✳ عامل موفقیت حزب توده ❗️
به نظر من، دیرپاییِ #حزب_توده در کشور ما و گسترش تشکیلاتش، که خیلی وسیع و بدون سروصدا بود، دو عامل داشت: یکی همان مسئله #سازماندهی بود، که آنها یک استاندارد جهانی داشتند. همهجا آن سازماندهی از پیش آماده شده، بدون هیچ زحمتی داده میشد و پیاده میشد. یکی هم #ادبیات_قوی آنها بود. آنها از سالهای دوران اختناق رضاخان،یک ادبیات بسیار قوی داشتند.
شما بعد از انقلاب دیدید که بلافاصله آنها #کانون_نویسندگان را روبهراه کردند؛ و اگر این «کانون نویسندگان» نبود، آنها توفیقات اینگونه نداشتند. صدها کتاب چاپ کردند، هزارها جزوه و نوشته و تحلیل در جاهای مختلف منتشر کردند، که خودش از نظر کسانی که بخواهند آنکار را انجام بدهند، یا برای کسانی که بخواهند تحلیل بدهند، سرمایه عظیمی است.
منبع 📔#من_و_کتاب
⬛️ @shenakhte_rahbari
✳ پیشنهاد رهبر انقلاب به یک رماننویس
من یکوقت به یک نویسنده خوبی گفتم که شما به یکی از این آسایشگاههای بنیاد شهید که مربوط به جانبازان است برو، و مثل پرستارها لباس سفید بپوش و در آن آسایشگاه خدمت کن؛ من برایت مجوز میگیرم. برو یک ماه در آنجا بمان؛ لگنش را خالی کن، غذا در دهانش بگذار، ملافهاش را جمع کن و کلاً با رنجها و کمبودهای او آشنا بشو و ببین جانباز یعنی چه. من و شما که نمیدانیم جانباز کیست و چهکار میکند. ما جسم جانباز را میبینیم؛ اما چه میدانیم که احساس جانباز چیست. گفتم شما برو با آن دید هنرمندانه، جانباز را شناسایی کن؛ بعد بیا یک رمان درباره واردات ذهنی جانباز بنویس و در این رمان زخمهای او را شفا بده و بر آن مرهم بگذار؛ کما اینکه دیگران این کار را کردهاند؛ مثل آن کتابی* که شورویها نوشتند.
📔داستان یک انسان واقعی، نوشته #بوریس_نیکلایوویچ_پولهوی(۱۹۰۸م)
#من_و_کتاب
⬛️ @shenakhte_rahbari
هدایت شده از شناخت رهبری
✳ پیشنهاد رهبر انقلاب به یک رماننویس
من یکوقت به یک نویسنده خوبی گفتم که شما به یکی از این آسایشگاههای بنیاد شهید که مربوط به جانبازان است برو، و مثل پرستارها لباس سفید بپوش و در آن آسایشگاه خدمت کن؛ من برایت مجوز میگیرم. برو یک ماه در آنجا بمان؛ لگنش را خالی کن، غذا در دهانش بگذار، ملافهاش را جمع کن و کلاً با رنجها و کمبودهای او آشنا بشو و ببین جانباز یعنی چه. من و شما که نمیدانیم جانباز کیست و چهکار میکند. ما جسم جانباز را میبینیم؛ اما چه میدانیم که احساس جانباز چیست. گفتم شما برو با آن دید هنرمندانه، جانباز را شناسایی کن؛ بعد بیا یک رمان درباره واردات ذهنی جانباز بنویس و در این رمان زخمهای او را شفا بده و بر آن مرهم بگذار؛ کما اینکه دیگران این کار را کردهاند؛ مثل آن کتابی* که شورویها نوشتند.
📔داستان یک انسان واقعی، نوشته #بوریس_نیکلایوویچ_پولهوی(۱۹۰۸م)
#من_و_کتاب
⬛️ @shenakhte_rahbari