eitaa logo
شاعرانه
22هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
نه مهر و نه مه به این نکوئی که توئی نه لاله و گل به خوب روئی که توئی یوسف که به روزگار از او می گویند این یوسف روزگار گوئی که توئی 📜 @sheraneh_eitaa
ای دلبری کز دلبران همتا نمی‌بینم تو را از من نمی‌گیرد کران غم تا نمی‌بینم تو را از بس که وقت دیدنت از شوق بی‌خود می‌شوم می‌بینمت وز بی‌خودی گویا نمی‌بینم تو را گر از غم نادیدنت امشب نمی‌میرم یقین از غصه می‌میرم اگر، فردا نمی‌بینم تو را بیهوده بودم مدتی در آرزوی دیدنت پنداشتم می‌بینمت اما نمی‌بینم تو را خواهم ترا تنها گهی تا شرح تنهایی به تو گویم ولیکن هیچ‌گه تنها نمی‌بینم تو را در کعبه و در بتکده می‌جویمت ای بت، ولی اینجا نمی‌یابم تو را آنجا نمی‌بینم تو را ای سرو پیش قد او، ای گل به پیش عارضش رعنا نمی‌دانم تو را زیبا نمی‌بینم تو را ای آنکه نقد دین و دل در کار خوبان می‌کنی غیر از زیان سودی ازین سودا نمی‌بینم تو را تو خود رفیق اینجا عبث خود را مقید کرده‌ای بندی به کوی گل‌رخان بر پا نمی‌بینم تو را 📜 @sheraneh_eitaa
درد عشقم می شود هر روز افزون چون کنم چون کنم چون چاره ی این درد روزافزون کنم 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی قرارم از فراق یار یار من کجاست مایه ی آرام جان بی قرار من کجاست روزگاری شد که روز من سیاه است آن کزاو تیره شد هم روز من هم روزگار من کجاست بود از شمع رخ ماهی فروزان محفلم آن چراغ محفل شبهای تار من کجاست هر که غمگین است او را غمگساری هست و، من مردم از بی غمگساری، غمگسار من کجاست هر کجا رفتم ندیدم من ، نشان زان نازنین، یارب امید دل امیدوار من کجاست نیست در دستم عنان دل خدا را دوستان آنکه برد از کف عنان اختیار من کجاست شد گل عشقم ز غم پژمرده آن کزوی، رفیق موسم دی گشت ایام بهار من کجاست در کشوری که آن بت عاشق فریب است هر سو هزار عاشق حسرت نصیب است هر درد را طبیب کند چاره، چاره چیست این درد را که بر دل من از طبیب هست بر جان و دل نه جور حبیب است بس مرا جور حبیب هست و جفای رقیب هست در کوی تو غریبم و بی کس گهی بپرس احوالم از سگان درت کان غریب هست؟ بازآ که تا تو رفته ای از دیده و دلم نه طاقت [ و ] قرار و نه صبر [ و ] شکیب هست مشمار سهل قطع بیابان عشق را کش هر قدم هزار فراز و نشیب هست باشد رفیق گر به تو آن بی وفا مرنج با سرو گل نه فاخته و عندلیب هست 📜 @sheraneh_eitaa
rafigh.gif
حجم: 9.1K
محمدحسین معروف به ملا حسین اصفهانی متخلص به رفیق در سال ۱۱۵۰ هجری قمری در اصفهان زاده شد. پدرش سبزی‌فروش بود. وی در اصفهان تحصیلات خود را آغاز نمود و در ادبیات برجسته شد. او در انجمن ادبی مشتاق اصفهانی شرکت داشت و از شاگردان او بود. وی در سال ۱۲۱۲ هجری قمری در اصفهان درگذشت و در نجف به خاک سپرده شد. نظمی تبریزی ماده تاریخ وفات وی را به این صورت سروده است: با وفات رفیق بتوان گفت: اوستاد یگانه رفت ای‌وای از دیار مهین سخن‌سنجان شاعر جاودانه رفت ای‌وای گر کسی سال مرگ او خواهد گو: رفیق از میانه رفت ای‌وای نسخه‌ای از دیوانی او شامل قصاید و غزلیات و رباعیات، به خط میر عبدالباقی بن میرحسن قزوینی در کتابخانهٔ ملی ایران موجود است. 📜 @sheraneh_eitaa
بود هر درد را درمان شکی نیست ولی دردا که درد من یکی نیست به راه عشق رو گر مرد راهی کز این به سالکان را مسلکی نیست به هر تارک بود آن خاک در تاج ولی این تاج بر هر تارکی نیست به قتل من چه حاجت ناوک آن که تیر غمزه کم از ناوکی نیست خوشم با مجلس مستان که آنجا بزرگی را جدل با کوچکی نیست رفیق از غم به صورت کو چه پیر است به دل کودک‌تر از وی کودکی نیست 📜 @sheraneh_eitaa
نه ماه من ز پری رسم دلبری آموخت که رسم دلبری از ماه من پری آموخت فغان از آن مه نامهربان که استادش نه مهرورزی و نه بنده پروری آموخت به کودکیش همه مشق جور کیشی داد به طفلیش همه درس ستمگری آموخت ندانم از چه نیاموخت طرز دلداری معلمی که به او طور دلبری آموخت رفیق تا به ره او سر نیاز نهاد به سروران جهان سروری آموخت 📜 @sheraneh_eitaa
تا به کی چشم به ره بر سر هر راه نشینم به امیدی که ز راهی تو بیایی و نیایی 📜 @sheraneh_eitaa
چشم من، پنهان ز چشم مردمان می‌خواهمت جان من، در پهلوی دل همچو جان می‌خواهمت شاه من روز از خلایق در زمین می‌جویمت ماه من شب از خدای آسمان می‌خواهمت گر درست است این که دارد دل خبر از دل چرا ترک من کردی تو و من همچنان می‌خواهمت در گلستان جهان ای سرو باغ زندگی خرم و شاداب و آزاد و جوان می‌خواهمت تا نیفتد چشم بد بر عارض نیکوی تو چون پری از دیده‌ی مردم نهان می‌خواهمت تو چو من داری بسی کس زان نمی‌خواهی مرا من ندارم هیچ کس غیر تو زان می‌خواهمت چند باشد از تو روز و روزگار ما سیاه با رفیق ای ماه چندی مهربان می‌خواهمت 📜 @sheraneh_eitaa
با آنکه وفادارتر از من دگری نیست در راه وفا خوارتر از من دگری نیست بسیار بود مایل روی تو ولیکن مایل به تو بسیار تر از من دگری نیست یار تو شدم ترک کسان کردم و اکنون بی کس تر و بی یارتر از من دگری نیست در چاره ی من سعی فزون از دگران کن کز درد تو بیمارتر از من دگری نیست دیدم ز خودم مست تر امروز رفیق آنک دی گفت که هشیارتر از من دگری نیست 📜 @sheraneh_eitaa