از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده: هرکه در روز اول ماه رجب امام حسین(علیهالسلام) را زیارت کند، البته حقتعالی او را بیامرزد.
از ابنابینصر روایت شده است: که از حضرت رضا(علیهالسلام) پرسید، در کدام وقت بهتر است امام حسین(علیهالسلام) را زیارت کنیم؟ ایشان فرمود: در نیمه رجب و نیمه شعبان.
شیخ مفید و سید ابن طاووس گفتهاند: این زیارت که ذکر میشود، برای روز اول رجب و شب نیمه شعبان است، ولی شهید، شب اول رجب و شب و روز نیمه رجب و روز نیمه شعبان را بر آن افزوده است. پس بنا به فرموده شهید، این زیارت برای شش وقت است.(منبع:سایت شیخ حسین انصاریان)
👈در قصیدهای از صائب تبریزی نیز با مطلع:
خاکیان را از فلک امید آسایش خطاست
آسمان با این جلالت گوی چوگان قضاست
صائب، مردم را به زیارت امام حسین(علیه السلام) در ماه رجب تشویق می نماید:
در رجب هر کس موفق شد به طوف مرقدش
بی تردد جای او در مَقعَد صدق خداست
در ره او زائران را هر چه از نقد حیات
صرف گردد، با وجود صرف گردیدن بجاست
...
👈و تقریباً در پایان قصیده، مرثیهسرایی مینماید:
تکیه گاهش بود از دوش رسولِ هاشمی
آن سری کز تیغ بیداد یزید از تن جداست
آن که می شد پیکرش از برگ گل نیلوفری
چاک چاک امروز مانند گل از تیغ جفاست
آن که بود آرامگاهش از کنار مصطفی
پیکر سیمین او افتاده زیر دست و پاست
چرخ از انجم در عزایش دامن پر اشک شد
تا به دامان جزا گر ابر خون گرید رواست
...
👈ان شاء الله هر کس در این ماه، موفق به زیارت کربلا و عتبات عالیات شد سلام اعضای این کانال را به حضرات برساند.
#ماه_رجب
شعری که تمام مناسبتهای ماه رجب را در بر دارد :
ماه پرفیض رجب، ماه نبی، ماه خداست
ماه توبه، مه رحمت، مه ذکر است و دعاست
ماه از خویش بریدن به خدا پیوستن
ماه آنکس که به حق واصل واز خویش جداست
ماه میلاد شریف دو محمّد دو علی
که پر از جلوۀ ماه رخشان ارض و سماست
(اولین روز از) این ماه، جمال ازلی
در تماشای رخ حضرت باقر پیداست
دوم ماه رجب عید بزرگی دگر است
عید میلاد علی بن جواد بن رضاست
سوم ماه رجب آن دهمین حجب حق
جگرش لختۀ خون از شرر زهر جفاست
دهم ماه رجب با گل رخسار جواد
موجزن رایحۀ عطـر ولایت به فضاست
بارکالله که در سیزده ماه رجب
عید میلاد علی، مظهر رب الاعلاست
کعبه آغوش گشوده چو گریبان از هم
که ز قلب حرمالله، علی عقدهگشاست
صاحبخانه ندا داد که ای بنت اسد
خانه از ماست ولیکن متعلق به شماست
قدر و جاه تو بود فوق مقام مریم
پسر تو علی است و پسر او عیساست
نجل پاک تو امام است به نجل مریم
گرچه او مریم و عیساش پیامآور ماست
این پسر رکن و مقام است و حطیم و زمزم
این پسر حجر و حجر، مروه و مسعا و صفاست
نیمۀ ماه رجب روز وفات زینب
او که دخت علی و مادر صبر است و رضاست
زینب، آن فاتح میدان اسارت که هنوز
زنده از خطبۀ او واقعۀ کربوبلاست
شیردخت علی و فاطمه و اخت حسن
که حسین دگر است و نفسش عاشوراست
بیست و پنج رجب از بهر محبان علی
روز اندوه و غم و ناله و اشک است و عزاست
روز آزادی زندانی زهرای بتول
روز قتل خلف حضرت صادق، موساست
گوییا در دل تاریک سیهچال، هنوز
بانگ العفو بلند از دو لب آن مولاست
آن که دربارۀ وی آمده ساق مرضوض
چشمها گر ز غمش خون بفشانند رواست
روز بیست و ششم ماه رجب داغ پدر
بر دل و بر جگر سوختۀ شیر خداست
بر دل ختم رسل داغ ابوطالب ماند
آن که ایمانش فوق همۀ ایمانهاست
بیست و هفت رجب است عید بزرگی دیگر
عید مزمل و مدثر و نور و طاهاست
عید بعثت که نبی رخت رسالت پوشید
به! چه عیدی که به از عید صیام و اضحاست
عید پرواز بشر، عید نزول قرآن
عید نابودی بت، عید تجلای خداست
بیست و هشت رجب آغاز فراقیست بزرگ
که حسینبنعلی عازم دشت و صحراست
کاروان پسر فاطمه هنگام سحر
سر به کف دارد و عازم به سوی کربوبلاست
عزم حج دارد و در اول ره میبیند
قتلگاه است بر او مروه، صفا تشت طلاست
همقدم زینب و عباس و علیاکبر
پیش رویش علی و پشت سر او زهراست
گاه بر فرق علیاکبر خود مینگرد
گاه میگرید و چشمش به دو دست سقاست
گاه در سینه کند نوک سنان را احساس
گاه بیند که بریده سر پاکش ز قفاست
سر به کف داشتن و تیر گرفتن به جگر
سپر سنگ شدن حج امام شهداست
«میثم!»آن تربت ششگوشه بود در بر تو
وای من! از چه ندیدی حرم یار کجاست؟
(حاج غلامرضاسازگار)
توجه*** :جمعۀ اول این ماه.....تغییر داده شده به:«اولین روز از این ماه»
تقدیم به مادر امام جواد(علیه السلام) حضرت خیزران (سلام الله علیها)
به سَر از سایۀ خورشیدِ هشتم سایهبان دارد
همان دُرِّ گران قدری که نام خَیزُران دارد
به طفلی که ، به گهواره شهادت داد بر توحید
که این مادر شبیه مریم از عصمت نشان دارد
سلامِ حضرتِ ماریۀ قبطیه بر آن زن
که نام آسمانیِ محمّد بر زبان دارد
ببین قبل از تولد خوانده مدحش را رسول الله
ببین چه جايگاه این جاریه بین زنان دارد
خدا داده به این ریحانه ، نُه افلاک برکت را
که حسرت بر چنین دردانهای هفت آسمان دارد
خدا میداند این آیینۀ معصوم در جانش
چه اسراری نهان کرده ، چه اسراری عیان دارد
پدر، مادر، برادر، خواهرم ، قربانِ بانویی
که نام دُرّه، ریحانه ، سبیکه، خَیزُران دارد
(میثم مؤمنینژاد)
🌸🌸🌸
《سبیکه》 یک کنیز بود که «دُرّه» نامیده میشد و علی بن موسی الرضا(علیه السلام) او را «خیزران» نامید.
سبیکه مادر امام جواد از روستایی در مصر به نام مِریسه بود. او از خاندان ماریه قبطیه مادر ابراهیم (پسر پیامبر اسلام) بود.
سبیکه یکی از زنان نمونه در اسلام بود. به گفتهی علیبن موسیالرضا (علیه السلام)او در فضایل اخلاقی بسیار شبیه حضرت مریم(سلام الله علیها ) بودهاست.
#نکتۀ_مداحی
#نکتۀ_علمی
چگونگی اِعراب ترکیبات عربی با وجود همنشینها در اشعار و جملات فارسی
بیان مسأله: در بعضی ترکیبات عربی در اشعار و جملات فارسی، سئوال پیش میآید که آیا اِعرابشان باید مثل آنچه در اشعار و جملات عربی قرار میگیرند، رعایت و خوانده شوند؛ مثلاً در جملۀ: «خواجه نصیرالدین گفت» آیا حتماً کلمۀ: «نصیر» باید به دلیل جایگاه فاعلی، ضمه بگیرد؟ و چرا معمولاً با کسره استمعال میگردد؟
در مبحث اِبدال در فرایندهای واجی، سه حالت در سطح واژه مطرح است، این حالتها معمولاً به دلیل همآواییِ دو حرف نزدیک به هم صورت میگیرد و البته در بعضی موارد نیز ممکن است صورت نگیرد:
1.مصوتها، مانند:بعضی افعال امر:بیا-برو-بنشین-بگیر. بعضی افعال منفی:نمینشیند-نمیگیرد
2.صامتها، مانند:منبر=ممبر، سنبل=سمبل
3.در نوشتار، مانند:مجتبی=مشتبی-سپید=سفید-لکن=لیکن-اجتماع=اشتماع
مشاهده میشود، مسألۀ فوق یک قانون نیست که حتماً در تمام کلمات مشابه اجرا گردد.
اینکه در ترکیبات فارسی چه حالتهایی مطرح است نیاز به تحقیق دارد، ولی کاربرد ترکیبات عربی نیز وضعیتی مشابه موارد فوق دارد. در شعر ذیل ترکیبات «امیرالمؤمنین(ع) »، «ربالعالمین»، «روحالامین»، در جایگاههای مختلفی از جهت دستوری قرار گرفتهاند، ولی از جهت همنشینی با مصوتها و حرکت کلمات کناری، میتوانند مصوتهای آنان را بگیرند:
مثال1:
با امیرالمؤمنین اَز اَنبیا و اولیا
دل ربودی همچنان گرم دل آرایی شدی
در بیت فوق، مصوت فتحه در «اَز» و «اَنبیا» با امیرالمؤمنین، بیشتر همنشین شدهاند، بنابراین میتواند اینطور خوانده شود:امیرَالمؤمنین
مثال2:
فاطمه روشنگر اهل یقین آوردهای
مرحبا با خود امیرالمؤمنین آوردِهای
در بیت فوق، مصوت ضمه در «خُود» قبل از امیرالمؤمنین، تقریباً بیشتر در همنشینی غلبه کرده است، بنابراین میتواند اینطور خوانده شود:امیرُالمؤمنین
مثال3:
ای حرم مرآت رب العالمین است این پسر
جان احمد، روح قرآن، رکن دین است این پسر
در بیت فوق، مصوت کسره در «مِرآتِ» قبل از ربالعالمین، بیشتر همنشین شده است، بنابراین میتواند اینطور خوانده شود: ربِالعالمین
مثال4:
ظاهراً یک کودک نوزاد میبینی وُرا
در حقیقت مرشد روح الامین است این پسر
در بیت فوق، در ترکیب عربی «روحالامین»، ضمه در «مُرشد» همنشینی دارد، بنابراین میتواند اینطور خوانده شود: روحُالامین
مثال5:
مؤمنین از چهار سو دور حرم گردید جمع
ای همه مُؤمن، امیرالمؤمنین است این پسر
در بیت فوق، ضمه در «مُؤمن»، همنشینی دارد، بنابراین «امیرالمؤمنین» میتواند اینطور خوانده شود:امیرُالمؤمنین
نتیجه: همانگونه که در بعضی افعال امر یا افعال منفی در فارسی، دو حرف کنار هم، همآوا میشوند، در اعراب ترکیبات عربی که در اشعار و جملات فارسی میآیند نیز میتواند با مصوتهای کلمات کناری، همآوایی رخ دهد و بعضی از این کلمات نیز غلبۀ بیشتری در همآواییها مینمایند و موجب میشوند آن ترکیبات، حرکت و اعراب آنها را بگیرند.
✍️مجیدطاهری
نظرات خود را به این آدرس ارسال فرمایید:
@Dr_majid_taheri
کانال ما را به مداحان عالیقدر معرفی نمایید:
https://eitaa.com/sher_sabk_maddahi
#نکته_مداحی
#نکته_علمی
#رباعی
#دوبیتی
#مولودی_خوانی
👈نکتۀ مهم در کاربرد رباعی و دوبیتی در مولودی خوانی
یکی از کاربردهای مهم رباعی و دوبیتی در مولودی خوانی، در ابتدا برای صلواتگرفتن از اهل مجلس و انتها برای اتمام مجلس است که تأثیر نسبتاً خوبی بر مستمع در نشاط آغازین و حسن ختام دارد؛ اما کاربرد تقریباً نادرست از این قالب شعری، این است که چند رباعی پشت سر هم در ابتدای برنامه خوانده شود؛ البته ممکن است دلیل این اشتباه، کمبود وقت و یا خواندن سرود بیشتر و میل به شورخوانی و کفزنی باشد که این هم دلیل صحیحی نیست. مصراع چهارمِ رباعی و دوبیتی، حکم فرود و نتیجهگیری دارد و اگر در ابتدا خوانده میشود باید از نوعی بهره برد که دارای کلمات صلوات، محمد(ص) و...باشد تا مستمع با شنیدن آن صلوات بفرستد؛ برای انتهای مجلس نیز باید از نوعی بهره جست که دارای فرود و نتیجهگیری خوبی باشد، مانند نمونههای ذیل:
ـ . رباعی شروع:
بر روشنیِ چشم پیمبر صلــوات
بر آینۀ جمالِ حیـــدر صلـــــوات
میلاد جواد، مظهرِ جود و سخاست
نذر قدمش بخــوان مُکرّر صلوات
(رسول میثمی)
ـ . رباعی پایان:
با مهر تو دل سپهری از نور شود
با یاد تو سینه وادی طور شود
تنها نه ز مقدم تو شاد است رضا
کز آمدنت فاطمه مسرور شود
(سید هاشم وفائی)
در رباعی فوق که برای فرود و پایان مجلس، مثال زده شد، با آمدن نام مبارک حضرت فاطمه(سلام الله علیها) میتوان صلوات فاطمی و یا این دعای فاطمی را برای ختم مجلس خواند و سپس دعاهای دیگر را ذکر نمود:
«اِلهی بِفاطمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّالمُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُک»...
✍️مجیدطاهری
نظرات خود را به این آدرس ارسال فرمایید:
@Dr_majid_taheri
کانال ما را به مداحان عالیقدر معرفی نمایید:
https://eitaa.com/sher_sabk_maddahi
#مسمط
#ولادت_امیرالمومنین_علیه_السلام
حریم کعبه است این جا و خیل پرده دارانش
به نزدیکش زنی، استاده دور از چشم یارانش
صفای باطنش پیداست از اشک چو بارانش
صفات نیک در ذاتش، فلک حیران، ملک ماتش؟
حرم محو مناجاتش، برآید کاش حاجاتش!
گرفتارست و می خواند، خدا را با دل و جانش
الهی! ذکر یارب یاربم باشد به لب تا کی؟
ز اندوه مَنِ بیدل، بنالد مرغ شب تا کی؟
دلم آمد به جان، این سوز و ساز و تاب و تب تا کی؟
ببین برق نگاهم را، سرشکم را گواهم را
مؤثّر کن تو آهم را، به من بنمای راهم را
که من مشتاق آن راهم که پیروزی ست پایانش
اگرچه بر سر راهم، غم ایام سد بسته
ولی صبر من این غم را به «حبلٌ مِنْ مَسَد» بسته
خدایا! دل به مهرت فاطمه بنت اسد بسته
تویی قدّوس و سبّوحش، قرار قلب مجروحش
اگر فانی شود روحش، توییکشتی، تویی نوحش
که هرکس با تو دل دارد چه باک از موج توفانش
به محبوبی که اندر بطن من گوید سخن با من
به آه عافیت سوزی، که یا او می کشد یا من
مرا مپسند بیش از این، گلاب اشک در دامن
که من آن عاشقی هستم، که با یاد تو پیوستم
به الطاف تو دل بستم، بگیر از مرحمت دستم
که درد از پا مرا افکند و لطف توست درمانش
-------------
پس از چندیکه آن ریحانه چون تُندر خروشیدی
ز دودِ آهِ خود رخت سیه بر کعبه پوشیدی
به بزم قُرب حق خود را کشیدی بس که کوشیدی
حقیقت حیرت آور شد، دلش پابند باور شد
خدایش یار و یاور شد، قرین لطف داور شد
به تقدیری که هر صاحبدلی شد محو و حیرانش
سروشِ غیب گفت: ایکعبه! اینک گوشِ جان بگشا
پی عرض ادب، لعلِ لب خاموشِ جان بگشا
به استقبال گوهر، چون صدف آغوشِ جان بگشا
که نورِ نور می آید، کلیم طور می آید
به شوق و شور می آید، ز راهی دور می آید
که او جانان ما می باشد و آمد به لب جانش
حرم خندید و وا شد سینه سنگین دیوارش
خرید از عشق و مستی، ناز مهمانِ پری وارش
به مهر مادری سوگند! کرد از غم سبکبارش
چه مهمانی که حق یارش، سعادت میهماندارش
جهان در حیرت از کارش، نهان در پرده اسرارش
سحر در انتظارِ فجر صادق از گریبانش
سه روز آمد به شب، وین بُهت و حیرت همچنان باقی
شکیب از دست شد در عین مهجوری و مشتاقی
که ناگه هاتفی گفتا: «اَلا یا اَیها الساقی
اَدِر کاسا و ناوِلها» که بی غم شد همه دلها
که آمد شمع محفلها، علی حلاّل مشکلها
که در راه طلب دست نیازِ ما و دامانش
------------
هلال ابرو مَهی از مشرق بیت الحرام آمد
کلیم اللّه کلام آمد، خلیل اللّه مرام آمد
سخن کوتاه کن! باب الکرم باب الکرام آمد
فروغی منجلی آمد، جلال حق جلی آمد
ولایت را ولی آمد، علی آمد علی آمد!
که شد روشنگرِ کون و مکان رخسار تابانش
علی کانون فیض و چشمه فیّاضِ سرمد شد
علی شیرازه امّ الکتاب و نفسِ احمد شد
علی آیینه دار وحی و مرآت محمّد شد
علی تا جلوه گر آمد، شب غم را سحر آمد
نهال حق به برآمد، یتیمان را پدر آمد
علی سیمرغ عشقست و بجو در قاف قرآنش
علی در کهکشانِ دین و دانش آفتاب آمد
علی روح نماز و معنی فصل الخطاب آمد
علی مصداق «قُل مَن عِندَهُ اُمّ الکتاب» آمد
علی از غیر حق خالی، علی افلاک را والی
علی «لولاک» را تالی، علی اَعلی، علی عالی
علی آن کس که حق جَلَّ عَلی باشد ثناخوانش
عجب تر آیتی از آیت کهف و رقیمست او
به خلوتگاه «سُبحانَ الَّذی اَسری» مقیمست او
خداجویانِ عالم را «صراط المستقیم» ست او
که یک روح و دو تن دارد، دو گل در یک چمن دارد
دو شمع انجمن دارد، حسین و هم حسن دارد
ولی پرورده دامان زهرا جان به قربانش
----------
علی، آن کس که مرغِ دل به شوقِ وصل او پر زد
علی آن کس که جبریلِ امینش حلقه بر در زد
علی، آن کس که شاید تکیه بر جای پیمبر زد
نظر با ما خَلَق دارد، به دین گوی سبق دارد
به صورت نور حق دارد، عنایت با «شفق» دارد
امیدست آن که بشمارند او را از محبّانش
محمّدجواد غفورزاده (شفق)
ستایشگران خورشید / 286
#رباعی
#میلادامیرالمومنین_علیه_السلام
*
آن روز که از کعبه درخشید علی
بخشید ضیا به ماه و خورشید علی
با دست دعای مادرش بنت اسد
بگشود زکعبه در توحید علی
*
سرچشمۀ عشق با علی آمده است
گل کرده بهشت تا علی آمده است
شد کعبه حرمخانۀ میلاد علی
کزکعبه صدای یا علی آمده است
*
بر دین رسول حق ولی آمده است
خورشید ولا نور جلی آمده است
جبریل امین برای دیدار علی
با زمزمۀ علی علی آمده است
*
روزی که علی زکعبه آمد بوجود
از بهرعلی خدا در از کعبه گشود
در بست بداد خانۀ خود به علی
حقا که علی ست خانه زاد معبود
**
دانی که علی مظهر خَلاّق مجید
از بهرچه در خانۀ حق گشت پدید
زیرا که علی منادی توحیداست
باید که عیان شود ز بیت توحید
(خوشدل تهرانی)
***
در بیت احد سِرّ احد می آید
از بنت اسد یکی اسد می آید
بر یاری امت محمد امشب
گلواژۀ الله ُ صمد می آید
(شیدانیشابوری)
#شعر_ولادت #امام_علی_علیه_السلام
#ماه_رجب
آغاز کنم کلام خود با حیدر
در هر دم و بازدم مدد یا حیدر
خلقی به جهان نبود الا حیدر
مردی به جهان نباشد الا حیدر
چشمان خدابین علی عین الله
لا حول ولاقوة الا بالله
از مبدا و مقصود جهان آگاهی
تو نقطه ی زیر باء بسم اللهی
هر چند که تو علی ولی اللهی
تو محور لا اله الا اللهی
در چهره ی تو عیان شده وجه الله
لا حول ولاقوة الا بالله
در زیر ید قدرت تو جن و ملک
گردیده به روی شصت تو چرخ فلک
میکالِ ملک خورده ز دست تو نمک
از هیمنه ی تو کعبه برداشت ترک
ای صاحب سرّ و سرور و سرّالله
لا حول ولاقوة الا بالله
کعبه صدف و تو گوهر دردانه
جان دو جهان به دستت ای جانانه
کعبه که نبود غیر یک بتخانه
تو گام زدی درون آن مردانه
با آمدن تو کعبه شد بیت الله
لا حول ولاقوة الا بالله
غیر از تو که مظهر العجایب باشد ؟
منظور ز لیلة الرغایب باشد
بوسیدن مقدم تو واجب باشد
بر عشق تو ذوالجلال طالب باشد
ای نورُ عَلی نور و ای نور الله
لا حول ولاقوة الا بالله
میدان به وجودت به تکاپو افتاد
دشمن ز هراس تو به زانو افتاد
شمشیر به دست تو به هو هو افتاد
خورشید ز برق آن به سوسو افتاد
بر دست تو و تیغ دو سر، ای والله
لا حول ولاقوة الا بالله
ای حمد و نباء ، قل هوالله احد
ای شاءن نزول ذکر الله صمد
در بیشه ی توحید تویی شرزه اسد
بسم الله و یاعلی مدد با یک عدد
کوثر به قد تو گفته ماشاالله
لا حول ولاقوة الا بالله
____________________
باحذف بندآخر