رباعی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
تابیدن انوار جلی دیدن داشت
روئیدن حسن ازلی دیدن داشت
آن لحظه که فاطمه به طفلش خندید
لبخند محمد و علی دیدن داشت
#ولادت_امام_حسن_مجتبی
#امام_حسن_ع
✍میثم مومنی نژاد
.
#امام_حسن_علیه_السلام
#سرود
تا که اسمت یاد من میفته
همه حرفام از دهن میفته
مگه از رو زبونم حسن حسن میفته
سر از پا نمیشناسم
شب خاصیه واسهم
مهمون برادربزرگۀ عباسم
یا قدیم الاحسانم حسنجانم
ای دردم و درمانم حسنجانم
من برا تو سلمانم حسنجانم
من با تو مسلمانم حسنجانم
یا سیدی یا مولا حسنجانم
محاله واسه تو کم بذاریم
پاش بیفته سر برات میاریم
مگه از تو آقاتر اصلاً سراغ داریم
از اون اول خلقت
دلا میتپه واسهت
هرچی از تو خواستیم به ما دادی بیمنت
لحن خوش مستانه حسنجانه
شمع و گل و پروانه حسنجانه
پیمانه به پیمانه حسنجانه
جان جان جانانه حسنجانه
یا سیدی یا مولا حسنجانم
بذار بگم حرفامو خلاصه
امامحسن خاص خاص خاصه
حسنبنعلی یعنی غیرت و حماسه
رزم حیدری داره
عین مولا کراره
وای اگه حسن بخواد ذوالفقار برداره
کی جلوۀ قرآنه حسنجانه
کی مظهر ایمانه حسنجانه
کی قدرت شیرانه حسنجانه
کی یکتنه طوفانه حسنجانه
یا سیدی یا مولا حسنجانم
#حمید_رمی ✍
میلاد کریم اهل بیت ، حضرت امام حسن
(ع ) برشما ارادتمندان حضرتش مبارکباد
🌺 میلاد زیبایی 🌺
صبا که در خَم گیسوی یار من پیچید
شمیم نسترن و یاس و یاسمن پیچید
دوباره با مدد بامداد فروردین
هزار خند ه به ا ندا م نستر ن پیچید
مگر نسیم چه د ر گوش غنچه نجوا کر د
که د ر خیال خوشش میل گل شدن پیچید
به با غ آمدی و خود به چشم خو د دیدی
چه شو ر و هلهله د ر باغ و در چمن پیچید
درخت سرو به پای تو سر فرود آورد
ز با ن بلبل شوریده در سخن پیچید
بنفشه تا که جمال تو را تما شا کر د
ز شرم ، چهره به شولای خویشتن پیچید
ا ثر نمی رسد ا ز مُشک نا فه ی خُتنی
که عطر موی تو د ر خطه ی خُتن پیچید
عقیق، خو ن جگر خورد و سرخ شد ا ز شرم
چو شهرت لب لعل تو در یمَن پیچید
به نر خ شیشه ی عطارها شکست افتاد
صبا که در خم آ ن زلف پر شکن پیچید
من از زمین و هوا بو ی دوست می شنوم
مگر صبا نفس از تربت قَرَن پیچید
شبی که مادر گلهای بی خزان گل کرد
نسیم رایحه ی کاکل حسن پیچید
به نیمه ی رمضا ن ماه ما نمایان شد
فروغ بدر بدیعش ، در انجمن پیچید
🌺
شمیم زلف تو بود این که روز خلقت من
به نا م روح که در قا لب بد ن پیچید
مشا م زند ه دلا ن شاد می شود «کوثر»
از این شمیم که در جا ن شعر من پیچید
محمد قولی میاب «کوثر»
140۲/1/۱۶
سرود میلاد امام حسن(علیه السلام)
#محواسرائیل
#میلادامام_حسن_علیه_السلام
آمد سبط پیغمبر حسن
نور دو چشم حیدر حسن
بر دو عالم شد رهبر حسن
آمد امیر دیگر حسن
اهلا و سهلا یا مجتبی
چشم و چراغ طاها حسن
پاره ی دل زهرا حسن
یاریگر عاشورا حسن
فرمانده قلب ما حسن
اهلا و سهلا یا مجتبی
در نیمه ی رمضان بیا
عیدی هر مسلمان به ما
محو اسرائیلیان نما
کن فلسطین را خندان آقا
اهلا و سهلا یا مجتبی
✍🎙مجیدطاهری
#میلادامام_حسن_علیه_السلام
#محویهود
#جنگ_جمل
میلاد حسن کریم آل الله است
دوران نجات از ستم در راه است
جَرّار یهود از جمل می داند
از خشم حسن جایگهش در چاه است
✍مجیدطاهری
علی گلی ست که جز خون دل گلاب نداشت
غمش به صفحه تاریخ هم حساب نداشت
جواب گوی ستمدیدگان عالم بود
اگر چه نالۀ مظلومیش جواب نداشت
خزانه دار خدا بود و ثروتی دم مرگ
به غیر چهرۀ از خون سر خضاب نداشت
علی که سلسله بر پای آفتاب انداخت
به پیش اشک یتیمی توان و تاب نداشت
به مرگ بود زکودک به شیر عاشق تر
که تیغ دور سرش بود و التهاب نداشت
علی کسی ست که از روز بدر تا به شب قدر
به کام مرگ فرو رفت و اضطراب نداشت
گشوده گشت کتاب خدا رفرق علی
پیمبری به جهان اینچنین کتاب نداشت
نماز صبح شب قدر بر ستمکاران
بقدر ریختن خون او ثواب نداشت
بغیر خون سر آن شهید دست عدو
برای شستن محراب کوفه آب نداشت
طلوع فجر، شهادت بده که شست و سه سال
تو سر زدی و علی با تو بود و خواب نداشت
بخاک (میثم) از آن رو نهاد روی که دید
تراب هم پدری غیر بوتراب نداشت