#غزل
بهار باش تو این دفتر خزانی را
بریز در غزلم شور زندگانی را
صدای نی لبکت توی دشت تا پیچید
گذاشت روی دلم حسرت شبانی را
هنوز اوج نگاهت به سخره می گیرد
مرام مردی و آیین پهلوانی را
به ابر های جهان گفته ای به راه افتند
که زنده رود من این رود اصفهانی را
دو تار موی سپیدم به آینه فهماند
شده ست وقت خداحافظی جوانی را
#الهام_عمومی
@sher_moaser
#غزل
وقت آن است که از دور قطارش برسد
عاشقی با همه ایل وتبارش برسد
ساحل از چشم به راهی شبی آسوده شود
اگر آن موج خروشان به قرارش برسد
رد شود امشب اگر از بغل آینه ام
شاید این بار به آیینه غبارش برسد
باز در تور می افتد پری غمگینی
شب که آهنگ غم انگیز سه تارش برسد
می تواند نفسی عاشق پاییز شود
باغ اگر بر سر هر شاخه انارش برسد
تن من بهمن و آغوش تو فروردین است
کاش این بار زمستان به بهارش برسد
#الهام_عمومی
@sher_moaser