فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلم به دست و عمامه بر سر، عبای غربت به بر کشیدی
به سجده رفتی و گریه کردی و انتظار سحر کشیدی
سحر نیامد، سحر نیامد، کسی از آنسوی در نیامد
دلت به درد آمد و چنین شد که ناگهان تیغ برکشیدی
غم هزار و چهارصد سال خستگی را و تشنگی را
شراب کردی و با رفیقان خویش لاجرعه سرکشیدی
قرار این شد مسیر فرداییان نه غرب و نه شرق باشد
طلوع را رنگ خون نوشتی، غروب را شعلهور کشیدی
چه مرد و مردانه عهد بستی، چه مرد و مردانه صبر کردی
چه مرد و مردانه ایستادی و مرد و مردانه پرکشیدی
فدا شدن آخرین مناجات عاشقان است و پاکبازان
فدا شدی تا کسی نگوید که زحمت بیثمر کشیدی
#شعر #مهدی_جهاندار #شهید_نواب_صفوی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی مهدی جهاندار در مراسم دیدار شعرا با رهبر انقلاب
📜 @sheraneh_eitaa
بتی فرخ رخی فرخنده رائی
به شهرستان خوبی پادشاهی
میان نازنینان نازنینی
ز شیرینیش شیرین خوشه چینی
رخش گلبرگ خوبی ساز کرده
قدش بر سرو رعنا ناز کرده
گرفته سنبلش بر گل وطن گاه
سهیل آویخته از گوشهٔ ماه
بهار لطف را نازنده سروی
به باغ دلبری رعنا تذروی
ز عنبر راه را پیرایه کرده
گلش را چتر سنبل سایه کرده
نهان در عقد لؤلؤ درج یاقوت
حدیث شکرینش روح را قوت
دو چشمش چون دو جادوی فسونکار
دو زلفش کاروان مشگ تاتار
دهانش در حقیقت کمتر از هیچ
سر زلفین جعدش پیچ در پیچ
#شعر #عبید_زاکانی
📜 @sheraneh_eitaa
به بزمم دوش یار آمد به همراه رقیب اما
شبی با او بسر بردم ز وصلش بینصیب اما
مرا بی او شکیبایی چه میفرمائی ای همدم
شکیب آمد علاج هجر دانم کو شکیب اما
ز هر عاشق رموز عشق مشنو سر عشق گل
ز مرغان چمن نتوان شنید از عندلیب اما
خورد هر تشنه لب آب از لب مردم فریب او
از آن سرچشمه من هم میخورم گاهی فریب اما
به حال مرگ افتاده است هاتف ای پرستاران
طبیبش کاش میآمد به بالین عنقریب اما
#هاتف_اصفهانی #شعر #غزل
📜 @sheraneh_eitaa
یک دست در جیب چپ
دست دیگر
در جیب راست!
این اندوه برای شما نیز آشناست
بخواهید هم نمیتوانم شرحش دهم؛
خوب و بد زندگیاش میکنم..
#تورگوت_اوبار #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای خواجه به خواب درنبینی ما را
تا سال دگر دگر نبینی ما را
ای شب هردم که جانب ما نگری
بیروشنی سحر نبینی ما را
#شعر #مولانا #رباعی
📜 @sheraneh_eitaa
امشب اندوه تو
بیش از همه شب شد یارم...
وای از این حال پریشان
که من امشب دارم..!
#مهدی_اخوان_ثالث #شعر
|شبتون بخیر دوستان🌙🌟
📜 @sheraneh_eitaa
روزم شروع می شود ،آقا به نامتان
روزیِ من همه جا ،ذکر نامتان
صبح علي الطلوع ،سلام بر شما
من دلخوشم به ،جواب ســلامتان
السلام علیك یا اباعبدالله الحسین
#شعر #امام_حسین
|صبحتون بخیر و منور به ضریح آقا امام حسین(علیه السلام) ✨🌼
📜 @sheraneh_eitaa
پس از سی سال رنج و آزمایش
که دادم امتیاز مغز از پوست
مرا بی شک یقین گردید حاصل
که صد دشمن، نمی ارزد به یک دوست
#شعر #صابر_همدانی #قطعه
📜 @sheraneh_eitaa
این شنیدستم که عیسی، مردهای را زنده کرد
مردهای را زنده کرد و نامِ خود پاینده کرد
نیم گیتی شد مُسَخَّر از طریقِ دینِ او
شد جهان آیینهدار چهرهٔ آیین او
هر دو فرسخ یک کلیسایی به پا بر نام او
گشت تاریخ همه تاریخها ایام او
وقف شد یکشنبهها از بهر نام نیک او
روز و شب ناقوسها، گویندهٔ تبریک او
الغرض در مردم از سیبری تا آمریک
دائما تعظیم و تکریم است بر آن نام نیک
گر حکیمی مردهای را زنده سازد اینچنین
بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین
بهر فردوسی چه باید کرد؟ کو از کار خویش
یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش:
مرده فرزندانِ چندین قرنِ ایران زنده کرد
از لب آموی تا دریای عمان زنده کرد
#شعر #میزاده_عشقی #مثنوی
📜 @sheraneh_eitaa
از حقیقت باز بگشایم دری
با تو می گویم حدیث دیگری
گفت با الماس در معدن ، زغال
ای امین جلوه های لازوال
همدمیم و هست و بود ما یکیست
در جهان اصل وجود ما یکیست
من بکان میرم ز درد ناکسی
تو سر تاج شهنشاهان رسی
قدر من از بد گلی کمتر ز خاک
از جمال تو دل آئینه چاک
روشن از تاریکی من مجمر است
پس کمال جوهرم خاکستر است
پشت پا هر کس مرا بر سر زند
بر متاع هستیم اخگر زند
بر سروسامان من باید گریست
برگ و ساز هستیم دانی که چیست؟
موجه ی دودی بهم پیوسته ئی
مایه دار یک شرار جسته ئی
مثل انجم روی تو هم خوی تو
جلوه ها خیزد ز هر پهلوی تو
گاه نور دیده ی قیصر شوی
گاه زیب دسته ی خنجر شوی
گفت الماس ای رفیق نکته بین
تیره خاک از پختگی گردد نگین
تا به پیرامون خود در جنگ شد
پخته از پیکار مثل سنگ شد
پیکرم از پختگی ذوالنور شد
سینه ام از جلوه ها معمور شد
خوار گشتی از وجود خام خویش
سوختی از نرمی اندام خویش
فارغ از خوف و غم و وسواس باش
پخته مثل سنگ شو الماس باش
می شود از وی دو عالم مستنیر
هر که باشد سخت کوش و سختگیر
مشت خاکی اصل سنگ اسود است
کو سر از جیب حرم بیرون زد است
رتبه اش از طور بالا تر شد است
بوسه گاه اسود و احمر شد است
در صلابت آبروی زندگی است
ناتوانی ، ناکسی ناپختگی است
#اقبال_لاهوری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ملا فاضل السکرانی شاعر و ادیب عرب خوزستانی اهل ایران است. فاضل فرزند یعقوب سکرانی است. وی در بین مردم به ملا فاضل السکرانی با کنیهٔ «ابومهدی» مشهور بود. وی همچنین به «عمید ابوذیه» و «امیر شعرای خوزستان» شهرت داشت. او معروفترین و نامدارترین شاعر عرب خوزستان بود که در ماه محرم سال ۱۳۴۰ هجری قمری مصادف با سال ۱۳۰۲ هجری شمسی در شهر شادگان به دنیا آمد. سال پیش از مرگش در اهواز موفق به کسب جایزهٔ دو سالانهٔ «عیلام» توسط مؤسسهٔ فرهنگی هنری «المعلم» شد.
سرانجام ملا فاضل سکرانی شنبه ۲۸ دی ماه ۱۳۹۲ درگذشت .
#معرفی_شاعر #ملا_فاضل_السکرانی
📜 @sheraneh_eitaa
لاتصحب انذال مذمومه الفعل بیهلک
صاحب نفل ومشي بالگبلگ مشو بیهلک
سیر ابسواني عگل ومشي بثگل بیهلک
عِز والچذب عیب وصدگ للگلت له نعم
ونعم عله المانعم ونعم عله الّي نعم
وحذر غدر کل صدیج البس لسانه نعم
مثل الیلدها نعم وبفاها سم بیهلک
با یک عمل مذموم که آن را از بین می برد همراهی نکنید
صاحب نماز اختیاری که با ریسمان راه می رود هلاک نمی شود
آبسوانی روی پاشنه راه می رفت و با سنگینی راه می رفت
غرور و دروغ مایه شرمساری است و صدق شما به کلمه آری
و بله، بله به چیزی که بله است، و بله، بله برای من
و از خیانت هر راستگویی که زبانش را می بندد بر حذر باشید، آری
مثل تولدش بله و دهانش سمی است که نابود می کند
#ملا_فاضل_السکرانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | ز من بپرس که سلطان کربلا حسن است...
شعرخوانی آقای محمد سهرابی در مدح امام حسن مجتبی علیه السلام.
📜 @sheraneh_eitaa
شاهی به میان آمد و شاهی ز میان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
تیری به کمان آمد بر قصد دل خصم
هم گر به خطا ناگه تیری ز کمان رفت
سلطان جوان آمد شاد و خوش و پیروز
وان انده دیرین ز دل پیر و جوان رفت
آمد ملکی راد که از آمدن او
از عیش، نوید آمد و از رنج، نشان رفت
در آمدن این شه و در رفتن آن شاه
بیتی به زبان آمد کاوّل به زبان رفت
#ملک_الشعرای_بهار #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
السلام علیک یا اباعبدالله(ع)
یکباﺭﻩ ﺩﻟﻢ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﻨﻮﻳﺲ ﻛﻼﻣﻲ،
ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﺷﺎﻩ ﻣﻘﺎﻣﻲ،
ﺩﺳﺘﻲ ﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﺳﻴﻨﻪ ﻧﻬﺎﺩﻡ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻢ،
از من به حسین بن علی عرض سلامی
#هادی_همتی #امام_حسین #شعر #شب_جمعه
📜 @sheraneh_eitaa
به این بغض پنهان شده در گلویم
به این اشک های روان از سبویم
به جز دیدنت آرزویی ندارم
شب آرزوها تویی آرزویم
به جز از تو خواندن به جز از تو گفتن
چه دارم بخوانم چه دارم بگویم
نسیمی ز کوی تو می آمد ای کاش
که من هم گل نرگست ببویم
بیا تا که در آبشار نگاهت
خودم، این دلآلوده را هم بشویم
تو انقدر خوبی که عمری بدی را
نیاورده ای هیچ گاهی به رویم
شب جمعه ها تیر دلتنگی آرد
غم دوری از کربلا را به سویم
شب آرزوها دعا کن ببینم
که با قبر شش گوشه در گفت و گویم
#محمد_علي_بياباني #شب_آرزوها #لیلة_الرغائب #شعر #امام_زمان
📜 @sheraneh_eitaa
يك كربلا بده همه ي هستي ام بگير
يك كربلا بده به من اصلا بگو بمير
يك كربلا بده طلبت بيشتر بكن...
يك كربلا به راه خدا بر من فقير.. .
آقا براي كرب وبلا زار مي زنم
از فرط هجر كرب وبلا جار مي زنم
اين آخرين اميد دل خسته ي من است
دست طلب به نام علمدار مي زنم
#شعر #حضرت_عباس #امام_حسین
📜 @sheraneh_eitaa
در این شب آرزو دارم فراوان
نظر بر من نما ای حی سبحان
میان این همه ذکر و ثنایم
اجابت کن تو تنها یک دعایم
دعایم دیدن روی نگار است
تماشای قد رعنای یار است
دعایم این بود مهدی بیاید
نظر بر حال زار ما نماید
بیاید ظلم را نابود سازد
دل مظلوم را خشنود سازد
همین جمعه بیاید آن نگارم
فدایش می کنم دار و ندارم
دلم از هجر رویش غصه دارد
دو چشمم از فراقش خون ببارد
خداوندا به حق شاه مردان
به فریادم رسان آن خوب خوبان
#لیلةالرغائب #شب_آرزوها #امام_زمان #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بدجــــور دلم کرده هوایت، برخیـــز
آغـــوش گشوده ام برایت، برخیــــز
خورشیــدم و تا پنجــره ات آمده ام
ای جان به فدای خنده هایت، برخیز
#شهراد_ميدرى #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت ❄️☃️
📜 @sheraneh_eitaa
صاحب الامر
سلامم بر تو باد ای ماه مانا
نگاهت سوی این چشمان شیدا
بیا ای جان ما ای پور نرگس
که باشد هر دلی غمگین و تنها
امام من !که هستی صاحب الامر
اگر آیی شود دل شاد و رعنا
عزیزی ! مهدی صاحب زمانم(عج)
تویی سرور تویی تاج سر آقا
به شوق دیدنت چشمان ما شاد
شده عطر دل انگیر تو پیدا
دعا گوی تو ام هر صبح جمعه
که شوری می دمی درصبح زیبا
خوشا دردی که در راه تو بینم
ببین(تارای) پرشور و شکیبا
#مطهره_رفیعی (تارا) #شعر #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی
📜 @sheraneh_eitaa
ای آن که چو بگذری تو بر یاد دلم
جز گریه نگیرد زغمت داد دلم
تا از تو جدا فتادم ای وای بمن
یادت نرسد اگر به فریاد دلم
#شعر #طبیب_اصفهانی #رباعی
📜 @sheraneh_eitaa
همچنان ما همه از رسم تو خط میگیریم
رفتهای باز مدد از تو فقط میگیریم
نه فقط دست زمین از تو، تو را میخواهد
سالیانیست که معراج خدا میخواهد -
زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظهای جای یتیمان عرب بنشیند
بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدی
بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار؛ عدم را بردار
باز هم تیغ دودم را به کمر میبندی
باز هم پارچۀ زرد به سر میبندی
تا که شمشیر تو در معرکهها هو بکشد
نعرۀ حیدری «أین تَفرّوا» بکشد
باز از خانه میآیی به خداوند قسم
رستخیزانه میآیی به خداوند قسم
تا زمین باز هم آباد شود باز بیا
ای بزنگاه ازل تا به ابد باز بیا
تازه این اول قصهست حکایت باقیست
ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقیست
رفته ساقی که قدح پر کند و برگردد
عرش را غرق تحیّر کند و برگردد
دیر یا زود ولی میرسد از راه آخر
یک نفر عین علی میرسد از راه آخر
مینویسم که شب تار سحر میگردد
یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد...
#سیدحمیدرضا_برقعی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شعر #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی
📜 @sheraneh_eitaa
سیدمهدی موسوی سال ۱۳۵۷ در قم متولد شد. وی تا دوران نوجوانی در قم بود و مقطع متوسطه را در دبیرستان علوم و معارف اسلامی همدان پشت سر گذاشت. او از همان دوران با شرکت در انجمن ادبی میلاد همدان سرودن را آغاز کرد. سال ۷۴ در مدرسۀ عالی شهید مطهری پذیرفته شد و مدرک کارشناسیارشد را در رشتۀ فلسفۀ اسلامی اخذ کرد. پس از آن برای ادامۀ تحصیلات حوزوی رهسپار قم شد. موسوی هماکنون مسئول بخش شعر واحد فرهنگی و هنری دفتر تبلیغات اسلامی است. تلاش وی برای وارد کردن شعر نیمایی به عرصۀ هیأت تحسینبرانگیز است. «منهای جمع»، «ناپرهیزی»، «سفرنامه با صاد» و کتاب آموزش شعر «تار و پود» از آثار او است.
#معرفی_شاعر #سیدمهدی_موسوی
📜 @sheraneh_eitaa
تا برویم ریشهای چون تاک میخواهم که هست
نور میخواهم که هستی؛ خاک میخواهم که هست
قصد قربت کردهام چون در طریق دوستی
اجتناب از نیت ناپاک میخواهم که هست
یک بیابان تشنگی میخواهم و شوق و جنون
قدر لب تر کردنی ادراک میخواهم که هست
سینهای مشروح میخواهم: «ألم نشرح لکَ...»
سورهای مانند «اعطیناک» میخواهم که هست
خاطری آشفته یا آسوده! -فرقی میکند؟-
نالهای محزون، دلی صدچاک میخواهم که هست
جانماز و مُهر و قرآن و دلِ سیری قنوت
سجده بر سجادهای نمناک میخواهم که هست
خلوتی دارم که در آن با کمی راز و نیاز
ربنا در ربنا پژواک میخواهم که هست
پس چرا اینقدر دور افتادهام از اصل خویش؟
فرصت پرواز تا افلاک میخواهم که هست
#سیدمهدی_موسوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa