خبر ، جانسوز و جانکاه است، ای وای
دلم ، درگیر ِ صد آه است.... ، ای وای
بگو با من که این کابوس و خواب است
سراپایم ، سوال ِ بی جواب است
اگر خوابم ، که بیدارم نمایید
اگر کابوس ، هشیارم نمایید
مرا این رنج ِ حیرانی ست مشکل
دلم را ، داغ و ویرانی ست مشکل
خبر میگفت، مرد کار هم رفت
همان پر کار ِ بی تکرار هم رفت
همان که خادم شمس الشموس است
همان که رهبرش را دست بوس است
همان قاضی القضات کشور ِ جان
رئیس جمهور مردمدار ِ ایران
غلام و خادم ِ آقا رضا جان
شهید خدمت و یار ضعیفان
همان که زنده کرد آیین خدمت
سقوط ِ بالگردش حین خدمت
نشد یک لحظه ، در آرام و راحت
مگراکنون،که سهمش شد شهادت
رئیسی را ، ریاست در نگنجد
بجز خدمت به ملت در نگنجد
رئیسی، خادمی را ، کرده ثابت
خدوم ِ واقعی را ، کرده ثابت
زهی این بخت و اقبال و سعادت
گوارا و حلالت .... ، این شهادت
عجب مزدی گرفتی از رضاجان ع
چه خیری شد نصیبت خط پایان
بحق رای ما.... ، یار ِ ولایت ،
بکن روز جزا ، از ما شفاعت....
#احمد_زارع_شیرازی #شعر #شهید_جمهور #خادم_الرضا #رئیسی #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
خورشید ِ تابانی زمین را کرد تحریم
بعد ازغروبی سرد وغمگین، تا همیشه
بغض غریبی ، در گلوی کوه پیچید
لرزید کوه و ، در خزان افتاد بیشه
دردی عمیق و ، جانگداز و،حسرتی تلخ
یک جامعه ، غرق سکوت و ، اضطراب اند
انگار دردی ، شیر را ، در خویش میخواند
در لحظه هایی که کلاغان غرق خواب اند
کفتارها ، پرسه زنان ، در آن حوالی
انگار ، مرگ ِ شیر را ، بو میکشیدند
یا در خیال خویش ، بعد از رجعت شیر
دندان، به قلب و جسم آهو میکشیدند
دشمن ، برای ِ پاره پاره ، کردن ِ شیر
چنگال و دندان را ، حسابی تیز کرده
انگار ، حتی ، پنجه و ، دندان ِ خودرا
هم تیز ، هم فرسوده را تعویض کرده
شیر ِ پدر ، بار ِ سفر بربست و کوچید
دنیا برای ساعتی ، لرزید ... ، سر کرد
درکوی شیران ، اشک ها جاری شد اما
انگار ، یک شیر جوان را ، پخته تر کرد
در این میان ، با رای ، بین ِ خانواده
شیر ِ جوانی را ، به سلطانی گزیدند
هرچند ، خود راضی نبود ، اما بزرگان
او را ، برای رهبری ، شایسته دیدند
آری ، پدر رفته ... ، اگرچه داغ داریم
اما ، همیشه ، یادگارش ، سبز برجاست
سید علی ، فرزند زهرا ، مرد اخلاص....
شیر ِ جوان و مقتدر در بیشه ی ماست
با بودنش ، کفتارها ، راهی ندارند....
جز اینکه ، با ما از در ِ سازش درآیند
چشم طمع را ، یا ببندند و گریزند
یا کور گردند ، و ، ز ِ ما دوری نمایند
روح خمینی (ره) شاد ، او سیّد علی را
فرزند و ، شاگرد و ،امین مملکت خواند
خود رفت ، تا در جنت ِ ، اعلا کند سِیر
این مملکت با رهبرش ، سیّد علی ماند
باشد که تا روز ظهور ِ دولت ِ یار
این سید پر شور ِ با ایمان ، بماند
سید علی ، همچون دماوند و سهند ِ
جمهوری اسلامی ایران بماند
#احمد_زارع_شیرازی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa