🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#درهیاهوی_جهان_یادتوأم_مهدی_جان❤️
#لبیک_یا_مهدی✋
#شادی_روح_شهدا_و_امام_شهدا_صلوات
←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی
←کتاب داستانهایی از امام زمان عج_ص218
←تاامروز،7جلدکتاب(حدود1239ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏
←لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366
👇👇
۱۰۹- من قائم آل محمّد هستم!
احمد بن فارس ادیب میگوید:
در همدان طایفه ای زندگی میکردند که معروف به «بنی راشد» بودند، و همه آنها شیعه بوده و پیرو مذهب امامیه بودند. کنجکاو شدم و پرسیدم: چطور بین همه اهل همدان فقط شما شیعه هستید؟
پیرمردی که ظاهر الصلاح و متشخّص به نظر میرسید، گفت: جدّ ما راشد که - طایفه ما به او منسوب است - سالی به حجّ مشرّف شد، وی پس از بازگشت از سفر، قصه خود را چنین نقل کرد:
هنگام بازگشت، چند منزل در بیابان پیموده بودیم که از شتر فرود آمدم تا کمی پیاده روی کنم. مدّت زیادی پیاده حرکت کردم تا این که
خسته شدم. پیش خود گفتم: بهتر است برای استراحت و خواب، کمی توقّف کنم، آنگاه که انتهای قافله به نزد من رسید، برمی خیزم.
به همین جهت، خوابیدم، وقتی بیدار شدم دیدم هنگام ظهر است و خورشید به شدّت میتابد و هیچ کس دیده نمی شود. ترسیدم؛ نه جاده دیده میشد و نه ردّ پایی مانده بود. ناچار به خدا توکّل کردم و گفتم: به هر طرف که او بخواهد میروم!
هنوز چند قدمی راه نرفته بودم که به منطقه ای سبز و خرّم رسیدم، گویا آن جا به تازگی باران باریده خاکش معطر و پاک بود. در میان آن باغ، قصری بود که چون شمشیر میدرخشید.
با خود گفتم: خوب است که این قصر را که قبلاً ندیده و وصف آن را از کسی نشنیده ام، بهتر بشناسم. به طرف آن رفتم. وقتی مقابل در قصر رسیدم، دیدم دو نفر خادم که سفید پوست هستند آن جا ایستاده اند.
سلام کردم، آنها با لحن زیبایی پاسخ دادند و گفتند: بنشین که خداوند خیری به تو عنایت فرموده است.
یکی از آنها وارد قصر شد. بعد از اندک زمانی، بازگشت و گفت: برخیز و داخل شو!
وقتی وارد قصر شدم، ساختمانی را دیدم که تا آن زمان عمارتی بدان زیبایی و نورانیت ندیده بودم. خادم پیشتر رفت و پرده اتاقی را کنار زد و گفت: وارد شو!
وارد اتاق شدم. جوانی را دیدم که چهره اش همچون ماه در شب تاریک میدرخشید، بالای سرش شمشیر بلندی از سقف آویزان بود که فاصله کمی با سر مبارک او داشت.
سلام کردم و او با مهربانی و زیباترین لحن پاسخ داد و پرسید:
آیا مرا میشناسی؟
- نه واللَّه.
- من قائم آل محمّدعلیهم السلام هستم که در آخر الزمان با همین شمشیر - اشاره به آن شمشیر کرد - قیام میکنم، و زمین را بعد از آن که انباشته از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل و داد میکنم.
با شنیدن این کلمات نورانی، به پای حضرت علیه السلام افتادم و صورت به خاک پای مبارکش میساییدم.
- فرمود: این کار را مکن! سرت را بلند کن! تو فلانی از ارتفاعات همدان نیستی؟
- آری! ای آقا و مولایم!
- دوست داری که به نزد خانواده ات بازگردی؟
- آری! مولایم، میخواهم مژده آنچه را که خداوند به من ارزانی داشته، به آنها برسانم.
آن گاه حضرت به آن خادم اشاره کرد. او دست مرا گرفت و کیسه پولی به من داد و با هم از خدمت امام علیه السلام مرخص شدیم. چند قدم که رفتیم. سایهها و درختان و مناره مسجدی را دیدم. او گفت: آیا این جا را میشناسی؟
گفتم: نزدیک همدان شهری است که «اسد آباد» نام دارد. این جا شبیه آن جا است.
او گفت: این جا «اسد آباد» است. برو! که هدایت یافتی و واقعاً راشد شدی!
من که به منظره پیش روی خود خیره شده بودم، وقتی بازگشتم، او را ندیدم. وارد «اسد آباد» شدم. به کیسه نگاه کردم، پنجاه و چهار سکّه طلا در آن بود و تا زمانی که آنها را داشتیم خیر به ما روی میآورد. [۱]
ـ.........................
[۱]: کمال الدین، ج ۲، ص ۴۵۳ و ۴۵۴، من شاهد القائم علیه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۴۰ - ۴۲.
چند روایت زیبا پیرامون ثواب تشییع جنازه و نمازمیت👌
👈می خوای گناهات(حق الله) بخشیده بشه!؟
منبع: کتابِ درس های جبرانی در مسیر بندگی
مؤلف: حجت الاسلام آشیخ مصطفی دامن پاک جامی
(فرصت غنیمت است،غنیمت رها مکن//
بشنو نصیحتی و نصیحت رها مکن)
لینک دعوت به کانال👇
https://eitaa.com/shekhmohammadamikhteh
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴👈صدای ولی مطهر خدا علامه طباطبایی رضوان الله علیه را درباره تفسیر المیزان بشنوید و تواضع ستودنی او را ببینید.
1.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه کنم چه کنم شده کار علی....🥺
🖤 یا زهرا سلام الله علیها🖤
12.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #کلیپ_استوری | سخنرانی
مراسمفاطمیهبهروایت ٧۵روز
📅 جمعه ٢۵ آبان ١۴٠٣
🔰 هیئت زمینه سازان ظهور_تربت جام
🆔 @heyatezaminesazan
لینک دعوت به کانال👇
https://eitaa.com/shekhmohammadamikhteh
3.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطره جالب رهبر انقلاب از مجلسی که علامه طباطبائی، امام خمینی(ره) را استاد خود خطاب کرد.
768.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم
📹ببينيد| آیت الله مرعشی نجفی: علامه میگفت: المیزان نتیجه توسل به امام حسین علیه السلام بوده است.
____
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#درهیاهوی_جهان_یادتوأم_مهدی_جان❤️
#لبیک_یا_مهدی✋
#شادی_روح_شهدا_و_امام_شهدا_صلوات
←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی
←کتاب داستانهایی از امام زمان عج_ص222
←تاامروز،7جلدکتاب(حدود1242ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏
←لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366
👇👇
۱۱۰- دعوت مولای خود را بپذیرید!
علی بن سنان موصلی میگوید:
بعد از رحلت امام حسن عسکری علیه السلام عدّه ای از مردم قم به سامرا آمدند، آنها اموالی را به همراه خود آورده بودند که میخواستند به امام علیه السلام تحویل دهند، و این رسم همه ساله آنها بود که هر سال برای پرداخت وجوهات به سامرا میآمدند.
این بار نیز در حالی که از رحلت امام علیه السلام اطلاعی نداشتند بار سفر به سامرا را بستند.
وقتی سراغ حضرت علیه السلام را گرفتند و دانستند که ایشان به قرب الهی واصل شده اند، پرسیدند: وارث او کیست؟
مردم گفتند: برادرش جعفر [کذّاب]
پرسیدند: او اکنون کجا است؟
گفتند: برای گردش و تفریح بیرون رفته است، و اکنون سوار بر قایقی بر روی رودخانه دجله مشغول باده خواری است، و گروهی از نوازندگان هم او را همراهی میکنند.
آنها به همدیگر نگاه کردند و باهم مشورت نمودند و گفتند: اینها صفات امام علیه السلام نیست.
یکی از آنها گفت: بهتر است که بازگردیم و این اموال را به صاحبان شان بازگردانیم.
یکی از آنها که ابو العبّاس محمّد بن جعفر حمیری قمی نام داشت، گفت: بهتر است بمانیم تا این مرد - که میگویند وارث امام است - بازگردد و به درستی، در مورد صحّت موضوع تحقیق کنیم.
وقتی جعفر [کذّاب] بازگشت، نزد او رفته و بر او سلام کردند و گفتند:
آقا جان! ما مردمی از شهر قم هستیم. عدّه ای از شیعیان و مردمان دیگر قم نیز همراه ما هستند. وجوهاتی را برای مولای خودمان، امام حسن عسکری علیه السلام آورده ایم.
- آنها کجا است؟
- نزد ما است.
- آنها را نزد من بیاورید!
- این اموال معمولاً خبری شگفت انگیز دارند.
- خبر چیست؟
- این اموال به تدریج جمع آوری شده است، بدین ترتیب که هر شیعه مؤمنی یک یا دو سکّه طلا در کیسه ای نهاده و آن را مهر و موم نموده است. ما هرگاه به خدمت امام حسن عسکری علیه السلام مشرف میشدیم، ایشان مشخّصات تمامی کیسهها را از مقدار وجه گرفته تا نام صاحب آن و نشان مهرش، همه را میفرمودند.
- دروغ میگویید. برادر من چنین نمی کرد. این علم غیب است.
وقتی آنها سخن جعفر [کذّاب را شنیدند، به یکدیگر نگاه کردند.
در این حال جعفر [کذّاب] گفت: آن اموال را نزد من بیاورید!
آنان گفتند: ما در ازای حمل و تحویل این وجوهات از صاحبان آنها مزد گرفته ایم. و شرعاً موظفیم آنها را بعد از دیدن نشانههایی که امام حسن عسکری علیه السلام میفرمودند، تحویل دهیم. اگر تو امامی، دلایل خود را ارائه بده و الاّ ما آنها را به صاحبانشان باز خواهیم گرداند تا هر طور که خودشان میخواهند عمل کنند.
وقتی جعفر [کذّاب] این مطلب را شنید به نزد خلیفه رفت، خلیفه در سامرا بود. از او خواست که وی را در مورد جانشینی اش حمایت کند و امیدوار بود که این اموال را تصاحب کند!
خلیفه آنها را احضار کرد و گفت: این اموال را به جعفر بدهید!
آنان گفتند: خداوند امیرالمؤمنین!! را سلامت بدارد، ما مأموریم و در ازای مزدی که گرفته ایم، وکالت این اموال را به عهده داریم. این اموال، امانت مردمی هستند که به ما امر نموده اند که آنها را تنها پس از دیدن علامت یا نشانه ای - که دلیل بر امامت امام باشد - تحویل دهیم و هر سال این اموال را به امام حسن عسکری علیه السلام عرضه مینمودیم، و ایشان پس از بیان علامت، آنها را از ما تحویل میگرفت.
علامتی را که او ارائه میداد، چه بود؟
تعداد سکّهها و صاحبان آنها و دیگر اموال و مقدار آنها را ذکر مینمود. وقتی چنین میفرمود، ما آنها را تحویل میدادیم، و بارها چنین کرده بودیم و این موضوع علامت ما بود. اما ایشان اکنون وفات یافته اند، و اگر این مرد صاحب امر هست، آنچه را که برادرش انجام میداد، انجام دهد، و الاّ ما آنها را به صاحبانشان بازمی گردانیم.
در این حال، جعفر گفت: یا امیرالمؤمنین! این مردم دروغ گو هستند، و به برادر من دروغی را نسبت میدهند. این علم غیب است.
خلیفه در پاسخ گفت: اینها فرستاده مردم هستند، و خداوند فرموده است:
«وَمَا عَلَی الرَّسُولِ اِلاَّ الْبَلاغُ الَمُبِینُ» [۱] .
«وظیفه فرستاده تنها ابلاغ پیام است».
جعفر [کذّاب که انتظار شنیدن این سخن را از خلیفه نداشت ]مبهوت شد و نتوانست جوابی بدهد.
آن گاه آن عدّه گفتند: از امیرالمؤمنین میخواهیم که دستور دهد تا مأموری برای خروج ما از شهر تعیین نماید تا ما را بدرقه کند.
خلیفه نیز دستور داد تا راهنمایی، آنها را مشایعت کند. وقتی از شهر خارج شدند [و آن راهنما بازگشت، ] نوجوانی زیبا که به نظر میآمد خادم باشد، مقابل آنها رسید و گفت: ای فلانی پسر فلانی! و ای فلانی پسر فلانی! مولای خود را اجابت کنید!
آنها گفتند: آیا تو مولای ما هستی؟
گفت: پناه بر خدا، من بنده مولای شما هستم.
آن گاه با او همراه شدند. او آنها را به سامرا بازگرداند و یک راست به خانه امام حسن عسکری علیه السلام برد.
می گویند: وقتی وارد خانه شدیم، فرزند او - یعنی قائم آل محمّدصلی الله علیه وآله وسلم - را دیدیم که بر تختی نشسته است. مانند ماه میدرخشید، لباسی سبز بر تن داشت. سلام کردیم و ایشان پاسخ فرمود.
آن گاه فرمود: اموالی که با خود دارید، مجموعاً فلان دینار است، و فلانی فلان قدر، و فلانی فلان قدر داده است.
و یک یک همه را برشمردند و اموال دیگر را نیز که پارچه و چیزهای دیگر به همین ترتیب مشخص فرمود. حتّی نوع بارها و چهارپایان خودمان را نیز بیان نمود.
[با مشاهده این دلیل روشن، سجده شکر به جای آوردیم، و زمین را بوسیدیم. آن گاه سؤالاتی را که داشتیم از حضرت علیه السلام پرسیدیم، و
ایشان یک یک پاسخ فرمود. آنگاه اموال را تحویل دادیم.
ایشان امر نمودند که از آن به بعد هیچ وجهی را به سامرا نیاوریم. زیرا در بغداد مردی را تعیین خواهند نمود که ما وجوهات را به او بسپاریم و نامههای حضرت علیه السلام به دست او به مردم خواهد رسید.
هنگامی که اجازه مرخصی فرمود مقداری اسباب تکفین و تدفین به ابوالعبّاس محمّد بن جعفر قمی حمیری عنایت نموده، فرمود:
خداوند پاداش تو را بزرگ گرداند!
وقتی به گردنه همدان رسیدیم، ابو العباس فوت کرد. از آن به بعد وجوهات را به بغداد نزد نوّاب مخصوص حضرت علیه السلام که نامههای ایشان را به مردم میرساندند، بردیم. [۱]
ـ......................
[۱] سوره نور، آیه ۵۴. [۱]: ۱۳۷. کمال الدین، ج ۲، ص ۴۷۶ - ۴۷۹، من شاهد القائم علیه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۴۷ - ۴۹
14.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نقل حجتالاسلام حاج علیاکبری
رهبر معظم انقلاب، خواندن #سوره_فتح ، #دعای_چهاردهم صحیفه سجادیه و دعای توسل را برای موفقیت جبهه مقاومت توصیه کردند
🔸حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به درخواست راهنمایی برای خواندن برخی ادعیه جهت کسب فتح نهایی برای این جبهه و دفع شر رژیم صهیونی، خواندن «سوره فتح»، «دعای چهاردهم صحیفه سجادیه» و «دعای توسل» را توصیه کردند. این خبر را حجتالاسلام حاج علیاکبری، در جوار مزار مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی در جمع برخی از جوانان بیان کرد.
🔸سوره فتح، سوره ۴۸ قرآن در صفحه ۵۱۱ قرار دارد. دعای توسل در کتابچه های دعا و مفاتیح موجود است. دعای چهاردهم صحیفه سجادیه در کتاب صحیفه سجادیه و سایت های اینترنتی (با جستجو در گوگل) موجود است.