💠 #حدیث روز 💠
💎 گلایهکنندگان گرمای هوا در اربعین بخوانند
🔻امام صادق علیهالسلام:
أَنَّ زَائِرَهُ لَیَخْرُجُ مِنْ رَحْلِهِ فَمَا یَقَعُ فَیْئُهُ عَلَى شَیْءٍ إِلَّا دَعَا لَهُ، فَإِذَا وَقَعَتِ الشَّمْسُ عَلَیْهِ، أَکَلَتْ ذُنُوبَهُ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَب. وَ مَا تُبْقِی الشَّمْسُ عَلَیْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ شَیْئاً، فَیَنْصَرِفُ وَ مَا عَلَیْهِ ذَنْب
🚩 زائرِ حسین(ع) وقتى به قصد زیارت از خانهاش خارج میشود، سایهاش بر چیزى نمیافتد، مگر اینکه آن چیز برایش دعا میکند و هنگامى که آفتاب بر او بتابد، گناهانش را از بین میبرد، همانطور که آتش هیزم را از بین میبرد.
📚 کامل الزیارات، صفحه ۲۷۹
•┈┈••✾••┈┈•
مهرت به کائنات برابر نمی شود
داغی زماتم تو فزونتر نمی شود
از داغ جانگداز تو ای گوهر وجود
سنگ است هر دلی که مکدر نمی شود
ظلمی که بر تو رفت زبیداد اهل ظلم
بر صفحه خیال مصور نمی شود
تنها جنازه تو شد آماج تیر کین
یک ره شد این جنایت و دیگر نمی شود
بی بهره از فروغ ولای تو یا حسن
مشمول این حدیث پیمبر نمی شود
فرمود دیده ای که کند گریه بر حسن
آن دیده کور وارد محشر نمی شود
دارم امید بوسه قبر تو در بقیع
اما چه می توان که میسر نمی شود
با این ستم که بر تو و بر مدفنت رسید
ویران چرا بنای ستمگر نمی شود
آن را چه دوستی است مؤید که دیده اش
از خون دل زداغ حسن تر نمی شود
✍️سید رضا مؤید
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
"جمعه" با خود غالباً چشمان تر میآورد
با خودش دلتنگی و خونِ جگر میآورد
کل عمرم بی تو مانند غروب جمعههاست
جمعهها عمر مرا دارد به سر میآورد
بوی یاس انگار میآید میان ندبهها
باد از پیراهنت وقتی خبر میآورد
بت پرستان هم حساب کار خود را میکنند
بت شکن وقتی به همراهش تبر میآورد
در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم
هر گیاهی عاقبت روزی ثمر میآورد
العجلهایم چه بی تأثیر شد! رویم سیاه
قلب آلوده دعای بی اثر میآورد
تشنهات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است
تشنگی یک انتظار شعلهور میآورد
**
تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن
یک پسر را سوی دامان پدر میآورد
وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر:
تشنگی دارد مرا از پای در می آورد
#محسن_مرادنوری
هدایت شده از تضرع
هوای حرم🤲
قسم به قافلهسالار ظهر عاشورا
قسم به چادر خاکی حضرت زهرا
قسم به نخل رشید حرم ابوفاضل
قسم به پیکر درهمشکستهی سقا
قسم به حال رباب و دل پر از خونش
قسم به زینب کبری و ذکر واویلا
قسم به حضرت ششماهه و به گهواره
قسم به نام رقیه سه سالهی مولا
قسم به اکبر شبه نبیِ بیهمتا
قسم به عابس و شوذب به سینهی شیدا
قسم به ام بنین و چهار فرزندش
قسم به لحظهی تکبیر اکبر لیلا
قسم به لحظهی «احلی من العسل» گفتن
قسم به قاسم گلگونبدن شه والا
قسم به عشق حبیب و به حر آزاده
قسم به خیمه و آتش به موج و هم دریا
قسم به فاتح خیبر علی ولی الله
قسم به لحظهی محشر به وادی عقبی
قسم به حضرت لطف و کرامت و ایثار
قسم به دوم امام از سلالهی زهرا
قسم به خون گلوی حسین و یارانش
قسم به ارض و سما، عرش و فرش و مافیها
قسم به سجدهی سجاد و پاکی باقر
قسم به خیل ملایک به عالم بالا
قسم به حضرت صادق قسم به خاک بقیع
قسم به نفحهی صور و به معنی تقوا
قسم به حضرت موسی بن جعفر ای جانا
قسم به ضامن آهو به خالق یکتا
قسم به جود جواد الائمه تا محشر
قسم به قبر و قیامت قسم به آن دنیا
قسم به هادی آل عبا هزارانبار
قسم به حضرت موسی به وادی سینا
قسم به عسکری و سامرا و سردابش
قسم به حضرت قائم به حجت کبری
قسم به آنچه که گفتم، نران ز درگاهت
تو پادشاه جهانی منم گدا آقا
دوباره حال و هوای حرم به سر دارم
هوا هوای حرم شد درین دل تنها
حرم نرفتم و میسوزم از فراق حرم
بیا و بندهنوازی کن ای گل طاها
✍️رحمان نوازنی
یاحسین
هر سال، ماجرای تو و سوگواریات
عهدیست با خدای تو و خون جاریات
هر سال، نه!... که روز به روز از زبان عشق
گل میکند حدیث تو و سربهداریات
در ما، یزید کشته نمیشد، اگر نبود
این راه را بلاغت آیینهداریات...
خم شد هزار مرتبه هفتادپشت صبر
آن روز، پیش صبر تو و پایداریات!
میسوخت، میگداخت، در آن وسعت کبود
بر کوه میرسید، اگر زخم کاریات
پرپر شدند روی زمین، پیش چشم تو
آلالههای رنگ به رنگ بهاریات!...
اینک، زمین به عشق تو همواره میتپد
این است، رمز خون تو و ماندگاریات
یعنی که سربلند، هنوز ایستادهایم
در انتظار منتقم خون جاریات...
✍️حسین دارند
امین الله
#اربعین
#پیاده_روی
همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
به سویت ای امینالله خلقالله میآیند
صف جن و ملک با زائرانت همقدم هستند
به عشقت از عوالم، خیل خاطرخواه میآیند
زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد
زمین و آسمان با زائرانت راه میآیند
ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا
به شوق دیدن تو پا به پا، همراه میآیند
گروهی غرق توصیفاند و مستِ مدح چشمانت
گروهی روضهخوان، با سیل اشک و آه میآیند
به شهرت میرسند و حال و روز شهر بارانی است
پر از بغضاند و نمنم تا دم درگاه میآیند
مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست
به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه میآیند
قیامت کردهای، انگار تصویریست از محشر
که دوشادوشِ هم نزدت گدا و شاه میآیند
نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم میگیرند
به لطف گوشهچشمت آخرش کوتاه میآیند
✍️سیدمحمدمهدی شفیعی
پس از تو ای گل پرپر، چگونه زنده بمانم
ز بعـد داغ بـرادر، چگـونه زنده بمانم
گره فـتاده بکارم، نمانـده بیتـو قـرارم
ز داغت ای گل پرپر، چگونه زنده بمانم
وجودت ای گل معبود، تمام هستی من بود
تمام هستی خواهـر، چگونه زنده بمانم
خزان شده چمن من، شهید بیکـفن من
کنار این تن بیسر، چگونه زنده بمانم
نه شمعی و نه چراغی، نه غنچهای و نه باغی
ز داغ اکبر و اصغر، چگونه زنده بمانم
رسـیـده نـالـۀ مـادر، ز مقـتل تو برادر
ز نـالـۀ دل مـادر، چگـونه زنـده بـمانم
نه محرمی و نه یاری، نه احترام و وقاری
میان قـوم ستـمـگر، چگونه زنده بمانم
به تـازیـانه زنـنـدم ، ز کـربـلا ببـرندم
من از فراق تو دیگر، چگونه زنده بمانم
عدو ز کین گل زهرا، زده به نیزه سرت را
به پای این سر اطهر، چگونه زنده بمانم
توئی امام و امیرم، خـدا کند که بمیرم
که بیتو ای مه انور، چگونه زنده بمانم
وفایی از کرم من، بخوان حدیث غم من
ز بعـد داغ بـرادر، چگـونه زنده بمانم
✍️سیدهاشم وفایی
1395، ص324، سجاده های نور، مشهد:سلسلة الذهب و نورالکتاب
برای آنها که به پای دل به کربلا می روند:
بهشت گوشه ای از کربلای توست حسین
بهشت من حرم باصفای توست حسین
.
به خون پاک تو سوگند ای خدا را خون
که خون بهای تو تنها خدای توست حسین
.
کنار نعش عزیزان خود نریزم اشک
تمام گریۀ من در عزای توست حسین
.
هر آنچه روی نهادم به کعبه دیدم باز
دلم به جانب کرب و بلای توست حسین
.
فرات ، تشنۀ لب های خشک توست هنوز
همیشه گریۀ آب از برای توست حسین
.
همه نگه به هلال افکنند جز زینب
هلال او سر از تن جدای توست حسین
.
بتاب بر سر نی ! رو نما ! که می بینم
تمام هست خدا رونمای توست حسین
.
سر بریده به بالای نیزه می بیند
نگاه هر که به گلدسته های توست حسین
.
به هر طرف نگرم رأس توست بر سر نی
به هر کجا که روم نینوای توست حسین
.
چه در جحیم برندش ، چه در جنان ، همه جا
هماره بر لب ” میثم ” ، ثنای توست حسین
.
.
.✍️غلامرضا سازگار
1397، ص216، نخل میثم6، تهران:حسین فتحی.