داود رحیمی متولد ۱۳۶۷ در شهرکرد است. او از کودکی با هیأت و مجالس مذهبی آشنا بود و اولین آشناییاش با شعر به همین دوران بازمیگردد. در دورۀ کارشناسی اولین تجربیات شعری خود را در قالب نوحه به روی کاغذ آورد. مرادهاش با شعرای مطرح آیینی بسیار در پیشرفت او مؤثر بود تا جایی که توانست با همکاری یکی از دوستان شاعرش، نوحۀ معروف «منم باید برم» با موضوع مدافعان حرم را بنویسد. رحیمی دارای مدرک کارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی است و در اصفهان سکونت دارد.
#معرفی_شاعر #داود_رحیمی
📜 @sheraneh_eitaa
چند وقتی ست غزل بی سر و سامان شده است
قافیه، وزن، ردیفم چه پریشان شده است
چند وقتی است که اصلاً همه ی حاجت من
پر کشیدن به حوالیِ هواتان شده است
شاعر بی رمقت خسته، کلافه، دمغ است
چون دوباره دل او تنگ خراسان شده است
و خراسان چه بهشتی شده از پا قدمت
شهر تو آبروی کشور ایران شده است
حرف جنّت نزن این جا، که ازین صحن و سرا
صحن جامع خودش اندازه ی رضوان شده است
کربلایی که همه گریه کنان می طلبند
پشت این پنجره فولاد نمایان شده است
پای این پنجره آدم به کجاها برسد!
هر گدا در حرمت یک شبه سلطان شده است
کُرد و لُر، ترک و عجم، مازَنی و ترکمنی
هر که با لهجه ی خود گرم "رضاجان" شده است
تو بگو کافرم اصلاً تو بیا سنگ بزن
تازه حالا دل من با تو مسلمان شده است!
از کرم مانع هر جادویی بر در شدی و ...
خوش به حالِ دلِ ما غرقِ گناهان شده است
#داود_رحیمی #امام_رضا #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
علی زره که بپوشد، همینکه راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
همین که اسم علی آمدهست در دل میدان
بس است تا گذر مرگ بر سپاه بیفتد...
علیست، مثل علی میدهد پناه گدا را
اگر به خانۀ او راه بیپناه بیفتد...
جوان اگر به جوان حسین دل بسپارد
دگر نمیشود اصلا پی گناه بیفتد
تمام شب سر راهش نشستهام به امیدی
که راه دوست بر این عبد روسیاه بیفتد
#داود_رحیمی #شعر #حضرت_علی_اکبر #شب_هشتم_محرم
📜 @sheraneh_eitaa