eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
618 عکس
156 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
35.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت قبور مداحان اهل البیت(علیهم السلام) در روز شهادت امیرالمومنین(علیه السلام) نثار ارواح پرفتوحشان فاتحه و صلوات🤲 قطعه۳۰۱بهشت زهرا(سلام الله علیها)
19.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) و قبور مداحان مدفون در این حرم مطهر
25.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت حضرت شیخ صدوق(علیه السلام) درشهرری و قبور مداحان مدفون در این زیارتگاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غزل وداع با ماه رمضان دور شد باز هم آن همدم و دمساز از ما ماند در خاطره‌اش آن همه پرواز از ما رمضان دیده ما را به خدا بینا کرد اشک‌ها ماند در این ماه پس‌انداز از ما نیمه‌شب دل بکن از بستر و بسیار مگو دور شد فرصت پیدایی آن راز از ما... رمضان رفت ولی روزه و قرآن باقی‌ست چهره کی پوشد این پنجره باز از ما؟ تو اگر قدر بدانی همه شب‌ها قدر است نگرفته‌ست خدا فرصت ابراز از ما... تا نفس هست خدا هست که برکت بدهد که فقط می‌طلبد غیرت آغاز از ما باز هر صبح و شب آفاق پر از جلوه اوست هر اذان دعوت عشق است به آواز از ما الوداع ای عطش و گریه و لبخند و سکوت هر سحر یاد کن آه ای رمضان باز از ما ✍️علی محمد مودب
غزل وداع با ماه رمضان افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت... شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت شیرازه جمعیت بیداردلان رفت بی‌قدری ما چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت... تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت با قامت چون تیر در این معرکه آمد از بار گنه با قد مانند کمان رفت برداشت ز دوش همه کس بار گنه را چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت چون اشک غیوران به سراپرده مژگان دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب آن‌ها که به «صائب» ز وداع رمضان رفت ✍️صائب تبریزی
غزل3 وداع با ماه رمضان رمضان سایه مهر از سرِ ما می‌گیرد بال رأفت که فروداشت، فرا می‌گیرد چون نگیرد دلم از رفتن ماه شبِ قدر؟ که خدا سایه مهر از سرِ ما می‌گیرد... نعمتی بود خداداده که کفران کردیم لاجرم نعمت خود داده، خدا می‌گیرد... لذت ذوق و صفای شب قدرش ندهند روزه آن کاو نه به ذوق و به صفا می‌گیرد رمضان جلوه جان می‌دهد و صیقل روح وه کز او آینه دل چه جلا می‌گیرد... رمضان دار شفایی‌ست که هر جان و دلی داروی دردی از این دار شفا می‌گیرد و آن که با جمله اعضا و جوارح، به جهاد روزه با سنگ تمام و به سزا می‌گیرد در شب قدر اگر دست دهد دامن دوست دادخواه دو جهان دست دعا می‌گیرد عرش رحمان به ندایی خفی آن شب خواناست و آن سراغی‌ست که از اهل وفا می‌گیرد روزه با فطره امان است و برات شب قدر هرکه شد در دو جهان، کام‌روا می‌گیرد حقّ مظلوم ادا گر نکنی خود به وفا مطمئن باش که ظالم به جفا می‌گیرد غفلت از ساعت موعود خطایی‌ست عظیم آسمان بنده غافل به خطا می‌گیرد هر که حلوای ارادت به دهانش مزه کرد از خدا خلعت تسلیم و رضا می‌گیرد شاعران را صله از دست امیر است و وزیر «شهریار» این صله از دست خدا می‌گیرد ✍️محمدحسین شهریار