دیگر از تنها ماندن خسته شده ام. از این جا هم می‌ترسم. امروز مرا به جایی ببر و رها کن! و هر جا که خواستی برو! مرد کاشانی می‌گوید: او حرف مرا پذیرفت و مرا به گورستان دار السلام نجف برد، و در جایی که منسوب به امام زمان علیه السلام و معروف به مقام قائم علیه السلام بود، نشاند، آنگاه پیراهن خود را در حوض شست و آن را بر روی درختی که آن جا قرار داشت، آویخت و خود به صحرا رفت. او رفت و من تنها ماندم؛ در حالی که با ناراحتی به سرانجام خود می اندیشیدم. در همین حال، جوان زیبای گندم گونی را دیدم که وارد حیاط شد. به من سلام کرد و یک راست به محراب رفت و مشغول نماز شد. آن گونه زیبا به راز و نیاز پرداخت و چنان در خشوع و خضوع بود که تا آن زمان من کسی را چنین در نماز ندیده بودم. وقتی نمازش تمام شد، نزد من آمد و احوالم را پرسید. گفتم: به مرضی مبتلا شده‌ام که مرا سخت گرفتار نموده است. نه خدا شفایم می‌دهد که بهبودی یابم، و نه جانم را می‌ستاند که آسوده شوم. فرمود: نگران نباش! به زودی خداوند هر دوی آن‌ها را به تو عطا خواهد نمود. این را گفت و رفت. وقتی از حیاط خارج شد، دیدم پیراهنی را که صاحب حجره روی درخت پهن کرده بود، روی زمین افتاده است. آن را برداشتم و شستم و دوباره روی درخت آویزان نمودم. ناگاه به خود آمدم. آری من که نمی توانستم حتی از جایم حرکت کنم، اکنون هیچ گونه اثری از آن بیماری سخت در من دیده نمی شد. یقین کردم که او همان قائم آل محمّدعلیه السلام است. با عجله به دنبال او خارج شدم و تمام اطراف را گشتم. اما کسی را ندیدم. از این که دیر متوجّه شده بودم، بسیار پشیمان بودم. وقتی صاحب حجره بازگشت و مرا صحیح و سالم دید، با تعجّب پرسید: چه شده است؟ من تمام ماجرا را برای او تعریف کردم، او نیز مانند من، از این که به شرف ملاقات او نائل نشده بود، حسرت می‌خورد. اما با این حال خوشحال و شاد با هم به حجره بازگشتیم. شاهدان می‌گفتند: او تا موقعی که دوستانش از حج بازگشتند، سالم بود، وقتی آن‌ها آمدند پس از مدّتی مریض شد و مُرد، و در همان حیاط دفن شد. بدین ترتیب به هر دوی آنچه که از حضرت علیه السلام می‌خواست، نائل شد. [۱] ـ.........‌.......... [۱] بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۶ و ۱۷۷.
شیخ محمد آمیخته
#شروع_مطالعه_کتاب_جدید_درباب_معارف_مهدوی #الحمدلله
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب _ص1 ←تاامروز،8جلدکتاب(حدود1316ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 مقدمه روايات زيادي درباره ي غيبت امام زمان (عج) از وجود مبارك پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله و ائمه ي اطهارعليهم السلام وارد شده است. برخي از آن ها، درباره ي وقوع غيبت است، چنان كه فرموده اند: «قائم ما را غيبتي است بس طولاني» [۱] و گروهي از آن ها، طولاني بودن مدّت آن را مطرح كرده اند. [۲] نيز در بعضي از آن ها، براي غيبت، حكمت‌ها و فوائدي مطرح شده است، هر چند فلسفه ي اصلي آن، ظاهراً، بيان نگرديده است، بطوريكه فرموده اند: «ما، مأذون نيستيم علّت آن را بيان نماييم». [۳] پس معلوم مي‌شود علّت حكيمانه اي براي غيبت وجود دارد، چرا كه خداوند حكيم، كار عبث و بيهوده انجام نمي دهد، هر چند در روايات به آن تصريح نشده است. و دسته اي نيز شرايط و اوضاع پيش از ظهور را مطرح كرده اند و... يكي از بحث‌هاي مهم در موضوع مهدويّت، بحث غيبت است. عالمان و فقيهاني مانند ثقةالاسلام كليني، شيخ صدوق، شيخ طبرسي، مرحوم نيلي، علامه مجلسي،... تعليل‌هايي آورده اند كه بعضي از آنها، در خود روايات هست و بعضي از استظهارات خودشان است. كه در لابه لاي اين روايت، به نكاتي مانند كيفيت انتفاع و استفاده ي مردم از آن حضرت در دوران غيبت، اشاره مي‌كنند وجوهي را در مورد تشبيه غيبت حضرت به خورشيد پس ابر دارند كه ما اين بحث را بعد از بررسي علل غيبت، ذكر خواهيم كرد. ما، در اين نوشتار، سعي داريم كه ابتدا، رواياتي كه در ارتباط با سبب غيبت است، بيان كنيم، سپس آن‌ها را از نظر سندي و دلالي بررسي كرده و در پايان نتيجه بگيريم. بنابراين، بحث را در سه مرحله پي مي‌گيريم.
  🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب _ص2 ←تاامروز،8جلدکتاب(حدود1316ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 اسباب غيبت در روايات اشاره در روايات، به سبب‌هاي مختلفي اشاره شده است كه مي‌توان آن‌ها را به هشت دسته، تقسيم كرد: يكم- اجراي سنن انبياعليهم السلام درباره ي حضرت مهدي (عج) ؛ دوم - خدا نمي خواهد كه امام، در ميان قوم ستمگر باشد؛ سوم - تنبّه مردم؛ چهارم - امتحان مردم؛ پنجم - خوف و ترس از قتل؛ ششم - تحت بيعت هيچ حاكمي نباشد؛ هفتم - خالي شدن صلب‌هاي كافران از مؤمنان؛ هشتم - سرّ غيبت معلوم نيست و فقط خدا مي‌داند. اجراي سنن انبيا درباره حضرت مهدي حديث يكم - حَدَّثَنا المظفَّر بنُ جعفر بن المُظَفَّرِ العَلَوي، قالَ حَدَّثَنا جَعفَرُ بنُ مَسعودٍ وَحَيْدَرُ بن مُحَمَّدٍ السَّمَرقَنديُّ، جميعاً، قالا: حَدَّثَنا مُحَمَّدٌ بنُ مسعودٍ، قالَ: حَدَّثَنا جَبَرئيل بنُ أحمَدَ عن موسَي بنِ جعفرٍ البَغداديِّ، قال: حدّثَني الحَسَنُ بنُ مُحمّدٍ الصَّيَرَفيُّ، عَنْ حَنانَ بنِ سَديرٍ، عَنْ أبيهِ، عَنْ أبي عبداللّه عليه السلام، قال: «إنَّ لِلقائِمِ مِنّا غَيبةً يطولُ أمَدُها. ». فقلتُ لَهُ: «وَلِمَ ذاكَ، [۴] يابنَ رسولِ الله؟ ». قال: «إنَّ [۵] اللّهَ عَزّوَجَلَّ أبي إلاّ اَنْ يَجريَ فيه سُنَنُ الأنبياءعليهم السلام في غَيَباتِهِم، وَإنَّهُ لابُدَّ لَهُ - ياسَديرُ - مِن إستيفاءِ مُدَدِ غَيباتِهِم. قالَ اللّهُ عَزَّوَجَل: «لَتَركَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ» [۶] اَيْ سُنَنا عَلي مَنْ كانَ قَبلَكُم. ». [۷]. ترجمه ←حنّان بن سدير، از پدرش از امام صادق عليه السلام روايت كند كه فرمود: «براي قائم ما، غيبتي است كه مدّت آن به طول مي‌انجامد. ». گفتم: «اي فرزند رسول الله آن، براي چيست؟ ». فرمود: «خداوند عزّوجلّ، مي‌خواهد درباره ي او، سنّت‌هاي پيامبران عليهم السلام را در غيبت هايشان جاري سازد. اي سدير! گريزي از آن نيست كه مدّت غيبت‌هاي آن‌ها به سر آيد. خداوند عزّوجل فرمود: همانا، همه ي شما پيوسته از حالي به حال ديگر منتقل مي‌شويد»؛ يعني، سنّت‌هاي پيشينيان، درباره ي شما هم جاري است. ». البته روايات ديگري به اين مضمون وارد شده كه در ادامه ي مبحث، بدان اشاره مي‌شود.
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب _ص5 ←تاامروز،8جلدکتاب(حدود1318ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇  [دلایل غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه روایات - امتحان مردم]  خوف و ترس از قتل حديث يكم - حَدَّثَنا مُحَمّدُ بنُ عليٍّ ما جِيلَويَه، رَضِيَ اللهُ عنه، عَنْ أبيهِ، عن ابيه أحمَد بنِ أبي عبداللهِ البَرقي، عَنْ مُحَمّدِ بنِ أبي عُمَير، عَنْ أبان و غيرهِ، عَنْ أبي عبداللّه عليه السلام قالَ: «قال رَسولُ اللّه صلي الله عليه وآله: لابُدَّ لِلْغُلامِ مِنْ غيبةٍ. فقيل لَهُ: وَلِمَ يا رَسولَ اللهِ؟. قالَ: «يُخافُ القَتلَ. ». [۱۴]. ترجمه ←ابان و ديگران، از امام صادق عليه السلام نقل مي‌كنند كه رسول الله صلي الله عليه وآله فرمود: «گريزي از غيبت براي غلام و پسر خردسال (اشاره به امام مهدي (عج) ) نيست». عرض كردند: «يا رسول اللّه! براي چه غيبت مي‌كند؟ ». فرمود: «مي ترسد او را بكشند». حديث دوم - إبنُ عَبدوُس، عَنْ ابنِ قتيبه، عَن حَمدانَ بنِ سُلَيمانَ، عَنْ مُحَمَّدِ بنِ الحُسَينِ، عن ابنِ محبوبٍ، عَنْ عليِّ بنِ رِئابٍ، عن زرارة، قال: سَمِعْتُ ابا جعفرٍعليه السلام يَقوُلُ: «إنَّ لِلقائمِ [۱۵] غيبةً قَبلَ ظُهورِهِ. ». قُلتُ: «وَلِمَ؟ ». قال: «يَخاف - وَأوْ مَأَبِيَدِهِ الي بَطنِهِ -». قالَ زَرارةُ: «يعني القَتلَ». ترجمه ←زراره گويد: از ابوجعفر (امام باقرعليه السلام) شنيدم كه مي‌فرمود: «همانا براي قائم ما (حضرت مهدي عليه السلام) قبل از ظهورش، غيبتي است. ». گفتم: «براي چه؟ ». فرمود: «مي ترسد - و با دست به شكم اش اشاره كرد -». زراره گويد: «مقصود، قتل است (مي ترسد او را بكشند). ». در كتاب [۱۶] غيبت نعماني [۱۷] اين حديث، به طريق ديگر، از «زراره» از امام صادق عليه السلام نقل شده است و نيز احاديث زيادي [۱۸] در ارتباط با اين وجه وجود دارد كه ما به جهت ايجاز، از ذكر آن‌ها صرف نظر كرديم. و در اين مرحله صرفاً، به معرفي وجوه مختلف علت غيبت مي‌پردازيم. عالماني مانند شيخ طوسي، بحث مفصّلي در تأييد اين وجه دارند كه در مرحله ي بحث و بررسي‌هاي دلالي، به آنها اشاره خواهيم كرد.
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب _ص6 ←تاامروز،8جلدکتاب(حدود1319ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇  [دلایل غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه روایات - امتحان مردم]  تحت بيعت هيچ حاكمي نباشد حديث يكم:   الطبرسي عن الكليني، عن إسحاق بن يعقوب، أنَّه ورد عليه من الناحية المقدّسة علي يد محمّد بن عثمان:  «و أمّا عِلَّةُ ما وَقَعَ مِنَ الغَيْبَةِ. فَاِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولَ: يا أَيُّهَا الَّذينَ أمنُوا لا تَسأَلُوا عَنْ أَشياء إنْ تُبدِلكُم تَسُؤكُم [۱۹] انه لم يكن احد من آبائي الا وقعتْ في عنقه بيعةٌ لطاغية زمانه وإِنّي أَخرُجُ حينَ أَخرُجُ وَلابَيعَةَ لِاَحَدٍ مِن الطَّواغيتِ في عُنُقي... ». [۲۰]. ترجمه ←طبرسي در كتاب احتجاج از ثقة الاسلام كليني«ره» و ايشان نيز از اسحاق بن يعقوب نقل مي‌كند كه اين مطلب از ناحيه مقدّس امام عصر (عج) به واسطه ي علي بن محمّد بن عثمان وارد شد: «و امّا علّت وقوع غيبت، اين است كه خداوند عزّوجلّ مي‌فرمايد: اي كساني كه ايمان آورده ايد! از چيزهايي نپرسيد كه اگر براي شما آشكار شود، شما را ناراحت مي‌كند. ». بر گردن همه ي پدرانم، بيعت سركشان زمانه بود، امّا وقتي كه من خروج كنم، بيعت هيچ ظالم سركشي بر گردنم نيست. ». حديث دوم - مُحمَّدُ بنِ يحيي عَنْ أَحمَدَ بنِ مُحمَّدٍ، عَنِ الحُسَينِ بنِ سَعيدٍ، عَنْ إبنِ أبي عُمَيْرٍ، عَنْ هِشامِ بنِ سالِمٍ، عَنْ أبي عَبدِاللَّهِ عليه السلام قالَ: يَقُومُ القائمُ وَلَيسَ لِأحَدٍ في عُنَقِهِ عَهْدٌ وَلاعَقدٌ وَلا بَيْعَةٌ». [۲۱]. ترجمه ← هشام ابن سالم از امام صادق عليه السلام نقل كند كه امام فرمود: «قائم، قيام مي‌كند در حالي كه پيمان و قرار داد و بيعت هيچ كس در گردن اش نيست. ». [۲۲]. اين وجه، در احاديث زيادي مطرح گرديده است، به طوري كه شيخ صدوق در كمال الدين باب چهل چهار (علة الغيبة) يازده حديث را نقل كرده، كه پنج حديث نخست را (از شماره ۱ تا ۵) اختصاص به اين وجه قرار داده است.
  🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب _ص8 ←تاامروز،8جلدکتاب(حدود1321ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 [دلایل غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه روایات ]  سر غيبت معلوم نيست و فقط خدا مي‌داند حديث: إبنُ عَبدُوسٍ، عَنْ ابنُ قُتَيبَة، عَن حَمدان بنِ سليمانَ، عن أحمدَ بنِ عبدِاللهِ بنِ جَعفَرٍ المَدائِنيَّ، عَنْ عَبدِاللهِ بنِ الفَضْلِ الهاشِميِّ،←←قالَ: سَمِعتُ الصادِقَ جَعفَر بنَ محمّدٍعليهم السلام يَقُولُ: «إِنّ لِصاحِبِ هذا الأَمْرِ غَيبَةً لابُدَّ مِنها يَرتابُ فيها كُلُّ مُبطِلٍ. ». فَقُلْتُ لَهُ: «وَلِمَ جُعِلْتُ فِداكَ؟ ». قالَ: «لِأمْرٍ لَمْ يُؤْذَنْ لَنا في كَشْفِهِ لَكُم. ». قُلتُ: فَما وَجهُ الحِكْمَةِ في غَيبَتِهِ؟ ». فقالَ: «وَجْهُ الحِكمَةِ في غَيبَتِهِ وَجْه الحِكمَةِ في غَيَباتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللّهِ تَعالي ذِكرُهُ. إِنَّ وَجْهَ الحِكْمَةِ في ذلِكَ لا يَنْكَشِفُ الاَّ بَعدَ ظُهُورِهِ كَما لا يَنْكَشِفُ وَجْهُ الحِكْمَةِ فيما أَتاهُ الخِضرُعليه السلام مِن خَرْقِ السَّفينةِ، وَقَتْلِ الغُلامِ، وِإقامَةِ الجِدار لِمُوسي عليه السلام الي وَقتَ إفتِراقِهِما». يَابنَ الفَضلِ! إنَّ هَذا الاَمرَ أَمْرٌ مِنْ أمرِ اللّهِ وَسِرٌّ مِنْ سِرِّ اللهِ وغَيبٌ مِنْ غَيبِ اللّهِ وَمتي عَلِمنا أَنَّهُ عَزَّوَجَلَّ حكيمٌ، صَدَّقنا بِأنَّ أفعالَهُ كُلَّها حِكمَةٌ، وَإنْ كانَ وَجْهُها غَيرَ مُنكَشَفٍ». [۲۶]. ترجمه ← عبدالله بن فضل هاشمي گويد: از امام صادق جعفر بن محمّدعليهم السلام شنيدم كه مي‌فرمود: «همانا صاحب اين امر را غيبتي است كه ناچار از آن است. و هر باطل جويي، در آن، به شكّ مي‌افتد. ». گفتم: «فدايت شوم! براي چه؟ ». فرمود: «به جهت امري كه به ما اجازه نداده اند آن را بر شما آشكار سازيم. ». عرض كردم: «چه حكمتي در غيبت او است؟ ». فرمود: «حكمت غيبت او، همان حكمتي است كه در غيبت حجّت‌هاي الهي پيش از او بوده است. وجه حكمت غيبت او پس از ظهورش آشكار گردد، همچنان كه وجه حكمت كارهاي حضرت خضرعليه السلام- از شكستن كشتي و كشتن پسر بچه و به پا داشتن ديوار بر موسي عليه السلام روشن نبود تا آن كه وقت جدايي فرا رسيد. اي پسر فضل! اين، امري از امور الهي و سرّي از اسرار خدا و غيبي از غيب‌هاي پروردگار است و چون دانستيم كه خداوند، عزّوجلّ، حكيم است، تصديق مي‌كنيم كه تمام كارهاي او حكيمانه است هر چند وجه و علّت آن براي ما آشكار نباشد. ». ما، تا اين جا، سعي كرديم نمونه اي از رواياتي را كه در باره ي اسباب غيبت بودند، دسته بندي و معرفي كنيم. و اين كه اين علّت‌ها را به عنوان علّت، مي‌پذيريم يا نه، و يا اين كه در صورت پذيرفتن، آيا هر كدام از اين ها، علّت تامّ هستند و يا ناقص، يعني وجودشان براي وجود معلول، لازم و كافي است و وجود معلول، به چيز ديگري به غير از آن، توقّف ندارد، يا اين كه بودن و وجودشان براي وجود معلول، لازم است، امّا كافي نيست، و يا اينكه هيچكدام به عنوان علت نبود، إن شاء الله، در جاي خودش بحث خواهيم كرد.
  🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب _ص9 ←تاامروز،8جلدکتاب(حدود1322ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇  [دلایل غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه روایات - بررسي سندي و دلالي روايات]  بررسي سندي و دلالي روايات اشاره در اين مرحله، چهار محور مورد نظر است: محور يكم - نخستين مدرك و كتابي كه روايت را نقل كرده است؛ محور دوم - بررسي سندي حديث؛ محور سوم - شواهدي از روايات ديگر بر صدق روايت مورد نظر در صورتي كه از لحاظ سند، كم بياوريم؛ يعني، اگر روايت، مشكل سندي داشته باشد، آن را كنار نمي گذاريم، بلكه براي جبران ضعف سندش، شواهد صدق و مؤيّدات ديگري را از روايات ائمه ي طاهرين عليهم السلام ذكر مي‌كنيم؛ محور چهارم - بررسي دلالي روايت. اجراي سنن انبياء درباره حضرت مهدي اشاره عن أبي عبد الله عليه السلام قال: «إنَّ للقائم منّا غيبة يطول أمدها. ». فقلت: «وَلِمَ ذاك يابن رسول اللّه؟ ». قال: «إِنَّ اللّه عزَّوَجَلَّ أَبي إلاَّ أنْ يجري فيه سنن الأنبياءعليهم السلام في غيباتهم. ». نخستين مدرك نخستين مدرك و كتابي كه اين حديث را نقل كرده، كتاب كمال الدين و نيز كتاب علل الشرايع است. مؤلّف هر دو، شيخ جليل القدر، ابوجعفر محمّد بن علي بن الحسين بن بابويه قمي، مشهور به شيخ صدوق«ره» (متوفي ۳۸۱ ه. ق) است. هر كس كه اين روايت را نقل كرده، يا از علل بوده و يا از كمال و يا اين كه طريق اش به اين‌ها منتهي مي‌شود. مختصر تفاوتي كه ميان سند حديث مذكور در كتاب‌هاي علل الشرايع و كمال الدين مشاهده مي‌شود، به اين قرار است: در سند كمال الدين بعد از «العلوي»، «السمرقندي» اضافه كرده، و «جعفر بن محمد بن مسعود» را بدل از «جعفر بن مسعود» در آورده است. اين كه از دو نفر جعفر بن مسعود وحيد بن محمد نقل مي‌كند، به جهت تأكيد مطلب و تعدّد طريق است تا اگر يكي از راويان، مشكل توثيق داشته باشد، ديگري، آن مشكل را نداشته باشد و در نتيجه، در توثيق سند، خللي وارد نشود. ادامه....
  🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب دعای_سلامتی_امام_زمان_عج_ص6 ←تاامروز،8جلدکتاب(حدود1323ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 ادامه مقدمه..... از مسائل مهمی که جزو نیازهای انسان محسوب می‌شود، دعا و نیایش است. دعا مثل خداجویی، از فطرت و ضمیر آدمی نشأت می‌گیرد. وقتی سیر و سیاحتی در این کره خاکی می‌کنیم و با ملت‌های مختلف و ادیان گوناگون و سنن و رسوم متفاوت آن‌ها روبه رو می‌شویم، می‌بینیم که هر کدام برای خود، اوراد و اذکار و دعاهای مخصوصی دارند و هیچ جای دنیا را نمی یابیم که مردمش از دعا جدا و بی نیاز باشند. حتی آن‌ها که بت می‌پرستند هم در معابدشان به خاک می‌افتند و دعا می‌خوانند. شیخ جواهر طنطاوی، صاحب تفسیر معروف طنطاوی، از علمای بزرگ مصر است. او در اواخر عمرش با صحیفه سجادیه آشنا می‌شود و پس از آشنایی با آن کتاب ارزشمند، نامه ای به آیت الله مرعشی نجفی قدس سرّه می‌نویسد که جداً خواندنی است. او در قسمتی از آن نامه می‌نگارد: و من الشقا انا الی الآن لم نقف علی هذا الاثر القیم الخالد من مواریث النبوه و اهل البیت و انی کلما تاملتها رایتها فوق کلام المخلوق و دون کلام الخالق؛ [۱] این از بدبختی من بوده که تا امروز به این اثر جاودانه ای که از زبان اهل-بیت نبوت علیهم السلام صادر شده است، توجه نکرده ام. من هرچه در این کتاب دقت می‌کنم، آن را بالاتر از کلام مخلوق و پایین تر از کلام خالق می‌بینم. دعای عرفه، دعای کمیل، دعای ندبه، مناجات شعبانیه و باقی ادعیه، حقایقی هستند که اگر بتوانیم با آن‌ها انس پیدا کنیم و لذت خواندن آن‌ها را درک نماییم و سپس به دیگران منتقل کنیم، در رفع مهجوریت و مظلومیت اهل بیت علیهم السلام کار بزرگی انجام داده ایم. آیت الله مروی نقل می‌کند: «عصر روزی که حجاج ایرانی را در عربستان کشتند، حکومت عربستان با دکتر عَدِّ مِرداش العُقیری تماس گرفت. او نویسنده معروف و از حقوق دان‌های درجه یک جهان عرب و مشاور حقوقی حُسنی مبارک بود و پطرُس غالی نیز از او دعوت کرده بود که به عنوان مشاور حقوقی به سازمان ملل برود. در تماسی که با او گرفتند، گفتند: «سریع به عربستان بیا که اگر ایران از این جریان به مجامع بین المللی شکایت کرد، شما به عنوان مشاور حقوقی ملک فهد بتوانی از نظر حقوقی این کشتار را توجیه کنی و این قضیه را قانونی جلوه دهی». دکتر عَدِّ مِرداش روز قبل از عرفه به عربستان می‌رود، مُحرم می‌شود و در عرفات در خیمه رؤسای وهابیت مستقر می‌شود. آن‌ها برای او توجیه می‌آورند که ایرانی‌ها مشرک و مرتدند و می‌خواستند خانه خدا را خراب کنند، ما هم آن‌ها را کشتیم. حالا شما جریان حقوقی اش را درست کن. عصر عرفه، دکتر به دو سه نفر از همراهانش که از حکومت سعودی بودند می‌گوید: مرا سمت چادر ایرانی‌ها ببرید تا ببینم آن‌ها چه کار می‌کنند؟! به طرف چادر ایرانی‌ها می‌آید و می‌بیند که صدای ضجه و گریه بلند است و دعایی می‌خوانند. میخ کوب می‌شود. کنار یکی از چادرها می‌نشیند و گوش می‌دهد. هرچه اطرافیان می‌گویند برویم، قبول نمی کند و تا آخر دعا همان جا می‌نشیند. بعداً متوجه می‌شود که ایرانی‌ها دعای عرفه امام حسین علیه السلام را قرائت می‌کنند؛ دعایی که امام با قرائت آن، با خدا راز و نیاز کرده است. با خود می‌گوید: این‌ها مشرک اند؟ این‌هایی که این حقایق بلند را دارند که من در طول عمرم نشنیده بودم، چگونه مشرک هستند؟! او وقتی به مصر برمی گردد، تحقیقاتی درباره تشیع می‌کند و سرانجام شیعه می‌شود. چند کتاب از ایشان منتشر شده که در یکی از آن‌ها مفصّل توضیح داده که چطور شیعه شده است». [۲] ـ............................. [۱]: جریان این نامه نگاری در مقدمه کتاب «صحیفه سجادیه» با مقدمه آیت الله مرعشی ذکر شده است. (دار الکتب الاسلامیة، ترجمه سید صدر الدین بلاغی، ۱۳۶۹ ق، صص ۳۷ ۳۸) [۲]: این سخنان در پایان درس کفایۀ الاصول، جلد اول، جلسه ۳۷ ایراد شده است.
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب دعای_سلامتی_امام_زمان_عج_ص8 ←تاامروز،8جلدکتاب(حدود1325ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 ما اگر بتوانیم در منبرها و صحبت هایمان عظمت ادعیه را مطرح کنیم، کار مهمی انجام داده ایم. در ایام حج، مسلمانان وقتی صدای دعای کمیلِ حاجی‌های ایرانی را می‌شنوند، منقلب می‌شوند. از خصوصیات مکتب تشیع که در هیچ مذهب دیگری پیدا نمی شود مسأله دعاست. هرکس با ادعیه معصومین علیهم السلام آشنا شود، تحت تأثیر قرار می‌گیرد. دعا آثار بسیار شگرفی بر زندگی انسان و روح و روان او دارد. دعا انسان را به خدا نزدیک می‌نماید، او را بنده خدا می‌کند، به او امید و تحرک می‌دهد و رابطه انسان با خدا را مستحکم و قوی می‌گرداند. بنابراین دعا جزو مسائل فطری ماست و نمک نشناسی است که انسان فقط در مواقع گرفتاری و هجوم مشکلات به درگاه الهی التجا و انابه کند و همین که حاجتش برآورده شد و به مرادش رسید، دست از دعا و نیایش بردارد و از آن بدتر، گاهی ناسپاسی و طغیان کند: «وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِی ما کانَ یدْعُوا إِلَیهِ مِنْ قَبْلُ»؛ [زمر_۸] «چون انسان را سختی رسد، پروردگار خویش را بخواند و به سوی او بازگردد و چون خدا نعمتی از جانب خویش به او دهد، آن سختی را که سابقاً خدا را برای رفع آن می‌خواند فراموش کند». به راستی راز و رمز فضیلت دعا و تأکید آن در آیات و روایات در چیست؟ نیایش چه ضرورتی دارد و چرا انسان باید دعا کند؟! دعا نوعی ارتباط با خالق و درخواست از او و ابراز نیاز به درگاه اوست؛ [۱] چنان که پروردگار در قرآن کریم می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»؛ [۲] «ای مردم، شما به خدا نیازمندید، و خداست که بی نیازِ ستوده است» و در آیه ای دیگر می‌فرماید: «وَاللَّهُ الْغَنِیُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ»؛ [۳] «خداوند، بی نیاز [مطلق] است و شمایید که نیازمندید». انسانی که این حقیقت (فقر محض) را درک کند و خود را محدود و سرتاپا نیاز ببیند، و از سوی دیگر بفهمد که پروردگار، بی همتا، بخشنده، مهربان و غنی است، به ضرورت دعا پی می‌برد و با افتخار و سربلندی، دست نیاز به آستان کبریایی او بلند می‌کند. او از ذات بی همتای الهی مدد می‌طلبد و این مسأله را برای خود و هم نوعانش ضروری می‌داند. حضرت علی علیه السلام فرمودند: «أعلم الناس بالله أکثرهم له مسألة؛ [۴] آن کس که بیش تر از همه دعا می‌کند، بیش از دیگران خدا را می‌شناسد». بنابراین امامان که به این حقیقت، معرفت کامل داشته و عجز و فقر خود را بیش تر احساس می‌کرده اند، از همه انسان‌ها بیش تر دعا می‌کردند. آنان با بی نیازی از مردم و آن چه در دست آنان است، خود را فقیر محضِ درگاه الهی معرفی می‌کردند. امام حسین علیه السلام در دعای عرفه خود را این گونه معرفی می‌فرماید: الهی أنا الفقیر فی غنای فکیف لا أکون فقیراً فی فقری؛ [۵] خدایا! من در حال بی نیازی، فقیر هستم؛ پس چگونه در حال فقر، نیازمند و فقیر نباشم؟!. بنابراین هرکس این ضرورت را احساس نکند و بپندارد که از خدا بی نیاز است، قطعاً در برهوت طغیان سقوط می‌کند. خداوند متعال که خالق همه موجودات است و کاملاً به نظام وجودی انسان آگاهی دارد، در این خصوص می‌فرماید: «کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَی»؛ [۶] «حقاً که انسان سرکشی می‌کند، همین که خود را بی نیاز پندارد». آری، دعا از عبادت‌های عظیم به شمار میرود و آثار فراوانی دارد و دعا به ساحت مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که ولی نعمت ما و واسطه فیض الهی است، اهمیت ویژه ای دارد؛ چراکه: دعا کردن راهی است برای آن که امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را یاد کنیم و با آن عزیز ارتباط روحی و معنوی بگیریم. این ارتباط، ثمرات بسیاری برای رشد و کمال روحی ما دارد. دعا کردن برای امام، نوعی عرض ارادت و محبت نسبت به اوست و قطعاً از سوی آن امام کریم بی پاسخ نخواهد ماند و ایشان، دعاکننده را مورد لطف و عنایت خاص خود قرار خواهد داد. دعا کردن برای امام، یعنی آن وجود عزیز را بر بسیاری از موجودات و پدیده‌ها مقدم دانستن و وجود و نقش او را مدنظر قرار دادن. این موضوع، سبب بیشتر شدن محبت آن بزرگوار در دل‌ها و جان‌ها می‌گردد؛
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب دعای_سلامتی_امام_زمان_عج_ص15 ←تاامروز،8جلدکتاب(حدود1327ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 _ [شرح دعای سلامتی امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف - بررسی مقدمه دعا - صفحه ۱۵]  ۳. در بهترین ماه و شب سال (ماه رمضان و شب قدر) و بلکه در همه حال، باید برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کرد؛ چرا که او واسطه فیض و سبب اتصال زمین و آسمان است. (فِی لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ.. وَ مَتَی حَضَرَکَ مِنْ دَهْرِکَ) ورود این دعا در شب قدر اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام بر احیای شب قدر و سپری کردن آن با دعا و نماز و قرآن سفارش فراوان کرده اند. در حدیثی طولانی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: حضرت موسی علیه السلام به خدا عرض کرد: «خدایا! مقام قربت را خواهانم». پاسخ آمد: «قُرْبی لِمَن اسْتَیْقَظَ لَیْلَةَ الْقَدْر؛ قرب من، برای کسی است که در شب قدر بیدار ماند». عرضه داشت: «پروردگارا! رحمتت را خواستارم». پاسخ آمد: «رَحْمَتی لِمَنْ رَحمَ الْمَساکِینَ لَیلةَ الْقَدر؛ رحمت من در ترحّم بر مساکین در شب قدر است». گفت: «خدایا! جواز عبور از صراط می‌خواهم». پاسخ آمد: «ذلِکَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَیْلَةَ الْقَدْر؛ رمز عبور از صراط، صدقه دادن در شب قدر است». عرض کرد: «خدایا! بهشت و نعمت‌های آن را می‌طلبم». پاسخ آمد: «ذلک لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبیحَه فی لیلةِ القدر؛ دست یابی به آن، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است». عرضه داشت: «پروردگارا! خواهان نجات از آتش دوزخم». پاسخ آمد: «ذلک لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِی لَیلةِ الْقَدْر؛ رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است». در پایان گفت: «خدایا! رضای تو را می‌طلبم». پاسخ آمد: «رِضایَ لِمَنْ صَلّی رَکْعَتَینِ فِی لَیلةِ الْقَدْر؛ کسی مشمول رضای من است که در شب قدر نماز بگذارد». [۱] شاید رمز تقارن شبِ تقدیرِ بشر با شب نزول قرآن در آن باشد که سرنوشت بشر وابسته به قرآن است. اگر انسان پیرو قرآن باشد، سعادت مند و رستگار خواهد شد و اگر دور از قرآن باشد، شقاوت و بدبختی برای او رقم خواهد خورد. و چه زیباست اگر در شب نزول قرآن صامت، با دعا برای قرآن ناطق، بر بهره خود بیفزاییم؛ چراکه در روایات آمده است: «انجام کار نیک در شب قدر، بهتر از انجام آن در هزار ماهِ بدون شب قدر است» و چه کار نیکی بهتر از دعا برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؟! در شب قدر، سرنوشت همه انسان‌ها به محضر و امضای امام می‌رسد. پس شایسته است که انسان مؤمن، دعاهایش را به او اختصاص دهد؛ زیرا او صاحب شب قدر است. سید بن طاووس قبل از ذکر این دعا می‌گوید: از وظایف هر شب روزه دار، آن است که ابتدا دعایش را با ذکر کسی آغاز کند که نائب خدا در میان بندگان و قیّم روزه گیران است و اعمالش را نیز به ذکر او ختم کند. [۲] آیت الله صافی نیز می‌نویسد: «از جمله وظایف مهم شب قدر، تجدید عهد با ولیّ امر و خواندن این دعاست». [۳] آن چه حائز اهمیت است، آن است که سفارش شده در میان اعمال فراوان شب قدر، این دعا در حالات مختلف، یعنی در قیام و قعود و... خوانده شود؛ دعایی که در حق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و واسطه همه فیض‌های جهان است. یعنی خدا را در بهترین شب، برای بهترین فرد و با بهترین عمل بخوانیم. از دقت در سوره قدر می‌آموزیم که اولاً زمان‌ها یکسان نیستند؛ بلکه بعضی زمان‌ها بر بعضی دیگر برتری دارد و ثانیاً برای امور مقدس، زمان مقدس انتخاب کنیم: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ». ــ................................ [۱]: وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۲۰. [۲]: اقبال الاعمال، ج۱، ص۱۹۱. [۳]: ماه مبارک رمضان، مکتب عالی اخلاق و تربیت، اثر آیت الله العظمی صافی ص۷۴.