هشدار ائمه (ع) درباره روایات غلوآمیز و جعلی
از ابن ابی عمیر - که از اصحاب معتبر اهل بیت علیهم السلام است - نقل شده که یکی از راویان شیعه به او گفته بود:
به امام صادق (ع) عرض کردم که ابوهارون مکفوف(از افراطیهای شیعه نما) مدعی است که شما به او فرموده اید که « اگر (خداوندِ) قدیم (و ازلی) را می خواهی دست یافتنی نیست ولی اگر می خواهی بدانی چه کسی آفرینش و روزی دادن را انجام می دهد بدان که او محمد بن علی(امام باقر ع) است»
امام صادق (ع) در پاسخ به من فرمود:
« كذب عليَّ عليه لعنة الله و الله ما مِن خالقٍ إلا الله وحده لا شريكَ له. حق ٌّعلى اللهِ أن يُذيقنا الموتَ و الذي لا يَهلك هو اللهُ خالقُ الخلقِ بارئُ البريةِ »
ترجمه:
« او (ابوهارون مکفوف) بر من دروغ بسته است! لعنت خدا بر او باد! به خدا سوگند خالقی جز الله یکتا وجود ندارد که کسی شریک او نیست. بر خداست که مرگ را به ما بچشاند (یعنی مرگ ما دست خداست) و آنکس که هلاک نمی شود الله است که آفریننده مخلوقات و خالق مردمان است»
منبع:
📚 رجال الكشي ص : 223
توضیح :
روایت بالا نشان می دهد برخی از راویانِ غالی (افراطیهای منحرف) به جعل و نشر احادیث اغراق آمیز خو کرده بودند و عقاید باطل و دروغین خود را به ائمه(ع) نسبت می دادند تا جایی که اهل بیت (ع) آنان را لعن فرمودند. به این گروهها غُلاة (جمع غالی) می گویند.
عضویت در کانال بررسی روایات و احادیث👇
@shenakhtehadis
@shenakhtehadis
والاترین فضایل اخلاقی
شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که پیامبر اکرم (ص) خطاب به امام علی(ع) فرمودند:
" يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ مِنْ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ أَنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَحْلُمَ عَمَّنْ جَهِل عليكَ "
ترجمه:
" ای علی! سه چیز در دنیا و آخرت از فضایل اخلاقی شمرده می شود:
1 - اینکه از کسی که در حق تو ظلم کرده گذشت کنی
2 - رابطه ات را با کسی که از تو بریده و دوری گزیده ، محکم کنی ( و از رسیدگی احوال او کوتاهی نکنی)
3 - در برخورد با کسی که با تو تُندی کرده شکیبایی به خرج دهی "
منبع:
📚 شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج4، ص357
توضیح:
روشن است که گذشت کردن از دیگران مربوط به مسایل شخصی و روابط بین افراد است و شامل حق الناس و مسائلی که مربوط به سرنوشت امت اسلامی است نمی شود.
عضویت در کانال:👇
@shenakhtehadis
@shenakhtehadis
هدایت شده از پژوهشهای تاریخ اسلام
❓ با توجه به ابهامهایی که گاه دربارۀ شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) مطرح میشود، نظر حضرتعالی چیست؟
● بر اساس روایات، وفات امام حسن عسکری(علیه السلام) در هشتم ربیع الأول سال ٢٦٠ هجری، در ٢٨ سالگی، در زمان خلافت احمد بن جفعر ملقب به معتمِد عباسی (المعتمِد علی الله)، و در حصر خانگی و پس از یک بیماریِ هشت روزه بوده است.
گروهی از محدثین و علمای شیعه بیماری حضرت را ناشی از مسمومیت غذایی، و مسبب آن را خلیفۀ وقت، معتمِد عباسی میدانند. و در این زمینه به روایتی از امام رضا(علیه السلام) استناد میکنند که میفرماید: «کسی از ما نیست جز اینکه مقتول یا مسموم باشد.».
بیتردید حکام عباسی همچون دیگر حاکمان در طول تاریخ، نگران از دست دادن تاج و تختشان بودند و چون پاکدستی، پاکدامنی و دانایی امامان اهل بیت(علیهم السلام) را موجب تقویت هرچه بیشتر جایگاه مردمی آنان، و در نتیجه این امامان را مهمترین رقیبان خود، و آزادی و حضور ایشان در بین مردم را مهترین خطر و تهدید برای زمامداری و تاج و تخت خود میدیدند لذا از هیچ تلاشی در جهت انزوا و حذف آنان و حفظ حکومت خود فروگذار نبودند.
همچنین سخنچینیها، بدگوییها و افترائات مقرّبان حکومت و دیگر حاسدان که موقعیت و آینده خود را در گروی حفظ آن حکومتها میدیدند مزید بر علت بود و موجب هراس و و حشت بیشتر در حاکمان میشد.
در مجموع، تردیدی در این نیست که حاکمان هر نوع محدودیت و اذیت و آزاری را بر امامان روا میداشتند.
اما چون بعد از واقعۀ کربلا و نیز بعد از زندان رسمی امام موسی بن جعفر(علیه السلام)، اغلب این محدودیتها علنی نبود و سرّی و محرمانه بود لذا نحوۀ شهادت ایشان و عامل آن با ابهام آمیخته است.
در خصوص شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) از بین روایات و اخباری که به ما رسیده، معتبرتر از همه خبر احمد بن عُبیدالله بن خاقان است که دشمنی و بغض شدیدی نسبت به علی بن ابی طالب و اولادش(علیهم السلام) اظهار میکرد و گماشتۀ عباسیان بر املاک و خراج شهر قم بود و پدرش عبیدالله وزیر دو حاکم عباسی، متوکل و معتمِد بود.
این خبر را مرحوم کلینی و مرحوم صدوق نقل کردهاند. او میگوید:
«.. به هنگام وفات ابن الرضا -امام حسن عسکری(علیه السلام)- چیزی از سلطان و اطرافیانش دیدم که باعث شگفتی من شد و هیچ انتظارش را نداشتم؛ وقتی او بیمار شد به دنبال پدرم فرستادند که ابن الرضا مریض شد. پدرم به سرعت خود را به دارالخلافه رساند و شتابان و همراه پنج تن از خدمتکاران خلیفه برگشت که همگی از افراد مورد اطمینان و خواصّ خلیفه بودند. نحرير (خادم مخصوص خليفه) نیز در ميانشان بود.
پدرم به آنها دستور داد كه در خانۀ [امام] حسن باشند و از حالش خبر گيرند. و دنبال چند تن از طبیبان نیز فرستاد و به آنها دستور داد که هر روز صبح و شب بر او وارد شوند و جویای حالش باشند.
دو سه روز که گذشت به پدرم خبر دادند که حالش رو به ضعف گذاشته است. پس به طبیبان دستور داد در خانهاش بمانند. و دنبال قاضی القضات فرستاد و به او دستور داد ده تن از کسانی که از نظر دینی و درستکاری و پاکدامنی مورد اعتماد هستند را برگزیند. پس آنها را احضار کرد و به خانۀ [امام] حسن فرستاد و دستور داد شبانه روز آنجا باشند.
پس این افراد همگی آنجا بودند تا زمانی که وفات کرد..»
احمد بن عُبیدالله ادامه میدهد:
وقتی خبر وفات آن حضرت پخش شد، سامرا یکپارچه عزا شد.. و شهر سامرا در آن روز همچون قیامت شده بود.. همه بر پیکر مطهر ایشان حاضر شدند و هنگامی که آمادۀ نماز شدند برادر خلیفه که به دستور خلیفه برای اقامۀ نماز بر پیکر امام آمد، صورت امام را نمایان کرد و اعلام کرد که این حسن بن علی بن محمد بن الرضاست و به مرگ طبیعی و در بستر خود فوت کرده است (بدون قتل یا زدن و شکنجه). و آن افرادی که به دستور حاکم در مدت بیماری در خانۀ امام بودند را به عنوان شهود و گواه به مردم معرفی کرد.
چنین اقداماتی که حتی برای نزدیکان و خواصّ دربار هم دور از انتظار و موجب تعجب و حیرت است نشان میدهد که سرّی در کار بوده و همۀ این تمهیدات به منظور انحراف اذهان عمومی انجام گرفته است، و بیشتر گویای اینست که خلیفۀ عباسی از خون امام بریء نیست؛ زیرا اگر در این جنایت دست نداشت نیازی به این کارها نبود.
📓 مجموعۀ مصاحبهها: ٨٢٧- ٨٢٨.
@Yusufi_Gharawi
رفتار امام صادق (ع) با فقیران سُنّی مدینه
در تفسیر عیاشی که از منابع قدیمی حدیث است و حدود 1100 سال پیش نوشته شده آمده است که امام صادق(ع) در هنگام شب کیسه ای بسیار سنگین و پر از نان را بر دوش می کشید و برای گروهی از فقیران بی خانمان مدینه که زیر سایبان محله بنی ساعده خوابیده بودند می برد. ایشان قرص های نان را در لباس آن فقرا قرار می داد تا صبح فردا که از خواب بر می خیزند گرسنه نمانند.
یکی از شیعیان به امام(ع) عرض کرد: آیا این فقیران به امر امامت و ولایتِ{ اهل بیت(ع)} شناخت و اعتراف دارند (یعنی آیا شیعه اند)؟
امام فرمود: خیر. اگر شناخت داشتند که بر ما واجب بود حتی آرد و نمک خود را نیز با آنان شریک شویم.
سپس امام صادق(ع) به آن شخص فرمودند:
" پدرم (امام باقر ع) وقتی چیزی را به عنوان صدقه به سائل می داد {برای چند لحظه} از او پس می گرفت و آن را می بوسید و می بویید و سپس دوباره به او بر می گرداند زیرا صدقه پیش از آنکه به دست سائل برسد ، در دست خدا قرار می گیرد { و متبرک می گردد } از این رو دوست دارم آن را {صدقه یا دست سائل را} ببوسم زیرا هم خداوند و هم پدرم به آن عنایت داشته اند. "
منبع: تفسير العياشي(متوفای حدود 320هـ) ، ج2 ، صص 107-108
توضیح مهم:
در این ماجرا می بینیم که امام صادق(ع) به دنبال آن نبود که با نان دادن به فقرای سُنی مدینه ، آنان را مدیون خود کند و به مذهب تشیع وادار فرماید بلکه کمک به آنان را وظیفه ی اسلامی و انسانی می دانست و از این رو در تاریکی شب و در زمانی که در خواب بودند برایشان نان می برد.
کلیدواژه ها: #حدیث #هفته_وحدت #شیعه #سنی #تشیع #اهل_سنت #تسنن #میلاد #پیامبر ص #امام_صادق #اهل_بیت ع #ناصبی #نواصب #برائت #تبری #فقرا #فقیران #کارتن_خواب ها #بی_خانمان ها #مدینه #سقیفه #بنی_ساعده #فیروز #ابولولو
عضویت در کانال "بررسی روایات "👇
@shenakhtehadis
@shenakhtehadis
هدایت شده از پاسخ صوتی پرسش ها و شبهات
روایت تنقیص زن در نهج البلاغه.mp3
3.31M
نکات مهمی درباره روایات تحقیر زنان و بدگویی از آنها که به پیامبر (ص) و مولا علی (ع) نسبت شده است
آیا صد درصد مطالب کتاب نهج البلاغه کلام امیرالمؤمنین (ع) است یا برخی از جملاتش از حضرت (ع) نیست؟
آیا واقعا رسول الله (ص) و امام علی (ع) فرموده اند که زن ناقص العقل است و نباید با او مشورت کرد؟
7 دقیقه صوت مهم
عضویت در کانال👇
@pasokhvoice
@pasokhvoice
پرسش:
آیا مطلب زیر صحت دارد و قابل انتشار است؟
" امام سجاد (ع) فرمود: «هرکس سه صلوات برای مادرم حضرت فاطمه(س) بفرستد تمامی گناهانش بخشیده میشود: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ»
به اندازه ارادتت به حضرت زهرا فوروارد کن و به اشتراک بگذار "
پاسخ:
1 - صلوات فرستادن بر هریک از خاندان پاک پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) قطعا فضیلت عظیمی دارد اما حدیث خاصی در منابع حدیث شیعه از امام سجاد (ع) درباره "بخشوده شدن گناهان در اثر سه صلوات بر حضرت زهرا (س) " نیافتیم. به نظر می رسد از جعلیات سالهای اخیر در فضای مجازی است و چه بسا نشر کردن اینگونه مطالب مصداق "افتراء به معصومان(ع)" و "نشر اکاذیب و احادیث جعلی" باشد.
درباره طریقه صلوات بر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیز عبارت " و السرّ المستودع فیها" در هیچ یک از احادیث نیامده و علما نیز توصیه نکرده اند بلکه توسط برخی از اشخاص، افزوده شده است.
2 - شیوه صلوات بر حضرت زهرا (س) که بیش از هزار سال بین علمای شیعه سابقه داشته و رایج بوده به صورت زیر است:
" صلّی اللهُ علی فاطمةَ و اَبیها و بَعلِها و بَنیها "
این شیوه، گویا از ادبیات احادیث، الهام گرفته شده و البته می توان عبارت " بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ" را نیز به آخرش افزود زیرا ابهام یا اشکالی در محتوا ایجاد نمی کند.
3 - عبارت " و السرّ المستودَع فیها" در احادیث معتبر و کتب علمای شیعه یافت نمی شود و از افزودنیهای سلیقهای اشخاص است که معنای روشنی هم ندارد زیرا اگر "رازی در ایشان به ودیعت نهاده شده" باشد لزوما یک شخص نیست که بر او صلوات بفرستیم. اگر کسانی مقصودشان از افزودنِ این عبارت، اشاره کردن به حضرت محسن باشد باید بگوییم عبارت "بَنیها" (پسرانش)، جمع است و نه تنها شامل امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است بلکه شاملِ محسن (ع) نیز هست پس لزومی ندارد صلوات رایج بین شیعیان که هزارسال سابقه داشته به خاطر نظرات شخصی خودمان دستکاری کنیم.
کانال بررسی سندیت و اعتبار روایات و احادیثی که در محافل مذهبی و فضای مجازی مطرح میشود👇
@shenakhtehadis
@shenakhtehadis
ام فروه، مادر مطهره امام صادق علیه السلام
یکی از آسیب های جدی عرصه تهذیب منابع در دوران اخیر، افراط و عجله در انکار روایات اهل بیت ع و گزارش های تاریخی مربوط به ایشان است. و نمونه های شایعی از این دست به استناد به برخی از متشابهات کلامی متکی است. آثاری مانند نوشته های نجاح الطائی از این دست است. او در کتب خود در تکذیب احادیث اهل بیت ع و گزارش های مسلم تاریخی شیعه و سنی بسیار افراط نموده؛ تا آن جا که به عنوان اسناد بسیار زیاد در مورد نام های مشترک فرزندان ائمه با برخی از دشمنان را انکار کرده است. (نمونه های دیگر: t.me/gholow2/185)
از مواردی هم که نجاح طائی منکر شده، انتساب امام صادق ع به محمد بن ابی بکر است. و اخیراً نیز دیگر بار این انکار از برخی از منابر بازگو می شود.
اما نسبت امام صادق ع به ابی بکر منحصر در خبر ولدنی مرتین نیست. که دلالت آن مورد نقد برخی قرار گرفته. (إحقاق الحق، ج1، ص67) با چشم پوشی از این خبر، باز ادله تاریخی بسیار باقی است. گذشته از عامه، در مصادر امامی زیر تصریح شده که ام فروة دختر فقیه مشهور قاسم بن محمد بن ابی بکر بوده و در برخی نیز تصریح شده که مادرش نیز دختر عبدالرحمن بن ابی بکر بوده است:
الكافي، ط - الإسلامية، ج1، ص: 472؛ منتخب الأنوار في تاريخ الأئمة الأطهار، ابن همام، ص:72؛ المقالات و الفرق؛ سعد اشعری، ص79؛ المقنعة، ص473؛ الإرشاد، ج2، ص176و180؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص 78؛ مناقب آل أبي طالب؛ ج4، ص210 و 280؛ روضة الواعظين؛ ج1، ص212؛ إعلام الورى، ص271؛ كشف الغمة، ج2، ص120 و 131و 147و 155و 161و 166و 187و 201؛ العدد القوية؛ ص148؛ تاج المواليد، ص92 و 93؛ الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم، ص617و621 و 643؛ راحة الأرواح، ص 185؛
و از اخبار معصومان ع: قرب الإسناد، ص114؛ عيون أخبار الرضا ع، ج1، ص: 41؛ كمال الدين؛ ج1، ص305 و الإحتجاج، ج2، ص373 و الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم، ج2، ص 138 و 139. الخرائج و الجرائح، ج2، ص642 و 643 و الدر النظيم، ص632.
علاوه بر تصریح کلینی، سیاق حدیث دوم از باب مولد امام صادق در کافی و نیز برخی اخبار دیگر نیز مؤیّد است. (الكافي، ج1، ص472 و نیز ر.ک: قرب الإسناد، ص358)
و از دیگر مؤلفان مرتبط با شیعه: الجعفريات، ص: 24 و 29؛ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج6، ص54؛ مروج الذهب، دارالهجره، ج2؛ ص300.
و از مؤلفان جریان های غلو: الهداية الكبرى، ص: 247 و دلائل الإمامة، ص: 248؛ عيون المعجزات، ص85 و اثبات الوصية، ص182.
با این وجود بنا بر برداشتی گسترده که از سوی برخی خطیبان گرامی نیز ترویج می شود، خبر «أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الطَّاهِرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا» هرنوع انحراف را در اجداد ائمه علیهم السلام چه از سوی با نسبت های مادری و چه پدری انکار می کند. بر این اساس آیا این عزیزان نسبت امام سجاد علیه السلام به شاهان ایران و امام زمان عج به شاهان روم را انکار می کنند؟!
(نمونه اسناد نسب امام سجاد ع: الكافي، ج1، ص466؛ الإرشاد، ج2، ص137؛ إعلام الورى، ص256؛ روضة الواعظين، ج1، ص201؛ مناقب آل أبي طالب، ج4، ص 49؛ كشف الغمة،، ج2، ص83)
مرحوم علامه مجلسی تبیین خوبی در این راستا دارد:
«پدر آن حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام، و مادر آن حضرت امّ فروه دختر قاسم پسر محمّد بن ابى بكر، و اگر در پدران و مادران انبياء و اوصياء كافر و منافقى باشد، ضرر ندارد، مىبايد كه ايشان در پشت كافر و رحم كافره نبوده باشند. و گويند كه نام او فاطمه بود.
كلينى به سند معتبر از آن حضرت روايت كرده است كه قاسم بن محمّد از معتمدان و مخصوصان حضرت امام زين العابدين عليه السّلام بود، و فرمود كه: مادرم از آنها بود كه ايمان آوردند و پرهيزكار و نيكو كار بودند، و خدا دوست مىدارد نيكوكاران را.» (جلاء العيون، نشر سرور، ص870)
در نهایت فارغ از اشکالات این انکار، عجیب آنکه برخی از صاحبان منابر آن را پاسخی برای این شبهه دانسته اند که «توجه سنیان به امام صادق ع به خاطر نسبت ایشان به ابوبکر بوده است». حال آنکه شبهه، گرایش عامه را بر اساس تفکر خودشان بیان می کند. پاسخ بهتر این که بگوییم چنان که خود عامه بارها اعتراف کرده اند، علم والای حضرت امام صادق ع و شاید اخلاق ایشان عامل اصلی گرایش برخی از عامه به ایشان بود. و اگر نسب شخص در توجه مردم موثر باشد، این نسبت حضرات به رسول اکرم ص بوده که تاثیر داشته است. وگرنه خود محمد بن ابی بکر نزد عامه چندان جایگاهی ندارد.
ضمناً نه تنها نقل قابل اعتمادی در سوء نسب ابوبکر ارائه نشده؛ بلکه ظاهر برخی روایات نفی آن است. (معاني الأخبار، ص412. کلام علما: الأنوار النعمانية، ج1، ص49 و منهاج البراعة ، ج3، ص 40) (در مورد نسب ابوبکر: جمهرة النسب، ص127؛ الطبقات الكبرى، ج3، ص126 و...)
@gholow2
بقیه 👇
... دلیل دیگر منکران این است که قرمانی در اخبار الدول جدّ امام را «القاسم بن محمد بن ابی سمرة» دانسته است. قرمانی مؤلف قرن دهم است و قبل او مؤلفان به اتّفاق جدّ ایشان را قاسم بن محمد بن ابی بکر دانسته اند با این حال چگونه می توان به نقل مؤلفی در قرن دهم استناد کرد؟! ضمن این که به احتمال بسیار زیاد در کتاب قرمانی تصحیف صورت گرفته است. اصلاً «قاسم بن محمد بن ابی سمرة» کیست که کسی نمی شناسد و سخنی از او در میان نبوده است؟!! وقتی در مصادر نزدیک بلکه هم عصر با ائمه ع این نسب ذکر شده است؛ چگونه می توان آن را دروغ دانست؟! با این که عادتاً نسب هر کس معلوم و مشهور است آن هم نسب اشراف و اعیان چون امام صادق علیه السلام.
غلوپژوهی
@gholow2
هدایت شده از چهل نیوز | 40News
🔴شبهات دینی کرونایی
حدیثی از امام صادق علیه السلام رو نقل میکنن درباره شهر قم و شبهاتی رو مطرح میکنن، که مگه قم محل امن نبود، پس چی شد؟
امام صادق عليه السلام فرمودند:
“اذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ فَعَلَیکمْ بِقُمْ وَحَوالیها وَنَواحیها فَانَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْها”
هنگامی که فتنه ها همه شهرها را فرا بگیرد به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلا از قم دفع شده است
(بحار الانوار ج ۲۶ ص ۲۱۴)
1⃣ ببینید در فهم احایث باید دو عنصر رو خوب فهم کنیم، زمان و مکان صدور حدیث، بعبارتی باید شرایط تاریخی اون زمان رو خوب مسلط باشیم تا بفهمیم منظور امام معصوم چیه
زمان امام صادق(ع) که مصادف با حکومت عباسیان بود، شیعیان وعلویان خیلی تحت فشار حکومت بودن، زندانی و کشته میشدن. از طرفی هم قم با مرکز حکومت فاصله زیادی داشت، حکومت کاری با اهالی قم نداشت و محل مناسبی برای تجمع شیعیان بود. تو این فضا باید روایت امام صادق علیه السلام رو درنظر بگیریم، و گرنه به اشتباه میفتیم. البته درباره قم تا زمان ظهور امام زمان عجل الله، روایات بلندی اومده، و همیشه قم از قداست خاصی برخوردار است
فلذا شما به تاریخ رجوع کنید، اولین کسانی که به قم مهاجرت کردن، خاندان اشعری بودن که در قرن دوم و حدودا همزمان با امامت امام صادق علیه السلام زندگی میکردن.
2⃣نکته دوم اینکه، اگر دقت کنید، در متن روایت اومده، در مواقع فتنهها به قم مراجعه کنید. حالا این چه ربطی به ویروس کرونا داره، خدا میدونه. آیا ویروس، معنی فتنه رو میده؟
3⃣نکته سوم اینکه، معنی بلا، در متن حدیث به چه معناست؟ آیا منظور شیوع بیماری هست؟ چون کسی که به این حدیث ایراد گرفته، فتنه و بلا رو معادل شیوع بیماری و کرونا گرفته. آیا منظور بلایای طبیعی هست؟ یا منظور چیز دیگهای هست، چون تو خود قم چند بار سیل اومده. اصلا بالاتر از این، در طول تاریخ، خود خانه خدا، چندین بار سیل اومده و کعبه ویران شده، مسجدالحرام حرم امن الهی هست و جزء امنترین نقاط دنیا بحساب میاد، که در قرآن هم به امن بودنش اشاره شده. پس نباید موضوعات مختلف رو باهم قاطی کنیم و مصادیق غلط نباید جایگزین کنیم
#حسین_دارابی 👇
http://eitaa.com/joinchat/113508352Cdd1d77aefa
⚠️تأملی در جایگاه رجالی آقای عباس تبریزیان
شاید اگر در سالهای پیش، در ابحاث نقد آرای آقای تبریزیان، به ضعف رجالی ایشان تصریح میشد، بر بسیاری از مخاطبان سنگین میآمد. و لذا به اشاره، به مجموعه مستنداتی در این راستا پرداختیم. (t.me/gholow2/401 - t.me/gholow2/403 و t.me/gholow2/1095 و t.me/gholow2/1432) اما در این ایام مناسب است دیگر بار خوانندگان محترم را به تأملی در این راستا فرا بخوانیم.
قضیه نشر فیلم جنجالی آتش زدن کتاب هاریسون توسط آقای تبریزیان، سکوت بسیاری از بزرگان حوزه را شکست، و شدیداً به نقد و رد او پرداختند. البته آقایان تبریزیان عقب ننشست، و چند روز بعد در کانال رسمی ایشان با تخطئه عموم علوم اسلامی از فقه و اصول تا فلسفه و عرفان، حتی به آتش زدن کتاب «کفاية الأصول» آخوند خراسانی دعوت کرده، و گفت: «اگر هم کتاب کفایه چند حدیث دارد... جدا کن، وکتاب را آتش بزن. بتی بشکن»! (هرچند افراط حوزه در پرداختن به اصول فقه در بروز چنین تفریط هایی جداً مؤثر است: نک t.me/gholow/148 )
در میان بیانیهها، مدیر حوزه علمیه قم، آقای اعرافی نیز در بیانیهای «حرکت ناپسند و جاهلانه اخیر در تعرض به یکی از متون مهم علم پزشکی را که در فضای مجازی انتشار یافته» محکوم کرد. اما در برابر کانال تبریزیان اطلاعیهای جعلی را نشر دادند که «هیئت پنج نفره روز جمعه گذشته از طرف حجت الإسلام والمسلمین اعرافی رئیس حوزه علمیه سراسر کشور نزد آیت الله تبریزیان برای معذرت خواهی از کار شتابزده در محکومیت آتش زدن کتاب هاریسون تشریف آوردند و اظهار داشتند که اشتباهی رخ داده و بنا نبود چیزی بنام حاج آقای اعرافی صادر بشود ولی این مسأله اتفاق افتاد.» این اطلاعیه جعلی و عجیب به سرعت از کانال حذف شد!
دعاوی آقای تبریزیان پیشتر تا آنجا پیش رفت که رسماً بی هیچ پشتوانهای ادعای «شفای سندروم داون» را داشت؛ و می گفت «درمان سرطان» برایش «مانند سرما خوردگی» است! سادهدلیِ برخی از عوام (حتی بعضاً حوزوی) کفایت میکرد، که تبریزیان برای این حجم داستان پردازی، هیچ سند و مدرک رسمی علمی ارائه نکند.
ایشان فراتر از این قصههایِ معجزهآسایِ ندیده رفته و اخیراً پیش از نشر اخبار شیوع کرونا در ایران میگوید: «چینیها به این باور رسیدند که مسلمانان به بیماری کرونا مبتلی نمیشوند ومیگویند دو میلیون چینی مسلمان شدند واین روزها در خیابانها نماز میخوانند در حالی که نماز قبلا ممنوع بود.»
در ادامه مطالبش پس از نشر خبر شیوع کرونا در قم، آن را تکذیب کرده، و به این خبر استناد میکند که «امام کاظم میفرمایند: ان الله یدفع عن اهل قم شر الاعادی وکل سوء»!
در حالی که گذشته از ضعف سندی این خبر، اصلاً عبارات قبلی آن نشان از هلاکت تعدادی از جوانان قمی دارد: لَكِنْ سَيَهْلِكُ جَمَاعَةٌ مِنْ شَبَابِهِمْ بِمَعْصِيَةِ آبَائِهِمْ وَ اَلاِسْتِخْفَافِ وَ اَلسّخْرِيّةِ وَ مَشَايِخِهِمْ (بحار الأنوار، ط - بيروت، ج57، ص214) گرچه بر فرض صحت خبر، ممکن است معنای آن، حفظ برخی از اهل قم از بیایمانی باشد.
باید پرسید چرا هیچ مسلمانی نباید با کرونا بمیرد؟! کرونا یک استثنا است یا به صورت کلی مسلمان با هیچ بیماری نمی میرد؟! طبعاً استثنای این بیماری هیچ مدرکی ندارد. بیمار نشدن مسلمین نیز خلاف عقل و نقل و قرآن و همه چیز است و فقط با عقیده غلات میسازد. وانگهی اگر مسلمان بیمار نمی شود، یا از بیماری نمی میرد، پس تبریزیان مدعی درمان چیست؟
روشن است که نگاه مطلقنگرانه به این اخبار آحاد تا چه حد مفاسد در پی دارد. (به عنوان نمونه دیگر در اخباری آمده انگشتر عقیق هم از هر سوئی محافظت میکند. الكافي، ج6، ص471؛ ثواب الأعمال، ص174 حال ادعای اطلاق کلی آن چگونه با برخی تجارب میخواند؟)
ایشان دروغی دیگر را چنین مطرح میکند: «با خبر شدیم ده ها پزشک که مسئول معالجه بیماران کرونایی هستند از مراکز طب اسلامی داروی امام کاظم (ع) تهیه کرده ودر حال مصرف هستند واین نشان از عظمت طب اسلامی و اهل بیت (ع) است.»
در حالیکه ایشان همواره پزشکان را به خاطر بی توجهی به آنچه آن را طب اسلامی میشمرد، تکفیر میکند. گاه از نبود کرونا در ایران میگوید، و گاه از ناتوانی پزشکان سخن میراند، و...
آخر با این همه اضطراب و تعارض و تناقض چه کنیم؟
منبع: کانال تلگرامی غلوپژوهی👇
@gholow2
@shenakhtehadis
@shenakhtehadis