eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
612 عکس
154 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم در قلب ما داری خمینی قبایی از بقا داری خمینی زیارتگاهی از خاک شهیدان به آغوش خدا داری خمینی حریمت نیست در ابعاد دنیا حرم در ماوَرا داری خمینی ازعرفانت به خاطرخواهیِ دوست ره آورد شِفا داری خمینی کشش از جذ°به ی قرب الهی نسیم آشنا داری خمینی دل ما را مراد و مقتدایی همیشه هادی و فرمانروایی دلت ممسوس با راه خدا بود وجودت معدن صبر و رضا بود سَرِ آزادگی و ایستادن نگاهت بر حسین سرجدا بود یزیدان زمان در لرزه چون بید کلامت رعد بر قوم دغا بود ابوذرها و سلمان ها مطیعت به پایت فوج یاران جان فدا بود دل و جان بازوی خط نبردت شهید زنده در فکر وفا بود "اَعِدّوا مَااستَطَعتم" پیشه ی ماست "رِباطَ الخَیل" در اندیشه ی ماست فقاهت یکه تاز روزگارت فقیهان تا همیشه رهسپارت شدی بنیانگذار انقلابی که بوده آرزوهای تبارت پدربودی همه مستضعفان را سبکبالانِ عالم بی قرارت به دلها کاشتی شوق رهایی چه درها بازشد از اعتبارت ندانستیم روح الله بودی چه کم بردیم از فیض جوارت ره آوردت برای ما کدام است؟ به درگاه خدا شُرب مدام است همه مائیم مدیون قیامت بنایی استواریم از نظامت چنان افراشتی پرچم به عالم که دنیا هست محو اهتمامت جهانِ خواب را بیدارکردی به هشیاری گرفته التیامت همه ادیان و مذهب ها به وحدت رهین و خاک بوس انسجامت فراگیراست از معماری ات دین ز حُسنِ مطلع و حُسنِ خِتامت امامَین نظام اینجاست حاکم دو سَید سایه گستردند قائم یکی مسندگذار دولت یار یکی شد رهبر سر°خطّ ِ دیدار یکی مرجع به رجعت گشته مهمان یکی مرجع به راه حق وفادار یکی فرمانده ی میدان و جانباز یکی رزمنده ی با عزم و ایثار یکی دیوار را پایه گذارد یکی بر دوش دارد ثِقل دیوار یکی در دایره شد مرکز آن یکی ترسیم گر مانند پرگار به کشتیِ خمینی ناخدایی ست که از سیدعلی بهتر به آن نیست مجیدطاهری ۱۴خرداد۹۹ @ostadtaheri
شعر روز دحوالارض 25ذیقعده راه جان و راه جانان گشت طی جامِ دَحْوُ الْاَرْضْ شد لبریز مَیْ دستِ حق آورده نور پاک را گسترش می‌داد اینجا خاک را هرچه می‌بینید از آنِ خداست کُلِّ هستی تحتِ فرمانِ خداست می‌رود از خاکْ آبِ چشمه‌ها می‌درخشد آفتابِ چشمه‌ها از افق مِهرِ خداوندی دمید شد ز دَحْوُ الْاَرْضْ بِیْتُ الَّه پدید روز دَحْوُ الْاَرْضْ روز نعمت است روز مِهر و روز لطف و رحمت است بود تقدیر خداوندِ مُبین تا گذارد پایْ انسان بر زمین از عنایات خداوندِ جهان این زمین گردید جای مردمان این زمین را انبیا دادند نور وز قدوم اولیاءاش یافت شور نور خیل انبیا اینجا نشست شور عشق اولیا در ما نشست از جمیعِ انبیا و اولیا سوی ما تابید نور مصطفی مصطفی ختم رُسُل، خورشید عشق آسمان را جلوه جاوید عشق در نبی بنگر ز حق منشور را آمد و آورد با خود نور را این زمین چون وادی طور است طور مکّه چون یثرب همه نور است نور می‌درخشد عشق در ارض و سما در نجف چون کاظمین و سامرا می‌درخشد عشق دائم بر زمین از مزار آفتابِ هشتمین بعد هر سُوءُالْقَضا، حُسْنُ الْقَضا بنگر ای دل بر زمین نینوا عشق از کرب و بلا کرده طلوع گشت دَحْوُ الْاَرْضْ از اینجا شروع کربلا این سرزمین عاشقان خاک او دُرِّ ثَمینِ عاشقان کربلا این وادی عشق و جنون ترجمان چشم‌های لاله گون کربلا تصویرِ مِصْباحُ الْهُدی‌ست کربلا زیباترین شهرِ خداست کربلا این آرزوی اهلِ دل خاک او شد آبروی اهلِ دل ✍️محمودتاری گفتنی است، روز ۲۵ ذی القعده مصادف با «دحو الارض» است که خشکی‌ها گسترده شده و زمین کعبه از زیر آب‌ها بیرون آمده است، این شب و روز دحوالارض از ایام مهم عبادی در طول سال است.
شعر دحوالارض 👇👇 شنیدم چون ز رحمت، بعد افلاک زمین را خلق کردی، ایزد پاک زمین مکه را اول بنا کرد سپس از آن، بنای شهرها کرد به ذیقعده، به روز بیست و پنجم شدی دریای رحمت، در تلاطم ز خاک مکه، چون خلق جهان شد ز فخرش، کعبه، سر بر آسمان شد چو شد گسترده ز آن جا، خوان عامش از آن گردید «دَحْوُ الاَرْض»، نامش غرض؛ چون مکه آمد، بر سرِ فخر گشودی از شرف، بر رخ، درِ فخر که من اول زمینم، در زمانه خدا را، در دل من، هست خانه نه تنها، قبله‌گاه خاکیانم مَطاف و کعبۀ افلاکیانم هنوزش این سخن اندر دهان بود که کردی کربلایش، راه مسدود که هان! ای مکه! تا کی ژاژخایی؟ کجا در رتبه، چون کرببلایی؟ تو گر هستی سرای رب ذوالمن به هفتاد و دو تن، قربانگهم من اگر زمزم تو را، آب حیات است ولی در کربلا، آب فرات است بنایت از خلیل، ار استوار است مرا معمار، دستِ کردگار است بود زُوّار او، از زائرت، بِه سر خود را به پای زائرش، نِه که اندر عرش جای زائر اوست ببین جایش، به نزد حق، چه نیکوست دعا در نزد قبرش، مستجاب است که اجر زائرینش، بی‌حساب است به اطراف ضریحش، جمع هستند همه پروانۀ آن شمع هستند زیارت می‌کنند آن تشنه لب را ببین از زائرین، حال طلب را به روز عید قربان، اجر زُوّار بود اول ز من، تو آخر کار خدا زُوّار این عرشْ آستان را کند اول نظر، پس حاجیان را سزد گر فخرها سازم به افلاک که بگرفتم، به بر آن جسم صد چاک در آن ساعت که عطشان شاه دینم فتاد از خانۀ زین، بر زمینم نبُد کس اندر آن دم یاور او به جز غم‌دیده زینب، خواهر او فغان زان دم که آن مظلومهۀ زار حسین خویش را دیدی گرفتار دو دست از بی‌کسی، بر سر نهادی ز دیده، دُرّ اشک و خون، فُتادی ز چاره، چون که دستش گشت، کوتاه به سوی ابن‌سعد آمد به صد آه که ای ظالم! چسان داری نظاره؟ شود جسم حسینم، پاره پاره خوشا! اکنون به حال زائر او که بگرفتند جا، در حائر او الا «خوشدل»! لب از گفتار بربند پریشانی زهرا را تو مپسند ✍️خوشدل تهرانی
خاطرات سنگ آسیای دستی حضرت زهرا(سلام الله علیها) از روز دحوالارض 👇👇👇👇👇👇 کوه بودم، بلند و باعظمت روی دامان دشت جایم بود قد کشیدم ز خاک تا افلاک ابرها، فرش زیر پایم بود شب که چشم ستاره روشن بود نور مهتاب، دل ز من می‌برد صبح، چون آفتاب سر می‌زد اولین پرتوش به من می‌خورد دفتر وحی حق که روز به روز جلوه‌اش سبز و سبزتر بادا در بیان شکوه من، دارد آیۀ «والجبال اوتادا» سینه‌ام را اگر که بشکافند لعل و الماس دیدنی دارم از گذشت زمان و «دحو الارض» خاطراتی شنیدنی دارم... صبح یک روز چشم وا کردم ضربۀ تیشه بود گوش خراش تخته سنگی شدم جدا از کوه اوفتادم به دست سنگ تراش پتک سنگین و تیشۀ پولاد سهم من از تمام هستی شد حکم تقدیر و سرنوشت این بود نام من «آسیای دستی» شد گرچه از بازگشت خویش به کوه پس از آن روزگار نهی شدم این سعادت ولی نصیبم شد که جهیز عروس وحی شدم گوشۀ خانه‌ای مرا بردند که حضور بهشت آن‌جا بود برترین سرپناه روی زمین بهترین سرنوشت آن‌جا بود دستی از جنس یاس و نیلوفر شد در آن خانه آسیاگردان گرچه سنگم، ولی دلم می‌خواست جان او را شوم بلاگردان هر زمان گرد خویش چرخیدم می‌شنیدم تلاوت قرآن روح سنگین و سخت من کم‌کم تازه شد از طراوت قرآن راز خوش‌بختی مرا چه کسی جز خداوند دادگر داند کی گمان داشتم مرا روزی جبرئیل امین بگرداند به مقامی رسیده‌ام که چنین بوسه‌گاه فرشتگان شده‌ام مثل رکن و مقام کعبه عزیز در نگاه فرشتگان شده‌ام بارها شد که با خودم گفتم: ای که داری به کار نان دستی! کاش هرگز ز خاطرت نرود وام‌دار چه خانه‌ای هستی؟ خانۀ آسمانی خورشید خانۀ روشن ستاره و ماه خانۀ وحی، خانۀ قرآن خانۀ «انّما یُریدُ الله» از همین خانه تا ابد جاری‌ست چشمۀ فیض، چشمۀ احسان سایبانِ معطّرِ این جاست سورۀ «هل أتی علی الانسان» آسیابم ولی یقین دارم که پناهنده‌ام به سایۀ نور سرنوشت مرا دگرگون کرد اشک زهرا و ذکر آیۀ نور یاس یاسین که با دعای پدر آیۀ نور بود تن‌پوشش داشت دستی به دستۀ دستاس دست دیگر گلی در آغوشش در محیطی که هر وجب خاکش فخر بر آفتاب و ماه کند آرزو می‌کنم که گاه به من دختر کوچکی نگاه کند گرچه از بازتاب گردش من نان این خانه برقرار شده‌ست شرمسارم از این‌که می‌بینم دست زهرا جریحه‌دار شده‌ست رفت خورشید وحی و آمد شب سر نزد از ستاره سوسویی صبح از کوچۀ‌ بنی‌هاشم شد بلند آتش و هیاهویی تا بدانم چه اتّفاق افتاد تا ببینم هر آنچه بوده درست دل به دریا زدم به خود گفتم: «چشم‌ها را دوباره باید شست» دیدم آن روز صبح منظره‌ای که به خود مثل بید لرزیدم آتشم زد شرار دل وقتی شعله‌ها را به چشم خود دیدم در همان آستانه‌ای کز عرش قدسیان را به آن نظرها بود اشک چشم ستارگان می‌ریخت بین دیوار و در خبرها بود من به حسرت نگاه می‌کردم باغ گل را میان آتش و دود جز خدا هیچ‌کس نمی‌داند که چه آمد به روز یاس کبود با همان دست عافیت‌پرور که پرستاری پدر می‌کرد از امام زمان خود یاری در هیاهوی پشت در می‌کرد هیزم آوردن، آتش افروزی سهم هر رهگذر نبود ای کاش خبر ناشنیده بسیار است خبر میخ در نبود ای کاش دست خورشید را که می‌بستند شرح این ماجرا کبابم کرد آنچه پشت در اتّفاق افتاد سنگم امّا ز غصّه آبم کرد ✍️محمدجوادغفورزاده
اهمیت زیارت امام رضا(علیه السلام) در روز دحوالارض میرداماد (ره) در رساله «اَربعه اَیام» خود، در بیان اعمال روز «دَحوُالاَرض» فرموده است: زیارت امام رضا (علیه‌السلام) در این روز برترین کارهای مستحب و مؤکدترین آداب می‌باشد و همچنین زیارت آن حضرت در روز اول ماه رجب الفرد، در نهایت تأکید بوده و نسبت به آن ترغیب بسیار شده است.
به نظر برخی از مفسران، آیه 30 سوره نازعات «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا»، به همین واقعه اشاره دارد. گذشته از واقعۀ دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ داده‌اند که اهمیت آن را دو چندان کرده است؛ از جمله: - میلاد حضرت ابراهیم (علی نبینا و آله و علیه‌السلام) - میلاد حضرت عیسی مسیح (علیه‌السلام) - خروج رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس حضرت زهرا (سلام الله علیها) و نیز تمامی همسران پیامبر(ص) نیز ایشان را همراهی می‌کردند. - در روایتی نیز آمده است که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) در همین روز قیام خواهد کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خردورزی سیاسی امام رضا (ع) توطئه مامون را خنثی کرد - _درباره حرکت امام رضا(علیه السلام) از مدینه در روز دحو الارض(۲۵ذیقعده) _شهادت و تشییع | Mehr News Agency https://www.mehrnews.com/news/6124825/%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%B2%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9-%D8%AA%D9%88%D8%B7%D8%A6%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AE%D9%86%D8%AB%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF
آن قد°ر گفته ایم به جان جوادتان ماخود حساب جان شما را نکرده ایم این خانواده که همه از جان گذشته اند در سائلی چه با گل زهرا نکرده ایم؟ در پنج روز عمرِ گل ای رهگذر، دریغ جز گل فروشی از تو به گل سود می رسد؟ بیش از هزار سال از این باغ برده ایم کی وضع و حال عشق به بهبود می رسد؟ باران گرفت، دیده ی ابری، بقیعی است ماه بقیع روی به بغداد کرده است تکرارِ بی وفایی همسر چه جانگزاست تاریخ، مثل صاعقه فریاد کرده است این بیست و پنج سال چه با این امام شد قلب شکسته رو به خدا برد خانه کرد امواج غم به مُعجزِ موسی نکرد رحم قومش تلافی همه در این زمانه کرد جان صدف که غوطه به دریای زهر خورد گوهر شکست و وسعت دریا کویر شد دست جواد با همه جودش گشوده ماند تا روزِحشر، ماهِ همیشه منیر شد "طاهر" ۳۱تیرماه۹۹
شهادت جواد الائمه سلام الله علیه آتش گرفته خانه ی دل ، آه مادر می سوزم از زهر هلاهل ، آه مادر عمر مرا چون تو به برگ گل نوشتند با دست خونین مقاتل ، آه مادر دلهای سنگ دشمنان هم سوخت بر من من دشمنی دارم به منزل ، آه مادر بازا که سر بگذارد این دریای غربت با گریه بر دامان ساحل ، آه مادر لب تشنه هستم ، قتلگاهم کربلا شد قاتل نشسته در مقابل ، آه مادر مشکل ندارد، تشنه مردن ، لیک عطشان در زیر خنجر هست مشکل آه مادر مادر رضایت را خبر کن تا ببیند آتش فتاد او را به حاصل آه مادر ✍میثم مومنی نژاد