همه هست آرزويم که ببينم از تورويي
چه زيان تو را که من هم برسم به آرزويي
به کسي جمال خود را ننموده اي و بينم
همه جا به هر زباني بود از تو گفتگويي
غم و رنج و درد و محنت، همه مستعد قتلم
تو ببر سر از تن من، ببر از ميانه گويي
به ره تو بس که نالم، ز غم تو بس که جويم
شده ام ز ناله نالي، شده ام ز مويه مويي
همه خوشدل اين که مطرب، بزند به تار چنگي
من از اين خوشم که چنگي بزنم به تار مويي
چه شود که راه يابد، سوي آب تشنه کامي
چه شود که کام جويد، ز لب تو کام جويي
شود اين که از ترّحم، دمي از سحاب رحمت
من خشک لب هم آخر، ز تو تر کنم گلويي
بشکست اگر دل من به فداي چشم مستت
سرخمّ مي سلامت، شکند اگر سبويي
همه موسم تفرّج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشين کنار جويي
«رضواني شيرازي»
♦️درباره ی شاعر:سید محمد شیرازی (۱۲۴۰ فسا - ۱۳۲۴ تهران) ملقب به فصیحالزمان و متخلص به رضوانی شاعر، خطیب و واعظ اواخر دوره قاجار و بعد از آن بود.
غزل کاربردی
دلی شکسته و چنگی گسسته گیســـــویم
ولی به زخمــــــــــه غیبی هنوز می مویم
خمیـــــــــده تاکم و آشفتـــــه بیــد مجنونی
که سرنـــگون و سرافکنـــده بر لب جویم
نهفته قنــــــد و سخن پشت آبگینـه و من
به شوق طوطــی تصویر خود سخنـــــگویم
به سِحر غمـــزه جانان به جان زنندم تیر
که بسته اند به زنجیــــر سِــحر و جادویم
نه منحصر به سرود و ترانه ام دستــــان
که داستــــان به فسون و فسانـه می گویم
گیاهدانـــــه عشقم فشـــــرده در دل خـاک
چنانکه دم به دمم می دمنــــــــــد می رویم
گیـــاه زرد خزانم در آب و گل لیـــــــــکن
به جان و دل گل مینــــای باغ مینـــــویم
سر دوراهه رسیدیم و سرنوشت این بود
برو پـــدر تو از آن سو و من ازین سویم
برس به دادم و این بند زانوان بگشـــای
به روز وعــده که جان می رسد به زانویم
چگونـه برجـهم از چنــبر کمانــه چــــرخ
که نـُه فلک همه چوگان و من یکی گویم
میان دلبـــر و من غیر من حجابی نیست
گر این حجاب فکنـــــــــــــدیم من همه اویم
به چنگ رودکــی و توســــن سمرقنـــدی
چه بیــــــــم دشت بخــــــارا و رود آمــــــویم
به بوی یـــــاسمن و زلف سنبــلم مفریب
غلام سنبــــــل آن زلـــــــــــــف یاسمن بــویــم
به شهر خویش اگر شهریار شیرینــــکار
به شهــــر خواجه همان ســــــــائل سرکویم
سید محمد حسین شهریار
♦️بیت ششم، حکایت مداحان است که مقدار اثرگذاری شان، تابع بُروز احساساتِ مستمعین و تشویق اهل مجلس است.
👇👇👇👇
گیاهدانه ی عشقم فشرده در دل خاک
چنانکه دم به دمم می دمند می رویم
غزل #امام_زمانی #بهار
آه کشم دم به دم، سیر کنم کو به کو
تا به سر کوی تو، با تو شوم روبرو
خسته شدم از بهار، با گل و باغم چه کار
جز گُل روی توام، نیست به باغ آرزو
خال سیاه لبت، نقطه ی نام خداست
وای اگر کس بر آن، بوسه زند بی وضو
تا صف محشر دمد، بوی گل از بسترم
گر که به رؤیا شبی، با تو کنم گفتگو
حال به حال توام، مست خیال توام
لب نگذارم به جام، دل ندهم بر سبو
ای دهنت سِرّ هو، وصف تو ما را نکو
هر چه به جز وصف توست، نیست به جز، های و هو
ای پسر فاطمه، ای به فلک قائمه
بی تو حیات همه، بسته به یک تار مو
چند کشم از درون، ناله ی یابن الحسن
چند ز خون جگر، چهره کنم شستشو
یا سبب سیلی از، قاتل زهرا بپرس
یا سخن از تربتِ، محسن و مادر بگو
«میثم» آلوده ام خاک درت بوده ام
رو به رهت سوده ام، یافته ام آبرو
شاعر:حاج غلامرضاسازگار
♦️نکته:این غزل در فضای مجازی با ایرادات و نواقصی نقل شده که در اینجا اصلاح شده است.
🌷غزلی زیبا و دوست داشتنی🌷
همیشه در میان شادی و غم دوستت دارم
چه شعبانالمعظم، چه محرّم دوستت دارم
دلم با عشق، خویشاوندی دیرینهای دارد
از آغاز جهان، از عهد آدم دوستت دارم
وضوی گریه میگیرم در استغفار و میریزم
به پایت جان که ای جانان دمادم دوستت دارم
برای این دل بیچاره همدم، عاشقت هستم
برای زخمهای سینه مرهم، دوستت دارم
نگو از چشم من افتادهای من چشم در راهم
که از تو بشنوم یکبار من هم دوستت دارم
خودم را بین آغوش تو میبینم شبیه حُر
که با اشک خودش میگفت نمنم دوستت دارم
در این دنیا نبردی آبرویم را در آن دنیا
چه خواهی کرد؟! من در هر دو عالم دوستت دارم
مرا حتی اگر در آتش خشمت بسوزانی
زنم فریاد در بین جهنّم دوستت دارم
دل دلواپسی دارم، دلی از غصهها سرشار
ولی «یا کاشف الهَم کاشف الغم» دوستت دارم
فراز آخر شعر است و یک اقرار بیپایان
مرا بسیار میخواهی و من کم دوستت دارم
#مناجات_شعبانیه
#رضا_خورشیدی_فرد
AUD-20210419-WA0050.
حجم:
11.69M
اذان استادمجیدطاهری
حجازعربی و همایون ایرانی
لِرَجُلٍ أَفْرَطَ فِی الثَّنَاءِ عَلَیهِ وَ كَانَ لَهُ مُتَّهِماً أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ وَ فَوْقَ مَا فِی نَفْسِكَ
به شخصی كه در ستایش امام افراط كرد ، و آنچه در دل داشت نگفت)
فرمود : من كمتر از آنم كه بر زبان آوردی ، و برتر از آنم كه در دل داری
(حکمت 83 نهج البلاغه )
ترجمه انگلیسی :
Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said the following about a man who praised him much, although he did not admire him: I am below what you express and above what you feel in your heart
New Doc ۲۰۲۱-۰۴-۳۰.pdf
حجم:
1.53M
مراثی امیرالمومنین(علیه السلام)
از کتاب آیت الله علی نظری منفرد