بنـد دوازدهـم
اى چرخ غافلى که چه بیداد کرده اى *** از کین چه ها درین ستم آباد کرده اى
بر طعنت این بس است که بر عترت رسول *** بیداد کرد خصم و تو امداد کرده اى
اى زاده زیاد نکرد است هیچگه *** نمرود این عمل که تو شدّاد کرده اى
کام یزید داده اى از کشتن حسین *** بنگر کرا به قتل که دلشاد کرده اى
بهر خسى که بار درخت شقاوت است *** در باغ دین چه با گل شمشاد کرده اى
با دشمنان دین نتوان کرد آنچه تو *** با مصطفى و حیدر کرّار کرده اى
حلقى که سوده لعل لب خود نبى بر آن *** آزرده اش ز خنجر پولاد کرده اى
ترسم ترا دمى که به محشر درآورند *** از آتش تو دود به محشر درآورند
✍️«محتشم کاشانى»
گوشواره: یامظلوم...
واحدتند و زنجیرزنی پیوسته
باید رفتباید دنبال پرچمت تا ابد رفت
باید موند باید پای این روضه ها تا ابد موند
یه عده پای حق که میرسه فراری و
یه عده پای حق که میرسه فدایی ان
چه کعبه رفته ها که حاجی هم نمیشن و
چه کربلا نرفته ها که کربلایی ان
سفر بخیر جوونی که شدی عاقبت به خیر
سفر بخیر به مقصدت رسیدی مثل زهیر
سفر بخیر سفر بخیر
مبدا هیئت و مقصد کربلا
اشهد یا حسین مشهد کربلا
کربلا و کربلا و کربلا کربلا و کربلا و کربلا
کربلا و کربلا و کربلا کربلا و کربلا و کربلا
باید خوند باید از تو و راه تو تا ابد خوند
باید گفت باید از قیامت آقا تا ابد گفت
یه عده دست و پا زدن که کربلا نرن
یه عده دست و پا دادن تو راه کربلا
ان شاءالله روز واقعه بهونه گیر نشیم
ان شاءالله جا نمونیم از سپاه کربلا
زیارته مسیری که شروع شهادته
شهادته شهادتی که پای ولایته لیاقته لیاقته
شیعه سینه زن شیعه سینه چاک
ذکرم یا حسین حتی زیر خاک
یا حسین و یا حسین و یا حسین
یا حسین و یا حسین و یا حسین
اولینی آخرینی ملجئم تنها حسین
آنکه ما را می برد تا آسمان بالا حسین
این حرم را نقش دلها کرده پر از عاشقی
عاشقی تنها همین جا جای دارد با حسین
خواب دیدم زائری اینجا 《الی اللهی》 شدم
دوست دارد حضرتش، بنده بیاید تا حسین
هرکه گم گشته ست و می خواهد که پیدایش کنند
اشک ریزد بر غمش از دل بگوید یا حسین
کربلا آموخت ما را این تضرع، نور هاست
نور می جویم در این ظلمت سرا مولا حسین
فاطمه را یار باشید ای همه ندبه کنان
زخم ها دارد به تن، لب تشنه در صحرا حسین
✍️مجیدطاهری
گریه بر امام حسین(علیه السلام)
بدین امیــــد که این گریه را ثــــواب دهند
عجــــب نــــباشد اگر عالمــــی به آب دهند
عجب غمیست که نتوان شنید و اشک نریخت
وگـــر برابر هر قطـــره صـــد عــذاب دهند
زهی شقی که کُشد شــــاه کــــشور دین را
کـــه گوشـــهای به وی از کشوری خراب دهند
به مـــردمی که نه مردیـــست بهر ملـــک ابد
رضــــا بکشتــــن اولاد بوتــــراب دهند
هــــزار قطـــره به هـــر دم فشــــانی ار دانی
که قطره از تو ســـتانند و دُرّ نــــاب دهند
اگر تو را سر ســــوداست بــــــاری آنجا رو
که اختــــر از تو ستــــانند و آفتاب دهند
گرت خلل به یقین نیست گریه کن به حسیــــن
که روز حشـــــر تو را اجر بی حــــساب دهند
به قطـــــرهای که فشــــانی تو را به روز جزا
ز دست ســـاقی کوثــــر شـــراب ناب دهند
ولی به گریه مشو غره و به طاعت کوش
گرت هــــواست که بر گریـــهات ثواب دهند
چو تخم طاعت حق نیست آب دیده چه سود
نخســـــت تخـــــم فشــانند آنگه آب دهند
تو سرکشی و حسین از سر وفا ســر داد
چه ادعــــای وفا میکنی که شرمت باد
#وصال_شیرازی
تا گریه بر حسین تمنای خلقت است
بین من و تمام ملائک رقابت است
نزدیک میکند دل ما را به هم، حسین
این اشک روضه نیست، که عقد اُخوت است
مقبول اگر شده است نمازی که خوانده ایم
مُهر قبولی اش به خدا مُهر تربت است
ما از غدیر، سینه زنِ کربلا شدیم
این دست های رو به خدا دست بیعت است
پیدا شدیم هرچه در این راه گم شدیم
یعنی فقط حسین چراغ هدایت است
از دخل آبروی حسین است خرج ما
نوکر برای صاحبش اسباب زحمت است
قرآن و منبر و دوسه خط روضهی عطش
ساعات خوب هفته همین چند ساعت است
حالا که بغض، بسته به من راه حرف را
مقتل بخوان که موقع ذکر مصیبت است
افتاده بود روی زمین زیر دست و پا
شعرم تمام میشود اینجا ...
سوز همیشهی جگرم باش یا حسین
من سینه می زنم سپرم باش یا حسین
در طول عمر جز تو پناهی نداشتم
مثل گذشتهها پدرم باش یا حسین
هر روز مادرم سر سجاده گفته است
خیلی مراقب پسرم باش یا حسین
ای نام تو بهانه ی شیرین زندگی
شور محرم و صفرم باش یا حسین
پایین پات سر بگذارم تو هم بیا
بالای جسم محتضرم باش یا حسین
جان مرا بگیر حوالی قتلگاه
این گونه آخرین خبرم باش یا حسین
دستم به دامنت نرسید این جهان اگر
باب الحسین منتظرم باش یا حسین
باشد قرار بعدی ما اربعین، حرم
مُهر قبولی گذرم باش یا حسین
سربازهای لشکر یا زینب توایم
حرز مدافعان حرم باش یا حسین
اگر که سر بدهم پای پرچم تو کم است
هزار بار بمیرم هم از غم تو کم است
فقط برای بیان غم غلام سیاه
هزار مثل لهوف ومُقَرَم تو کم است
تو را به اشک کسی هیچ احتیاجی نیست
اگر چه زخم زیاد است و مرهم تو کم است
گداییِ در این خانه را نفهمیده
کسی که فکر کند واقعا کم تو کم است
میان این همه دیوانه ی محبت تو
درست نیست بگوییم آدم تو کم است
اگر تمامی عمرم فقط نفس بزنم
به پای اشک تو و نوحه و دم تو... کم است
هزار سال برای زیارتت کوتاه
برای درک عزایت محرم تو کم است
اگر تمامی انگشتها بریده شوند
به پای روضه ی انگشت و خاتم تو... کم است
من گریه میکنم که تماشا کنی مرا
مانند طفل گمشده پیدا کنی مرا
حجت قبول دلبر احرام بستهام
ای کاش در دعای خودت جا کنی مرا
با گریه کردن این دل من زنده میشود
دلمرده آمدم که تو احیا کنی مرا
اسباب زحمتِ تو شده این گدا، ولی
هرگز مباد از سر خود وا کنی مرا
ای کاش امشبی که تو راهی مشعری
همراه خویش راهی صحرا کنی مرا
تو سفرهدار گریه ماه محرمی
چشمی پر اشک میشود اعطا کنی مرا؟
آقا قسم به چادر خاکی مادرت
خواهم شریک گریه زهرا کنی مرا
آیا شود که مثل شهیدان دم وصال
با روی غرق خون شده زیبا کنی مرا
بیتالحرام سینهزنان خاک کربلاست
دارم امید محرم آنجا کنی مرا
همراه خویش زائر شش گوشهام کنی
مسند نشین عرش معلا کنی مرا
ای روضهخوان تنگ غروب منا بیا
پرچم به دوش ماتم کرب و بلا بیا
حاجی فاطمه شده صحرانشین خدا
صاحب حرم دگر بشود از حرم جدا
قاسم نعمتی
«حضرت صادق(علیهالسلام) به زُراره فرمود که هیچ دیده نزد خدا محبوبتر از دیدهای که بر حسین(علیهالسلام) بگرید نیست و نه هیچ گریه از اشکی که بر آن حضرت بریزد و هر که گریه بر او کند به حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها)خوبی کرده و حق ما اهلبیت را ادا نموده و در قیامت هیچ بندهای محشور نمیشود که دیدهاش گریان نباشد مگر بندهای که گریسته باشد بر جدم حسین(علیهالسلام) که محشور خواهد شد با دیدههای خندان و بشارت به او میرسد از جانب خدای رحمان و آثار سرور و خوشحالی از او ظاهر و خلایق همه در ترس و بیم باشند و گریهکنندگان حسین(علیهالسلام) ایمنند و همه را به مقام حساب میبرند و ایشان در زیر عرش الهی نشسته از حساب نمیترسند و ملائکه نزد ایشان آمده تکلیف بهشت مینمایند و ایشان ابا میکنند که ما محال است که صحبت آن حضرت را به بهشت بدهیم و لقاء آن حضرت را بهتر از بهشت دانیم؛ باز ملائکه پیغام از زبان خازنان بهشت برای ایشان میآورند و وصف نعمتها و کرامت الهی که برای ایشان مهیا شده مینمایند، جواب میگویند که خواهیم آمد انشاءالله نزد شما، چون جواب ایشان نزد حوران و غلمان و خازنان بهشتهای ایشان میرسد و میشنوند در نزد حضرت امام حسین(علیهالسلام) در زیر عرش نشستهاند، شوقشان به ملاقات ایشان زیاد میگردد، پس همنشینان آن حضرت(علیهالسلام) گویند حمد و سپاس خداوندی را که فزع اکبر و هول را از ماها تمامی برداشت و ما را نجات بخشید از آنچه میترسیدیم؛ پس اسبها و شتر و محملها از بهشت میآورند و ایشان سوار شده مشغول حمد و ثنای الهی میشوند و صلوات بر محمد و آل محمد میفرستند تا داخل منازل خود گردند؛ اللهم اجعلنا منهم و صل علی محمد و آله الابرار الاطهار(صالح، 1375، 82)
صالح، محمد، (1375). مجمعالمعارف و مخزنالعوارف، ملحقات کتاب حلیةالمتقین علامه محمدباقر مجلسی(ره)، تهران:نشربرگزیده.
🌹شهدای مدافع🌹
آرزوی موج چیزی نیست جز فانی شدن
هست این فانی شدن، آغاز عرفانی شدن
موج، کی یک جا نشستن را تحمل می کند؟
عشق اقیانوسِ آرام است طوفانی شدن
پیله را بشکن اگر رویای تو پروانگی ست
آزمون سخت یوسف چیست؟ زندانی شدن
هیچ کس مثل شهیدان مدافع حس نکرد
حال اسماعیل را هنگام قربانی شدن
همتی مردانه می خواهد میان شعله ها
خواب ابراهیم را دیدن، گلستانی شدن
در وصیت نامه پروانه ها آورده اند
مرگ یعنی صاحب یک عمر طولانی شدن
قسمت قاسم همیشه چند قسمت بودن است
عشق یعنی این چنین غرق پریشانی شدن
ما کجا و آرزوی مرگ سرخی مثل او
ما کجا و تاری از موی "سلیمانی" شدن
میزبان وقتی حسین بن علی شد واجب است
این چنین آماده رفتن به مهمانی شدن
✍️احمد علوی
🌹یاد شهدا🌹
آنانکه حنجر را دم خنجر سپردند
آنان شهید راه عشقند و نمردند
زیباترین شعر شهادت را سرودند
خورشید را خواندند و آنگه جان سپردند
گل خنده ای برمرگ سرخ خویش کردند
تا پای جان در سنگر حق پا فشردند
تا لحظه ی دیدار این مردان عاشق
با پلک خونین لحظه ها را می شمردند
در هودج خونین ملائک عاشقان را
بر دوش بگرفتند و تا معراج بردند
این عاشقان عشق و ایثار و شهادت
آ ب حیات از چشمه ی خورشید خوردند
در سنگر سرخ شهادت عاشقانه
این راهیان عشق بی سر جان سپردند
✍️استادشفق