هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
عالم همه محو نیمۀ شعبان است
از این همه شادی به خدا حیران است
چون صبحدم از نگار خود نور گرفت
خندان شده و یکسره جان افشان است
✍مجیدطاهری
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
شادیم به قلب و جان که جانان آمد
بر قلب پریشان شده سامان آمد
گل بر قدمش نه، که گلستان ریزید
با دست دعا برای درمان آمد
✍مجیدطاهری
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
تابیده ز عرش، نور خلاق ودود
در عبد ببین هر آنچه باشد معبود
یعنی که بدان بقیة الله آمد
آمد به جهان هرچه که بود و نبود
✍مجیدطاهری
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
او آیۀ فتح است حضورش خواهیم
بر شب زدگان دمی عبورش خواهیم
شب تا به سحر به سجدگاه امید
مانند ولادتش ظهورش خواهیم
✍مجیدطاهری
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
آن مُحیی اسلام و صیام آمده است
آن جلوۀ مشهود قیام آمده است
پیغمبر و یازده امام آمده اند
شادند که آخرین امام آمده است
✍مجیدطاهری
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
درخانۀ نرجس چه صفایی برپاست
نوزاد چه گرم با خدا در نجواست
حیرت زده چهرهاش ملک می بیند
او علت خلقت زمین است و سماست
✍مجیدطاهری
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
طاهاست به دست، آیۀ قرب خدا
زهراست که ایستاده با دست دعا
این الحسن و حسین بر لب دارند
با اشک، ولیک غرق شادی و صفا
✍مجیدطاهری
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
دلم هفت آسمان انبوهی از غوغا، چراغانی
زمین تا به ثریا، جنت و طوبا چراغانی
بهارِ یامقلب ها شد و تحویل شد این دل
ز یُمن مقدمت اعماق قلب ما چراغانی
خیابانها ز طاق نصرت گل با صفا گشته
گذرها آب پاشیده نفس ها با چراغانی
نهال شوق می کارم به هرجایی که می آیی
دو دیده بوستان گشته در این زیبا چراغانی
زمان، لبریز از شادی، زمین می گردد آبادی
ببین عیسی که کرده آسمانها را چراغانی
گل نرجس! چنان که سرزدی در نیمه ی شعبان
گلستان گشت و دریا گشت هر صحرا چراغانی
نمی آید گلی زیباتر از مهدی به دوران ها
ز بویش مست عالم، مسنداعلا چراغانی
وزد انا هدینا از غزلهای ظهور او
اگر آید همه اذهان شوند احیا چراغانی
قدومت بس که رحمت آرد و پیوسته نعمت ها
ز گوشه چشمتان امروز و هم فردا چراغانی
اگر "اَینَ الحَسَن" هایم یکی مقبول گردد لیک
دعای ندبه ام هریک شود اما چراغانی
به دیدارت امیدی در دلم هر روز جان گیرد
دلم شهری ست از امید و یک دنیا چراغانی
کجایی بهترین دارایی من در مبادایم
مبارک باد روز دیدنت، بادا چراغانی
کجایی ای رفیق بهترین ها چون سلیمانی
پُراست ایران از این شیران و هست اینجاچراغانی
کجایی ای تحمل ها ز هجرت طاق گردیده
که در این کنج غم داریم ما تنها چراغانی
کجایی دوست ای دست نوازش های هر روزم
پدر می گویمت تاکه شوم بابا ! چراغانی
کجایی ما به گرمای وجودت سخت محتاجیم
نه رویی نه پیامی با چه گو آیا چراغانی
بیاخورشید! تا صبحم به نور عشق باشد صبح
بیاکه با گل رویت شود یکتاچراغانی
بیا علم الیقینت را درونم نشر کن آقا
بیا راهی بیاموزم شود اعلا چراغانی
بیا تا درس ها درس فداکاریِ دل باشد
شهیدان را به رجعت، عالمی بنما چراغانی
بیا یک انقلابِ دیگر از جانها بپا فرما
جهان را شرق تا غربش دگر فرما چراغانی
بیا توحید را توحید، امامت را امامت کن
گذر از عدل شد آیین و شد یغما چراغانی
بیا و یا لثاراتَ الحسینت را در اینجا گو
که آتش هست در جانها شود برپا چراغانی
بناکن کعبه ای دیگر ز دین و مذهب و آیین
چه احرامی و حجّی؟ با ریا سودا، چراغانی؟
اگر نان شد گران و باب رحمت روی ما بسته
برایت کم نخواهم کرد سرتا پا چراغانی
اگر در خارج و داخل، کند دشمن مرا تحریم
تواند گر بگیرد از دل شیدا چراغانی؟
همیشه زنده هستم من ز خون حاج قاسم ها
چراغش روشن ست و هست پابرجا چراغانی
همیشه جشن میلادت به جان و قلب می گیرم
دراین وسعت بگو (طاهر) که با مولا، چراغانی
✍مجیدطاهری
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
جشن ظهور
هنگام شکوفا شدن یاسمن است
بنگر همه جا معطّر از یاسِ من است
بر صفحه ی آسمان نوشتند ز نور
این جشن ظهور حجة بن الحسن است
در دست چمن دسته گل یاسمن است
یعنی که نسیم عاشقی زآن چمن است
برپاست اگر جشن عظیمی یاران
این جشن ظهور حجة بن الحسن است
خورشید نگاه روشنش سوی من است
چون عصر طلوع رهبر بت شکن است
آماده شوید ای سواران ظفر
این جشن ظهور حجة بن الحسن است
ای عشق بیا که سینه غرقِ مِحَن است
این خواسته ی مردم ما از کُهن است
ای عشق بیا بگو تو با منتظران
این جشن ظهور حجة بن الحسن است
در آتش عاشقی همه جان و تن است
دل سوخته از فراق و ، غم در سخن است
بگذر ز شرار هجر و بنگر به وصال
این جشن ظهور حجة بن الحسن است
از خاک شهید لاله گون این وطن است
یعنی گلِ انتظار خونین بدن است
بر تربت خونین کفنان بنویسید
این جشن ظهور حجة بن الحسن است
آئينه ی عشق شمع هر انجمن است
نابود همیشه جبهه ی اهرِمَن است
با دست « وَلی » نوشته بر پرچم نور
این جشن ظهور حجة بن الحسن است
**
شاعر:محمود تاری «یاسر»
باحذف یک بند
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
امشب بهشت را به تماشا گذاشتند
امشب نمک به سفرۀ دنیا گذاشتند
امشب به روی دامن نرجس از آسمان
ماهی بنام مهدی زهرا گذاشتند
امشب به خانۀ حسن عسگری برو
چون راه را برای همه واگذاشتند
از بسکه آمدند پی دستبوسی اش
از بس زیاد دل روی دل جاگذاشتند!
یوسف ببین که آخر صف ایستاده است
او را برای نوبت فردا گذاشتند
لیلا صفات ها همه مجنون صفت شدند
از عشق،سر به دامن صحرا گذاشتند
امشب پدر به خال پسر بوسه می زند
کعبه به روی سنگ حجر بوسه می زند
از یک طرف شبیه نبی با ملاحت است
از یک طرف شبیه علی با عطوفت است
از یک طرف چو مادر سادات غرق نور
از یک طرف شبیه حسن با صلابت است
با این همه صفات جمال و جلالی اش
درسی که از حسین گرفته شجاعت است
چشمش غضب ز حضرت عباس دارد و
ابروی این پسر خود تیغ ولایت است
مثل علی اکبر ارباب قد رشید
مانند عمه زینب خود با ابهت است
دست توسل همه انبیا به اوست
از بسکه کار دست کریمش کرامت است
طاووس جنت آمده زیباتر از همه
آقای آسمانی آقاتر از همه
شاعر: مهدي نظري
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
دوبیت ها
یوسف ز تماشای تو دل باخته است
جبریل زحُسنت عَلَم افراخته است
نرگس چو نظر کرد به تو دید رخُت
از بوسۀ عسکری گُل انداخته است
(سیدهاشم وفایی)
شب رفته وهنگامِ سحر آمده است
بر کلِّ جهانیان خبر آمده است
ای منتظران و عاشقانِ مهدی
میلادِ امامِ منتَظَر آمده است
حمیدرضاگلرخی
عید است و صبا مشک فشان می آید
آرام دل و جان جهان می آید
ای دل به تماشای گل باغ حسن
برخیز که صاحب الزمان می آید
اصغرچرمی
برخیز که منجی جهان می آید
آن حجّت حق، امید جان می آید
شد دامن نرگس از گلستان حَسَن
گل ریز، که صاحب الزمان می آید
مشفق کاشانی
هدایت شده از 📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
نیمه شعبان
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸
سحر از دامن نرگس بر آمد نوگلى زيبا
گلى كز بوى دلجويش جهان پير شد برنا
چه صبح آمد ز درياى كرم برخاست امواجى
كه عالم غرق رحمت شد از آن امواج روح افزا
خدا را ز آستين آمد برون دست درخشانى
كه خط نسخ اعجازش كشيده بر كف موسى
سحر در نيمه شعبان تجلّى كرد خورشيدى
كه از نور جبينش شد منوّر ديده زهرا
قدم در عرصه عالم نهاد آن پاك فرزندى
كه چشم آفرينش شد ز نورش روشن و بينا
چه مولودى كه همتايش نديده ديده گردون
چه فرزندى كه مانندش نزاده مادر دنيا
بصورت شبه پيغمبر بصولت تالى حيدر
به سيرت حجّت داور ولىّ والى والا
رخ او لاله رضوان خط او سبزه رحمت
لب او چشمه كوثر قد او شاخه طوبى
شهنشاه قَدَر قدرت كه فرمان همايونش
چو منشور قضا گردد به هر كون و مكان اجرا
به ختم انبيا ماند چو خواند خطبه در منبر
به شاه اولياء ماند چو تازد بر صف اعدا
لب لعل روانبخشش چو آيد در سخن روزى
پى بوسيدنش آيد فرود از آسمان عيسى
جهان پير چون يعقوب شد سرگشته و حيران
كه شد آن يوسف ثانى به چاه غيب ناپيدا
بيا اى خسرو خوبان حمايت كن تو از قرآن
كه شد پا مال دين حق ز شرّ و فتنه اعدا
شها چشم انتظاران را ز هجران جان به لب آمد
بتاب اى كوكب رحمت چو خورشيد جهان آرا
ز حد بگذشت مهجورى ز مشتاقان مكن دورى
رخ ماه اى نكو منظر مپوش از عاشق شيدا
شبى در كلبه احزان قدم بگذار تا گردد
شب تاريك ما روشن لب خاموش ما گويا
تو گر لشكر بر انگيزى سپاه كفر بگريزد
تو گر از جاى برخيزى نشيند فتنه و غوغا
بيا اى كشتى رحمت كه دنيا گشته طوفانى
چو كشتيبان توئى ما را رهان از جنبش دريا
توئى فرمانده مطلق امام و حجّت بر حق
توئى بر شيعيان سرور توئى بر بندگان مولا
«رسا» در مقدمت امروز اشك شوق افشاند
به امّيدى كز آن خرمن بچينند خوشه اى فردا
✍️دکتر قاسم رسا