چهار گل دسته
باید اینجا حرم درست کنند
چار تا مثل هم درست کنند
با امام حسن سزاوار است
چند باب الکرم درست کنند
با طلا دور مرقد سجاد
بیتی از محتشم درست کنند
به تولای باقر و صادق
صحن دارالقلم درست کنند
نزد ام البنین نمادی از
مشک و دست و علم درست کنند
دودمه نه در این مکان باید
شاعران چاردم درست کنند
با کریمان کریم خانی ها
قطعه آمدم درست کنند
دور گنبد چهار گلدسته
ولی از داغ خم درست کنند
کاش هرجیز را نمی سازند
کوچه را دست کم درست کنند
کوچه را در ادامه طرح
از حرم تا حرم درست کنند
✍مهدی رحیمی
کبوتران بقیع
دلم امشب به مجلس روضه
خسته و بی قرار می آید
یک کبوتر شده و از سمتِ
حرمی پر غبار می آید
گرد غربت نشسته بر روی
پر و بال کبوترانهٔ دل
می چکد لاله لاله اشک درد
امشب از خلوت شبانهٔ دل
با من ای دل بگو کجا رفتی
که پر از ماتم و شراره شدی
تو چه دیدی در آن دیار غریب
که شکستی و پاره پاره شدی
گفت رفتم به سرزمینی که
عطر اندوه و بغض و ماتم داشت
خاک آنجا همیشه دلگیر و
آسمانش همیشه شبنم داشت
به خدا رنگ خاک می گیرد
پر و بال کبوتران بقیع
روز ها هم همیشه در آن جا
آفتاب است سایه بان بقیع
نه حرم، نه رواق، نه گنبد
نه ضریح و نه صحن و گلدسته
هست آنجا مزار خاکیّ
چار مرد غریب و دل خسته
✍یوسف رحیمی
چهار معصوم بقیع
در جهان، هم شأن و همتائی کجا دارد بقیع؟
چون که یک جا، چار محبوب خدا دارد بقیع
نور چشمان رسول و پور دل بند بتول
صادق و سجاد و باقر، مجتبی دارد بقیع
خلق شد عالم ز یُمن خلقت آل عبا
یک تن از پنج تن آل عبا دارد بقیع
همدم دل دادگان و محرم محراب راز
هست زین العابدین، بنگر چه ها دارد بقیع
حاصل آیات قرآن، باقرِ علم رسول
وارث فضل و کمال انبیا دارد بقیع
صادق آل محمّد، ناشر احکام حق
دین و دانش را، رئیس و پیشوا دارد بقیع
در نظر آید، زمین بر چرخ سنگینی کند
بس که خاکش گوهر سنگین بها دارد بقیع
گر چه تاریک است، در ظاهر ندارد یک چراغ
همچو ایوانِ نجف نور و صفا دارد بقیع
رازها گوید به گوش شب در این جا کهکشان
رمزها از خلقت ارض و سما دارد بقیع
سایه ها نجوا کنان بر مدفن این چارتن
کرده شب گیسو پریشان یا عزا دارد بقیع؟
سر به دیوارش زند هر کس از این جا بگذرد
در سکوتش ناله ها و گریه ها دارد بقیع
چار معصومند و دورند از حریم جدّشان
شِکوه ها از دشمنانِ مصطفی دارد بقیع
آن دو غاصب در جوار مدفن پاک رسول
دور از او امامان را چرا دارد بقیع؟
می کند محکوم، ظالم را به هر دور زمان
گفته ها با زائران آشنا دارد بقیع
بشنو از این قبرها بانگ انا المظلوم را
تا که مهدی باز آید، این ندا دارد بقیع
تا شود ثابت که نور حق نمی گردد خموش
گر چه ویران شد، جلال کبریا دارد بقیع
نالهٔ امّ البنین با اشک زهرا همدم است
در غبارِ غم، جمال کربلا دارد بقیع
چون (حسان) این جا بود، شب ها، مسیر فاطمه
تا که نامحرم نیاید، انزوا دارد بقیع
✍حبیب چایچیان(حسان)
روز عزای شیعیان
آن بقعه را دیگر چرا تخریب کردند
قبر امامان مرا تخریب کردند
یک گنبد ساده و کوچک روی آن بود
آن را به شکلی ناروا تخریب کردند
لا مذهبان دستور ویرانی که دادند
دنیای ما را گوییا تخریب کردند
وهابیت حرمت نمی فهمد، محبان
با دست خود آن بقعه را تخریب کردند
با آه و ناله شیعیان هم آن بنا را
قبل از حضور اشقیا تخریب کردند
روز عزای شیعیان بود، آن حرم را
با گریه های بی صدا تخریب کردند
با قلب خون و سینهٔ پر درد آن روز
آن را به صد شور و نوا تخریب کردند
بقعه که چیزی نیست، اصل دین ما را
در مقتل کرب و بلا تخریب کردند
✍سید محسن حبیب اله پور
بقیع و قبور مطهر
اشکم به رخ، خونم به دل، آهم به سینه است
ای زائرین، ای زائرین این جا مدینه است
شهری که خاکش آبرو بخشد به جنّت
شهر محمّد شهر قرآن، شهر عترت
در هر وجب صدها چراغ راه دارد
نقش از قدم های رسول الله دارد
این جا محمّد عالمی را رهبری کرد
هم یار امّت بود و هم پیغمبری کرد
این جا ستمکارانِ کافر عهد بستند
پیشانی و دندان پیغمبر شکستند
این جا شرار آه جبریل امین ریخت
خون از سر و روی محمّد بر زمین ریخت
این جا دل پیغمبر اسلام خون شد
این جا جگر از پهلوی حمزه برون شد
این جا محمّد داغ ها بر سینه اش ماند
زنگ غم و اندوه بر آئینه اش ماند
این جا قدم بر عرش اعلا می گذارید
چون پا به جای پای زهرا می گذارید
این جا مراد از قبّة الخضراء بگیرید
این جا سراغ از تربت زهرا بگیرید
این جاست کعبه نه، ز کعبه بهتر این جاست
هم فاطمه هم تربت پیغمبر این جاست
آوای وحی آید ز دیوار رفیعش
هم باب جبرائیل و هم باب البقیعش
در بین آن محراب و منبر جا بگیرید
بوسه ز قبر مخفی زهرا بگیرید
گلزار وحی و روضه ی طاهاست این جا
آتش گرفته خانه زهراست این جا
پشت در این خانه نزدیک همین قبر
زهرا کتک خورد و علی بگریست چون ابر
خورشید در این کوچه ها گردید نیلی
بلبل سراپا سوخته گل خورد سیلی
این جا امیرالمؤمنین را دست بستند
تا با لگد پهلوی زهرا را شکستند
این جا کشیده بر فلک آتش زبانه
این جا گلی پرپر شده با تازیانه
این جا به زیر پای مردم کوثر افتاد
تنهای تنها فاطمه پشت در اوفتاد
پیوسته چشم شیعه اینجا خون فشان است
زیرا زیارتگاه قبری بی نشان است
قبری که هر قلبی بیاد او کباب است
قبری که تنها زائر او آفتاب است
قبری غریب و بی رواق و بی نشانه
بر خاک آن صورت نهد طفلی شبانه
قبری که مخفی در دل تنگ زمین است
خاکش گل از اشک امیرالمؤمنین است
قبری که ما گشتیم و پیدایش نکردیم
از دور هم حتی تماشایش نکردیم
این قبر، قبر دختر پیغمبر ماست
با آن که پیدا نیست چون جان در بر ماست
این قبر احمد، این بقیع و قبرهایش
گل های پرپر گشته اما با صفایش
آن فاطمه بنت اسد آن ام عباس
این قبر ابراهیم، احمد را گل یاس
این مجتبی این قبر بی شمع و چراغش
این سید سجاد با آن درد و داغش
این باقر و این صادق آل محمّد
این قبر عباس آن عموی پیر احمد
این قبرها را یک به یک دیدیم اما
یابن الحسن، یابن الحسن، کو قبر زهرا
این جا محمّد رازها در پرده دارد
این جا امیرالمؤمنین گُم کرده دارد
این جا شرار، از سینه عالم برآید
جا دارد ار جان از تن میثم برآید
✍حاج غلامرضا سازگار
11.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 ماجرای عنایت خاصه سیدالشهدا(ع)
به شیخ جعفر شوشتری(ره)
🎥 توصیههای استاد حاج غلامرضا سازگار
به ستایشگران جوان اهلبیت(ع)
#روضه_شب_جمعه
رباعی قتلگاه
جمعی به عصا و چوب و جمعی شمشیر
از شوق لقا حسین از جانش سیر
هرکس به جراحتی تقرب می جست
از غصه ی قتلگاه، زینب شد پیر
مجیدطاهری
۱۴۰۲/۲/۸
زمزمۀ امام زمان(عج)
............
اگر چه رو سیاه کلّ عالمینم
گریه کنِ مجالس جدّت حسینم
دارم به یاد کربلا تو روضه ها
ناله به همراه بکاء تو روضه ها
سیاهی لشگرم آقا تو روضه ها
بیا با سوز نینوا گریه کنیم
به یاد دشت کربلا گریه کنیم
برا حسین ِ سر جدا گریه کنیم
یابن الحسن...
آقا شنیدم جدّت و لب تشنه کشتن
تو قتلگاه با ضرب تیغ و دشنه کشتن
ای لالۀ پرپر حسین یا ثارالله
ای کشتۀ بی سر حسین یا ثار الله
نورِ دلِ مادر حسین یا ثار الله
تا به اَبَد ذکر لبی یا ثار الله
دار و ندار زینبی یا ثارالله
ای زینت دوش نبی یا ثار الله
آقام حسین آقام حسین آقام حسین3
﷽
باسلام
جلسه اول دوره جدید کلاس های آموزشی خانه مداحان، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت از ساعت۱۶.۳۰ با حضور اساتید کشوری برگزار می شود. ثبت نام در همین ساعت انجام می گردد.
آدرس:تهران،بهارستان، خیابان شهیدمشکی(فخرآباد)،پلاک۸۱
ای معلم
ای معلم ای سراپا عشق و شور
نام تو گلواژه فرهنگ نور
تو عقیق سرخی و جام بلور
می برم نام تو را من با غرور
ای کلامت آیت سحر مبین
مهر جانت روشنی بخش زمین
خاتمت دارد جهان زیر نگین
با همای بخت باشی تو قرین
ای معلم ای گل یاس خدا
ای وجودت شمع بزم جمع ما
شغل تو شغل شریف انبیا
نام تو ورد زبانم هر کجا
ای معلم گل بود همتای تو
عرش اعلی مسکن و ماوای تو
🌺🌸❤️🌺🌸
بهمناسبت #روز_معلم
تعلیم به ما دادی، آداب عبادت را
ای هادی راه ِ دین، دلسوزتر از بابا
هرگمشدهای داریم، نزد تو شود پیدا
تعظیم به تو باشد، تکلیف برای ما
روشن شده این مطلب در جملهای از مولا
«مَن عَلّمني حَرفاً...، قد صَيَّرني عبداً»
استاد به شاگردش حق پدری دارد
نازم به مُرادی که بزم سحری دارد
هنگام مناجاتش چشمان تری دارد
از راز تقرّب هم، بی شک خبری دارد
اینجاست که این جمله قدری بشود معنا
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
چون کودک نو پائی، آهسته بَری راهم
بی راهنمائیها یک طفلکِ گمراهم
در نیمه شبِ جهلم، نورِ سخنت ماهَم
با زحمتِ تو قدری، از عاشقی آگاهم
بوسیدنِ دستِ تو، واجب شده، ای والا
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
از مرحمت زهرا با تو شدهام مأنوس
چون قطرهٔ ناچیزم در ساحلِ اقیانوس
هربار حرم رفتم با دیدهی تَر پابوس
بهر تو دعا کردم در محضر شاهِ طوس
نامِ تو از این باب است خواندم همه جا "آقا"
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
✍️ #قاسم_نعمتی