رتبه بندی و سطح بندی آموزشی مرکز آموزش مداحی ولایت
تعیین هدف، انگیزه بخش است و برنامهریزی و مدیریت در هر کاری میتواند درصد موفقیت را بیشتر سازد، حال آنکه کار کاری معنوی و قلبی باشد و ثوابمند، که انسان همواره فکر کند در مسیر درستی قدم بر میدارد و صراطالمستقیم را میپیماید. کار علمی و تجربی نیازمند فرصت است تا به بار بنشیند و در این راستا باید هدفی در کار باشد تا از انحراف و بیراهه اجتناب شود؛ اگر ندانیم به کجا میرویم و چه هدفی را دنبال میکنیم هر چند سالهای متمادی هم بگذرد خواهیم دید که به حاصل قابل توجهی دست نیافتهایم. مداحی، رشتۀ تحصیلی نوپایی است که با فرمودۀ مقام معظم رهبری در جمع مداحان، شخصیتی خاص یافته است؛ ایشان فرمودهاند:«این پدیده درخورِ کار علمی است؛ یعنی واقعاً جا دارد دانشجویان ما، اساتید ما، محقّقین ما بنشینند و روی این پدیده فکر کنند، کار کنند؛ هم تفسیر و تحلیل کنند، هم راههای علمیِ گسترش این را به ما نشان بدهند و یاد بدهند.»(خامنهای، 11فروردین1395)
کانون فرهنگیتبلیغی و مرکز آموزش مداحی ولایت، چندی است که بطور تخصصی و علمی در کنار دیدگاه تجربی در امر مداحی اهلالبیت(علیهمالسلام)، هنرجویان آقا و خانمی را به این عرصه روانه کرده و بعد از طی نمودن هر سال، مدارک رسمی پایان دورهای به آنان اعطا نموده و برای بهرهگیری هر چه بیشتر از این دورهها و بالا بردن راندمان آموزش، همواره در فکر تحول و ارتقاء تکنولوژی آموزش خویش میباشد؛ لذا رتبههای ذیل را با در نظر داشتن تجربۀ گذشته از سال1389 در طراحی دورههای آموزش مداحیِ فرهنگسراهای تهران و خانۀ مداحان
در چهارده ترم و با اراده بر اجرایی دقیق و کارآمد، طرحریزی کرده و امیدوار است با توکل بر خداوند متعال، به نتایج بهتری نسبت به گذشته نائل آید.
📂رتبۀ ذاکر
ذاکر رتبۀ اولی است که هنرجویان، پس از گذراندن یک سال و قبولی در چهار ترمِ سه ماهه کسب نموده و آشنایی ضمنی با برخی از علوم و تکنیکها پیدا مینمایند و در حقیقت درگاه ورود و آشنایی میباشد و قرار است پایهها ساخته شود تا آمادگی لازم حاصل گردد. در این دوره باید هنرجو از طریق «دفتر مدیریت زمان» که برای هر روز، ده مورد کار در نظر گرفته شده اموری مثل:تمرین صداسازی، حفظ شعر، مطالعۀ کتاب، تمرین نوحه و... را انجام داده و بتواند خود را با این روش سازگار نماید؛ مثلاً در حفظ شعر، ممکن است بخاطر سپردن اشعار در ابتدا بسیار دشوار باشد و حتی در قدمهای اوّل منزجر کننده و منصرف کننده باشد، ولی با وجود عشق و علاقه و با ذکر و تکرارِ فراوان، این کار را سهل و ساده مینماید و بر روی ریل قرار میگیرد تا ادامۀ مسیر فقط با اشارهای کوتاه همراه باشد.
📂رتبۀ مادح
رتبۀ دوم برای آن هنرجویی است که دو سال بطور مداوم در کلاسها شرکت داشته و توانمندی خویش را پس از گذراندن هشت ترم و قبولی در آزمون هر نوبت، به جایی رسانده که توانسته از دورههای مقدماتی به پیشرفته ارتقاء یابد. دفتر مدیریت زمان، کمک میکند تا هنرجو، سیر تمرینی و ممارستی خود را حفظ نماید، بنابراین در این دوره باید یکی از بخشهای آن که مجلس دیدن است بطور مستمر مورد دقت و حضور قرار گیرد تا مقدمات هنرنمایی و اثرگذاری در دورههای بعد با دیدن طرز عمل مداحان به دست آید و خود نیز تا حدودی در کنار آنان، عهدهدار وظایفی در جلسات گردد، یعنی مثلاً در ابتدای جلسات تا جمع شدن اهل هیئت، قرائت قرآن کریم و یا زیارت عاشورا داشته باشد و یا در انتهای نوحهخوانیها ،کمی شورخوانی داشته باشد و خود را به عنوان یکی از اشخاص مؤثر در هیئت ببیند و توسط افراد مسئول، دیده شود و آهسته آهسته به عنوان یکی از پایههای تشکیل جلسات محسوب گردد، در حاشیه اما باید احتیاط شود که انجام اموری مثل تنظیم صوت و ذکرگویی و خدمات و پذیرایی که میتواند به پختگی و جامعیت او بیانجامد به عنوان وظیفۀ همیشگیاش تلقی نگردد تا بتواند ادامۀ راه که ورود به عرصههای جدیتر در مداحی است را طی نماید.
📂رتبۀ مداح
پس از سه سال شرکت در کلاسها و مجالس، انتظار میرود که چه از لحاظ تئوری و چه با آشنایی تقریباً خوب با نحوۀ عملکرد یک مداح، هنرجو بتواند به رتبۀ«مداح» تکیه نماید و حداقل هفتهای یک جلسۀ محلی را به تنهایی اداره نماید، لذا دفترچهای توسط این مرکز تهیه گردیده که باید برای استمرار و حفظ نظم در عهدهدار شدن هنرجو در این وظیفه، هر هفته به امضای مسئول هیئتهایی که او در آنها شرکت مینماید برساند تا به شرکت حداقل هفتهای یک بار در مجالس عادت نماید؛ پر کردن این دفترچه باید از ابتدای سال سوم آغاز گشته و تا پایان سال سوم بطور دائم صورت گیرد تا هنرجو به رتبۀ مداح دست یابد. حرکت و مرور در طی نمودن این سالها اگرچه میتواند بدون برنامه و فقط با علاقۀ قلبی نیز انجام پذیرد اما جامع نخواهد بود و در امور مختلف ضعفهایی را نشان خواهد داد که قطعاً نسبت
به با برنامه بودن و با برنامه حرکت کردن، بسیار تفاوت دارد. مدّاح بر وزن فعّال، یعنی بسیار مدح کننده و باید هنرجو، خود را در طول هفته آنقدر فعال نماید که این مهم حاصل شود.
📂رتبۀ مداحه
مدرک فارغالتحصیلی در مرکز آموزش مداحی ولایت با دریافت رتبۀ «مداحه» صورت پذیرفته و در سال چهارم، باید از طریق دفترچهای که در اختیار هنرجو قرار میگیرد هر هفته، ادارۀ سه مجلس متفاوت ثبت گردد؛ شاید برای بعضی از راه یافتگان به این دوره، این مهم ممکن نباشد، اما برای دستیابی به این رتبه باید چنین تلاشی از سوی هنرجو انجام شود و هرچه از کیفیت بالاتری برخوردار باشد به نفع خود او بوده و نتیجۀ بهتری حاصل میشود. «مداحه» بر وزن «علامه» به مرد و زن تعلق میگیرد و به معنی «بسیار بسیار مدح کننده» میباشد و کسی که همت و توانایی گذراندن چنین مرحلۀ سختی را در خود ایجاد نماید میتواند این راه را برای حرفهای شدن در امر مقدّس اهلالبیت(علیهمالسلام) ادامه دهد و به موفقیت برسد، انشاء الله
روند دستیابی به رتبههای فوق اگرچه میتواند بدون شرکت در کلاسها و بدون نظر استاد و گروه آموزشی باشد و به دریافت مدرک منتهی نشود، ولی چه بهتر که نهال با مواظبت باغبان به بار بنشیند تا از میوههای شادابتری برخوردار گردد و باید از اِعمال سلیقههای فردی و پراکندگی خاطر بدور باشد، یعنی باید با همراهی یک سیستم و تحت نظر یک نهادآموزشی پیش رفت و دل به راه داد. یادمان نرود که «شیعه تابع و تابع شیعه است» و تا تبعیت در کار نباشد ممکن است در آنچه که از احاطۀ ما خارج است بدرستی نتوانیم فکر و عمل داشته باشیم. امیدواریم با عنایات حق تعالی و با لطف حضرت صاحبالزمان(عج) حرکتی صورت گیرد که به آموزش و پرورش جامعی بیانجامد.
روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
سینه گو شعلۀ آتشکده فارس بکش
دیده گو آب رخ دجلۀ بغداد ببر
دولت پیر مغان باد که باقی سهل است
دیگری گو برو و نام من از یاد ببر
سعی نابرده در این راه به جایی نرسی
مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر
روز مرگم نفسی وعده دیدار بده
وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر
حافظ اندیشه کن از نازکی خاطر یار
برو از درگهش این ناله و فریاد ببر
کانون فرهنگی تبلیغی ولایت
(مرکز آموزش مداحی)
جمعه نهم اسفندماه 1398
#رتبه_بندی
باسلام
امروز انجمن ادبی از ساعت۱۸ برقرار است.
لطفا دوستانی که به سرماخوردگی و...مبتلا هستند در منزل استراحت نمایند و دیگر دوستانی که تشریف می آورند نیز موارد بهداشتی را رعایت فرمایند.
باتشکر
@ostadtaheri
📚درانجمن ادبی مداحان( تاریخ ۹۸.۱۲.۱۲)مطرح شد:
📂۲۶رجب سالروز وفات حضرت ابوطالب(علیه السلام)است و در این باره باید سه نکته ی مهم لحاظ شود:
۱. نام پدر حضرت علی(علیه السلام)،"عمران" است و "ابوطالب"کنیه ی ایشان می باشد.
۲. عرب برای احترام بیشتر، معمولا از اسم استفاده نمی کند و یکدیگر را با کنیه صدا می نمایند، "کنیه" از ریشه ی "کنا،کَنَی" و هم معنی"کنایه":"پوشیده سخن گفتن" است.
۳. اگر بخواهیم کسی را با کنیه صدا بزنیم در حقیقت او منادا بوده و از جهت اِعراب، منصوب می شود،یعنی دیگر با "ابو" خوانده نمی شود و "ابا" خواهد شد و با این استدلال، کنیه ی فوق در منادا "اباطالب" است، همانطور که در"علی بن ابی طالب"به دلیل اضافه شدن "ابی" آمده است، بنابراین در ردیف شعر ذیل، مسلم است باید بجای "ابوطالب" از "اباطالب" استفاده نمود، زیرا همه منادا هستند:
یگانه حامی قرآن و پیغمبر ابوطالب
به ایمانت سلام از خالق داور ابوطالب
سلامالله بر اخلاص و صدق و دین و توحیدت
که ایمانت بود از کوه سنگینتر ابوطالب
تو آن دریای نور استی که پروردی به دامانت
همانند امیرالمؤمنین گوهر ابوطالب
سزد خاک رهت را توتیای دیده گردانم
که عمّ المصطفایی و ابوالحیدر ابوطالب
عجب نبود شفاعت گر کشد ناز تو را فردا
چو آیی با علی در عرصه محشر ابوطالب
تو در امواج سختی یار گردیدی محمد را
تو بودی مصطفی را بهترین یاور ابوطالب
رسولالله خُرسندت، ولیالله فرزندت
عروست حضرت صدیقه ی اطهر ابوطالب
کی ام من تا کنم وصف تو را ای حامی احمد
تو را باید خدا گردد ثنا گستر ابوطالب
وفات توست عام الحزنِ شخص اول خلقت
ز بس بودی گرامی نزد پیغمبر ابوطالب
به غیر از تو که چون جان پرورش دادی محمد را
نگردد کس در این عالم، علی پرور ابوطالب
سرم خاک کف پایت که در یاری پیغمبر
ز یاران بودی ای پاکیزه طینت، سر ابوطالب
تو از قرآن و از اسلام و از پیغمبر اکرم
حمایت کردهای تا لحظه ی آخر ابوطالب
نه تنها خود، که شد یار محمد چار فرزندت
عقیل و طالب و مولا علی، جعفر، ابوطالب
سزد کافرترم خوانند از هر کافری فردا
نخوانم دشمنانت را اگر کافر ابوطالب
رسولالله دشمن شاد شد با رفتنت آری
غمت زد بر دل ختم رسل آذر ابوطالب
تو تا رفتی علی گرد یتیمی ماند بر رویش
ز جا خیز و بگیر او را چو جان در بر ابوطالب
تو گویی جان برون شد از تن اصحاب پیغمبر
که بودی جمله را چون روح در پیکر ابوطالب
اگر چه نیست قبرت را رواق و قبّه و صحنی
مزارت شهر دل ها راست روشنگر ابوطالب
عجب نی گر محمد در کنار تربت پاکت
فشاند اشک ماتم از دو چشمتر ابوطالب
سزد در سوز هجرانت بسوزد آن چنان میثم
که سوزد در عزایت صفحه و دفتر ابوطالب
(شاعر : غلامرضا سازگار)
#انجمن_ادبی_مداحان
#مجید_طاهری
https://t.me/joinchat/AAAAAEHXkQyeL1Ro6pB6aQ
@ostadtaheri
امروز۱۳ اسفند۱۳۹۸ از ساعت۱۶ تا ۱۷جزء۲۳قرآن کریم خوانده می شود، با ما همراه باشید.ان شاءالله نثار حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)و یاران با وفایش و برای ریشه کن شدن کرونا و سلامت بیماران.🌺
(متعلق و منتسب به خوبان باشیم)
اینکه با چه اعتقادی زندگی میکنیم و چگونه عمر را میگذرانیم و سر به چه راهی گذاشتهایم فرق دارد. یک انسانِ بیتفاوت باشیم یا معمولی یا اخلاق مدار یا متدین یا مذهبی یا مداح اهلالبیت(علیهم السلام) یا روحانی و...به هر حال آیا باید تلاش کنیم تا در مدارج بالاتر و بهتری نسبت به آنچه حق تعالی میپسندد قرار گیریم؟ این مسلم است که بله، زیرا ما در مسیر قرب الی الله راه میپوئیم و بیهدف نیستیم و باید در این راه از یکدیگر سبقت و پیشی بگیریم. کدام یک از موارد بالا، ما را نسبت به راه درست، محکمتر میسازد و در درجۀ بالاتری قرار میدهد؟
سیدجمال الدین اسدآبادی گفته است:«در غرب مسلمان دیدم اسلام ندیدم، اما در جوامع اسلامی اسلام دیدم اما مسلمان ندیدم» این گفته شاید به این معنی باشد که یک فرد غربی که بدون پذیرفتن دین کارهایی را که دین اسلام دستور داده مثل:راستگویی، خوشرویی، رعایت امانت و... را رعایت مینماید ولی به اسلام هم نگرویده است از عیار بالاتری برخوردار است نسبت به فرد شرقی که خود را مسلمان مینامد و رفتارهای ضعیفی در مسیر دین انجام میدهد؛ این سخن نشان میدهد و میخواهد بگوید که فرقی ندارد شما دین داشته باشید یا نه و فقط باید آدم خوبی باشید؛ در حالیکه این مطلب بسیار اشتباه است؛ زیرا کسی که هرچند در زندگی، انسان خوبی باشد، تا وقتی که دین اسلام را نپذیرد و تسلیم دین خدا نشود و ایمان نیاورد اجر و پاداش نمییابد[1]، تا جائیکه حتی «ادیسون» باشد و برق را اختراع کرده و با این خدمت بزرگ به بشریت، جاودانه گردیده باشد؛ حتی اگر «ادیسون»باشد و ایمان به خداوند نداشته باشد و به اسلام رو نیاورده باشد هم مقبول خدا نیست.
بالاتر از این اما باید پذیرفت هرچند که نتوانیم خوب عمل کنیم، اما مهم است تصمیم گرفته باشیم که سر به چه راهی بگذاریم؛ ما اگر به هدف فرمودۀ حق تعالی مبنی بر محبت به اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام)[2] انتخاب کنیم که مداح اهلالبیت(علیهمالسلام) باشیم و حتی اگر نتوانیم مداح خوب و مورد تأییدی نیز باشیم، اما چون به آن سمت در حرکتیم، ارجمند و قیمتی است و چه بد، اگر بدون هدف حتی ندانیم چگونه و به کجا داریم میرویم و خوشدل به آن زندگی باشیم که مردم دنیانگر میپسندند؛ آیا اگر یک ماشین کهنه و قدیمی داشته باشیم، اما با قصد سفر به سوی مشهد مقدس حرکت کنیم بهتر است، یا اینکه با یک ماشین شیک و جدید، سرگردان و در غفلت از خوبیها و مقاصد عالی باشیم؟
بعضی از راهها مثل مداحی اهلالبیت(علیهم السلام) بخاطر اینکه نوعی انتساب به اهلالبیت(علیهمالسلام) است نباید به هر دلیل ترک شود؛ بعضی میگویند ما صدای خوبی نداریم، بعضی میگویند حافظۀ خوبی نداریم، بعضی میگویند وقت نداریم که چیزی برای خواندن آماده کنیم؛ هر طوری هست باید درِ این خانه ماند، اگرچه حتی شعری برداریم و بدون آواز دکلمه کنیم؛ دراینصورت نیز ما مداحیم و بهتر از این است که بدون تعلق خاطر نسبت به آنها که خداوند فرمود با آن وسیلهها به سمت ما بیائید[3]، زندگی را به پیش بریم.
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
فرصت شمر طریقۀ رندی که این نشان
چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست
(حافظ)
مجیدطاهری
1398/12/15
#آموزش_مداحی_ولایت
#استاد_مجید_طاهری
@ostadtaheri
قرائت دعای ندبه جمعه۱۶ اسفند۹۸،ازساعت۶/۳۰ در مسجد صاحب الزمان(عج) توسط استادطاهری برگزار می گردد.
آدرس:خیابان دماوند، مسیل جاجرود، جنب خیابان شورا
#دعای_ندبه