الا، فرزند زهرا يا ثارالله، سيدي يا ابا عبدالله
خورشيد عالمين، عاَلمَت زير دِين
بر احمد نور عين، قرآن را زيب و زِين
مولانا يا حسين
الا، اي سجده ات بر خاك گودال، مقتلت خاك پاك گودال
آه از چشم ترت، گلهاي پرپرت
گريۀ خواهرت، نالۀ مادرت
مولانا يا حسين
ای مقتدای همه، ای به لبها زمزمه
نور چشم فاطمه -ابا عبدالله
مِهرت در سرشت ما،عشقت سرنوشت ما
حرمت بهشت ما-ابا عبدالله
عاشقانت را،از کرم دریاب،جان فدایت ای،
مهربان ارباب-ای حسین جانم...
سرّ وجود و عدم،ای عادت تو کرم
ای دلبر محترم-ما را دعا کن
ای آیات مُحکمه،ما را حقّ فاطمه
چون شهدا مُحرم ِ-کرببلا کن
مثل آنها که،جان فدا کردند،عزم دیدارِ،
کربلا کردند-ای حسین جانم...
خصم هر آزاده کیست،جز یهود و صهیونیست
باید بدانند همه-مردم دنیا
هر فتنه ای که به پا،میگردد در هر کجا
می باشد از حیله وظلم ِ آمریکا
انقلاب ما،آبروی ما،مرگ استکبار
آرزوی ما-ای حسین جانم....
ای زادۀ بوتراب، بی ترس و بی اضطراب
در دفاع ازانقلاب آماده ایم ما
با غیرتی منجلی، بهر یاری ولی
در راه سیّد علی اِستاده ایم ما
با خمینی در،قلب ما عهدی است
آرزوی ما،دیدن مهدی است- یا ابا صالح
شهید نینوا
دل من به یاد آرد، چو شهید نینوا را
به ندای سوگواری، ببَرد ز نِی، نوا را
ره و رسم آشنایی، بخدا! حسین داند
که هم آشنا شناسد ره و رسم آشنا را
به بلا صلا فکندند و ز کس بلی نیامد
شه تشنه لب بلی گفت، بلای کربلا را
سر کوی عشق زد خیمه پی شهادت؛ آری
سفرش به سوی حق بود و گذاشت ماسوا را
پی قرب حق فدا کرد عزیز، هر چه بودش
که پرستش این چنین است، پرستی ار خدا را
به نماز، دل نوازی که وضوی آن به خون شد
زده خود چهار تکبیر، جهان بی وفا را
تن چاک چاک خونین، به میان خاک امّا
نبَرد ز یاد یک دم، لب پاک او، دعا را
دم واپسین چه خواهد ز خدا، حسین؟ جز این
که ببخشد از عنایت مگر او گناه ما را
سر و تن ز دست داده، ره کوی دوست گیرد
به جز از خدا نخواهد که دهند خون بها را
سر کوی سرفرازی، چه خوش است پاک بازی!
که بُوَد ندای قرآن، سرِ از بدن جدا را
دل ما در آرزویش، همه جا به جستجویش
نه عجب ز خاک کویش، طلبیم اگر شفا را
ره عافیت همینست و خطاست، راه دیگر
نرَوی اگر از این ره، برَوی ره خطا را
چه ثمر از آن حیاتت که به مرگ، ختم گردد؟
به ره خدا فنا شو، طلبی اگر بقا را
✍️احمد ناظرزاده کرمانی
کتاب شعر.pdf
حجم:
1M
کتاب اشعار محرم1404
به انتخاب حجت الاسلام جوادمحمدزمانی
به همت خانۀ مداحان
کانال شعر، سبک و نکات مداحی
https://eitaa.com/sher_sabk_maddahi
این مراثی برگرفته از سامانۀ یکی از نهادها است. مراثی تبلیغی و مقاتل خوبی دارد اما اشعارش با ویرایش و حذف قرار داده میشود.
👇👇👇👇
مرثیۀ شب اول
این مجالس و فرصت کسب معرفت را از دست ندهیم که اگر از آن غفلت کنیم، چیزهای زیادی را از دست خواهیم داد و خدای نکرده ممکن است لحظۀ امتحانهای بزرگ، کمیِ معرفت، کار دستمان بدهد و از قافلۀ شیعیان ِ واقعی جا بمانیم. در تاریخ هم کسانی بودند که آنقدر معرفتشان بالا بود که به اهل بیت (علیهمالسلام) بسیار نزدیک شدند. قطعاً بسیاری از ماها دوست داریم روزی جای سلمان فارسی بودیم و آنقدر به اهل بیت نزدیک میشدیم که رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به ما میفرمود: تو از ما اهل بیتی، همانطور که به سلمان این جمله را فرمودند. از آن جا که لطف خدا زیاد است، دری به روی ما بازکرده که هر که از آن در وارد بشود از اهل بیت میشود! آن هم در خانۀ امام حسین (علیهالسلام) است.
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ فَاخْتَارَنَا- وَ اخْتَارَ لَنَا شِیعَةً یَنْصُرُونَنَا وَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا- وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ یَبْذُلُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فِینَا- أُولَئِکَ مِنَّا وَ إِلَیْنَا.»
از حضرت على بن ابى طالب (علیهالسلام) روایت است که فرمود: خداى علیم متوجه زمین شد و ما را انتخاب نمود و شیعیانى براى ما برگزید که ما را یارى میکنند. براى فرَح ما فرَحمند و براى حزن ما محزون میگردند. جان و مال خود را در راه ما میبخشند.
امشب شب اول محرم، شب آقایی است که از اهل بیت شد و تا آخرین نفس به پای مولایش ایستاد و به شکل جانگدازی شهید شد. خوشا به حال مُسلِم!
سلام ما برآن آقایی که دستور امامش را با جان و دل خرید و برای رساندن کلام مولایش تا پای جان ایستادگی کرد و هیچ از یاد امامش غافل نشد. وقتی از بی وفایی مردم کوفه آگاه شد، میخواست یک جوری امامش را باخبر سازد که کوفه نیاید و همواره به فکر این بود که چه بر سر غریب کربلا و خانوادهاش خواهد آمد.
این زبان حال حضرت مسلم است: آقاجان! کوفه میا! کوفه وفا ندارد. اگر میآی! خانواده و زن بچه ها را نیاور! این کوفیان بیمروت، شرم و حیا ندارند. مسلم هم مثل (مولایش) اسیر بی وفایی کوفیان شد. بکربن حمران، که ضربت سختی از مسلم (علیهالسلام) خورده بود و کینۀ او را در دل داشت، آن حضرت را بالای قصر برد، سر مبارک حضرت را جدا کرد و پیکر مطهرش را از بالای قصر به زمین انداخت!
به خونِ چهره دادم غسل از پا تا سر خود را
زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را
به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم
لبِ عطشان نهادم زیر خنجر، حنجر خود را
صدای نالۀ زهرا به گوشم میرسد آری
که بالای سرم آورده مولا مادر خود را
معروف است لحظات آخر عُمر حضرت مسلم، بر سر دارالاماره، رو به مکه نمود و سلامی به (مولایش) اباعبدالله داد. جواب این سلام ماند تا روز عاشورا، وقتی که همۀ یاران شهید شده بودند، اباعبدالله در گودی قتلگاه رو به کوفه نمودند، فَنادا یا مسلم بن عقیل یا هانی بن عروه ...
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
منبع:پایگاه تخصصی مسجد(باویرایش و حذف)
📌کانال شعر، سبک و نکات مداحی
https://eitaa.com/sher_sabk_maddahi