هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
امام حسین (علیهالسلام)
امام سجاد (علیهالسلام)
حضرت عباس (علیهالسلام)
«ولادت, مدح و منقبت»
قالب شعر:ترکیببند
مناسبت:سوم شعبان, چهارم شعبان, پنجم شعبان
وزن:فاعلاتن مفاعلن فعلن
——————————————
ماه عشق است ماه عشّاق است
ماه دلهای مست و مشتاق است
در میخانهٔ کرم شد باز
الدخیل این حریمِ رزاق است
ریزهخوارش فقط نه اهل زمین
جرعهنوشش تمام آفاق است
بیحساب است فضل این ساقی
شب جود و سخا و انفاق است
بین دلهای بیدلان امشب
با سر زلفِ یار میثاق است
«قبره فی قلوب من والاه»
حرمش قبلهگاه عشّاق است
ماه شعبان رسید! ماه سه ماه
کربلا میرویم! بسم الله
السلام ای پناه مُلک و مکان
در یدِ قدرتت عنان جهان
رفته قنداقهات به عرش خدا
تشنهٔ پایبوسیات همگان
در طوافت قیامتی شده است
میرسد هر فرشته با هیجان
پَر قنداقهٔ تو میبخشد
پر و بالی به فطرس نگران
از سرانگشت پاک مصطفوی
جرعه جرعه بنوش شیرهٔ جان
خواند جدّت «حسینُ منّی» را
«وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان
با تو جود و شجاعت نبویست
ای شکوه حماسههای عیان
در نمازت شبیه فاطمهای
بین میدان علیست جلوهکنان
چشمهای تو مرز خوف و رجاست
قَهر و مِهر تو آتش است و امان
رحمت محض! یا ابا الأیتام!
پدری کن برای عالمیان
ای که آقایی تو بیحد است
باز ما را به کربلا برسان
شب جمعه شمیم سیب حرم
منتشر میشود کران به کران
روضههایت بهشت اهل ولاست
چشم ما چشمههای کوثر آن
«وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَی»
اشکها از غمت همیشه روان
السلام ای شهید روز دهم
السلام ای امام تشنهلبان
تا ابد در فراز، پرچم توست
خون سرخت همیشه در جَرَیان
کربلای تو از ازل بودهست
مبدأ حرکت زمین و زمان
شب سوم رسیدهای، ای ماه
السلام علیکَ ثارالله
السلام ای نگین عرش برین
سروِ بالا بلند اُم بنین
جذبههای نگاه هاشمیات
ماه را میکشد به سوی زمین
عبد صالح! مُواسِیاً لله!
پدر فضل! روح حق و یقین!
به حضورت گشوده دست، فلک
به قدوم تو سوده عرش، جبین
وقت هوهوی ذوالفقار علیست
به روی مرکب حماسه نشین
میشود با اشارهٔ تو دو نیم
هر کسی آید از یسار و یمین
زینبت «إن یکاد» میخواند
آسمان محو هیبت تو! ببین
کاشف الکرب اهلبیت نبی!
بازوان تواند حصن حصین
ماه من! بازوی رشید تو را
که برافراشتهست بیرق دین ـ
زده بوسه علی به گریه چنان
چیده از آن حسین بوسه چنین
سائلان تو بیشمارند و ...
گوشه چشمی به ما! بس است همین
شب جود و کرامت و بذل است
شب چارم شب اباالفضل است
السلام ای حقیقت جاری
روح تقوا و زهد و بیداری
سید السّاجدینِ شهر رسول
عبد مسکینِ حضرت باری
روزهایت مجاهدت، ایثار
نیمهشبهات بخشش و یاری
در مناجاتت ای صحیفهٔ نور
آیه آیه زبور میباری
همه مجذوب ربّنای تواند
محوِ این سِیْر و این سبکباری
گوش کن این صدای داوود است
که به شوق تو میشود قاری
پا برهنه به حجّ که میآیی
کعبه را هم به وجد میآری
خطبههای تو تیغِ برّانند
ثانی حیدری و کرّاری
در مصاف تو سهم دشمن تو
چیست غیر از مذلّت و خواری
وارث عزت و سخای حسین
ای که بعد از عمو، علمداری
به محبان خود نظر فرما
بیشتر موقع گرفتاری
رو سیاهی من گذشت از حدّ
تو برایم مگر کنی کاری
در نماز شبت دعایم کن
تو عزیزی تو آبروداری
دلم از بند هر غم آزاد است
شافع من امام سجاد است
شاعر:یوسف رحیمی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
🌺سرود سه مولود🌺
دهید مژده عاشقان که شب اسیر نور شد
اختر و ماه ومهر را طلیعۀ ظـــــــهور شد
شراب شادی و شعف به ساغر سرور شد
ساقی حق پرست ما مست می طهور شد
دیدۀ شیعه روشن و دیدۀ خصم کور شد
ز جلوۀ جمال حق مدینه رشک طور شد
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی
گفت به ختم الانبیا حـامل وحی ذوالمَنَن
که داده حق به فاطمه زنســل پاک بوالحسن
زینت دامنی به تو، محرم و همــــدمی به من
جذبۀ دیگری به جان، نشـأت تازه ای به تن
به خلق حجتی دگر بعد عـــلی بت شکن
فطرس پر شکسته هم مژده دهد به مرد و زن
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی
قدم به ســـــاحت جهان زدند بهر حفظ دین
سه هم قسم، سه هم قدم، سه هم سخن، سه هم نشین
سه همسفر، سه هم هدف، سه هم نظر، سه بی قــرین
سه دلربا، سه جان به کف، سه هم نــدا، سه نازنین
یکی پدر ، یکی پسر ، یکی عــــموی نازنین
حسینیان عشق را بگو به صــــوت دلنشین
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی
به پاس نهضت آمده به امر حـی داوری
سه سید و سه سرور وسه سینه چاک دلبری
سه عاشق و سه حافظ و سه حامی برابـری
سه عامل وسه فاضل وسه دشمن ستــمگری
شمس یکی ، قمر یکی ، یکی به زهد مشتری
مدینه گشته مأمن حور وفرشته و پــری
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی
سه جان نثار راه حق شــاد و مصمم آمدند
حسین با برادر و پسر به عالـم آمدند
مژده بده به شیعیان که هر سه با هم آمدند
به پیشواز نهضت ماه محـرم آمدند
نوح نبی و موسی و عیــسی و آدم و خلیل
برای عرض تهنیت در بر خــاتم آمدند
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی
آمده اند این سه تن که یاری خدا کنند
خدای را زخوردن جام بلا رضـا کنند
فطرس پر شکسته را بال پــری عطا کنند
مشت یزید سِفله را به نام عـــشق وا کنند
جانِ گران بها ی خود به راه حق فدا کنند
زجلوۀ قیام خود قیامتی بپا کنند
که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی
سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
زمان:
حجم:
448.2K
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
زمان:
حجم:
385.5K
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
🌸سرود میلاد سه نور🌸
بیا تا گویمت وصف سه شمع روشن محفل
یکی قائد، یکی عابد، یکی حلّال هر مشکل
یکی درُّ و یکی گهر یکی جــانباز نام آور
یکی دارد به دل منزل یکی دریا یکی ساحل
علی بن الحسین است و حسین است و ابو فاضل
سه مولود جهان آرا سه مسعود قمر سیما
یکی سرور یکی سقا یکی سجاد حق واصل
یکی پروردۀ زهرا یکی پروردۀ مولا
یکی شهزاده و گردید و از دامان گل حاصل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه آزاده سه دلداده سه نوشیده به یک باده
یکی ساقی یکی ساغر یکی سیمین برِ کامل
یکی بر دوش پیغمبر یکی بر زانوی حیدر
یکی در سجدۀ داور به لطف حق شده نائل
علی بن الحسین است و حسین است وابو فاضل
سه روح هستیِ خلقت سه نوح کشتی وحدت
یکی رهبر یکی سرور یکی شمشیر بر باطل
یکی در دین عماد آمد یکی زین العباد آمد
یکی باب المراد آمد شهنشاهان بر او سائل
علی بن الحسین است و حسین است و ابو فاضل
شاعر:مشمولی
باحذف چند بند
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
زمان:
حجم:
244.8K
فرق چکیده و چسبیده
#نکات_مداحی
در تاریخ 10 بهمن1403 در جلسۀ چهارشنبه خانه مداحان ، آقای سیداحمدصالحی خوانساری که اداره کنندۀ جلسه بودند بیان کردند که بعضی مداحان «چکیدهاند» ، یعنی فرزندِ مداح ِ مداحان دیگرند و بعضی مداحان «چسبیدهاند». گویا این نظر بعضی پیشکسوتان گذشته و حال نیز باشد. با این توضیح که چکیدهها گاهی چنان خوب و فنی عمل مینمایند که بسیاری از چسبیدهها قادر به آن نیستند؛ اما میتوان این مطلب را افزود که هنرجویان خوب نیز میتوانند نسبت به استاد، «چکیده» باشند.
در سکوت سرد شب فریاد مردی شد بلند
خیزش و خشم و خروش اهل دردی شد بلند
خواب شب آشفته شد از تندر توفندهای
آذرخشی، آتش گردوننوردی، شد بلند
گردبادی شد نمایان در دل هامون ز دور
شهسواری تاخت در صحرا و گردی شد بلند
پیشتر آرامش مهتاب در مرداب بود
ناگهان موج خروشان نبردی شد بلند
کرد گلگون سرخی خون چهرههای زرد را
شعلههای آتشینِ سرخ و زردی شد بلند
نغمۀ آزادی از هر گوشهای آمد به گوش
آتش از خاکستر خاموش و سردی شد بلند
بار دیگر کاوۀ آهنگری از ره رسید
پرچم آزادگی با دست مردی شد بلند
(غلامعلی حداد عادل)
سرود دهۀ فجر
عید بهار سرخ فجر انقلاب است
گلهای پرپر گشته را فصل گلاب است
عید رهایی عید عزت عید ایمان
عید حیا عید شرف عید حجاب است
( الله اکبر الله اکبر )
دیگر از آن شب های ظلمانی خبر نیست
دیگر بجز خورشید اینجا جلوه گر نیست
هان ای شهیدان ِ به خون آغشته خیزید
که امروز در ما از شما کس زنده تر نیست
( الله اکبر الله اکبر )
اینک شده بهمن بهاران در بهاران
گردیده دامان زمستان لاله باران
در پرتو خورشید قرآن گشت روشن
فکر جوانان چون دل پیر جماران
( الله اکبر الله اکبر )
دشمن به نابودی ما بگرفت تصمیم
با حربه های کهنۀ تهدید و تحریم
آن حربه ها افتاد از کار و نیفتاد
یک لحظه پای عزم ما در دام تسلیم
( الله اکبر الله اکبر )
باید شمردن عید بهمن را گرامی
باید گرفتن جشن آن با شادکامی
باید بر این ارض مقدس سجده بردن
هرگز مباد این خاک را بی احترامی
( الله اکبر الله اکبر )