eitaa logo
شناخت صحنه
275 دنبال‌کننده
283 عکس
10 ویدیو
9 فایل
«شناخت صحنه» اولین عنصر لازم از عناصر چهارگانه طرح شده توسط رهبر انقلاب در تاریخ 98/3/1 جهت تحقق حرکت عمومی جوانان در گام دوم انقلاب می باشد. ارتباط با ما: @admin1442
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 حوزه و نیروسازی برای نظام 📝 گزینه‌های ریاست آتی قوه قضاییه 🖋 علی مهدوی 🔸 با انتخاب آیت الله رییسی به عنوان رییس قوه مجریه، مجددا بحث درباره گزینه‌های ریاست قوه قضاییه بالا گرفت. ➖ برخی از افرادی که مطرح می‌شدند صبغه کاملا علمی و اجتهادی در حوزه‌ علمیه داشتند؛ ➖ برخی علاوه بر برخورداری از چهره علمی نسبتأ علمی در حوزه‌های علمیه، در مدیریت و ساختارسازی هم مشهورند اما قاطعیت کافی در برخورد با نورچشمی‌ها را عملا ندارند. ➖ برخی هم به ظاهر به اجتهاد علمی در حوزه‌ها شناخته نشده‌اند اما سوابق مدیریتی جدی و حتی سوابق علمی قابل قبولی دارند. ✅ حال نظام اسلامی باید تصمیم‌گیری می‌کرد که کدامیک گزینه بهتری برای تکیه زدن بر مسند ریاست قوه قضاییه است. به علاوه اینکه کارنامه تقریبا دو و نیم ساله‌ی آیت الله رییسی و سند تحول ق.ق توقعات مردم و حتی خواص را از گزینه جایگزین وی بالا برده است. 🔹 با توجه به این ملاک‌ها، شایسته است نگاهی به افرادی که در رأس ق.ق بوده‌اند داشته باشیم: مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی، فقیه مجاهد و انقلابی آیت الله محمد یزدی، نابغه علمی و شاگرد شهید صدر مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی و آیت الله آملی لاریجانی همگی از بزرگان علمی و فقهای تربیت‌یافته در حوزه‌های علمیه بودند. این بزرگواران گرچه به نوعی به اتقان علمی ق.ق کمک‌های شایسته و در خور تقدیری داشتند؛ اما گاهی اختلالات و کندی‌ها در مراحل دادرسی و تعیین تکلیف حجم بزرگی از پرونده‌ها نیز دیده می‌شد که مردم را آزار می‌داد. اختلالاتی که صرفا با قوه فقهی و علمی حل‌شدنی نبودند؛ بلکه نیاز به مدیریت قوی و شناخت دقیق از دالان‌های کوچک و بزرگ ق.ق داشت. 🔹 بر همین اساس است که می‌بینیم آیت الله رییسی امثال طبری‌ها را به خوبی در ق.ق محاکمه می‌کند؛ اما فساد و رخنه وی برای آیت الله آملی لاریجانی احراز نمی‌شود و متأسفانه برخی به جفا بگونه‌ای قلم‌فرسایی کردند که گویی آقای آملی از فساد وی مطلع بوده است و چشم‌پوشی کرده است. ❓به سوال اصلی این یادداشت برگردیم؛ نظام اسلامی برای گزینه ریاست ق.ق سراغ چه شخصیتی باید برود؟ اگر حوزه‌های علمیه در نگاهی تک بعدی فقط فقیه پرورانده باشند؛ فقیهی که توان مدیریتی لازم برای تصدی مسئولیت‌ها را نداشته باشد، تکلیف نظام اسلامی چیست؟ ♨️ اینجاست که نظام اسلامی دست مطالبه‌اش به سوی حوزه‌های علمیه دراز است و شورای عالی حوزه‌های علمیه باید تبیین کند دقیقا برای پرورش فقیهانی که قدرت مدیریتی داشته باشند چه برنامه‌ای داشته و چه محصول نیروی انسانی‌ و خروجی مناسبی برای عرضه در این زمینه دارد. 🔹 امروز یا فردا گزینه موجود از بین گزینه‌های احتمالی برای قوه قضائیه معرفی می‌شود، اما این مسئله در حوزه‌های علمیه به قوت خود باقی هست که حوزه علمیه چرا به یک مرکز شبه دانشگاهی تبدیل شده که عده‌ای در آن صرفا تحصیل می‌کنند و مهارت‌های مدیریتی متناسب با نیازهای نظام در حوزه‌های گوناگون مسئولیتی را فرا نمی‌گیرند؟ ❓ چرا حوزه علمیه فقط محصل و طلبه تربیت می‌کند ولی امام جمعه تربیت نمی‌کند، نماینده ولی فقیه و مدیر ولایی برای نهادها و سازمان‌ها تربیت نمی‌کند، کارشناسان ارزیابی و تشخیص صلاحیت دینی مدیران و قوانین و مقررات کشور تربیت نمی‌کند، اغلب قضات روحانی دادگاه‌ها را چرا مراکز دیگر تربیت می‌کنند، چرا برای تربیت مبلغین بین‌الملل که وظیفه ذاتی حوزه است، برنامه‌ای برای طلاب محصل حوزه مشاهده نمی‌شود، چرا برای تربیت مدیران و رؤسای نهادهای دینی و تبلیغی رسمی کشور برنامه‌ای در حوزه‌های علمیه مشاهده نمی‌گردد و ده‌ها سؤال مشابه در این زمینه... 🔹 البته این سؤالات به معنای زیر سوال بردن دستاوردهای عظیم و گاها بی نظیر حوزه در طول سالیان پس از انقلاب اسلامی نیست و به سبک عدالتخواهان عجول و تحول‌خواهان انحرافی به دنبال تخطئه کلیت نظام حوزه‌های علمیه نیستیم؛ بلکه دغدغه مدیرسازی و نیروپروری برای نهادها و دستگاه‌های نظام اسلامی از دغدغه‌های مهم رهبر انقلاب در طول سالیان طولانی بوده است که اقدامات گسترده و سازمان یافته‌ای برای تحقق آن تا بحال صورت نگرفته است، هرچند شاهد حرکات چریکی و تحرکات موردی در این عرصه نیز بوده‌ایم. 📩 در پایان خوانندگان محترم نظر بدهند که راهکارهای تحقق بخشیدن به این دغدغه رهبر معظم انقلاب چیست؟ چگونه حوزه‌های علمیه می‌تواند به تربیت نیرو و مدیرسازی برای مناصب نظام اسلامی بپردازد؟ آفات و آسیب‌های روش‌های موردی کنونی چه بوده است؟ @Manahejj 🌐 🔘 @shenakhte_sahne 🔘 instagram.com/shenakhte_sahne
شناخت صحنه
✍️ نکات شناختی درباره چرایی عدم تنظیم دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبر معظم انقلاب اسلامی 🔻اصلا چنین تنظیماتی لازم است؟ (قسمت اول) 🔻اگر دستگاه تنظیم نبود یعنی از خط رهبری جدا شدیم؟ (قسمت دوم) 🔻علت چیست و برای تنظیمات چه باید کرد؟ (قسمت سوم) 1️⃣اصلا چنین تنظیماتی لازم است؟ 🔸انقلاب اسلامی یک جریان است، مبانی دارد،اصول دارد، اجتهاد در زمان و مکان دارد و رهبر دارد. وظیفه رهبری راهبری کلان جریان انقلاب است؛ بدیهی است که این راهبری بدون وجود یک دستگاه محاسباتی دقیق در تصمیمات و مواضع رهبری امکان‌پذیر نمی‌باشد. به‌همین منظور ابتدا مروری کوتاه به برخی ویژگی‌های موثر بر دستگاه محاسباتی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای داریم: 🔅ظرفیت بالای علمی، فقاهتی و مطالعاتی متنوع ایشان ( از قرآن و حدیث و تاریخ و فقه تا سیاست ومدیریت و رمان و ادبیات) 🔅ظرفیت عظیم عبادی، معرفتی، اخلاقی، زهد و ساده زیستی 🔅رهبر، نظریه‌پرداز و مفسر شاخص جریان انقلاب اسلامی و اندیشه‌های امام بزرگوار انقلاب 🔅آگاهی از اخبار دقیق و مطلع از وضعیت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مردم، کشور، منطقه و جهان بصورت مستمر 🔅سرمایه‌ی دانش‌تجربی بی‌نظیرِ اندوخته شده در جایگاه ولایت‌فقیه و رهبری ایران و رهبری جبهه مقاومت در مواجهه وسیع تمدنی با صهیونیزم بین‌الملل و تمدن غرب طی 32 سال و موارد دیگری که با ادبیات مختلف قابل بیان است. 🔸اگر کسی یا جریانی هست که چنین سرمایه‌ای دارد و باز دستگاه محاسباتی‌اش برای پیشبُرد اهداف جریان انقلاب اسلامی با رهبری تنظیم نیست، طبیعاتا خود صاحب‌نظر است و شاید اصلا نیازی به تنظیم محاسبات ندارد جز آنکه بخواهد به دلیل وحدت با رهبریِ جریان انقلاب، دستگاه محاسباتی خویش را با ایشان هماهنگ کند، اما واقعا چنین فردی و جریانی را می‌شناسید؟ 🔸حال اگر قبول داریم که موضع‌گیری رهبر معظم انقلاب درباره مسائل جاری نظام به دلیل ویژگی‌های‌ ایشان، میزان و شاخص است، پس چرا چندی است در خصوص برخی از مسائل چون: ▪️برجام▪️حمایت از دولت و یا برخی افراد▪️فساد سیستمی▪️ ماجرای بنزین▪️ پرونده طبری▪️ کنایه به مجلس انقلابی▪️تحامل به شورای نگهبان▪️واکسن زدن ایشان▪️ مواضع پسا انتخاباتی 1400▪️و... مواضعی از سوی برخی از ما طرح می‌شود که پس از اعلام موضع از سوی رهبری احساس فاصله با ایشان می‌کنیم؟ و گاها هم دست به توجیهاتی اینچنین می‌زنیم که نظر رهبری هم همین است بعد که نظر مشخص شد گفته‌می‌شود نه، رهبری یک وظیفه دارد ماهم یک وظیفه، یا با متهم کردن مرکز و دفتر رهبری یا افراد نزدیک به ایشان یا مرتبط به ایشان و دفتر، رهبری را پا به سن گذاشته و کانالیزه می‌پنداریم ( نقایص افراد و دفتر جای خود محفوظ بحث کانالیزه شدن مطرح است.) 🔻ادامه دارد ... (پاسخ به سوال قسمت اول در جمع‌بندی قسمت دوم) 🌐 🔘 @shenakhte_sahne 🔘 instagram.com/shenakhte_sahne
شناخت صحنه
✍️ نکات شناختی درباره چرایی عدم تنظیم دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبری 🔻قسمت دوم 2️⃣ اگر دستگاه محاسباتی تنظیم نبود یعنی از خط رهبری جدا شدیم؟ 🔸بعنوان مثال اگر به دیدارهای چندساله اخیر دانشجویان با رهبری توجه کنیم، فاصله گرفتن مواضع برخی دانشجویان وتشکل‌های انقلابی با ایشان در مواردی، نسبت به سال‌های قبل‌تر مشهود و اتفاقا مورد توجه رهبری است؛ در این بین برخی مواضع کارشناسی‌تر که متفاوت از نگاه رهبری مطرح شده است گاها مورد استقبال و گاها مورد نقد رهبری قرار گرفته است؛ اینکه در بعضی حوزه های‌تخصصی، موضوعی یا موردی مواضع کارشناسی متفاوت مطرح است امری طبیعی می‌باشد، اما وقتی این تفاوت نگاه با رهبر انقلاب تبدیل به یک «رویه» و جریان مداوم می‌شود که گستره‌ای از موضوعات را دربرمی‌گیرد آیا معنایی غیر آن دارد که اساسا دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبری فاصله پیدا کرده است؟ حال کسانی که چنین رویه‌ای دارند از خط رهبری جدا شده‌اند؟ 🔸بهتر است مسئله را اینگونه طرح کنیم که این فاصله چه تبعاتی دارد؟ اگر درک و شناخت صحیحی از صحنه تمدنی داشته باشیم متوجه می‌شویم که جبهه مقابل‌ما از هر زمینی بتواند استفاده می‌کند. افراد و جریان‌های خنثی و ساکت جای خود،او حتی از ظرفیت انقلابی‌ترین‌ها هم استفاده می‌کند تا به جریان انقلاب اسلامی ضربه وارد کند و به تعبیر رهبر انقلاب با کنارهم قرار دادن خانه‌های یک جدول یا قطعات یک پازل ظاهرا بی ربط بهم میدان را طوری آرایش دهد که متضرر آن انقلاب اسلامی باشد. اساسا یکی از تبحرهای جبهه مقابل خط‌ روخط انداختن و عوض کردن کدها باهم است؛ چیزی که رهبری از آن به عنوان اصلی و فرعی کردن امور نام می‌برند و از جمله عوامل اختلال در دستگاه محاسباتی همین اختلال در کدها و اولویت های افراد و جریان‌ها می‌باشد. به هر حال از آنجاکه نظر نهایی جریان انقلاب از لسان رهبر دارای صلاحیت انقلاب اعلام می‌شود ( پس از طی مسیر مشورتی و تصمیم سازی که ایشان برای خود دارند) مسلم است که هر مطلبی خارج از آن مستعد قرارگرفتن در پازل جبهه مقابل است (چه بجا باشد،چه نابجا چه نیمه‌جا) و این یعنی هر حرکت‌ما و اعلام موضع‌ما یا تاثیر مثبت‌ومنفی بر جبهه خودی دارد یا جبهه مقابل؛ بدیهی است که حتی حرکت در ظاهر خنثی، اثر مثبتش برای جبهه مقابل بیشتر است و لو اثر منفی مستقیمی برای جبهه خودی نداشته باشد. 🔸تجربه زیسته انقلاب گویای آن‌است بسیاری از تفاوت رویه‌هایی که از سوی افراد و جریان‌ها بوجود می‌آید در مبنا(مبانی) و در مقصد(هدف) نیست بلکه در روش است؛ در لایه مبانی نیست که در لایه شناخت و سپس اتخاذ روش است. (مثلا روش مقابله با بیماری کرونا چه ارتباط مستقیمی با مبانی علمی و دینی پیدا می‌کند؟ عقل می‌گوید هرچه داری که می‌توانی به آن اطمینان کنی و در این زمان قابل حصول و استفاده برای مقابله با این بیماری است استفاده کن) فلذا سهم شناخت و سپس روش در تفاوت رویه‌ها عمده و محوری است و از آنجا که روش هرکاری به داده‌های ورودی و لوازمش وابسته است بسیاری از این تفاوت رویه‌ها در عدم کفایت ما نسبت به همین مواد اولیه خصوصا ماده شناخت است؛ بارها دیده‌شده که گذشت زمان این مسئله را به افراد غیرلجوج ثابت کرده است. 🔸جمع‌بندی آنکه اولویت تکلیفی و رسالتی ما در اهداف کلان، اثبات آزاد اندیشی ماست یا پیشبرد جریان بحق انقلاب اسلامی؟ اصلا چه تضمینی وجود دارد که راه حل یا موضع ما بیش از آنچه رهبر جریان از روی متد اجتهادی‌اش اعلام و اعمال می‌کند موثر واقع شود؟ ( که نمونه ناموفق آن بسیاراست- مثلا اختلاف نظر در کیفیت ورود ایران به فتنه سوریه) پس اگر دومی اولویت اول است، ناگزیر به تنظیم دستگاه محاسباتی‌مان با دستگاه محاسباتی و دقیق رهبری عظیم‌الشان انقلابیم؛ آنجاهم که موضع متفاوت و دارای قوت داریم و مطمئنیم رهبری از آن با خبر نیست، برماست( تکلیف ماست) تلاش کنیم تا نظر خود را به فرایند تصمیم‌سازی ایشان برسانیم و به ایشان در اتخاذ تصمیم و اعلان مواضع کمک کنیم.( لزوما نه از سمت دفتر.برای کسی که بخواهد ازطرق گوناگون قابل دسترسی است واینکه حتی بدون آنکه رهبری بداند میتوان پازل ایشان را در حوزه عملی خودمان تکمیل کنیم، نکته آنجاست برخی از آنهایی که دفتر را بهانه می‌کنند، بعد آنکه نظرشان به دست رهبری هم میرسد و باز اعمال نمی‌شود بجای اینکه تکلیف خود را در فرایند تصمیم‌سازی تمام شده و موفق ببینند متاسفانه سرخورده می‌شوند.) 🔹توجه به این نکته ضروری است که زاویه نگرش رسانه شناخت صحنه در این بحث سه قسمتی، یک زاویه دید مدیریتی، ساختاری و تشکیلاتی است. 🌐 🔘 @shenakhte_sahne 🔘 instagram.com/shenakhte_sahne
شناخت صحنه
✍️ نکات شناختی درباره چرایی عدم تنظیم دستگاه محاسباتی برخی از ما با دستگاه محاسباتی رهبری 🔻قسمت آخر 3️⃣ علت چیست و برای تنظیمات چه باید کرد؟ 🔸از منظر رسانه شناخت صحنه یک قوت و یک ضعف توامان منجر به بروز اختلال در تنظیمات دستگاه محاسباتی برخی از ما شده است. 🔸بازهم به دیدارهای اخیر رهبر معظم با دانشجویان بنگریم، تقدیر سالانه ایشان از سطح مباحث و رشد فکری دانشجویان توام با تذکر ایشان به عدم شناخت صحیح و دقیق از صحنه همان دانشجویان می‌تواند بیانگر این نتیجه‌ باشد که انقلابی‌ها اتفاقا چون رشد کرده‌اند پر از سوال شده‌اند، چون خود را مطابق فرمایش‌رهبرانقلاب مرکز دنیا می‌پندارند، احساس مسئولیت کرده و تکلیف خود را در پاسخگویی و کنشگری فعال و آتش به اختیار می‌بینند، فلذا اقدام به انجام تکلیف و اثرگذاری و اعلام موضع به نفع انقلاب و آرمانها می‌کنند و چون به اندازه سطح مواجهه شان با مسائل، ورودی کافی اطلاعات و پردازش متناسب با آن و در نتیجه تحلیل صحیح از صحنه ندارند در خروجی اقدام‌شان، احساس فاصله با دستگاه محاسباتی رهبر انقلاب می‌کنند.(که البته همانطور که در شماره قبل طرح شد بحث ما در رویه دستگاه محاسباتی است نه در موردهای خاص) 🔸مطالعه چند ساله بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی و تطبیق آن با شرایط کنونی مارا بر آن داشت که به چند مورد از عوامل ریز و درشت اختلال پیش آمده در دستگاه محاسباتی برخی از ما ذیل عنوان «عدم شناخت صحیح از صحنه» اشاره کنیم: ۱) عدم وجود اصول علمی، مبنایی و عدم ارائه نظر تخصصی در موضوعی که درباره آن موضع گرفته می‌شود ( وزانت علمی و تخصصی) ۲) عدم مطالعه کافی و لازم مبتنی بر یک روش پژوهش منطقی درباره آن موضوع (پژوهش و پدیده شناسی) ۳) مشکل بزرگی بنام « عدم درک تفاوت مقیاس شخصی یا محلی با مقیاس ملی و جهانی » در تحلیل ها (درک مقیاس و مقیاس شناسی) ۴) اتکا به داده‌های با روایت ناقص و دور،کم‌اعتبار یا بی‌اعتبار ( کلان داده و بیگ دیتا) ۵) قرار‌دادن تحلیل‌ها بجای اطلاعات و نتیجه گیری( قوه پردازش) ۶) عدم داشتن دانش میدانی و تجربه لازم و کافی در مواجهه با موضوعات و مسائل (دانش تجربی و بومی، مدیریت دانش) ۷) تحلیل از دور و به هم وصل کردن داده‌های موجود و ناقص و نتیجه‌گیری‌ وقضاوت (قابلیت تحلیل از نزدیک و تحلیل از دور) ۸) کم‌رنگی نگاه سیستمی و شبکه‌ای و برتری نگاه خطی (نگرش سیستمی) ۹) عدم یا کمبود شناخت نسبت به آدم ها،جریان ها، قوانین و ساختارها (شناسایی) ۱۰) عدم یا کمبود دانش درباره نظام مسائل و اقتضائات کشور و اولویت های آن‌ها و نداشتن نقشه جامع برای حل مسائل (مسئله شناسی،دانش کاربردی) ۱۱) عدم داشتن تحلیل صحیح از وضع موجود آن موضوع و نداشتن تحلیل صحیح از وضع مطلوب و راه های رساندن وضع موجود به وضع مطلوب (دانش راهبردی، آینده پژوهی) ۱۲) عدم یا کمبود دانش حکمی،فلسفی و تاریخی سیر جامعه و تاریخ و تمدن(مطالعات تاریخی، تمدن شناسی) ۱۳) عدم یا کمبود دانش و شناخت برنامه‌ها و نظام اولویت‌های نظام‌سلطه و نقطه تمرکز آن‌ها در موضوعات گوناگون (غرب شناسی، صهیونیست شناسی،رصد ) ۱۴) عدم دید یا نقص دید ماهواره‌ای و از بالا به مسائل و همچنین عدم قدرت و امکان زوم کردن تا رهگیری جزئیات (جامع نگری و تسلط به صحنه) ۱۵) بی‌صبری یا کم صبری و عجله در بکارگیری زبان و قلم با اتکا به زاویه دید خودمان یا زاویه دید مشهور در رسانه‌ها بجای اطلاع از زوایای دید کارشناسی متعدد و تفکر و تامل بیشتر (صبر) ۱۶) مغلوب شدن در جنگ ادراکی، جنگ روایت ها و تحت تاثیر قرارگرفتن در جو القائی روانی واغوایی رسانه در فضای مجازی وحقیقی (جنگ شناختی- جنگ روانی) ۱۷) اغوای ریز و درشت شیاطین جن و انس و ایجاد اختلال در تنظیمات دستگاه محاسباتی (خطوات الشیطان، عدو مبین) ۱۸) عجله کردن در رسیدن به اهداف درست و در نظر نگرفتن یا ندیدن بسیاری از موانع اجتناب ناپذیر راه مانند مانع زمان یا کمبود نیروی انسانی با کیفیت و تخصصی یا نبود دستورالعمل های علمی و بومی لازم و... (درک اقتضائات، دانش مدیریت) ۱۹) گاها غفلت و عدم رعایت تقوای لازم و نکات ریز اخلاقی و دوری از معارف و ارتباط معنوی (خودسازی) ۲۰) عدم مطالعه مستمر و به روز مجموعه اندیشه‌ها، مواضع و فرمایشات حضرت‌آیت‌الله‌خامنه‌ای طی 32 سال رهبری ایشان (اندیشه ولایت، رسالت اندیشی) 🔸جمع بندی همه این نکات- که برخی از آنها موارد تخصصی‌تر و قابل مطالعه و مباحثه می‌باشد- در همان یک عبارت خلاصه می شود که پیش از این طرح شد: لزوم شناخت صحیح از صحنه در سطوح گوناگون و موضوعات مختلف که مطابق فرمایشات رهبر‌معظم‌انقلاب اولین عنصر لازم برای نقش آفرینی جوانان در رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. 🌐 🔘 @shenakhte_sahne 🔘 instagram.com/shenakhte_sahne
🔻اوضاع افغانستان 🇦🇫 ✍️ علی صمدزاده ◾️ در تحولات اخیر افغانستان، آمریکا در تلاش است تا از یک شکست قطعی (ناکامی در ایجاد یک الگوی مطلوب سیاسی در کابل و خروج اجباری از این کشور)، زیرساخت یک پیروزی (ایجاد یک کانون آشوب منطقه‌ای برای تخلیه بخشی از توان استراتژیک چین، روسیه و ایران) را نتیجه بگیرد. ◾️به جرأت می‌توان گفت اصلی‌ترین دارایی‌های به دست آمده برای آمریکا در پی اشغال افغانستان، به دست آوردن اطلاعات راهبردی و شناخت دقیق افغانستان، رهبران، نخبگان و مردم این کشور در جایگاه نخست و سپس نفوذ در لایه‌های سیاسی و اجتماعی مختلف آن حتی در میان مخالفان آمریکا در افغانستان است! امری که اکنون به یک مزیت رقابتی راهبردی برای آمریکا در برابر سایر طرف‌های حاضر در صحنه افغانستان بدل گردیده است. ◾️تسخیر افغانستان به دست طالبان به طور حتم مورد رضایت و در چارچوب محاسبات راهبردی آمریکاست و اساساً توافقات حاصل از مذاکرات آمریکا و طالبان در قطر، زمان و نحوه خروج آمریکا از افغانستان بستر سقوط کشور به دست طالبان را فراهم آورده است. ◾️طالبان یک جریان افغانی برخوردار از حمایت خارجی (پاکستان) است و البته موجودیتی یکپارچه نیست؛ به این معنا که سهم رهبران محلی و میدانی این گروه –که برخی از ارتباطات و حمایت‌های خارجی مستقل نیز برخوردارند- در اقدامات و تحرکات میدانی گاه بیشتر از فرماندهان و رهبران ارشد گروه است! . . . 📌 برای مطالعه متن کامل کلیک کنید: https://b2n.ir/q35791 🌐 🔘 @shenakhte_sahne 🔘 instagram.com/shenakhte_sahne
🔻جریان نوطالبان ✍️علیرضا کمیلی -جریان «امارت اسلامی» موسوم به طالبان اینک تقریبا همه افغانستان را تحت‌کنترل خود قرار داده است.تحلیل ما از این جریان در میزان نگرانی‌ها اثر دارد.چندگزاره زیر درباره این جریان قابل تامل است. یادمان نرود،نکته مهم در تحلیل‌های سیاسی این است که آن را به صورت صفر و یک نبینیم.برخی افراد با این مدل،به یک طرف غش می‌کنند.این افراد،افغانستان را سوریه و طالبان را داعش تصویر کرده و حتی از لزوم دخالت نظامی ایران یا فاطمیون سخن می‌گویند حال آنکه ماجرا چیز دیگری است.اساسا طالبان هم از نظر مذهبی و هم فکری سیاسی جریانی پیچیده است و تحلیل‌های بسیط یا سیاه سفید به کار نمی‌آیند. -تصویر عمومی از طالبان،از جریانی با همین عنوان که در دهه‌هشتاد میلادی با حمایت پاکستان شکل گرفت و بعدا در افغانستان خشونت زیادی به کار برد،قرار دارد و باعث شده به جریان جدید آن هم همانگونه نگریسته شود و همچنان نگرانی‌های زیادی در قبال آنها وجود داشته‌باشد. -امروز،تصویر از رسانه گرفته می‌شود و کار رسانه ضریب‌دهی است.گاهی یک رفتار غلط بزرگنمایی می‌شود یا برعکس!باید طوری عمل کنیم که یک تصویر جامع و واقع‌بینانه داشته باشیم. -تعارض قومی در افغانستان جدی است لذا این جریان که نوعا پشتون و از نظر جمعیتی اکثریت این جامعه‌اند نوعی هراس در سایر قومیت‌ها ایجاد کرده و بعید نیست تعصبات قومی را نیز بروز دهند.به همین دلیل حساسیت سایر اقوام خصوصا هزاره‌ها بیشتر بود. -پشتوانه‌فکری معرفتی این جریان برخلاف سایر جریانات اسلامگرای جهان اسلام،به روز شده نیست هر چند بخاطر دیوبند بودن از حیث مذهبی،تکفیری نیستند و نوعی صوفی‌گرایی هم در آنها هست و در کنار شیعیان نیز زندگی کرده‌اند اما بعد مذهبی آنان بخاطر امیزه فکری از سلفیت،دچار نوعی افراط‌گرایی نیز هست. -طالبان ضدآمریکا جنگیده و چندهزار سرباز آنان را کشته است و نمی‌شود براحتی آنرا هماهنگ با آنها دانست.هر چند طبعا توافقاتی بین آنها در ماههای اخیر صورت گرفته است و آمریکا ترک خودخواسته این کشور را بدون دستاورد انجام نداده است.خروج‌آمریکا از افغانستان یکباره نبوده و سالهاست از این مساله سخن می‌گویند. -باید مراقب باشیم در دام تحلیل‌هایی که آمریکا را قدرت علی‌الاطلاق معرفی کرده و بقیه را به نوعی در پازل آنان معرفی می‌کنند نیفتیم چرا که با این تحلیل‌ها حتی ایران هم در عراق،ابزار دست آمریکا بوده است و ذیل برنامه آنان عمل نموده چرا که در این مدل تحلیل،آمریکا قدرت شکست ناپذیر و قاهر علی‌الاطلاق و طراح اصلی همه چیز است! طبق تصریح اخیر رهبری آمریکا در افغانستان شکست خورد. -آمریکایی‌ها در این سالها به دنبال توسعه سکولاریزم و جریانات غربگرا در این کشور بودند.دست پروردگان‌شان امروز در حال روایتی مطلقا سیاه از طالبان هستند.حمایت مستقیم بی‌بی‌سی و رسانه های خارجی از آنان مشهود است.باید مراقب باشیم در عین نقد تحجر،در بازی این جریانات نیز قرار نگیریم. -اینکه برنامه آمریکا در این شرایط چه‌خواهد بود باید مورد توجه ما باشد ولی نقش ایران در جهت دهی به طالبان در این سالها و کنترل برخی رویکردهای آنان را نباید نادیده گرفت هر چند این به معنای توجیه خطاهای این جریان و تطهیر آنان نیست بلکه مبنا این است که اساسا عالم واقع،عالم سیاه و سفید نیست. -در یک سو می‌دانیم که فهم مسائل مدرن و حکومت داری به صورت مناسبی در طالبان وجود ندارد هر چند از گذشته خیلی بهتر شده لذا بعید نیست برخی سخت‌گیری‌های دینی مذهبی اعمال کنند که تعارض اجتماعی ایجاد خواهد کرد. البته اعلام رسمی امکان اشتغال زنان با حفظ حجاب اسلامی، خود نشانه یک تغییر است. -اعطای آزادی مذهبی برای عزاداری و اعمال عبادی به شیعیان هرات و مزارشریف و کابل و نیز عدم کشتار مخالفان پس از استیلا بر شهرها و اعلام عفو عمومی،که همین روزها رخ داد،نشانه‌هایی از وجود یک نوع تغییر در بدنه طالبان امروزین است لذا به درستی جا دارد آنان را «نوطالبان» بخوانیم. دولت اشرف غنی، یک دولت ناکارآمد وابسته بود که در آخرین انتخابات با تقلب، کمتر از یک میلیون رای آورد و مردم نیز از او دل خوشی نداشتند.لذا اگر طالبان بتواند امنیت را برقرار کرده و در رفتار خود اعتدال را حفظ کند درمدتی نه چندان طولانی،جمع مهمی از بدنه مردم افغانستان و بزرگان این کشور را با خود همراه خواهد کرد.مردمی که از چند دهه ناامنی خسته‌اند. -همچنین طالبان باید بتواند وضعیت اقتصادی و زیرساختی نامناسبی که آمریکایی‌ها در این دو دهه تغییر محسوسی در آن ندادند را بهبود ببخشد که این یعنی نیازمند تعامل با کشورهای پیرامون از جمله ایران است.این یک فرصت برای کشورما در جهت ایجاد دوستی استراتژیک است که طبعا به افزایش امنیت در مرزهای‌شرقی ما نیز کمک خواهد کرد. 🌐 @shenakhte_sahne
🔻 حمایتی که چوب پالایش می خورد: تحلیلی از طرح «حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی» ✍️ دکتر رسول جلیلی 🔹در هفتم خرداد۱۳۹۹، یادداشتی تحت عنوان «مجلس یازدهم لطفاً جُور شورایعالی فضای مجازی را بکشد» را در تابناک منتشر نمودم: https://b2n.ir/t70949 🔹در آنجا به مشکلات دهه گذشته فضای مجازی و عدم توجه به ظرفیت شورایعالی فضای مجازی در رفع نیازها و استفاده از فرصتهای فضای مجازی اشاره داشتم و از مجلس یازدهم که در آستانه تشکیل بود عاجزانه خواهش نمودم که ورود نماید و وظیفه خود را در تصویب قوانین مورد نیاز و تحکیم مبانی حاکمیتی جمهوری اسلامی در فضای مجازی و تعیین تکلیف مبادی تنظیم گری حوزه های نوظهور به انجام برساند. 🔹در ماههای ابتدایی مجلس یازدهم، چندین طرح توسط هیات رئیسه وصول و در رسانه‌ها مطرح شد. اولین و جنجالی ترین طرح، طرحی تحت عنوان «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیام رسان‌های اجتماعی» بود که نظر همه ما را جلب نمود و اشکالات فراوانی به آن وارد بود. هم اعتراض نمودم و هم اعلام همکاری برای اصلاح، قبول نمودند. 🔹 توسط جمعی از نخبگان در یک سازمان مردم نهاد (سَمَن)، طرح را شخم زدیم و به مرکز پژوهشهای مجلس تقدیم نمودیم. عمده پیشنهادهای ما مقبول و برخی نامقبول افتاد. از جمله پیشنهادهای مقبول، تغییر عنوان به «حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی» بود که همان عنوان کنونی است. 🔹 بنده در این نوشتار به عنوان حامی اصل طرح و منتقد بخش کوچکی از طرح، مطالبم را خدمتتون عرضه می دارم: 📌 برای مطالعه متن کامل کلیک کنید: https://famp.ir/?p=9641 🌐 🔘@shenakhte_sahne 🔘instagram.com/shenakhte_sahne
🔻گفتگو با «سید احمد موسوی مبلغ» خبرنگار و تحلیلگر باسابقه افغانستان و رئیس خبرگزاری اطلس 🔸وبگاه تحولات جهان اسلام🔸 *️⃣ سوالات مصاحبه: 1️⃣ آخرین وضعیت مردم افغانستان و همچنین شیعیان در این کشور را توضیح بدهید. مسائلی نظیر رفتار طالبان با مردم، افزایش مهاجرت، مشکلات معیشتی نظیر بیکاری، گرانی و… مدنظر است. 2️⃣ دسته بندی احزاب شیعه در افغانستان چگونه است؟ آقای عبدالغنی علیپور در بهسود چطور؟ آیا ایشان هم وابسته به دسته‌ی خاص سیاسی هستند؟ 3️⃣ موضع بزرگان اهل تشیع و احزاب در خصوص تحولات اخیر افغانستان چیست؟ 4️⃣ آینده افغانستان را چگونه می‌بینید؟ سهم شیعیان از حکومت چه خواهد بود و در صورتی که حکومت فدرالی در این کشور تشکیل شود، آیا شیعیان می‌توانند قسمتی از نوع حکومت را به خود اختصاص دهند؟ ▶️ برای شنیدن پاسخ ها کلیک کنید: https://b2n.ir/n68561 🌐 🔘 @shenakhte_sahne 🔘 instagram.com/shenakhte_sahne
🔻ایران تغییرات مرزی را تحمل نمی‌کند. ✍️سعدالله زارعی تحولات در مرزهای شمال غربی ایران می‌تواند تأثیر عمده‌ای بر وزن سیاسی ایران و روسیه در تحولات منطقه قفقاز و حتی فراتر از آن داشته باشد. آنچه اکنون در مرزهای شمال غربی ایران مشاهده می‌شود، شکل‌گیری یک اتحاد نامرئی بین آمریکا، ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و رژیم صهیونیستی است و هدف‌گذاری آن ایجاد یک تغییر ژئوپولیتیک با نتایج راهبردی علیه دو کشور ایران و روسیه است. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد . . . 📌 برای مطالعه متن کامل کلیک کنید: https://b2n.ir/f95171 🌐 🔘@shenakhte_sahne 🔘instagram.com/shenakhte_sahne
🔻نکاتی درباره انتخابات پارلمانی عراق ✍️سعدالله زارعی انتخابات پارلمانی عراق روز یکشنبه هفته جاری با مشارکت حدود ۴۴ درصد کسانی که کارت شرکت در انتخابات را در اختیار داشتند، برگزار گردید که این عدد در مقیاس با انتخابات قبل یک تا دو درصد کاهش مشارکت را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر در این انتخابات حدود ده میلیون نفر از نزدیک به ۲۵ میلیون واجد شرایط رأی، و یا از حدود ۲۲ میلیون نفر از کسانی که کارت مشارکت دریافت کرده بودند، به پای صندوق رأی آمدند. این مشارکت در عراق و به خصوص در این فضا تا حدی مناسب تلقی می‌شود کما اینکه اساساً در آن دسته از کشورهای عربی که در آنها انتخابات برگزار می‌شود، مشارکت مردم از همین حدود فراتر نمی‌رود. با توجه به نتایج اولیه انتخابات و کیفیت منتخبین، درباره احتمال تحول عمده در فضای سیاسی عراق نکات زیر قابل توجه می‌باشد. . . 📌 برای مطالعه متن کامل کلیک کنید: https://b2n.ir/z57347 🌐 🔘@shenakhte_sahne 🔘instagram.com/shenakhte_sahne
🔻تأملی بر تسلسل جنایت علیه شیعیان در افغانستان وقتی یک هفته پس از آن اقدام خونبار، نماز جمعه دیگری از شیعیان در شهر قندهار مورد هدف قرار گرفته و نزدیک به ۴۰ نفر دیگر به شهادت می‌رسند، به این معناست که برنامه مشخصی علیه افغانستان و نیز برنامه‌ای علیه شیعیان در حال اجراست. بر این اساس درست است که جنایت تلخ در حسینیه فاطمیه (و به تعبیری که در شبه‌قاره رایج است، امام‌باره فاطمیه) در قندهار و نیز واقعه تلخ مسجد سیدآباد در قندوز، در درجه اول امنیت افغانستان و مردم آن را هدف قرار ‌داده و جنبه ملی دارند، اما به هر حال در این جنایات عمدتاً طایفه شیعه در معرض آسیب قرار گرفته‌اند و این وقایع ضمن آنکه ضدملی است، ماهیت ضدطایفی و ضدمذهبی هم پیدا کرده است. بنابراین نمی‌توان توقع داشت که پیروان مذهبی که در معرض آسیب قرار گرفته، از مطالبه خون شهدای خود چشم‌پوشی کرده و مسئولیت دولتی که بر این کشور حاکم گردیده را نادیده بگیرد. این موضوع به خصوص از این زاویه قابل تأمل جدی می‌باشد که حسب آنچه مشاهده می‌شود، قندهار مرکز معنوی و مذهبی «امارت اسلامی طالبان» بوده و رهبر طالبان- مولوی هبت‌الله آخوندزاده- در این شهر سکونت دارد و به طور طبیعی باید ضریب امنیت این شهر به خصوص برای فعالیت‌های مذهبی و معنوی بالاتر باشد. 📌 برای مطالعه متن کامل کلیک کنید: https://b2n.ir/m67303 🌐 🔘@shenakhte_sahne 🔘instagram.com/shenakhte_sahne
◾️نسبت با دولت آقای رئیسی چیست؟ ✍️جواد نیکی ملکی آیا همه انقلابی‌ها در نسبت با دولتِ نهم (احمدی‌نژاد) درست عمل کردند؟ نقش‌های مخرب و نقش‌های سازنده در جبهه انقلابی کدامند؟ ▪️تجربه ۸۴ بما می‌گوید اگر جبهه انقلابی نسبت خود را با «دولت جدید همسو» بخوبی تعریف نکند در کوتاه‌مدت انسجامش را از دست داده و ممکن است بخش‌هایی از جبهه در باتلاقِ ۳ نقشِ مخرب گرفتار شوند؛ جریان غربگرا نیز تمام تلاش خود را جهت سوق دادن جوانان انقلابی به سمت بازی در این ۳نقش خواهدکرد: 1️⃣ توجیه‌گران افراطی: این افراد به بهانه خطر جریان‌های رقیب، «آرمانگرایی» را تعطیل کرده ؛ معایب دولت را نمی‌بینند و همه‌ی منتقدان را یک‌کاسه کرده و تکمیل کننده پازل دشمن می‌نامند. برخی از آن‌ها وابستگی به دولت دارند. 2️⃣ غرزن‌های همیشگی: از همان ابتدا و با اولین مواضع و اقدامات دولت شروع به نقدهای یک‌طرفه و تند و تیز کرده و نقاط قوت دولت را نادیده می‌گیرند. برخی‌شان دچار «سندرم آرمانگرایی منهای واقع‌بینی» هستند و برخی دیگر به خاطر عدم حضور در دولت و... این گونه رفتار می‌کنند. 3️⃣ منفعلان: آنان امید، انگیزه و حس تأثیر خود را به مرور از دست می‌دهند؛ قدر و قیمت «فرصت طلایی دولت هم‌سو» را نمی‌دانند و در صورت عدم حضور مستقیم در دولت تمایلی به فعالیت ندارند.فرایند انفعال آن‌ها عموما دفعی نیست بلکه تدریجی و متأثر از عملکرد دولت است. ✔️ هرقدر تعداد بازیگران این ۳ نقش مخرب بیشتر باشد احتمال از دست دادن فرصت طلایی حرکت در مسیر گام دوم و خطر بازگشت دوره سیاه غرب‌گرایان بیشتر می‌شود. ✅ لذا جبهه انقلابی باید با «آرمان‌گراییِ واقع‌بینانه » یک ترکیب متوازن از ۴ نقش خود در نسبت با دولت آقای رئیسی را تولید کند؛ چه نقش‌هایی؟ 🔻 ۱) حامی: حمایت عام از دولتی که گفتمان انقلابی دارد ضروریست و حمایت خاص از مواضع، برنامه‌ها و اقدامات انقلابی باید به فعالیت مستمر جریان انقلابی تبدیل شود. رسانه و تخاطب واقعی از مهمترین عرصه‌های این «جهاد تبیینی» هستند؛ نباید گذاشت غربگرایان مواضع انقلابی و خدمات دولت را تخطئه کند. 🔻 ۲) منتقد: پرچمِ نقدِ منصفانه، صریح و خیرخواهانه و سازنده‌ی دولت باید دست جوانان انقلابی باشد. عدم واقع‌نگری نقد را به نِق و ندادن پیشنهادِ اصلاحی، نقد را به ناله تبدیل می‌کند. پرواضح است که پیش‌نیازِ انتقاد، نظارت است و پیش‌نیازِ نظارت، شفافیت. 🔻 ۳) یاری‌گر: دولت، نیازمند بهره‌گیری از ظرفیتهای مردمی است؛ بخشی از جوانان انقلابی باید وارد دولت شوند و مسئولیت بپذیرند. برخی اما در بیرون دولت باید به تهیه ایده‌ها و برنامه‌ها و معرفی افراد توانمند بپردازند «سازماندهی جریان مردمی یاریگر» از بهترین هدیه‌ها به یک دولت انقلابی است. 🔻۴) مطالبه‌گر: باید با صبر، حوصله، متانت و استقامت از دولت مطالبه کنیم. چه چیز را؟ آرمان‌های اصلی انقلاب، انتظارات امامین انقلاب، شعارهای خودِ دولت، انتظارات و‌ حقوق مردم را… تجربه نشان داده است که اگر این مطالبه‌ها تبدیل به یک «جریان عمومی هدفمند» شود؛ محقق خواهد شد. ⭕️ نکته پایانی: افراط و تفریط در هر یک از این ۴ نقش، «نقش‌آفرینی سازنده» را به «نقش‌آفرینی مخرب» تبدیل می‌کند. رهبران فکری و افراد مؤثر رسانه‌ای در جبهه انقلاب در حفظ این توازن نقشی مهم دارند اما اکسیرِ کار، پیگیری دقیق «بیانات امام خامنه‌ای» است. 🌐 🔘 @shenakhte_sahne 🔘 instagram.com/shenakhte_sahne