شعری از رهی معیری
شبي در حرم قدس
ديده فرو بستهام از خاکيان
تا نگرم جلوۀ افلاکيان
شايد از اين پرده، ندائي دهند
يک نفسم، راه بجائي دهند
اي که بر اين پردۀ خاطر فريب
دوخته اي ديدۀ حسرت نصيب
آب بزن، چشم هَوَسناک را
با نظر پاک ببين، پاک را
آنکه در اين پرده، گذر يافته است
چون سحر از فيض نظر يافته است
خوي سحرگير و نظر پاک باش
راز گشايندۀ افلاک باش
خانۀ تن، جايگه زيست نيست
در خور جانِ فلکي نيست، نيست
آنکه تو داري سر سوداي او
برتر از اين پايه بَُود، جاي او
چشمۀ مسکين، نه گهرپرور است
گوهر ناياب، به دريا در است
ما که بدان دريا، پيوسته ايم
چشم ز هر چشمه، فرو بسته ايم
پهنۀ دريا، چو نظرگاه ماست
چشمۀ ناچيز، نه دلخواه ماست
پرتو اين کوکب رخشان نگر
کوکبۀ شاه خراسان نگر
آينۀ غيب نما را ببين
ترک خودي گو و خدا را ببين
هرکه بر او نورِ رضا تافتهست
در دل خود، گنج رضا، يافتهست
سايۀ شه، مايۀ خرسندي است
ملک رضا ملک رضامندي است
کعبه کجا؟ طوف حريمش کجا؟
نافه کجا، بوي نسيمش کجا؟
خاک ز فيض قدمش، زر شده
وز نفسش، نافه معطر شده
من کيام؟ از خيل غلامان او
دست طلب سوده به دامان او
ذرۀ سرگشته خورشيد عشق
مرده، ولي زندۀ جاويد عشق
شاه خراسان را، دربان منم
خاک در شاه خراسان منم
چون فلک آئين کهن ساز کرد،
شيوۀ نامردمي، آغاز کرد،
چاره گر، از چاره گري بازماند،
طاير انديشه، ز پرواز ماند،
با تن رنجور و دل ناصبور
چاره از او خواستم از راه دور
نيم شب، از طالع خندان من
صبح برآمد، ز گريبان من
رحمت شه، درد مرا چاره کرد
زنده ام از لطف، دگرباره کرد
بادۀ باقي، به سبو يافتم
وين همه از دولت او يافتم
مشهد اول تيرماه ١٣٤٧
✍#رهی_معیری
امام رضا(علیه السلام)
غزل
آمدم توشه بگیرم به شما برگردم
راه برمن بنمایی به خدا برگردم
یارضاجان مددی تا به نوایی برسم
هیچ جایی نروم تا به رضا برگردم
تا مرادم بدهید آمده ام در بزنم
حاجتم را نظری تا که روا برگردم
همه دل داده ی وصلند و به دلبر مایل
می دهم دل که به دریای وفا برگردم
بی قراری چه کنم زد به نهادم آتش
خرمنم سوخته اینجا نه، کجا برگردم
پاره ای از تن پیغمبر اکرم باشید
جان من! مُعجزه ای معجزه تا برگردم
پای هر مرثیه را کرببلا وا کردید
آمدم نزد شما کرببلا برگردم
#مجیدطاهری
زمان رها گشتن از خود/زمان سفر تا خدا شد
دوباره دل عاشق من/هوایی صحن رضا شد
غریب غریبان رضا جان/شهید خراسان رضا جان
تو را خوانم از عمق جانم/به چشمان گریان رضا جان
دخیلک یا مولا/گل باغ زهرا
علی بن موسی علی بن موسی
یا مولا یابن الزهرا...
خوشا بر کسی که اسیر ِ/تولای آل عبا شد
خوشا بر کسی که گدای ِ/سر کوی لطف رضا شد
رضا رأفت و لطف و غفران/رضا عادتش جود و احسان
خوشا بر کسی که بخواند/رضا را به چشمان گریان
نوای دل ما/مدد یابن الزهرا
علی بن موسی علی بن موسی
یا مولا یابن الزهرا...
غریبی او گشته معلوم/ز زهر جفا گشته مسموم
دل از شرح این ماجرا سوخت/که جان داده در حجره مظلوم
جواد از مدینه رسیده/به آن حجره و چشم او تر
سرش را به دامن گرفته/فلک غرق غم شد سراسر
ولی وا مصیبت/ازین داغ عظمی
ز قلب حسین و/تن ارباً ارباً
یا حسین یابن الزهرا...
(امیرعباسی)
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای که گفتی 《فَمَن یَمُت یَرَنی》
جان فدای کلام دلجویت
جانم علی جانم علی...
🖤🖤🖤
انالله و اناالیه راجعون
پیرغلام اهل بیت(علیهم السلام) ، مرحوم حاج علی قصری، به دیدار حق شتافت.
نثار روحش فاتحه و صلوات.
○○○○○○○○○○○○○○○○
...《فمن یمت یرنی》کلام امیرالمومنین(علیه السلام) است به این معنی: هرکس بمیرد مرا می بیند.
📚نکات مداحی
آموزش معارف قرآن کریم و ادعیۀ مأثور در مداحی اگر به نوعی باشد که تأثیر قرآن و ادعیه در شعرشاعران آیینی که در حوزۀ مداحی سرودهاند مشخص گردد و اساتید، این تأثیر را آموزش داده و نمود آن را بیشتر مشخص سازند، سبب ارتقاء سطح محتوایی مداحی میگردد.«مرحوم آهی(از اساتید مداحی)معتقد بود صرفاً صور خیال، صناعات لفظی، ادبی و معنوی، شعر را زیبا نمیکند و در بحث اشعار آیینی باید به آیات و روایات توجه داشت»(بهتویی، 16فروردین1400)
#نکات_مداحی
📚نگاهی به پیشینۀ آموزش مداحی
اهلالبیت(علیهمالسلام) نشان میدهد که درگذشته، آنچه مورد آموزش قرار میگرفته علوم و تجارب ادبی، از سوی اساتیدی بود که خود اغلب شاعر بودند و یا با حفظ کردن اشعار طولانی، به مهارتی در شعر رسیده بودند که میتوانستند اشعار را نقد نمایند."علی آهی" از اساتید و شاعران این حوزه گفته است:«آن موقع این سبک و سیاق نبود که دستگاههای موسیقی را به مداح یاد بدهند؛ استاد، هر کسی را با توجه به استعدادش راهنمایی میکرد؛ صدایمان و سبکمان به درد خودمان میخورد؛ اگر میخواستیم تقلید از سبک کس دیگری بکنیم به زمین میخوردیم؛ آن موقع فقط اشکالات شعری را از ما میگرفتند؛ وگرنه نوع خواندن هرکسی خاص خودش بود...»(آهی، 1392، 12) و به نظر میرسد هماکنون این دیدگاه صحیحی میتواند باشد و هرقدر رویکرد ادبی و شعری نسبت به موسیقی بیشتر میشود سطح انحرافات پایینتر میآید. در حال حاضر، دکلمهخوانها که از آواز استفاده نمینمایند و با شعر، مجلس خویش را مدیریت میکنند و مداحانی که اتکای آنها بیشتر بر شعر است تا آواز، بسیار موفقترند و اساتید، میتوانند کمک بیشتری در جهت تأثیربخشی بر مجالس به آنها بنمایند.
در قدیم آنچه استاد از مداح انتظار داشت خواندن اشعار بود؛ آهی میگفت:«...ما تشویق میشدیم به شعر حفظ کردن و شعر را نزد استاد بردن و خواندن در مجالس؛ آنجا هم میخواندیم و ایرادمان را میگرفتند و اصلاح میکردیم. ما از ده سالگی شروع کردیم به مداحی و الان نزدیک هفتاد و دو سال هست که مداح هستیم و نزدیک به پنجاه و دو سه سال هم هست که شعر میگویم»(همان،10) او که هنرجویان بسیاری را در این راه تربیت کرد، سالها فقط با خواندن اشعار در مجالس به مداحی اهلالبیت(علیهمالسلام)میپرداخت؛ آهی میگفت:«ما از قدیم تا الان همۀ منبرمان را با شعر اداره میکردیم؛ مگر اینکه بخواهیم دوکلمه بگوییم که بین دو مطلب در شعر ربطی بدهیم»(همان،13)
#نکات_مداحی
📚شور و حال در مداحی
اساتید اعتقاد داشتند مداح باید رسانهای باشد که اعتقادات را توسط شعر به مردم میرساند و قرآن کریم و احادیث ائمه(علیهمالسلام) را در قالب شعر به مردم منتقل نماید و شور و حالی که با ریتم و آهنگ بوجود میآید کم فایده است. "مهدی ماهرخسار" از اساتید میگفت:«مجلسی که فقط شور و حال داشته باشد گذراست و مجلسی که شعور داشته باشد ماندگار است؛ به شرط اینکه مداح یا منبری از فرمایشات ائمۀ اطهار(علیهمالسلام) بهره ببرد و شعر پر مغز و با محتوا بخواند...بایستی شاگردی بزرگان علم و ادب را بکند؛ کم نیستند از این بزرگواران. طرف نباید با گوش دادن نوار مداح شود؛ باید با استادان و بزرگان علم و ادب نشست و برخاست کند و پای درسشان شاگردی کند.»(ماهرخسار، 1392، 35)
#نکات_مداحی
📚آموزش معنی شناسی اشعار
انتخاب اشعار، مهم بود تا شعری خوانده شود که پر معنی و تأثیرگذار باشد؛ به این دلیل، فردی که به عنوان استاد شناخته میشود، باید اهل دقت باشد و ارزش اشعار را بشناسد؛ ماهرخسار میگوید:«ما استادانی داشتیم که سالها کار کرده بودند. اشعاری که انتخاب میکردیم برای آنها میخواندیم تا بگویند که این شعر خوب است و آن را حفظ کنیم، الان دیگر بعد از سالها کارکردن، تقریباً خودم به این تشخیص رسیدهام که این شعر به درد مردم میخورد یا نه، بیشتر معنی شعر برایم مهم بوده، نظر رهبری هم این است که شعر پرمغز و جهت دار باشد؛ البته خیلی روی آهنگ و ریتم اشعار تخصص نداشته و ندارم، بیشتر شعر برایم مهم است که بر دل شنونده اثر کند، "آقای ثابت" شعری گفته بود با این ابیات که:
تو سر دادی که سر در پیش نامردان فرو ناید
تو جان دادی که جان هر دو عالم را کنی احیا
...
من این شعر را سالهای قبل از انقلاب در حضور رهبری خواندم و ایشان مرا تحسین کردند. یا این بیت:
اسیری عیالت را چنین تفسیر عقل آمد
که ای انسان ز پای خویش بند بردگی بگشا
خب این اشعار یک دنیا حرف دارند؛ همیشه و برای همۀ نسلها تازگی دارند.»(همان، 37)
#نکات_مداحی
مرثیۀ کوتاه امام حسین(علیه السلام)
...
هوای گرم و دل زار و التهاب عطش
غم برادر و هجر عیال و داغ پسر
الا چه بود سبب از چه رو چرا به چه جرم
چه بود جرم و خطا، کاین جفا شدش کیفر
بفرقهای که از ایشان چنین خطا سر زد
مدام لعن خدا باد تا صف محشر
✍️بخشی از شعر مدرس اصفهانی
هدایت شده از انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ایران
#معرفی_کتاب
عنوان کتاب: الیقین باختصاص مولانا علي -عليه السّلام- بامره المؤمنین
نگارنده: سید رضی الدّین علی بن موسی بن جعفر بن طاووس
👇👇👇
هدایت شده از انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ایران
#معرفی_کتاب
📗از آثار فاخر و ارزشمند جناب سید بن طاووس کتاب گرانسنگِ "الیقین باختصاص مولانا علي -عليهالسّلام- بإمرة المؤمنين" میباشد. مؤلف گرانقدر در این اثر احادیثی را گردآوری نموده که به اهل ایمان یادآوری کند لقب امیرمؤمنان -علیهالسّلام- تنها برای حضرت امیر، اسدالله الغالب علیبنابیطالب -علیه السّلام- شایستگی دارد نه دیگران، و از اختصاصات اوست.
📗موضوع این کتاب روایاتی است در این باره که پیامبر لقب «امیرالمؤمنین» را به علی -علیهالسّلام- داده و این لقب اختصاص آن حضرت دارد. پیش از او نیز ابن غضائری (م ۴۱۱) کتابی با نام "التسلیم علی امیرالمؤمنین -علیهالسّلام- بامرة المؤمنین" داشته است.
📗 کتاب الیقین دارای مقدمهای مفصل و یک خاتمه و سه بخش با عنوان قسم است. مؤلف در مقدمه فهرست ۲۲۰ فصل کتاب را آورده و سپس در طی سه قسمت با عناوین زیر به بیان روایات پرداخته است:
قسم اول، احادیثی که بیان میکند علیبنابیطالب -علیهالسّلام- به نام امیرالمؤمنین خوانده میشد (شامل ۱۷۷ باب)؛ قسم دوم احادیثی که نامیدن آن حضرت به امام المتقین را اثبات میکند (شامل ۲۴ باب)؛ قسم سوم، احادیثی که لقب یعسوب الدین را برای آن حضرت اثبات کرده است (در ۱۹ باب). به گفته خود سید در کتاب التحصین، مجموع روایاتش در کتاب الیقین از ۳۰۰ گذشته است.
📗 سعی مؤلف در این کتاب بر استفاده و استدلال از منابع اهل سنت بوده است. برخی از این منابع عبارتند از: مناقب ابن مردویه، مناقب خوارزمی، تاریخ بغداد، کتب ابن عقده، کتاب المعرفه ثقفی، کتاب المعرفه رواجنی، حلیة الاولیاء از ابونعیم اصفهانی و بسیاری از منابع دیگری که بخشی از آنها اکنون موجود نیست، مانند کتاب "مناقب" که آن را تالیف محمد بن جریر طبری صاحب تاریخ میداند. در مجموع کثرت منابع وی و دستیابی او به کتبی که امروزه در دست نیست، دارای اهمیت و قابل توجه است. چنانکه بیان سلسله اسناد، اعتبار کتاب را بیشتر میکند.
📗ابن طاووس دو اثر دیگر در تکمیل یا استدراک کتاب "الیقین" تالیف کرده است: "الانوار الباهرة" و "التحصین فی اسرار ما زاد علی کتاب الیقین"، که در التحصین منقولات سید از کتب شیعه بسیار است. کتاب الیقین همراه با کتاب التحصین در یک مجلد چاپ شده است.
🆔 @nahjalbalaghah_ir