عالم همه مست از گل رخسار حسین است
ذرات جهان در عجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه حق گشته سیهپوش
یعنی که خدای تو عزادار حسین است
تا هست جهان هست به فرمان الهی
جبریل امین حاجب دربار حسین است
جن و ملک و حور و پری در طلب فیض
مامور پذیرایی زوار حسین است
دانی که خرید از دل و جان جان جهانی
با دادن جانی به جهان کار حسین است
سرمایه آزادگی مردی و غیرت
از کوشش و از همت و پیکار حسین است
آن سر که شود شافع ما نزد خداوند
آن سر ، سرِ پر نور گهربار حسین است
هر کس به جهان گشته گرفتارنگاری
عمری است که “ژولیده” گرفتار حسین است
✍حسن فرح بخشیان
غریب و بیکس و بی یار و آشنا زینب
به درد و رنج و غم و غصه مبتلا زینب
.
کنون که وقت وداع است زین جهان خراب
به حال خویش دمی نوحه سرنما زینب
.
فغان که جان به غریبی سپردی و نبود
کسی به دور تو از خویش و اقربا زینب
.
ز صبح روز ازل تا به شامگاه ابد
برون نشد ز تنت جامۀ عزا زینب
.
در این دو روزۀ عمر اندر این جهان خراب
زجور چرخ کشیدی چه ظلمها زینب
.
زگریه چشمۀ چشمت چوبحر شد چون دید
شکسته گوهر دندان مصطفی زینب
.
گشوده شد دَرِ غم بر رُخت دمی که شکست
ز ضرب در کمر خیرة النسا زینب
.
زمانه خاک غمت آن زمان فشاند بسر
که گشت شق سر سلطان اولیا زینب
.
توئی که با دل صد پاره در لگن دیدی
هزار پاره دل زار مجتبی زینب
.
تو آن اسیر بلائی که کاروان بلا
عنان کشید تو را سوی کربلا زینب
.
توئی که برتو بلا بر سر بلا آمد
چو گشت جای تو آن دشت پر بلا زینب
.
توئی که تشنه سر شش برادرت از تیغ
به پیش چشم تو شد از بدن جدا زینب
.
توئی که شمر ستمگر به پیش دیدۀ تو
سر حسین تو ببرید از قفا زینب
.
توئی که زیر سم اسب اشقیا دیدی
تن برادر خود را چو توتیا زینب
.
توئی که بر قد اکبر کفن تو پوشیدی
به جای خلعت شادی به صد نوا زینب
.
توئی که سینه نمودی ز پنجۀ غم چاک
چو چاک شد گلوی اصغر از جفا زینب
.
توئی که کتف تو باشد هنوز نیلی فام
ز تازیانۀ بیداد اشقیا زینب
.
توئی که بر سر بازار شام از ره ظلم
زدند برسر تو سنگ برملا زینب
.
توئی که با دل آزرده نزد ابن زیاد
بدی ستاده و می خورد او غذا زینب
.
توئی که بازوی زار تو از جفا بستند
ز ریسمان ستم قوم بی حیا زینب
.
توئی که بود تو را در خرابه شب تا صبح
ز خاک بستر و از خشت متکا زینب
.
به حال مرگ اگر دوش «جودیا» بودی
از این مکالمه دادی تو را شفا زینب
✍عبدالجوادجودی خراسانی
#حضرت_زینب_کبری_سلاماللهعلیها
(۱)
دوست دارم که ترک لاف کنم
خلوتی رفته، اعتکاف کنم
تا شوم مُحرم حریم دمشق
کعبهی عشق را طواف کنم
سخن از کاف و ها و یا گویم
صحبت از عین و شین و قاف کنم
حرف از معنی حجاب زنم
یاد از بانوی عفاف کنم
اوّلین حرف و آخرین مطلب
السّلام علیکِ یا زینب!
(۲)
السّلام ای ملیکة الدّنیا!
السّلام ای شفیعة العقبا!
السّلام ای نبیرهی یاسین!
السّلام ای نتیجهی طاها!
السّلام ای سلالة الحیدر!
السّلام ای سلیلة الزّهرا!
السّلام ای حسن ز پا تا سر!
السّلام ای حسین سر تا پا!
بردی ای نور عین و عین نور!
تو از این پنج نور، فیض حضور
(۳)
ای تو ناموس قادر متعال!
مایهی افتخار احمد و آل
فاطمه عصمت و علی خصلت
مجتبی سیرت و حسین کمال
ای حریم تو احسن المأمن!
وی مدیح تو افضل الاعمال!
دم ز تو میزنیم در همه دم
یاد تو میکنیم در همه حال
ای که یادت نمیرود از یاد!
پدر و مادرم فدای تو باد!
(۴)
فاطمه زاده و علی حسبی
علوی ذات و فاطمی نسبی
کرمت شامل رجال و نسا
حرمت مستجار شیخ و صبی
ای ملقّب به زین اب! زینب!
تو سزاوار اینچنین لقبی
زینبت خوانده است گر چه خدا
به خدا زِین جدّ و امّ و ابی
ای تو آیینهی صفات حق!
عفّت تام، عصمت مطلق
(۵)
خطبههایت مبلّغ مکتب
گریههایت مروّج مذهب
از تو باید سرود در هر روز
بر تو باید گریست در هر شب
چه بگویم که در رسالهی عشق
عشق فتوا دهد بر این مطلب:
با ادب با وضو بباید برد
نام عُلیا مخدرّه زینب
وه! که نامت به وحی، تمثیل ست
زآن که نامآور تو جبریل ست
(۶)
ای خداوند عشق! یا زینب!
عبد در بند عشق یا زینب!
گر نبُد عشق تو جدا میگشت
بند از بند عشق یا زینب!
زیر و رو کردهایم کون و مکان
نیست مانند عشق، یا زینب!
عشق اگر عشق توست ما همهایم
آرزومند عشق، یا زینب!
کیستی؟ ای به عشق سنگ محک!
عشق را با تو هست حقّ نمک
(۷)
عقل، مجنون توست سیّدتی!
عشق، مفتون توست سیّدتی!
ماندگار است تا ابد اسلام
لیک مدیون توست سیّدتی!
حج و صوم وصلوة وخمس و زکات
همه مرهون توست سیّدتی!
نه فقط کربلا و کوفه و شام
کعبه ممنون توست سیّدتی!
همه هستیّ خود فدا کردی
دِین خود را به دین ادا کردی
(۸)
محو صبر تو حضرت ایّوب
مات اشک تو یوسف و یعقوب
یاد تو در ضمیر جان محفوظ
نام تو در کتاب دل مکتوب
گَرد و خاک حریم پاک تو را
حور با گیسویش کند جاروب
تویی آن کس که بس مصیبت دید
شد به امّ المصائبی منسوب
چه مصائب؟ که پیر کرده تو را
بلکه از عمر، سیر کرده تو را
(۹)
آن که از بار غم خمیده تویی
داغ بر روی داغ دیده تویی
آن که هم بوده مادر دو شهید
هم شده مادرش شهیده تویی
آن که از خیمهگاه تا گودال
همهی راه را دویده تویی
آن که فریاد واحسینایش
از زمین بر فلک رسیده تویی
تویی آن زن که رفت مردانه
کوفه، زندان و شام، ویرانه
(۱۰)
تویی آن بانویی که فاضله بود
بری از نقص بود و کامله بود
تویی آن بانویی که در دل شب
گرم راز و نیاز و نافله بود
تویی آن بانویی که بر لب او
نه گلایه نه شِکوه نه گله بود
تویی آن بانویی که چل منزل
در اسیری امیر قافله بود
راه را با حسین کردی طی
تو به محمل، حسین بر سر نی
(۱۱)
چون که میرفتی ای علیرفتار
به سوی قبر احمد مختار
تا حریم رسول اکرم بود،
پیشگاه تو حیدر کرّار
هم حسن همرمت بدی ز یمین
هم حسین از پیات شدی ز یسار
تو کجا روی ناقهی عریان؟
تو کجا بین کوچه و بازار؟
خاطر عاطر تو آزردند
بزم نامحرمان تو را بردند
(۱۲)
ای مهین جلوهی دلارایی!
وی بهین اسوهی شکیبایی!
ما همه ذرّه و تو خورشیدی
ما همه قطره و تو دریایی
ای وجودت مطاف درد و غم
در لقب کعبة الرّزایایی
آن همه داغ دیدی و گفتی
من ندیدم به غیر زیبایی
همه مبهوت و مات بینش تو
آفرینها بر آفرینش تو
(۱۳)
گر شود صبر با تو رو در رو
پیش پای تو میزند زانو
صابران را تو برترین اسوه
شاکران را تو بهترین الگو
درد جان را محبتت درمان
زخم دل را ولایتت دارو
ما فقیر تو و تو مستغنی
ما گدای تو و تو شهبانو
هر چه هستیم خوب یا که بدیم
چنگ بر تار چادر تو زدیم
(۱۴)
من کجا مدح دخت دخت رسول؟
نازپروردهی علیّ و بتول
ای عقیله میان هاشمیان!
عاجز از درک تو تمام عقول
تا بیایم به آستانبوسی
کی به من میدهی تو اذن دخول؟
به سر آمد مدیحه و پایش
بزن از راه مهر، مُهر قبول
"تربتم" لیک کمترم از خاک
باد ارواح العالمین فداک!
#ترکیببند
✍جوادهاشمی(تربت)
زمزمه حضرت زینب(سلام الله علیها)
ازابرچشمام داره بارون مي باره
چشمام يكي اشك و يكي خون مي باره
امان از كرببلا
همه گلام و تشنه از شاخه چيدند
برادرام ُ يك به يك سربريدند
جواب گريه هاي من مي خنديدند
امان از كرببلا
رونيزه ها سربدون تن ديدم
درخاك وخون كشتة بي كفن ديدم
يوسفمُ بدون پيرهن ديدم
امان از كرببلا
من ديده ام تنهاي پاره پاره رو
گوشاي زخمي بي گوشواره رو
هم جنگ نامردا سر گهواره رو
امان از كرببلا
✍حیدرتوکلی
نمی گویم ز نوک نیزه با خواهر تکلم کن
نگاهت پاسخ من داد، بر طفلت ترحم کن
اگر چه غنچه ی بی آب، هرگز نشکفد اما
در فردوس را بگشا، به روی من تبسم کن
به چشم خارجی ما را تماشا می کند، کوفی
به نی قرآن بخوان و رفع این سوء تفاهم کن
اگر بهر نماز شُکر می خواهی وضو سازی
ندارم آب با خاک سر زینب، تیمم کن
تو قلب عالم امکانی و آگاهی از قلبم
به دریا با نگاه خود بگو، کم تر تلاطم کن
نگه با اختیار و اشکِ من بی اختیار آید
ز برج نی، نظر، ای ماه من! امشب به انجم کن
اگرچه کاسه ی صبر مرا هم کرده ای لبریز
ز بهر حفظ جان کودکت با او تکلم کن
✍حاج علی انسانی
نوحه
(با سوز و با گریه خوانده شود...)
پناه حرم کجا داری میری بگو عزیز برادرم
بدرقۀ راه تو اشک چشم ترم
آهسته تر برو داداش ببین مضطرم
حسین یاحسین...
پناه حرم بیا ببین نامحرما رو دور وبرم
خاکی شده دوباره چادرمادرم
تورفتی و کشیدن از سرم معجرم
حسین یاحسین...
پناه حرم هنوز یادت نرفته لحظۀ رفتنت
بمیره خواهرت چقدرغریب کشتنت
یه جای سالمم نمونده روی تنت
حسین یاحسین...
پناه حرم یکی داره پیرهن خونیت و می بره
اومده ساربان به فکر انگشتره
به روی نیزه ای سر علی اصغره
حسین یاحسین...
پناه حرم جلو چشای مادرم زدی دست وپا
بانیزه زد تو دهنت یکی بی هوا
زدن یه عده پیرمرد تورو با عصا
حسین یاحسین...
🏴السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
🎙اشعار و سبکهای شب چهارم محرم:
🌷فرزندان حضرت زینب(علیهم السلام)
👇👇👇👇👇
#شعروسبک_مداحی
#آموزش_مداحی
زمزمه🎙
قربان دین و مذهب هستیم آلاله های زینب ا ستیم
از غربتت جان بر لب هستیم آلاله های زینب هستیم
ای بر نبی نور دو عین بده اجازه یا حسین
تا در رهت ای کربلایی جان را کنیم از غم فدایی
ما هم شویم آخر چو اکبر آلاله ای خیر النسایی
**
ماه منیر ما حسین جان نعم الامیر ما حسین جان
ای بی نظیر ما حسین جان نعم الامیر ما حسین جان
هستیِ ما قربان تو قربانی طفلان تو
به جنگِ با این قوم اعدا رخصت بده بر ما تو مولا
از بهر این خواهش دهیمت تو را قسم به حق زهرا
✍️امیرعباسی
#شعر_و__سبک_مداحی
#آموزش_مداحی
#فرزندان_حضرت_زینب_علیهم_السلام
#زمزمه
السلام علیک یا اباعبدالله
بابی انت و امی یاحسین ثارالله
ای برادرجان عطشان - دلمو ديگه نسوزان
بده رخصت اي برادر – اي حسين جان – تو رو قرآن – تو رو قرآن
بده رخصت بچه هام برن به ميدون
التماست ميكنم با دلي محزون
من ميخوام گلام بشن فداي چشمات
همه هستيمو مي ريزم بپاي چشمات
السلام علیک یا اباعبدالله
بابی انت و امی یاحسین ثارالله
كي ميگه ياور نداري - تو مگه خواهر نداري؟
بميرم برات كه اشكات – شده جاري – بيقراري – بيقراري
داغ اكبر دلتو صد پاره كرده
نگاه ِ خسته ي تو لبريز درده
دوست دارم منم يه سهمي داشته باشم
اجازه بدي خودم برات فداشم
السلام علیک یا اباعبدالله
بابی انت و امی یاحسین ثارالله
نميام از خيمه بيرون – نبيني منو پريشون
سختي ِ داغ ِ گلاي ِ - من ِ دلخون – شده آسون – شده آسون
پس نميگيره كسي كه داده هديه
بچه هام فداي اصغر و رقيه
سرتو باشه سلامت، گل زهرا
بفداي سرِ تو تموم دنيا
السلام علیک یا اباعبدالله
بابی انت و امی یاحسین ثارالله
✍️حسین رحمانی
#شعر_و__سبک_مداحی
#آموزش_مداحی
#فرزندان_حضرت_زینب_علیهم_السلام
#زمینه