هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
#نوحه_امام_باقر_و_حضرت_مسلم(علیهماسلام)
باقر آل پیمبر کشته شد در راه داور
جسم مسلم در میان کوچهها افتاده بی سر
عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت
باقر آل نبی در یاری قرآن فدا شد
حضرت مسلم سرش لب تشنه از پیکر جدا شد
عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت
حضرت باقر تنش تشییع شد بر دوش یاران
جسم مسلم در میان کوچهها شد سنگباران
عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
زمان:
حجم:
90.7K
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
#زمزمه_حضرت_امام_باقر(علیه السلام)
گل زهرا به زهرکین جگرخون گشت و پرپرشد
غمش یادآور داغ جگر سوز پیمبر شد
واوویلا آه و واویلا(2)
مدینه شهر پیغمبر سکوت غربتش پیداست
بقیع و دسته گلهایش در این شبها چرا تنهاست
واوویلا آه و واویلا(2)
در این شبها مگر مهدی رود تنها سراغ او
گهی بر مادرش زهرا گهی گرید به داغ او
واوویلا آه و واویلا(2)
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
زمان:
حجم:
271.1K
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
شهادت امام باقر (علیه السلام)
سبک آقای من
زمینه شور
ای وای من مظلوم آقای من
رو به قبله شد با دلی سوزان
آتش گرفت مسمومی نیمه جان
جان میدهد با لبهای عطشان
ای وای من
ای مدینه با او مدارا کن
آه ای بقیع آغوش خود وا کن
در روضه اش یاد کربلا کن
ای وای من
دل زارش چون خیمه ها سوزان
گریه میکرد بر ناموس قرآن
نامحرم گشت همراه کاروان
ای وای من
در آتش دید آل عبا می سوخت
بر اشک او دل صحرا می سوخت
دست بسته مثل بابا می سوخت
ای وای من
قرآن ها را بر نیزه ها دیده
در شام غم طشت طلا دیده
جان دادن دردانه ها دیده
ای وای من
روضه میخواند بر حنجر پاره
از قحط آب از مرگ شیرخواره
از آتش و غارت گوشواره
ای وای من
میثم مومنی نژاد
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
زمان:
حجم:
166K
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
🍃🍃گریزحضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام)🍃🍃
دو آقای بزرگوار بودند که در دم شهادت، آب تا کنار لبشان آمد اما با این حال، تشنه جان دادند یکی حضرت مسلم بن عقیل (علیه السلام)بود که با دندان شکسته سه مرتبه خواست آب بنوشد اما نشد و با لب تشنه، سرش را از بدن جدا کردند دیگری کنار علقمه آقا ابوالفضل(علیه السلام) بود وقتی که آب را کنار لبها آورد یاد لب های تشنۀ ششماهۀ حسین(علیه السلام)افتاد و آب را روی آب ریخت و با لب تشنه هم سرش را از بدن جدا کردند ؛ ولی این دو آقا یک تفاوت داشتند: مسلم بن عقیل(علیه السلام) تا لحظۀ آخر صدا می زد حسین میا به کوفه ،کوفه وفا ندارد اما وقتی که عباس(علیه السلام) به زمین افتاد با دست بریده و با فرق شکسته و با چشم تیر خورده صدا می زد : یا اخا ادرک اخا، برادر، بیا برادرت را دریاب!....حسین!😭😭😭#عرفه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شعر_و__سبک_مداحی
#شعر_مداحی
#سبک_مداحی
#روضه
#مداحی
#آموزش_مداحی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
🌹🌹🌷
فروغ دیده و دلهاست مسلم
سفیر یوسف زهراست مسلم
امیر بیسپاه شهر کوفه
چو مولایش علی تنهاست مسلم
🌷🌷🌷#عرفه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شعر_و__سبک_مداحی
#شعر_مداحی
#سبک_مداحی
#روضه
#مداحی
#آموزش_مداحی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🥀
ز بام کوفه می کنم تو را نظاره یا حسین
تو هم مرا نظاره کن به یک اشاره یا حسین
سرو به خون نشسته ام، زائر دست بسته ام
سلام می فرستمت از لب پاره یا حسین
میان خندة عدو بهر تو گریه می کنم
بلکه به اشک دیده ام کنی نظاره یا حسین
تیر به چلة کمان، کمان به دست حرمله
میا به کوفه رحم کن به شیرخواره یا حسین
پرده کنار رفته و می نگرم به دخترت
نه معجرش بُوَد به سر، نه گوشواره یا حسین
🌾🌾🌾🌾🌷🌷🥀🥀#عرفه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شعر_و__سبک_مداحی
#شعر_مداحی
#سبک_مداحی
#روضه
#مداحی
#آموزش_مداحی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
سَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِهِ الْمُرْسَلِينَ وَ أَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبِينَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِينَ وَ جَمِيعِ الشُّهَدَاءِ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الزَّاكِيَاتُ الطَّيِّبَاتُ فِيمَا تَغْتَدِي وَ تَرُوحُ عَلَيْكَ يَا مُسْلِمَ بْنَ عَقِيلِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
سلام فرشتگان مقرّبش و انبياى مرسلش و امامان برگزيده اش و بندگان شايسته اش و همه شهيدان و صدّيقان و درودهاى پاك و پاكيزه در آنچه مى آيد و مى رود، بر تو باد اى مسلم بن عقيل بن ابي طالب و رحمت و بركات خدا بر تو باد!
📙📙📙#عرفه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شعر_و__سبک_مداحی
#شعر_مداحی
#سبک_مداحی
#روضه
#مداحی
#آموزش_مداحی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
شعرزبانحال حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام)
خطاب به امام حسین(علیه السلام) :
چقدر فاصله دارد سر من و سر تو
خدا کند که بیفتد دوباره محضر تو
به راه آمدن تو نشسته دلخسته
فراز دارالأماره سر کبوتر تو
اگر که نامه نوشتم بیا، پشیمانم
میا که کوفه گرفته بهانۀ سر تو
میا که نقشه کشیدند مردمان یهود
برای بردن خلخال پای دختر تو
میا که نیزه فروشان شهر، می خوانند
دعای رزق به پای گلو و حنجر تو
میا که نعره کشان سوی تو روانه شدند
برای هلهله پیش علی اکبر تو
عمود آهن و نیزه فراهم آوردند
برای فرق علمدار و چشم حیدر تو
میا که حرمله دارد سه شعبه می سازد
برای بوسه گرفتن ز حلق اصغر تو
✉️✉️✉️✉️#عرفه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شعر_و__سبک_مداحی
#شعر_مداحی
#سبک_مداحی
#روضه
#مداحی
#آموزش_مداحی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
📜📜📜پس متحيّرانه در كوچه هاى كوفه مى گرديد و نمى دانست كه كجا برود ...طوعه بر در خانه به انتظار او ايستاده بود، جناب مسلم چون او را ديد نزديك او تشريف برد و سلام كرد، طوعه جواب سلام گفت، پس مسلم (علیه السلام) فرمود:
يا اَمَةَ اللّهِ اِسْقني ماءً.
مرا به شربت آبى سيراب کن، طوعه جام آبى براى آن جناب آورد، چون مسلم(علیه السلام) آب آشاميد آنجا نشست ، طوعه ظرف آب را برد به خانه گذاشت و برگشت ديد آن حضرت را كه جلوی در خانۀ او نشسته گفت : اى بندۀ خدا! مگر آب نياشاميدى ؟ فرمود: بلى . گفت : بر خيز و به خانۀ خود برو، مسلم(علیه السلام) جواب نفرمود، دوباره طوعه كلام خود را اعاده كرد همچنان مسلم(علیه السلام) خاموش بود تا دفعۀ سوم آن زن گفت : سُبْحان اللّه ، اى بنده خدا! بر خيز به سوى اهل خود برو؛ چراکه بودن تو در اين وقت شب بر در خانۀ من شايسته نيست و من هم حلالت نمى كنم ، مسلم(علیه السلام) بر خاست فرمود: يا اَمَة اللّه ! من در اين شهر، خانه و فامیل و يارى ندارم، غريب و سرگردانم آيا ممكن است به من احسان كنى و مرا در خانۀ خود پناه دهى و شايد من بعداً پاداشی دهم ،عرض كرد قضيّۀ شما چيست ؟ فرمود :من مُسلم بن عقيلم كه اين كوفيان مرا فريب دادند و از ديار خود آواره كردند ودست از يارى من برداشتند و مرا تنها و بى كس گذاشتند
📜📜📜📜📜📜#عرفه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شعر_و__سبک_مداحی
#شعر_مداحی
#سبک_مداحی
#روضه
#مداحی
#آموزش_مداحی