۴) گسترش ادب اسلامی در جامعه و پرهیز از بدگویی و بدزبانی
توصیهی آخر این است که ادب اسلامی را در جامعه بگسترانید. عزیزان من! یکی از چیزهای بسیار مهم، حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن است که متأسّفانه امروز با گسترش فضای مجازی بتدریج این ادب اسلامی دارد کمرنگ میشود.
بدزبانی، بدگویی و مانند اینها بایستی در جامعه جمع بشود. امروز بعضی سعی میکنند یا بیتوجّهی میکنند و این در جامعه، بخصوص در بعضی از رسانهها -چه رسانههای صوتی، چه رسانههای تصویری- و بخصوص در فضای مجازی رو به گسترش است. شما بایستی در بیان خودتان، در شیوهی کار خودتان، به نحوی عمل بکنید که گسترش این [بدزبانی و بدگویی] وجود نداشته باشد. مکتب ائمّه (علیهم السّلام) و مکتب علوی و فاطمی از این چیزها مبرّا است. شما نگاه کنید فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) دو خطبهی طوفانی ایراد کرده؛ دو خطبهی به معنای واقعی کلمه طوفانی: یکی در مسجد در میان انبوه متراکم مردان، یکی هم خطاب به زنان مدینه که پُر [است] از مطالب بسیار مهم و اعتراضی -اعتراض- و تنبیه نسبت به مفاهیم برجستهی اسلامی که فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) در مورد آنها خطر را احساس میکرد، لکن در این دو خطبهی مهم و بزرگ و پُرشور، یک کلمهی هتک و زشت و توهینآمیز وجود ندارد؛ [و همهی کلمات،] کلماتِ محکم و مستحکم، بیاناتِ متین و متقن. باید این جوری عمل کنید؛ در اظهارات، در صحبتها، قول به غیر علم نباید باشد، غیبت نباید باشد، تهمت نباید باشد و بدگویی و بدزبانی نباید باشد. اینها را به مردم یاد بدهید، تعلیم بدهید؛ هم در زبان تعلیم بدهید، هم در عمل تعلیم بدهید و ببینید که چقدر اینها مهم است. امیرالمؤمنین فرمود «اِنّی اَکرَهُ لَکُم اَن تَکونوا سَبّابین»؛(۱۰) وقتی که در لشکر امیرالمؤمنین خطاب به لشکریان معاویه بعضیها یک مقداری بدزبانی کردند، حضرت فرمود نه، بدزبانی نکنید، بدگویی نکنید، «اِنّی اَکرَهُ لَکُم»، من دوست ندارم شما این جوری باشید. این اخلاقِ فاطمی و علوی است.
خوشبختانه امروز دستگاههای تبلیغی کشور به سمت تکامل و تعالی دارند حرکت میکنند؛ این را من به شما عرض بکنم. هم در حوزههای عمیق و فکری و علمی در حوزههای علمیّه، هم در میدانهای دیگر، کارهای خوبی دارد انجام میگیرد در این زمینه و خوشبختانه ما انعکاس این را در بخشهای مدّاحی هم مشاهده کردیم و میبینیم؛ در محرّم گذشته که محرّم کرونایی بود و در ماه رمضان که ماه رمضان کرونایی بود، دیدیم که چه جور شما خوب حرکت کردید، با ابتکار حرکت کردید و کارهای زیبایی از شماها سر زد.
افزایش قوّت و اقتدار جمهوری اسلامی در مقابلهی با دشمنان
امیدواریم که انشاءالله همین جور پیش بروید و کار کنید و معارف را توسعه بدهید و روزبهروز انشاءالله موفّقتر و مؤیّدتر باشید. بدانید دشمنان در مقابلهی با جمهوری اسلامی هیچ غلطی نمیتوانند بکنند؛ همین طور که بعضی از برادرانمان در این صحبتهایشان اشاره کردند، روزبهروز بحمدالله اسلام و جمهوری اسلامی رو به قوّت و اقتدارِ بیشتر است و خواهد بود، هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ مادّی. البتّه مشکلاتی وجود دارد؛ این مشکلات فرازونشیبهایی است که در زندگی اجتماعی همواره وجود خواهد داشت. افرادی خدمت میکنند، افرادی هم ظرفیّتها را از دست میدهند؛ اینها هستند، لکن جمعبندی و سرجمع همهی اینها انشاءالله حرکت به جلو است.
توفیقات شما را از خداوند متعال مسئلت میکنم، شما را دعا میکنم و دعای حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) را که دعای مستجاب قطعی است، دربارهی شما از آن بزرگوار مسئلت میکنم و امیدوارم که شما هم ما را دعا کنید و خدای متعال روح مطهّر امام بزرگوار و شهدای بزرگوار را از ما راضی و خشنود کند.
کلاس های آموزش مداحی استاد مجیدطاهری، یکشنبه ها۱۸تا۲۰ در کانون فرهنگی آموزشی ولایت
امیرالمومنین(علیه السلام):
إنَّ الْعَدُوَّ رُبَّما قارَبَ لِیَتَغَفَّلَ، فَخُذْ بِالْحَزْمِ
گاهی دشمن نزدیک می شود تا غافلگیر کند، پس دوراندیش باش! (نهج البلاغه، نامه۵۳)
*قابل توجه خواهران گرامی*
کلاسهای آموزشی خواهران، ان شاء الله روز دوشنبه۲۰بهمن از ساعت۹صبح با رعایت اصول بهداشتی آغاز خواهد شد.
ثبت نام، بطور حضوری توسط واحدخواهران انجام می شود.
(معاونت آموزش خانه مداحان)
🏴 پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت عالم جلیل حجتالاسلام والمسلمین ضیاءآبادی
◼️ متن پیام آیتاللهالعظمی خامنهای به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
درگذشت عالم جلیل جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج سیّدمحمّد ضیاءآبادی رضواناللهعلیه را به خاندان مکرّم و شاگردان و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم
زبان ناصح و بیان مؤثر و فکرِ روشن و قلب متذکر و خاشع این عالم بزرگوار، منبع ارزشمندی از معارف دینی و اخلاقی را به گوشهای شنوا و دلهای مستعد هدیه میکرد و وسیلهی هدایت و فیض برای بسیاری از مستمعان درسها و خطابههای ایشان میشد. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و علو درجات را برای ایشان مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۲۱ بهمن ۱۳۹۹
💻
نوحه ی شهادت امام هادی(علیه السلام)
مدینه می سوزد از ناله و آهم
یارب شهر سامرا شد قتلگاهم
بر غربتم گرید ماه و ستاره
جگرم از ستم شد پاره پاره
(واویلا واویلا آه و واویلا)
ای غم تو آگاهی از قلب غمینم
مانند جدم علی خانه نشینم
یا زهرا فرزندت از نفس افتاد
زندانی ی سامرا شده آزاد
واویلا......
قرآن ناطق و آیه ی تطهیرم
از داغ بزم شراب آخر می میرم
همچو شمعی شدم قطره قطره آب
ای خدا من کجا و بزم شراب
واویلا .......
(میثم مومنی نژاد)
خاطره
روز ۲۹بهمن سال۱۳۹۹ به عیادت حاج غلامرضاسازگار به خانه شان رفتیم، در این جلسه، آقایان: حاج اکبر و حاج محمد بازوبند، حاج حمید بهاری، حاج حسن آهی، حاج سیداحمدخوانساری، حاج حسین علامه، حاج داود نورصالحی حضور داشتند که هریک از وزنه های جامعه ی مداح بودند.
حاج محمد بازوبند در حضور آقای سازگار گفت: روزی از ایشان پرسیدم که سرّ جلوه گری شما و اشعارتان چیست؟ ایشان پاسخ داد شبی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدم، حضرت به لبهای من بوسه زد؛ دیگر آنکه در جوانی وقتی از کار بر می گشتم اول به خانه ی پدرم سر می زدم و خرجی آنها را می دادم و بعد به خانه ی خود می رفتم ، روزی مادرم مرا در آغوش گرفت و گفت پسرم! الهی که مثل خورشید بدرخشی! لذا ایشان واقعا" در جامعه ی مداحان، درخشندگی ویژه ای دارد.
یکی از آقایان گفت: هیچ مداحی نیست که حداقل یک خط از اشعار (بعضی از شاعران) را نخوانده و در سینه نداشته باشد؛ (بعضی از شاعران) چه الان، چه تا قیامت، افتخار جامعه ی مداح هستند.
در ذهن خود گفتم: مرحوم واعظ کاشفی، صاحب کتاب روضه الشهدا، تا دویست سال کتابش خوانده می شد و آنقدر این کتاب را از شیعه و سنی می خواندند که تاکنون "روضه خوانی"، معروف و ماندگار شده و بخاطر این کتاب است که عبارت "روضه خوانی" تا الان معروف است، وگرنه معنی روضه خوانی، در باغ و بوستان خواندن است و ربط زیادی به مرثیه خوانی ندارد؛ ولی متاسفانه این کتاب، سالهاست که به دلیل برخی تحریفاتش خوانده نمی شود؛ در نتیجه باید خدا بخواهد تا کسی یا اثری بماند و بدرخشد و یا از بین برود، حتی اگر کسی یا کتابی منسوب به اهل بیت(علیهم السلام) باشد.
نصایح آقای سازگار:
ایشان گفتند:من این نصیحت را به خودم می کنم: سعی کنیم محشور بشویم نه مشهور!خیلی ها مشهور بودند رفتند به فراموشی و اسمی هم از آنها نیست. آقاپسری آمد به من گفت:من به این مردم گفتم "سازگار" دایی منه، تو رو خدا اگر این ها سئوال کردند مرا کنف نکن! اینها رفتند، من رفتم توی فکر و گفتم یا امام حسین!من گفتم شما ارباب مایی! ما را خیت نکن در جامعه، قبولمون کن به نوکری. ان شاء الله امیدواریم که دلمون پیش ارباب باشه. بهترین نصیحتم به خودم اینه که سازگار! منبر میری مردم را پشت سر امام حسین ببین! امام حسین را پشت مردم نبین!یعنی اون که می خواهی بگی ببین رضای امام حسین هست رو منبر بگو، اگر نیست نگو!.
امیدوارم ان شاء الله خودم عامل این نصیحت باشم، آقایان که هستند، من کوچکتر از این هستم که نصیحت کنم.
نصایح حاج اکبر بازوبند:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین علیه السلام فی الدنیا والاخره یا اباعبدالله انی اتقرب الی الله و الی رسوله و الی امیرالمومنین و الی فاطمه و الی الحسن و الیک بموالاتک...
یکی باید منو نصیحت کنه، این تعارفی که مردم می کنند مال من نیست مال امام حسینه، خداکنه بحق حضرت زهرا بفهمیم درِ خانه ی چه کسی داریم خدمت می کنیم، گفت: من را غلامی تو بود تاج افتخار این تاج را به افسر شاهان نمی دهم، برای سلامتی همه ی بزرگترها صلوات بفرستید!
آقای حسین علامه!
یک روز در خانه ی مداحان شما(آقای سازگار)تشریف بردید منبر، برای من خیلی درس بود، اومدید شعرتان را بخوانید، شعر خودتون یادتون رفت، شما گفتید سنم بالا رفته شعر خودم یادم میره، اما امیدوارم دم جان دادنم اسم اربابم یادم نره امیدواریم ما هم مشمول این دعا باشیم!
آقای سازگار:
علی قصری که آوازه اش همه جا بود، دهه ی اول محرم گفت من پیر شدم هیج جایی دعوتم نکردند، گفتم یا امام حسین! من بی کارم و از نظر اقتصادی هم لنگم! یک نفر اومد در خانه مان را زد، یه پاکت به من داد و گفت حاج علی! پنج خانه که سیاهی بالایش خورده میری یاالله می گی و یه روضه می خوانی، این هم مال دهه گیت! بعدش که رفت پاکت را باز کردم دیدم چند برابر پول دهه گیم از امام حسین عنایت شده.
خود من گفتم یا امام حسین! مداح ها که بالا پایین ندارند و توی این کرونا که همه تعطیلند، اما یه جوری امام حسین اداره می کنه که اصلا حالیمون نیست؛ زنگ زدند از مشهد و گفتند شما را به عنوان بهترین شاعر آستان قدس انتخاب کردیم و تجلیل کردند و پنج تا سکه دادند.
ادامه
👇👇
ادامه👇👇👇
آقای سازگار که چند روز قبل، نشان درجه ی یک هنر را از وزارت ارشاد دریافت کرده بود، ابیاتی از این شعر خویش را خواند:
دلم خوش است که عمری به پای گل خارم
مباد آن که برون افکنی ز گلزارم
چگونه یار بخوانم تو را که می بینم
تو خوب تر ز گل استی و من کم از خارم
دو قطره اشک خجالت، هزار کوه گناه
کرامتی که همین است جنس بازارم
محبت تو نیاید ز سینه ام بیرون
اگر کُشند به تیغ و کِشند بر دارم
به چشم پادشهان ناز می کند پایم
که خاک راه غلامان حضرت یارم
به حشر هم که برانی مرا ز خویش هنوز
از این که نام تو بردم به تو بدهکارم
پر از توام به تهی دستی ام نگاه مکن
مگو که هیچ ندارم، ببین تو را دارم
تو و رفاقت من حیف، حیف از تو
من و محبت تو، خواب یا که بیدارم
شراره ای بزن از سوز خویش بر جگرم
کز این شراره بسوزد تمام آثارم
به نار عشق تو یک عمر سوختم مگذار
دوباره روز قیامت برند در نارم