eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
7.8هزار دنبال‌کننده
618 عکس
156 ویدیو
94 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
به نماز بست قامت كه نهد به عرش پارا به خدا علي نبيند به نماز، جز خدا را چو بگفت نام « الله» و ادا نمود « اكبر» بگرفت هيبت حق همه ملك ما سِوي را نَبًوُد زسجده خوشتر، به خدا قسم، علي را كه خداي مي پسندد به سجود او دعا را به نماز آخرينش چه گذشت؟ من ندانم كه نداي دعوت آمد، شه ملك«هل اتي» را شب تار از اين مصيبت، بدريد سينه خود اثرات اين سحر شد همه جاي آشكارا چه گذشت يارب آن دم به دل غمين زينب؟ چو بديد غرفه در خون،سر و روي مرتضي را زشهادت علي شد چو تمام صبر زينب چه كند اگر كه بيند شهداي كربلا را؟ زگناه خود به محشر چه غمت بود «حسانا» كه ولاي او كشاند بسوي بهشت ما را -------------- 👈مرثیه های عاطفی👇 امام عزیزمون علی (ع) می دونست اگر برود بچه ها پس از او بی بابا می شوند می دونست اگر برود پس از او شیعه امامش را از دست می دهد؛ لذا روزهای آخر وصیت ها را می فرمود و با همه وداع می کرد، تا اینکه صبح نوزدهم رسید وقتی خبر شهادتش را آوردند خانوم زینب(س) اومد بابا را با سر و روی خونی به آغوش کشید؛ دو روز هم مهلت بود تا دلش آمادۀ فراق شود؛ اما ای حسینی ها! دلها بسوزد برای مظلوم کربلا، صبح عاشورا بعداز اینکه حسین(ع) وداع کرد زینب هرچه منتظر شد خبری نیامد، شاید فکر می کرد مثل صبح نوزدهم مثل بابا، اگرچه با سرو روی خونی ولی داداش برمی گرده ، خواهره دیگه،دلش شور می زنه خدایا بابام وقت سحر، تشنه نرفت ولی بمیرم داداشم وقت رفتن تشنه بود نکنه اتفاقی بیفته اینها رحم ندارند خدایا دیگر برایش یاری نمانده بچه هایش را جلوش تکه تکه کردند ،گلو بریدند ،خدایا داداشم داغدیده است باید به او دلداری بدهند اینها چکار دارند می کنند مگر یک مرد چقدر طاقت داره؟ در همین حال ناگهان صدای ذوالجناح از پشت خیمه بلند شد آمد نگاه کرد مهلت نمی دادند می خواستند زودتر سرحسینش را ازتن جدا کنند وبروند جایزه بگیرند؛ آخه نامردا مهلت بدهید جلوی چشمای یه خواهر جلوی چشمای زن و بچه که کسی را سر نمی بُرند –لااله الا الله- حالا که سر بریدیدحالا که بدنش را پاره پاره کردید چرا روی بدنش اسب تاختید؟-الا لعنة الله علی القوم الظالمین- ------------------- هر چند زخم کاری روی سرم شدی اما علاج این دل زخمی ترم شدی ای تیغ حاجتم که روا شد ولی بدان تیری به قلب غم زدۀ دخترم شدی ------------------------- از آن زمان که شاخه یاست شکسته شد چشمت هنوز بر در و دیوار مانده است سی سال رفته است ولی جای آن طناب برروی دست و گردنت انگار مانده است آنقدر زخم ضربه دشمن عمیق هست زینب برای بستن آن زار مانده است -------------------------- نالۀ تو نالۀ بی‌زمزمه خانۀ تو خانۀ بی‌فاطمه چشم به دیوار و به در دوختی سوختی و سوختی و سوختی ای به مقام از همه بالاترین رهبر در جامعه تنهاترین دوست تو، دشمن تو ناسپاس تا صف محشر همه‌جا ناشناس با چه گُنَه پور مرادی شتافت فرق تو را چون جگر ما شکافت سوز درونت به فلک تاب داد خون سرت آب به محراب داد کُشتۀ توحید و عدالت شدی فُزتُ بِرَب گفتی و راحت شدی --------------------------- وقت پرواز آسمان شده بود گوئیا آخر جهان شده بود کعبه می رفت در دل محراب لحظۀ گریۀ اذان شده بود کوفه لبریز از مصیبت بود باد در کوچه نوحه خوان شده بود شور افتاد در دل زینب (س) پی بابا دلش روان شده بود در و دیوار التماسش کرد در و دیوار مهربان شده بود شوق دیدار حضرت زهرا در نگاه علی عیان شده بود خار در چشم و تیغ بین گلو زخم ،مهمان استخوان شده بود سایه ای شوم پشت هر دیوار در کمین علی نهان شده بود ناگهان آسمان ترک برداشت فرق خورشید خون فشان شده بود در نجف سینه بی قرار از عشق گفت "لا یمکن الفرار" از عشق -------------------------- مرد بي فاطمه به روي لبش آيه هاي وداع مي خواند آسمان را نگاه مي كند و درد او را كسي نمي داند ------------------------- آه بابا به چهره ات اصلاً،زخم ودرد و وَرم نمی آید چه کنم من شکاف زخم سرت،هرچه کردم به هم نمی آید ----------------------------- می رود سمت مسجد کوفه تا که با عشق بی حساب شود می رود تا محاسن خورشید بین محراب خون خضاب شود -----------------------
ای در سفینۀ دو جهان ناخدا علی ممسوس در حقیقت ذات خدا علی یار و برادر و وصی و نفس مصطفی باب نبوتی و ابوالاولیا علی در بدر،بدرِ بدری و در قدر، قدرِ قدر هم هل اتی است مدح تو هم لافتی علی خون مطهر تو زپیشانی ات چو ریخت بخشید تا ابد به شهادت بقا علی السّلامُ عَلَیکَ یا اَمینَ اللهِ فی اَرضِه وَ حَجّتَهُ عَلی عِبادِه اَلسّلامُ عَلَیکَ یا اَمیرَالمُؤمِنین[1] زخم سرت همین که به شمشیر خنده زد شمشیر ناله زد ز جگر گفت یا علی فهمید داغ فاطمه را نیست التیام شمشیر داد، زخم دلت را شفا علی ا...ی مظلوم... وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ(شعراء،227)[2] اللّهم صَلّ علی مُحمّد وآل مُحمّد وعَجّل فرجَهم پروردگارا لحظه به لحظه بر علم و عمل نیک ما بیفزا ! خداوندا درمسیر خود بهترین راهنمایان را بما عطا کن خدايا ما را به علمي كه مورد رضايت و پسند تو است توفيق ده ! پروردگارا راه ما را در راه دست يابي به علم هموار فرما ! خداوندا درِگنج هاي علم را به روي ما بگشا ! باران که بدشت دل ما باریده است از مرحمت محمّد و لطف علی است [1] ابتدای زیارت امین الله که روایت شده از جابر از امام محمد باقرA که امام زین العابدین ع به زیارت امیرالمؤمنین ع آمد و نزد قبر آن حضرت، ایستاد و گریست و گفت...(مفاتیح الجنان، زیارت مطلقۀ امیرالمؤمنینA) [2] بخش آخر آیه بسم رب النور به نام خداوند جان و خرد که دل را به سمت علی می برد به نام خداوند شور و شعف که دل شد معطر به عطر نجف به نام خداوند عشق و شعور که از مهر حیدر مرا داده نور به نام خداوند فرد و صمد که در سایه ی حیدرم تا ابد به نام خداوند شب های راز که با مهر حیدر منم سرفراز به نام خداوند نخل و رطب که جز نام مولا ندارم به لب به نام خداوند عدل و شرف که من ذره ام در هوای نجف به نام خداوند سجاده ها که داده علی را به دلداده ها به نام خداوند تسبیح و ذکر که با عشق حیدر به ما داده فکر به نام خداوند شمع و سحر که بخشیده بر ناله ی شب اثر به نام خداوند محراب و خون به آن روی از خون سر لاله گون به نام خداوند اشک یتیم به آن فرق از تیغ دشمن دو نیم به نام خداوند سوز و گداز به آن چهره ی غرق خون در نماز به نام خداوند هستی فزون به آن رستگار به محراب خون ندارم به جز یاد او همدمی جدا از ولایت نگردم دمی .......... محمود تاری "یاسر" طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را طبیبا کارم از درمان گذشته که آتش آب کرده پیکرم را طبیبا نسخه ننویسی که باید اجل بر چیند امشب بسترم را ببند آنگونه فرقم را که در قبر نبیند فاطمه زخم سرم را در و دیوار مسجد بود شاهد که من گفتم اذان آخرم را من آن یارم که شستم در دل شب تن خونین تنها یاورم را درود زندگی را گفتم آنروز که زد در کوچه قنفذ همسرم را شکاف زخم و ضعف تن به من داد نوید وصل حی داورم را از آن سوزم که امشب گوید آن پیر کجا برده فلک نان آورم را به (میثم) داده ام سوزی که گوید سخن های دل غم پرورم را (سازگار) ای خواب به چشمی که نمی‌خفت بیا ای خنده به آن غنچه که نشکفت بیا دیوار و در کوفه زبان شد که مرو امّا چه کنم فاطمه می‌گفت بیا علی انسانی این شعر توسط خود ایشان (همینگونه) در بیت رهبری خوانده شده است
ابیات کاربردی جهت مرثیه👇 —---------------------------------- تیغ قاتل که جبین تو شکست کمر امّ بنین تو شکست خیز و چشم ترِ عبّاس ببین گریۀ مادر عبّاس ببین —---------------------------------— تو که در هر دلی بُوَد حرمت تو که قاتل خِجل شد از کرمت به نوای دل ِشکستۀ تو به جبین به خون نشستۀ تو به صدای دعا و زمزمه ات به حسین و حسن به فاطمه ات وقت مردن بیا به دیدارم به خدا من فقط تو را دارم —------------------------------------— وجودم نخل ِ از غم بارور بود تمام حاصلم خون جگر بود به جان فاطمه آنکه مرا کشت نه تیغ ابن ملجم ، میخ ِدر بود —--------------------------------------- آیینۀ دل ، شکستۀ توست محراب ، به خون نشستۀ توست از فُزتُ بِربّ توست معلوم راحت شدی ای امام مظلوم
👈نوحۀ شب نوزدهم شد داغ دل از حد فزون،آه و واویلا آه و واویلا محراب و مسجد لاله گون آه و واویلا آه و واویلا گویم با چشم ِ تر،یا حیدر یا حیدر مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا... با اشک و شور و زمزمه، آه و واویلا آه و واویلا مهمان شود بر فاطمه، آه و واویلا آه و واویلا ناله ی پیغمبر،یا حیدر یا حیدر...مظلوم علی .. چشمان مولا بسته شد،آه و واویلا آه و واویلا فرق سرش شکسته شد،آه و واویلا آه و واویلا چون لاله شد پرپر،یا حیدر یا حیدر...مظلوم علی ...
👈نوحه شب بیستم صوت مناجات علی،از چه شد خاموش هر لحظه در بستر چرا،میرود از هوش با شور و زمزمه،گوید یا فاطمه مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا... امّ المصائب خونجگر از غم بابا سوز ِ دلش از آتش ِ ماتم ِ بابا از داغت مغمومم،بابای مظلومم مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا... شد اجر خوبی های تو فرق بشکسته روزی شود اینجا پدر دست ِ من بسته شود بر نی دیده،سرهای بریده...مظلوم حسین ... —--------------- 👈نوحه سنتی – شب بیست و یکم دلها شده ماتمسرا،آه و واویلا آه و واویلا در ماتم شیر خدا،آه و واویلا آه و واویلا تسلیت یا زهرا،واویلا واویلا...مظلوم علی ... دلخون و خسته آمدی،بهر استقبال پهلو شکسته آمدی،بهر استقبال در عالم شد غوغا،واویلا واویلا...مظلوم علی ... بهار ِ عُمر ِ همسرت،شد خزان امشب آن روی نیلی از علی،کن نهان امشب از غم ِ مرتضی،واویلا واویلا..مظلوم علی ... 👈نوحه شب بیست وسوم بر درد هجران مبتلایم،گریانِ داغ مرتضایم شب قدر سوّم دل منجلی شد،عزادار غم مولا علی شد واویلا واویلا آه و واویلا... با فرق بشکسته فدا شد،فدایی ِ راه خدا شد تا به گردون رسد سوز و نوایش،دخترش مرثیه خواند برایش....واویلا واویلا آه و واویلا... این کوفه یک روزی سراسر،پر میشود از خصم حیدر ظلم این کوفه هر دل را شکسته،زینب آید به اینجا دست ِ بسته.....واویلا واویلا آه و واویلا... نگویم از جفا چه ها شد،رأس ِ حسین به نیزه ها شد علی جان نبودی با یک دل ِ زار،زینبت را ببینی سر ِ بازار واویلا واویلا آه و واویلا...
علی جانم علی جانم علی جان... شب قدر وشب دلهای عاشق ولی بر خون شد آغشته شقایق گل گلزار قرآن غرقه خون شد غم قلب فلک از حد فزون شد شده فُزتُ وَربّ ِ الکعبه ذکرش فقط دیدار زهرا گشته فکرش امیر المؤمنین با قلب خسته رَوَد دیدار ِ آن پهلو شکسته بُوَد این نوحه ی هر قلب عاشق علی شد کشته ی جهل خلایق امان از این همه اندوه و غربت علی شد کشته ی تزویر و بدعت علی هست خدا ، دست خدا بود کجا راهش ز راه ِ حق جدا بود خوشا آنانکه در راه ولی اند همیشه یار و سرباز علی اند علی جان ما اگر چه روسیاهیم اگر چه اهل عصیان و گناهیم ولیکن از محبان تو هستیم غلامان غلامان تو هستیم رحیم ما ، کریم ما تو هستی صراط المستقیم ما تو هستی الا ای لطف تو لطف خدایی نما این جمع ما را کربلایی
دلبر ِ ازلی مولا مولا،یا علی یا علی مولا مولا2 دلای عاشقا- مبتلای تو2،که داریم آبرو -از ولای تو امام ِ دلها علی یا مولا علی یا مولا... به لبِت زمزمه مولا مولا،دمِ یا فاطمه مولا مولا2 شجاعتت آقا خیلی بارزه2،یا زهرا رَجَزِت تو مبارزه به اذن ِ یکتا علی یا مولا علی یا مولا... داره این دلِ ما مولا مولا،هوای کربلا مولا مولا2 ان شاء الله که بشیم بر تو نور عین2 فدایی ِ غم ِ زینب و حسین به حقّ زهرا علی یا مولا علی یا مولا...