eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
618 عکس
156 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
توجه توجه...مهم دوستان گرامی با سلام و تحیات کلاس های این هفته، بدلیل مصادف شدن با ایام شادی و ولادت امام هادی(علیه السلام) و عید سعید غدیر، به مولودی خوانی و غدیرخوانی اختصاص می یابد؛ لذا از کانال شعر و سبک مداحی در ایتا، اشعار مربوط را برداشته و ما را به فیض برسانید! باتشکر⚘ شعر و سبک مداحی 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3859087387Cc3f95260cd
💢 پانزدهم ذی الحجه سالروز میلاد فرخنده دهمین واسطه فیض خداوند حضرت امام علی النّقی الهادی (علیه السلام) مبارک باد. @ostadtaheri
مراسم جشن عیدسعیدغدیر چهارشنبه از ساعت۱۸تا۲۰ درکانون فرهنگی ولایت
درس‌اخلاق استاد سروری.ogg
حجم: 6.26M
🎙 صوت |درس اخلاق حجت الاسلام والمسلمین سروی با موضوع دوری از افراط و تفریط
باسلام مداحان آقا و خانم و خانواده های گرامی آنان می توانند از طریق این شماره ۰۹۱۲۲۱۹۶۰۹۴ درخواست واکسن برکت نمایند. *توجه*:مهلت یک روز است و با مدیریت خانه مداحان انجام می شود. لطفا فقط به واتساپ پیام دهید و در پیام خود *نام و شماره ملی و تلفن* را بنویسید. ⚘سلامت و سعادت یارتان⚘
باسلام امشب کلاس از ۱۸ تا ۲۰ 👈از فردا تا ده شب از ساعت ۲۱ هر شب ان شاء الله بر سفره ی امام حسین(علیه السلام) میهمان هستیم. مکان: کانون فرهنگی ولایت
مرثیه ۴۴-۱.m4a
زمان: حجم: 19.89M
مرثیه حضرت رقیه(سلام الله علیها) #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها #مرثیه #روضه #حاج_مجید_طاهری
حضرت عبدالله بن حسن(علیه السلام) دُرّ یتیمم و به صدف گوهرم ببین در بحر عشق، گوهر جان‌پرورم ببین هفتاد و دومین صدف ساحل توأم ای روح آب، رشحه‌ای از کوثرم ببین من سینه‌سرخ عشق عمویم، پرم بده دست مرا رها کن و بال و پرم ببین چشمم به قتلگاه و عمو مانده زیر تیغ تصویر غربتی‌ست به چشم ترم، ببین با بانگ استغاثهٔ او تیغ می‌شوم برنده‌تر ز تیغ عدو خنجرم ببین پروانه‌ام به پیله واماندنم مخواه در هرم عشق، شعلهٔ خاکسترم ببین دستم کبوتری‌ست که شوق پریدن است چون نبض عمه ملتهب و مضطرم ببین بر من عمو به چشم خریدار بنگر و دست مرا بگیر و از این برترم ببین کوچک‌ترم ز قاسم و دارم دلی بزرگ همچون علی‌اصغر خود اکبرم ببین من کودک برادر تو بودم و کنون در هیأت دلاور و جنگاورم ببین «هل من معین» شنیدم و تکلیف روشن است در التهاب پاسخت اهل حرم ببین هرچند دست یاری من‌ کوچک است و خرد آن حس عاشقانه و جان‌پرورم ببین احرام بسته‌ام که کنم دور تو طواف خیل حرامیان همه دور و برم ببین کوچکتر است قد من از تیغ دشمنان اما سپر برابر‌شان پیکرم ببین ته ماندهٔ شراب شهادت که مانده ‌ا‌ست می‌نوشم و تو مستی از این ساغرم ببین در دست عمه دست کشیدم ز جان خویش حالا به روی سینه گل پرپرم ببین دیشب سرم به شانهٔ آرامش تو بود اکنون به روی سینهٔ خود بی‌سرم ببین