خدا عمر غمت را جاودان سازد که این شاعر غزل در گوش من می‌خواند و من تکرار می‌کردم ‌#سجاد_سامانی @sher_kade

کافر به چشم‌های تو باور می‌آورد آن چشم‌ها که آه مرا بر می‌آورد من در پی تو هستم و مردم پی بهشت ایمان شهر، کفر مرا در می‌آورد عطر تو خوش‌تر است از آن عطرها که باد از سوی باغ‌های معطر می‌آورد آتش بزن به خاطره‌هایی که در قفس پرواز را به یاد کبوتر می‌آورد عاشق شدم، که تلخی ایام سرنوشت بی یاد عشق، حوصله را سر می‌آورد #سجاد_سامانی @sher_kade

ببین حکایت شیرینِ عشق با دل من چه کرده‌است که فرهاد می‌دهد پندم ! ... #سجاد_سامانی @sher_kade

نسیمی شاخه‌هایم را شکست و با خودم خواندم: « بهار با تو بودن‌ها چه شد؟ پاییز دلتنگی است » #سجاد_سامانی @sher_kade

خانه‌ای از جنسِ دلتنگی بنا کردم ولی چون پرستوها به ترکِ خانه عادت داشتی ..! #سجاد_سامانی @sher_kade

چرا زبان بگشایم؟ که دردهای بزرگ به جز سکوت ندارند مرهمی دیگر... #سجاد_سامانی @sher_kade