18.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرثیهخوانی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) توسط حجت الاسلام انصاریان
حضرت ام المومنین خدیجه(سلام الله علیها)
👈اشعارکوتاه
تا بر فراز مأذنهها نام مصطفیست
«ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام تو»
✍️ جوادهاشمی تربت
او سجده به پیش غیر معبود نکرد
در راهِ خدا کسی چو او جود نکرد
در راهِ نبی گذشت از دنیایش
مانند خدیجه هیچکس سود نکرد
✍️ علی مقدم
تو همسر شایستهی طاها هستی
ارزندهترین عروس دنیا هستی
گر مادر یازده مسیحا زهراست
تو مادرِ مادرِ مسیحا هستی
✍️ سیدهاشم وفایی
تا چرخهی چرخِ عشق، چرخش دارد
تا نور خدا به عرش تابش دارد
این نام خدیجهست که همراه رسول
بر تارک اسلام درخشش دارد
✍️ سیدهاشم وفایی
من معتقدم حضرت زهرا اکنون...
با قلب شکسته و دلی از غم خون...
با حضرت صاحب الزمان میآید...
در روضهی مادرش «خدیجه خاتون»
✍️ سیدمجتبی شجاع
دلِ عالم بُوَد غَمپرور امشب
که میگِرید زغم پیغمبر امشب
زمین و آسمان نالند با هم
که زهرا میشود بی مادر امشب
✍️ سیدهاشم وفایی
صبا با خود محن آورده امشب
شمیم سوختن آورده امشب
امین وحی از بهر خدیجه
ز سویِ حق، کفن آورده امشب
✍️ سیدهاشم وفایی
از یاد رود همت بی بی؟ هیهات
تکرار شود غربت بی بی؟ هیهات
تا نوکر حضرت خدیجه ماییم..
کم رنگ شود رحلت بی بی؟ هیهات
✍️ سیدمجتبی شجاع
نسیم غم به بطحا موج میزد
چه اندوهی به دلها موج میزد
غم بیمادری سخت است و دیدند
غمی در چشم زهرا موج میزد
✍️ سیدهاشم وفایی
اسماء که شاهد وصایایش بود
میگفت خدیجه بغض در نایش بود
یک غم به دلش بود به وقت رفتن
آن هم غم تنهایی زهرایش بود
✍️ سیدهاشم وفایی
امروز نبی محفل ماتم دارد
از هجر خدیجه هاله غم دارد
زهرا گل گلزار نبوت زبصر
رخسار غمین واشک ماتم دارد
✍️سید حسین حسینی
مناجات
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم
درعرش،صدای «اِرجعی» پیچیدهست
یا اَیَّتُها النَّفس! بیا برگردیم
✍میلادعرفانپور
با نام حسن دوباره اعجاز کنید
یک پنجره رو به عرش حق باز کنید
هنگام ولادتش به ذکر صلوات
تا کوی مدینه باز پرواز کنید
===========
ای زنده به عشق و رهرو صبر و ثبات
در ماه پُر از فضیلت صوم و صلات
تقدیم به مقدم حسن جا دارد
برخیزد اگر ز دل نسیم صلوات
===========
این ماه عزیز ماه جود و کرم است
هر لحظۀ ماه رمضان مغتنم است
امشب که کریم اهل بیت آمده است
از درگه او هر چه بخواهید کم است
===========
آن روز که از حُسن حَسن زمزمه بود
آوازۀ حُسنش به لبانِ همه بود
از عرش ملائکِ مقرّب دیدند
لبخند مسّرت به لب فاطمه بود
===========
رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن
مه نیمه اختر کوچک و مه نو هلال تو یا حسن
یم علم و حکمت و معرفت نَمی از کمال تو یا حسن
دل دشمنانِ تو را بَرَد نبوی خصال تو یا حسن
صفحات و متن کتاب حق رُخ و خطّ و خال تو یا حسن
به خدا رسیده ز بندگی طیران بال تو یا حسن
به تمام دین خدا قسم، که تمام دین خدا تویی
به بهشت و ارض و سما قسم، که بهشت و ارض و سما تویی
به مقام و سعی و صفا قسم، که مقام و سعی و صفا تویی
به قیام و صبر و رضا قسم، که قیام و صبرو رضا تویی
به دعا و روح دعا قسم که دعا و روح دعا تویی
شده اقتدار ستمگران، همه پایمال تو یا حسن
ولی خدا ثمر نبی، گهر علی دُرِ فاطمه
نگهت مسیح و مسیح جان، نفست شفای دل همه
دهن تو چشمۀ معرفت، سخن تو آیت محکمه
همه را به عشق تو های و هوی، همه را به ذکر تو زمزمه
به محبّت تو مرا بُوَد، ز شرار نار چه واهمه
که بهشت لطف خدا شده، دلم از خصال تو یا حسن
تو سجود من تو رکوع من، تو سلام من تو نماز من
تو مطاف من تو طواف من، تو عراق من تو حجاز من
تو شرار سوز و گداز من، تو بهار گلبن راز من
تو سرور من تو نوای من چه به سوز من چه به ساز من
نبود قسم به ولایتت، به گل بهشت نیاز من
اگرم به دست، جوانه ای رسد از نهال تو یا حسن
منم آنکه با همه زشتیم، سر خود به خاک تو سوده ام
چو دو چشم خویش گشوده ام، به محبّت تو گشوده ام
دل خلق را به فضائل و به مناقب تو ربوده ام
به علی قسم به نبی قسم، به خدا محبّ تو بوده ام
به ولای تو به ثنای تو، غزل و قصیده سروده ام
ز تو گفته ام ز تو خوانده ام به زبان حال تو یا حسن
=============================
مطلع شعر من از عشق تو حیران شده است
بیت در بیت دلم بی سر و سامان شده است
عالم پیر دگر باره چه در بر دارد
گوئیا شور جوانیست که در سر دارد
لحظۀ آمدنش غصه نهان خواهد شد
"عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد"
وخدا خواست که یک برگ دگر رو بکند
جهت قبله نما روی به آن سو بکند
مژدۀ آمدنش تا به پیمبر دادند
همه ذرات جهان در تب و تاب افتادند
نور خورشید ز دامان قمر می آید
چقَدَر طفل به مادر به پدر می آید
چهره اش ، ناز نگاهش به پیمبر رفته
کرم و عاطفه اش نیز به مادر رفته
این پسر کیست چنین جلوۀ محشر دارد
از همین کودکی اش هیبت حیدر دارد
ماه مهمانی حق نیز به مهمانی ِاوست
امشب افطار علی بوسه به پیشانی اوست
و در آن لحظه که این کودک شیرین آمد
شک ندارم که خدا نیز به تحسین آمد
تا در آئینه ی او حُسن خدا را دیدند
نام او را ز سماوات حَسن نامیدند
بر لبان علی و فاطمه لبخندآمد
کوچه امشب به تماشای حسن بند آمد
و خداوند روی سر در افلاک نوشت
هست او سید و آقای جوانان بهشت
دشمنش خوار و ذلیل است مریض است مریض
پسر حیدر و زهراست عزیز است عزیز
در شجاعت که شده فاتح پیکار جمل
و شهادت شده در کام پسرهاش عسل
مادرش نام مرا سائل این خانه نوشت
روزی ِشعر مرا نیز کریمانه نوشت
پدرش گفت بیاییم و گدایش باشیم
کاش امشب همه مشمول دعایش باشیم
دلخوش از مستحبی هستم و شد ورد لبم
چون که واجب شده پاسخ بدهی مستحبم
با لب روزه تو را می دهم ای یار سلام
که کریمانه بگویی به من ِ زار سلام
سائل خانه ات از حدّ و عدد بیرون است
آسمان نیز به درگاه شما مدیون است
نظری کن که در این ماه مسلمان بشویم
کاش بر سفره ی افطار تو مهمان بشویم
(مهدی چراغ زاده)
==================
سرود
مهر تولّا و شرف از افق سر زده
نور دو چشم ِ علی و فاطمه آمده
ذکر همه شده به شور و نوا،خوش آمدی یا حسن ِ مجتبی
ای جانم حسن جان،جانانم حسن جان
قرآنم حسن جان،ایمانم حسن جان
یا مولا حسن جان یا مولا حسن جان....................
آینه ی روی خدا ثمر ِ کوثری
سبط نبی و اوّلین پسر حیدری
کریم ِ اهل بیت طاها تویی
گل پسر ِ امّ ابیها تویی
ای جانم حسن جان،جانانم حسن جان
قرآنم حسن جان،ایمانم حسن جان
یا مولا حسن جان یا مولا حسن جان....................
==============
سرود2
غرق گل شد فضا/آمده دلربا/حسن ِ مجتبی/سبط طاها
آمد آمد مقتدای همه/جان حیدر پسر فاطمه
مولا مولا یا حسن یا حسن...
نام او ذکر لب/جلوۀ حُسن رب/ماه ماه خدا/آمد امشب
ای فرزند عالم و عالمه/ جان حیدر پسر فاطمه
مولا مولا یا حسن یا حسن...
یار پیر و جوان/رحمت بی کران/دلبر عاشقان/یا حسن جان —نامت باشد بر لبم زمزمه/ جان حیدر پسر فاطمه مولا مولا یا حسن یا حسن...
سرود ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
رب صل علی محمد ، محمد و آل محمد
حسن جانم حسن
سفره ی نعمت فکنده ، خالق نعمت در این ماه
نیمه ی ماه خدا شد هدیه بر اهل زمین ماه
علی و فاطمه رسول موتمن
شده افطارشان ز بوسه بر حسن
حسن جانم حسن...
وقت جنگیدن به میدان ، چون خلیل بت شکن شد
بعد از این شور ملائک ، لا فتی الا حسن شد
به رزمش وارث علی مرتضاست
جمل ، شد خیبرو حسن ، خیبر گشاست
حسن جانم حسن....
شمع بزم آفرینش که جهان پروانه ی اوست
کعبه ی حاجات مردم تا قیامت خانه ی اوست
شود اینجا اسیر ز بند غم رها
به تن پوشد فقیر لباس اغنیا
حسن جانم حسن
#ولادت_امام_حسن_مجتبی
#امام_حسن_ع
✍میثم مومنی نژاد
رباعی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
تابیدن انوار جلی دیدن داشت
روئیدن حسن ازلی دیدن داشت
آن لحظه که فاطمه به طفلش خندید
لبخند محمد و علی دیدن داشت
#ولادت_امام_حسن_مجتبی
#امام_حسن_ع
✍میثم مومنی نژاد
.
#امام_حسن_علیه_السلام
#سرود
تا که اسمت یاد من میفته
همه حرفام از دهن میفته
مگه از رو زبونم حسن حسن میفته
سر از پا نمیشناسم
شب خاصیه واسهم
مهمون برادربزرگۀ عباسم
یا قدیم الاحسانم حسنجانم
ای دردم و درمانم حسنجانم
من برا تو سلمانم حسنجانم
من با تو مسلمانم حسنجانم
یا سیدی یا مولا حسنجانم
محاله واسه تو کم بذاریم
پاش بیفته سر برات میاریم
مگه از تو آقاتر اصلاً سراغ داریم
از اون اول خلقت
دلا میتپه واسهت
هرچی از تو خواستیم به ما دادی بیمنت
لحن خوش مستانه حسنجانه
شمع و گل و پروانه حسنجانه
پیمانه به پیمانه حسنجانه
جان جان جانانه حسنجانه
یا سیدی یا مولا حسنجانم
بذار بگم حرفامو خلاصه
امامحسن خاص خاص خاصه
حسنبنعلی یعنی غیرت و حماسه
رزم حیدری داره
عین مولا کراره
وای اگه حسن بخواد ذوالفقار برداره
کی جلوۀ قرآنه حسنجانه
کی مظهر ایمانه حسنجانه
کی قدرت شیرانه حسنجانه
کی یکتنه طوفانه حسنجانه
یا سیدی یا مولا حسنجانم
#حمید_رمی ✍
میلاد کریم اهل بیت ، حضرت امام حسن
(ع ) برشما ارادتمندان حضرتش مبارکباد
🌺 میلاد زیبایی 🌺
صبا که در خَم گیسوی یار من پیچید
شمیم نسترن و یاس و یاسمن پیچید
دوباره با مدد بامداد فروردین
هزار خند ه به ا ندا م نستر ن پیچید
مگر نسیم چه د ر گوش غنچه نجوا کر د
که د ر خیال خوشش میل گل شدن پیچید
به با غ آمدی و خود به چشم خو د دیدی
چه شو ر و هلهله د ر باغ و در چمن پیچید
درخت سرو به پای تو سر فرود آورد
ز با ن بلبل شوریده در سخن پیچید
بنفشه تا که جمال تو را تما شا کر د
ز شرم ، چهره به شولای خویشتن پیچید
ا ثر نمی رسد ا ز مُشک نا فه ی خُتنی
که عطر موی تو د ر خطه ی خُتن پیچید
عقیق، خو ن جگر خورد و سرخ شد ا ز شرم
چو شهرت لب لعل تو در یمَن پیچید
به نر خ شیشه ی عطارها شکست افتاد
صبا که در خم آ ن زلف پر شکن پیچید
من از زمین و هوا بو ی دوست می شنوم
مگر صبا نفس از تربت قَرَن پیچید
شبی که مادر گلهای بی خزان گل کرد
نسیم رایحه ی کاکل حسن پیچید
به نیمه ی رمضا ن ماه ما نمایان شد
فروغ بدر بدیعش ، در انجمن پیچید
🌺
شمیم زلف تو بود این که روز خلقت من
به نا م روح که در قا لب بد ن پیچید
مشا م زند ه دلا ن شاد می شود «کوثر»
از این شمیم که در جا ن شعر من پیچید
محمد قولی میاب «کوثر»
140۲/1/۱۶