نوحه سنتی
شب ۲۳ ماه مبارک
موضوع: شهادت امیر المؤمنین و اسب تاختن بر بدن مبارک سید الشهدا(علیه السلام)
صدای یارب رسد از افلاک
پیکر خورشید رفته زیر خاک
خدا دهد به زینب طاقت و صبر
اِنّا اَنزلناهُ فی لیلةِ الْقدر
واویلا واویلا آه و واویلا...
اشک او جاری،از هر دو عین است
نگاه زینب،بر حسنین است
چهره ها محزون و تابنده چون بدر
اِنّا اَنزلناهُ فی لیلةِ الْقدر
واویلا واویلا آه و واویلا...
در همین کوفه،گفتند از جفا
با عُبیدالله،آن دَه بی حیا
یَوْمُ الْعاشورا،نَحْنُ رَضَضْنَا الصّدر
وَ بِکُلِّ یَعْسوبٍ شَدیدَ الاَسْرْ
واویلا واویلا آه و واویلا...
شب ۲۳ ماه مبارک رمضان
گریم ز داغ آن نور اعلا
ذکر عالم شد یا علی مولا
یا علی مولا...
شد شب سوّم از شبهای قدر
خدا دهد بر آل عبا صبر
موسم اشک و سوز و بُکا شد
مسجدِ کوفه دارُالعزا شد
آسمان از این غم سینه چاک است
خورشید عالَم در زیر خاک است
حاجتروا شد چه غریبانه
تدفینش مثل زهرا شبانه
آه و واویلا آه و واویلا...
نشسته بر جانْ داغِ عظیمی
زینب و رنج و درد یتیمی
با اشک چشم و با سوز سینه
قیاسی دارد یاد مدینه
بابا رفته با یک قلبِ خسته
مادر دلخون و پهلو شکسته
بابا بر جانش از غم نشانه
مادر آزرده با تازیانه
بابا و ظلم و جور تحمیلی
مادر و جای ضربه ی سیلی
زینب کنار لاله پرپر صبور باش
در داغ بال های کبوتر صبور باش
من می روم شبانه غریبانه دخترم
بر سوز این غریبی حیدر صبور باش
اینجا هنوز اوّل راه است دخترم
زینب کنار تشت برادر صبور باش
مانند کوه باش و کنار حسین خود
در اضطراب لحظه ی آخر صبور باش
تو عزّت قبیله ای ای دخت فاطمه
دختر کنار پیکر اکبر صبور باش
تقدیرِ هر چه نام ِ علی تیغ در گلوست
آرام باش و با دل اصغر صبور باش
ای خواهر دلاور سردار علقمه
بر داغ دست های دلاور صبور باش
تنها توئی و دشت پر از درد بی کسی
در چشم بی حیائی لشکر صبور باش
بر نیزه می شود سر هفتاد و چند عشق
زینب به زیر سایه ی یک سر صبور باش
دستان اهل شام سبک نیست دخترم
آئینه دار صورت مادر صبور باش
آن دم که چوب بر لب عطشان سر زدند
جان پدر به جان پیمبر صبور باش
شرمندگی بد است علی هم کشیده است
در آن خرابه خوانی دختر صبور باش
✍️وحيد محمدی
باسلام
اشعار، مراثی و نوحه های امیرالمومنین علی(علیه السلام) و ماه مبارک رمضان
👆👆👆
تقارن نوروز با عزای امیرالمؤمنین(علیه السلام)
🔽🔽🔽
روز اول تا حیاتی یافتم
امتحان کردی و در خود تافتم
گریهاش آموختی نوزاد را
یاد دادی ای خدا فریاد را
تا خوشآیینی بیاموزی به من
کوه نور از روح آوردی به تن
امتحانم کردهای با روزها
با خوشی با ناخوشی با سوزها
آمده نوروز اما دل غمین
ذکر من شد یا امیرالمؤمنین
خون مولا ریخته شادی کنم؟
بی درنگ احساس آزادی کنم؟
درد مولا درد نه داروی من
اشک بر او کرده زیبا روی من
در هوایش خوش بهاری آمده
تا نجف دل خوش به زاری آمده
تا نجات از او بگیرد با کرم
میبرد با اشک، دل را تا حرم
ما که دل خونیم از قومی عنود
شد سرشک از دیده جاری مثل رود
یا علی! غزه یمَن لبنان نگر
سوریه در جنگ دژخیمان نگر
کودکان را از ستم سر میبُرند
هستی آنان به غارت میبَرند
کن دعا نوروزِ بهروزی شود
گاه منجی روز پیروزی شود
✍️مجیدطاهری
29 اسفند1403
کانال اشعار مجیدطاهری🔽
https://eitaa.com/joinchat/3851813558C9b3f122bc2
نوروز و مولانا_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
عمریست سر سفرهی او مهمانیم
ما قدر ولینعمت خود میدانیم
امسال به نوروز بگو صبر کند
ما نان و نمک خوردهی مولا جانیم
#وحید_اجاقی
میثاق مهر تازه کن امسال با علی
کم کن به عشق، فاصله خویش تا علی
با نیت ظهور در آغاز سال نو
با جان و دل بگو صد و ده بار یا علی
✍🏻نصرت الله محسن بیگی
سلام علیکم
یا مقلب القلوب و الابصار.
یا مدبر اللیل و النهار
یامحول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت مولانا امیرالمومنین و الائمه المعصومین(علیهم السلام)
-------------
نوروز، ترنم از قیامت پیداست
تکبیر ز عرش حق، کرامت پیداست
از شبنمِ گلگشت شنو این اذعان
لبخند حیات با ولایت پیداست
✍🏻مجیدطاهری
با آرزوی سالی پرخیر و برکت، زیر سایه قرآن و اهل البیت(علیهم السلام) بویژه دعای ولی عصر(عج)