حضرت علی اصغر(علیه السلام)
تشنه شدی و ساقه ی شعله ورت شکست
چون چوبِ خشک هر دو لب لاغرت شکست
هر سو دوید مادر تو زمزمی نبود
طفل ذبیح خیمه، دل هاجرت شکست
با گریه ی تو هر دویمان آب می شویم
با گریه ات غرور پدر مادرت شکست
نامت علی است، محترمی مثل مرتضی
این احترام، ارثیه ی حیدرت شکست
می خواستم برای تو کاری کنم، نشد
خیلی دلم برای دو پلک ترت شکست
تا باد تیر حرمله از چله اش گذشت
مانند یاس خشک شده حنجرت شکست
تیزی یک پر از سه پر تیر، ذره ای
بر بازویت کشید، عزیزم پرت شکست
این حجم تیر کل تنت را گرفته است
مانند مادرم همه ی پیکرت شکست
خون گلوی تو به روی صورت من است
از بس که بی هوا قدح کوثرت شکست
با فکر پاسخی که بگویم به مادرت
بُهتم کنار جسم و تن بی سرت شکست
حالا که می روی ز چه لبخند می زنی؟!
قد مرا همین نظر آخرت شکست
✍محمد جواد شیرازی
حضرت علی اصغر(علیه السلام)
زخم را اینبار بر قلب پدر میخواستند
مادر بی تاب را بی تاب تر میخواستند
این هدف انگار با اهداف دیگر فرق داشت
که برایش تیر انداز قَدَر میخواستند
دشمن نام علی بودند... ورنه چله ها
تیرشان تک شعبه هم میشد اگر میخواستند
تیغ های ظالم بی رحم، خون می ریختند
نیزه های وحشی خونخوار، سر میخواستند
از کبوترها کبوتروار تر پرواز کرد
گرچه او را کودکی بی بال و پر میخواستند
✍رضا حاج حسینی
شور◾️
کی می تونه غیرازتومرهم غمها باشه
کی می تونه غیراز تو این همه آقا باشه
توئی که یه عمره جز بدی ندیدی از من
نگو نگوکه دل بریدی از من
نگو که دیگه ناامیدی از من
منی که یه عمره سوختم پای غم تو
دلم خوشه آقا به کرم تو
دلم پرمی زنه تا حرم تو
منی که هر بار زمین خوردم گفتم حسین
اسم تو رو بردم گفتم حسین
-------
کی می تونه غیرازتو امیر دنیا باشه
کی می تونه غیراز تو این همه آقا باشه
توئی که یه عمره دستمو رها نکردی
بدم به بدیام نگا نکردی
منو از نوکرات سوا نکردی
منی که به غیراز عشقتو چیزی ندارم
آقا بدون تو بی کس و کارم
می شه لحظۀ مرگ باشی کنارم
منی که روزای بی یاری گفتم حسین
وقت گرفتاری گفتم حسین
هربارزمین خوردم گفتم حسین
اسم تو رو بردم گفتم حسین
----------
کی می تونه غیرازتوخونۀ دلها باشه
کی می تونه غیرازتو( این همه آقا باشه)2
توئی که یه عمره اسمته دوای دردم
ببین دوباره من هواتو کردم
اگه اونجا بیام برنمی گردم
منی که یه عمره از شما بها گرفتم
من از دست خودت شفا گرفتم
آقا برات کربلا گرفتم
منی که با هر تپش هرم گفتم حسین
با قلب پر دردم گفتم حسین
حسین سیب سرخی
#شعر_و__سبک_مداحی
#شب_هفتم_محرم
#آموزش_مداحی
#شعر_مداحی
#شور
#حسین_سیب_سرخی
◼ مدد یا صاحب الزمان (عج) ◼
عالم که سراسر، همه رنج و محن است
در حسرتِ آن یوسفِ گل پیرهن است
هر جمعه دل و دیده ی ما منتظران
بر مقدم پاکِ حجه بن الحسن است
#جمعه
#یادامام_زمان_عج
فراق امام زمان🍃
دلم می خواست هر شب جمعه
با امام زمان کربلا باشم
به دنبال یوسف نرجس
در بدر توی کوچه ها باشم
مرا کشته درد شیدایی
امان از این عشق و رسوایی
یا اباصالح
دلم می خواست قبر گمشده را
با امام زمان می شدم زَوار
اباصالح روضه می خواند و
می زدم من سر بر در و دیوار
به یاد آن صورت نیلی
که خورده بود از عدو سیلی
یا اباصالح
دلم می خواست گوشۀ حرمت
با امام زمان روضه می خواندم
که یک صبح جمعه با مهدی
در کنار بقیع ندبه می خواندم
رقیه بود و علی اصغر
سکینه بود و علی اکبر
یا اباصالح
دلم می خواست یک دعای فرج
قسمتم می شد وادی عرفات
به هنگام مردنم می شد
آب غسل من آب شط فرات
پیمبر بود و گل طاها
علی بود و همسرش زهرا
یا اباصالح
دلم می خواست قسمتم می شد
یک محرم در کربلا باشم
بگیرم یک مشک پر آب و
ساعتی دور بچه ها باشم
کنم پیدا دست سقا را
ببوسم من اشک زهرا را
~~~~~~~~`بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا یا اباصالح #شعر_سبک_مرثیه_مداحی #امام_زمان_عج #شب_جمعه
دعای کمیل،مجیدطاهری،۲۰مهر۱۴۰۲.m4a
حجم:
27.7M
#دعای_کمیل
(۲۸دقیقه)
باصدای#دکترحاج_مجیدطاهری
۲۰مهر۱۴۰۲
مسجد صاحب الزمان(عج)
تهرانپارس،خیابان۲۱۲
هدایت شده از تضرع
به نام خدا
یا امیرالمؤمنین ، ای مهر تابان یا علی
ای ضریح روشنت خورشید رخشان یا علی
با تو پیمان بسته بودم از نخست زندگی
آمدم تا که کنم تجدید پیمان یا علی
تا غدیری بودنم را اهل دنیا بنگرند
آمدم در این حرم لبیک گویان یا علی
بر نمی دارم ز دامان تو دستِ خویشتن
تا که دارم در بدن با عشق تو جان یا علی
میثم تمّار خواهم شد به عشق روی تو
می شوم خرما فروشِ کوی احسان یا علی
یک اُفق دارد در اینجا ، خط سِیْر عاشقی
کربلا ، یا که نجف ، یا که خراسان یا علی
من ز ایران آمدم ، تا کربلایی گشته ام
در نجف گشتم مقیم ای جانِ جانان یا علی
کِشتی ام بشکسته و من غرقِ دریای غمم
کن رها این خسته را از موج و توفان یا علی
نام تو داروی درد و ذکر تو عینِ شِفاست
ای دوایِ بی بدیل دردمندان یا علی
هر که آمد در پناهت می رود از او بلا
لطف تو هرگز ندارد خط پایان یا علی
ای که باشد دست تو ، دستِ خدای مهربان
دستگیری کن ز «یاسر» وقت بُحران یا علی
**
محمود تاری «یاسر»
نجف اشرف ٢١ / ٧ / ١۴٠٢
#پایان_مجلس
ای دلِ من، تو را بشارت باد
که تو را من به دوست خواهم داد
دوست از من تو را همی خواهد
رو بَرِ دوست هرچه باداباد
✍️فرخی سیستانی
#فلسطین
#مرگ_براسرائیل
لحظۀ واپسين
مُهر شكست تا ابد حک شده بر جبينتان
كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان
كودک غزه را اگر در دل خواب كشتهايد
خورده ترک ز آه او گنبد آهنينتان
كوچ كنيد صف به صف چون كه نشسته هر طرف
مرگ در انتظارتان حادثه در كمينتان
رو به ديار خود كنيد ای به عبث نشستگان!
تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زينتان
خيرهسریست كارتان دربهدریست بارتان
حيلهگریست يارتان بدگهریست دینتان..
مرد ظفر كه نيستيد اهل خطر كه نيستيد
هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان؟!..
دل بكنيد زين سرا ورنه به روز ماجرا
نيست به خاک قدس جز فاجعه همنشينتان..
يا به همين زبان خوش پس بدهيد قدس را
يا كه رسد دمی دگر لحظۀ واپسينتان!
افشین علا