از زخم شناسنامه دارند هنوز
در مسجد خون اقامه دارند هنوز
آنان همه از تبار باران بودند
رفتند ولی ادامه دارند هنوز
سرتاسر شهر با تو عطرآگین بود
لبخند تمام کوچهها غمگین بود
آن روز که بر دوش تو را میبردیم
تابوت سبک، ولی غمت سنگین بود
پاییز پیام کوچ برگی سرخ است
خندیدن گل زیر تگرگی سرخ است
بر لاله چرا کفن بپوشم، وقتی
زیبایی زندگی به مرگی سرخ است
#هادی_فردوسی #شعر #سالروز_آزادسازی_خرمشهر
📜 @sheraneh_eitaa